راهیان نور

#خاکریز
Канал
Логотип телеграм канала راهیان نور
@rahian_nurПродвигать
824
подписчика
8,83 тыс.
фото
786
видео
813
ссылок
خدایا ای خالقِ عشقِ خالصِ شهید یاری مان کن در سختی هایِ راهِ وِصالت . . اداره کانال مردمی ست . ارتباط با خادمین کانال⬇️ . و . https://telegram.me/dar2delbot?start=send_r19oZRx
♥️🍃
#خاکریز_سیاه
#شهید_ابراهیم_هادی
" حــــجـــاب "
یادگار حضرت زهـــراست
ایــمان زن وقتی کـامل میشود
کـه حجابش راکامـل رعـایت کند..
#خاکریز_سیاه
#سردار‌شهید‌رحیم‌انجفی:
🧕خواهرم:
محجوب باش و باتقوا،که شمایید که دشمن را با چادر سیاهتان⚫️و تقوایتان میکشید.
حجاب تو سنگر است،تو از داخل حجاب دشمن را میبینی،و دشمن تو را نمیبیند.
@rahian_nur
#خاکریز_سیاه

👤 #شهید_رستمی🍃🌹

📌بـه پهلـوی شکستـه فـاطمـه زهـرا(س) قسمتان می دهـم کـه، حـجـاب را حـجـاب را، حـجـاب را، رعـایت کنیـد...

#بـہ_رسـم_چــادر

@rahian_nur
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خاکریز_خاطرات

خواب همسر #شهید_مدافع_حرم:
🌷در خواب دیدم که یک نامه به من دادند. نوشته بود: آقای امین کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب منصوب شد🌷

#شهید_امین_کریمی
@rahian_nur
.
بنام خدا وبرای خدا
.
چند صباحیست که #شهدا هم...
جای خالی تان در #کوچه پس کوچه های روزمرگی ام نمایان است !
#خشاب ایمانم خالی شده و سقف #سنگرم چکه می کند !
دیگر در برابر #گناه ایمن نیستم!
عطش #نفس ، امانم را بریده...
قادر به تحمل #نفس کشیدن در هوای،بی هوای گناه نیستم...
کمی #هوا لطفا !
آی شهدا با شمایم !
نیروهای #جامانده در #خاکریز دنیا،از نفس افتاده اند...
💔

به راهیان نوری ها بپیوندید👇👇👇👇👇
@rahian_nur
#طلاییه
.
چند صباحیست که شهدا هم.........
جای خالی تان در کوچه پس کوچه های روزمرگی ام نمایان است!
#خشاب ایمانم خالی شده و سقف #سنگرم چکه می کند!
دیگر در برابر #گناه ایمن نیستم!
عطش #نفس ، امانم را بریده...
قادر به تحمل نفس کشیدن در هوای،بی هوای گناه نیستم...
کمی #هـــــــــــــــوا لطفا!!
آی #شهدا
نیروهای #جامانده در #خاکریز دنیا،از نفس افتاده اند...
.
یه شب سید توصیه کرد شام کم بخور،امشب کار داریم!
نیمه شب با هم سوار موتور هوندا 250 شدیم و رفتیم سمت اروند...
.
معمولاً برای سرکشی به پست ها این کار را انجام می دادیم،اما آن شب فرق می کرد!
رفتیم به سراغ یکی از #خاکریز های به جا مانده از دوران جنگ!
آسمان پرستاره حاشیه #اروند و نخل های آن صحنه زیبایی ایجاد کرده بود...
.
یاد شب #عملیات در ذهنم تداعی شده بود،مدتی با هم راه رفتیم،سید ساکت بود و فکر می کرد...
بعد نشست روی خاکریز و دستش را کرد توی خاک و بالا آورد!
مشت او پر از خاک بود...
.
رو به من کرد و گفت:
«مجید امروز #وظیفه من و تو اینه که این خاکریز رو گسترش بدیم و ببریم تو شهرها!»
.
معنی این حرف سید را نمی فهمیدم! خودش توضیح داد و گفت:
« تیر و توپ و تفنگ دیگه تموم شد!ما باید توی #شهر خودمون، #کوچه به کوچه ، #مسجد به مسجد ، #مدرسه به مدرسه ، #دانشگاه به دانشگاه کار کنیم...
باد بریم دنبال #جوان ها!
باید پیام این هایی که توی #خون خودشون غلتیدند را ببریم توی شهر»
.
.
گفتم :«خب اگه این کار رو بکنیم ، چی می شه!؟»
برگشت به سمت من و با صدایی بلندتر گفت:
« جامعه بیمه می شه،گناه در سطح جامعه کم می شه،مردم اگه با شهدا رفیق بشن،همه چی درست می شه...
اون وقت جوان ها می شن یار #امام_زمان (ارواحنا فداه)»
.
بعد شروع کرد به توضیح دادن:
« ببین ، ما نمی تونیم چکشی و تند برخورد کنیم!
باید با #نرمی و آهسته آهسته کار خودمان را انجام بدیم...
.
باید خاطرات کوتاه و زیبای شهدا را جمع کنیم و منتقل کنیم؛
نباید منتظر باشیم که مارا #دعوت کنند...
باید خودمان بریم دنبال جوان ها!
البته قبلش باید روی #خودمان کار کنیم...
اگه مثل شهدا نباشیم،بی فایده است،کلام ما تأثیر نخواهد داشت.»
.
.
فراموش نمی کنم سید می گفت:
«من فرصت زیادی ندارم،به این آسمان پر ستاره اروند من بیشتر از ۳۰ سال عمر نمی کنم!!!
اما از خدا خواسته ام به من توفیق کار برای #شهدا را بدهد.»
.
صبح روز بعد یک دفتر بزرگ آورد و به من نشان داد.
گفتم :« این چیه؟!»
گفت:«منشور درست زندگی کردن!»
.
از دستش گرفتم و نگاه کردم!
دیدم در تمام صفحات این دفتر،بریده روزنامه چسبانده!
در آن زمان روزنامه اطلاعات ستونی داشت به نام دو رکعت عشق...
سید تمام آن ها را بریده و به این دفتر چسبانده بود!
در هر صفحه درباره #سیره و زندگی یک #شهید توضیحاتی نوشته بود...
سید این ها را جمع کرده بود نه صرفاً برای روایتگری و خاطره گفتن!
بلکه برای #عمل کردن به سیره شهدا...
.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@rahian_nur
#طلاییه
حاج حسین یکتا:
بچه ها!
شیطون از آخر #خاکریز نفس ما آمده تو زندگیمون؛
و آروم آروم داره جوونای ما رو #تیر خلاصی میزنه...
.
اینجا فقط #روضه ما رو نگه میداره...
#هیئت ما رو نگه میداره...
.
#شهیدا رو ببین...
ببین چقدر قشنگ #زندگی میکردن...
اون زندگی های زیبا و آخرشم شهادت های زیبا...
.
زیبایی این زندگی ها بخاطر ارتباطشون با #ابا_عبدالله بود...
بخاطر انسشون با #حضرت_زهرا بود...
.
.
صفر فرمانده گردان لشکر #عاشورا میگفت:
آقا مهدی ما افتادیم تو #محاصره!
چیکار کنیم عراقی ها هم از آخر آمدند دارن تیر خلاصی میزنن...
آقا #مهدی_باکری گفت بود:
من #هیچ کاری نمیتونم بکنم...
.
صفر گفت میتونم یه خواهشی بکنم!؟
گفت چیه!؟
گفت برای ما روضه #امام_حسین بخونید از پشت بیسیم...
میگفت برای صفر روضه میخوندن و صفر اونور بیسم داشت گوش میداد...
چند دقیقه نگدشته بود که صفر گفت آقا مهدی اومدند بالا سر من؛
خداحافظ...
.
.
یکی باید بشینه برای ما #روضه بخونه...
تا #نظر بشه و گرنه تیر #خلاصی خوردیم!
دخلمون اومده...
اونا با روضه ابا عبدالله به شهادت نایل شدند؛
ما هم باید با روضه #امام_حسین از #سیم_خاردار های نفسمون عبور کنیم...
.
#حاج_حسین_یکتا
.
.
.
استاد پناهیان: #تنها راه مقابله با شیطان و مبارزه با نفس؛
#توسل به اهل بیت علیهم السلام.
.🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
Telegram.me/rahian_nur