پژواک قلم

#ناکارآمدی
Канал
Логотип телеграм канала پژواک قلم
@pezhvakeghalamПродвигать
84
подписчика
54
ссылки
در این کانال از فریاد قلم می گوییم تا پژواک آن به گوش ها برسد و کنشگری خشونت پرهیز و مطالبه گری مدنی بعنوان حقوق شهروندی راه خود را در اذهان عمومی باز کند.
تداوم انتخاب خیانت

رضارضائی. ۱۴۰۳/۵/۱۷
آیا  مجموعه ی شاخص های خوبی مثل تخصص و تجربه در کنار شاخص های بدی مثل داشتن ارتباطات با مراکز قدرت، می‌توانند ملاک انتخاب افراد باشند؟
مقدمه: سیاست‌ها، قوانین و عملکرد مسئولین از رده‌ی مدیرکل به بالا طی ۴۶ سال اخیر، خالق وضعیت موجود کشور بوده، و هزاران عارضه‌ی کنونی را می‌توان ناشی از این سه عنصر دانست که حتی با وجود افراد پاک‌دست، امین و صادق ولی ترسو و منفعل یا با وجود افراد خوبی که ترک فعل کردند و یا در مقابل سیستم فساد زا و رؤسای فاسد، اعتراض نکرده و استعفا ندادند ( مثال بارز آن در اصلاحیه ناقص قانون اساسی، تفاسیر ناصواب از قانون، پیوست سازی ناصحیح برای قانون که منجر به تشکیل شوراهای عالی و صدها ساختار موازی و متداخل شد)، شاهد هستیم که وضعیت هر ساله خراب تر از سال قبل شد.
یکم: می‌توان به پاهای تاول زده‌ای که ۴۶ سال راه رفته، گفت که اشتباه آمده.
دوم: با نگاه به وضعیت موجود کشور (در تمامی عرصه‌ها)، می‌توان با شجاعت گفت که ۴۶ سال به کشور خیانت شده.
سوم: خیانت لزوماً #دزدی و #غارت و #اختلاس نبوده، بلکه #فرصت‌سوزی و #ناکارآمدی و #نفوذ سرویس های اطلاعاتی بیگانه نیز از مصادیق #خیانت هستند.
چهارم: شورای راهبردی یا هر مجموعه‌ی مشورتی دیگر، از بین مدیران قبل کسی را کاندید یا معرفی کند، هم به خیانت وجاهت داده و هم به خطا انتخاب کرده است.
پنجم: این گزاره که قحط‌الرجال است و چاره‌ای نیست مگر انتخاب افرادی که کمتر سابقه‌ی خیانت دارند، توجیه گری است که راه را بر گزینش صالحان، پاک‌دستان، جوانان، مبتکران و نوآوران می‌بندد.
ششم: گزاره‌ی آنکه در تعاملات بین‌المللی، کشورهای دیگر با افراد قدیمی بهتر کار می‌کنند و چون افراد جدید را نمی‌شناسند ممکن است سطح تعاملات کاهش یابد، انتخاب خیانت بار برای حفظ خائنین و تداوم قرارداد های خفت‌بار بین‌المللی گذشته است.
هفتم: #خبرگی در امور نظامی، اطلاعاتی، فناوری، تقنینی، تسلیحاتی و قضائی ضرورت دارد؛ اما برای زمانی که در ارزیابی عملکردها به نمره‌ی قبولی رسیده باشیم نه اینکه کشور به ابر بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رسیده و سایه‌ی #جنگی شوم و خانمان‌برانداز بر بالای سر کشور باشد.
هشتم: گزاره‌ی اینکه ما #احزاب قوی و #سازمان‌های_مردم‌نهاد غیروابسته نداریم و امکان شناسایی #کارآمدان و #سرآمدان نیست، دلیل دیگری بر ۴۶ سال خیانت است و حالا نمی‌توان بر پایه‌ی همین خیانت، باز بهانه آورد و به همان افراد پست و منصب داد.

به اعتقاد این کنشگر مدنی:

۱- به نظر می‌رسد که سازوکار تشکیل شورای راهبردی و کمیسیون‌ها و استفاده از نظرات متخصصان و نخبگان درست بوده؛ اما خروجی آن نادرست، و این نشان می‌دهد که ابتکارات نو و جدید در دست کارگزاران قدیمی نیز، ما را به جایی نمی‌رساند.

۲- شرایط بحرانی (نه جنگ، نه صلح و نه مذاکره‌ی مستقیم) از یک سو و وجود نظارت و سخت گیری های بی مورد، برای عبور کاندیداهای پست‌های وزارت از سوی دیگر، بر ناامنی روانی جامعه دامن زده است.
۳- پنهان‌شدن #اقلیت بازنده در انتخابات اخیر در پشت سر توصیه‌های رهبری مبنی بر حمایت از رئیس‌جمهور منتخب نشانه‌ی بهبود نیست ( شاهد ماجرا نیز برخوردهای انتظامی و قضائی اخیر با دختران و اصحاب قلم و رسانه است)؛ بلکه به نظر می‌رسد که ملت در تله‌ی فریب گرفتار شده و حق با اکثریت بالای پنجاه‌درصد بود که وارد کارزار انتخابات نشدند.
۴- به نظر می‌رسد که تنها راه باقی‌مانده، مراجعه ملی به اندیشه ورزان اجتماعی در حصر و زندان، اصحاب آزاده‌ی رسانه، زنان و جوانان نواندیش و ترقی‌خواه، معترضان مصلح زندانی، اساتید و کارمندان وطن‌دوست حذف شده و عدم انتخاب خائنین است.

۵- مردم حق دارند که بر اساس درد و رنجی که می‌کشند و بی‌اعتمادی به مدیران گذشته (طی ۴۶ سال اخیر) مطالبه‌ی گندزدایی از بالا و  مطالبه‌ی عمل به وعده‌ی تغییرات که در انتخابات داده شده بود را داشته باشند.
۶- زدودن جو ناامنی روانی از جامعه (تکریم زنان و دختران)، مصلحت‌اندیشی و حفظ منابع ملی (عدم ورود به جنگ تحمیلی)، برگرداندن امید و اعتماد به مردم (حذف فشار به منتقدان و اهل‌قلم و رسانه)، گام مؤثری در پیشبرد اهداف رئیس‌جمهور منتخب ارزیابی خواهد شد.


پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam
قاعده‌ی اول شمس تبریزی و رئیس تبریزی
رضارضائی 26/4/1403
آیا طریق حسینی گم‌شده‌ی #نظام_حکمرانی است؟
مقدمه: اولین قاعده‌ی شمس عبارت است از (کلماتی که برای توصیف پروردگار به کار می‌بریم، همچون آینه‌ای است که خود را در آن می‌بینیم. هنگامی که نام خدا را می‌شنوی ابتدا اگر موجودی ترسناک و شرم‌آور به ذهنت بیاید، به این معناست که تو نیز بیشتر مواقع در ترس و شرم به سر می‌بری. اما اگر هنگامی که نام خدا را می‌شنوی، ابتدا عشق و لطف و مهربانی به یادت بیاید، بدین معناست که این صفات در وجود تو نیز فراوان است).
یکم: حتماً عده‌ای خواهند گفت که تصوف و عرفان از پلشتی عالم سیاست به‌دور است و این کاملاً درست است. ولی این نوشته کوششی است برای دیدن از منظری دیگر برای واکاوی علل #ناکارآمدی نظام حکمرانی در ابعاد نظری، اعتقادی، رفتاری و سپس تلاش برای ترسیم #ایران_فردا بر اساس ارزش و حکمت.
دوم: ما از منظر تصوف و عرفان به‌نظام حکمرانی نگاه می‌کنیم، باشد که جوانان و پژوهشگران خردمند از زوایای دیگر به این مهم نگریسته و راه خود را برای اصلاحات تحول خواهانه باز کنند.
سوم: باتوجه‌به قاعده‌ی اول و کلماتی که در توصیف خدا بکار می‌بریم (اگر شرک و کفر نباشد)، می‌خواهیم با پیروی از این درس اخلاقی و واردکردن آن به جهان سیاست، عرض کنیم که: توصیف نظام حکمرانی و #حکومت همچون آئینه‌ای است که خود را در آن  می‌بینیم و اگر حاکمیت را ترسناک و شرم‌آور و یزیدی در ذهن ترسیم کردیم، قطعاً از قوه‌ی قهریه‌ی آن می‌ترسیم و یا از وضع برخی قوانین و یا اعمال خشونت‌آمیز برخی خودسران و ضابطین علیه شهروندان احساس شرم می‌کنیم.
چهارم: اگر هنگامی که نام حاکمیت را می‌شنویم، ابتدا عشق، لطف، مهربانی به مردم، ادای مسئولیت اجتماعی، آزادی و عدالت و در یک کلام چهره ی علوی و حسینی  به یادمان بیاید، بدین معناست که این صفات در وجود ما نیز فراوان است.
اما به نظر می‌رسد که نمی‌توان این قاعده شمس را بر روابط دولت – ملت منطبق کرد.
هرچه صفات نیک در فردفرد جامعه وجود داشته باشد، دلیل و برهانی بر وجود آن در کارگزاران حکومتی و حاکمیت نیست و این مهم قطعاً علتی دارد که شاید بتوان از جدایی دولت – ملت، یا تعمیق شکاف #اعتماد بین مردم و دولت، رفتار شامیان با اصحاب امام حسین(ع) نام برد.
پنجم: وقتی رئیس تبریزی معتقد است که حکومت دینی، برخاسته از دین و آئین و شریعت است، لاجرم باید سیمای حکومت و کارگزاران آن، تداعی الطاف و مهر و عشق خداوندی باشد؛ اما چرا بیش از ۵۰ درصد در انتخابات اخیر چنین چیزی ندیدند و ۲۰ درصد برخی از این صفات را فقط در شخص او دیدند و ۲۰ درصد نیز کراهت و زشتی و پلشتی را در رقیب سیاسی که مدتهاست در عالم سیاسی کشور نقش آفرین است ندیدند؟
نتیجه: حکومت دینی نتوانسته چهره‌ی رحمانی دین و ارزش‌های انسانی و تعالی اجتماعی را ترسیم کند و بین نگاه به صفات الهی و نگاه به کارگزاران دین سیاسی، تضادی مشهود وجود دارد که نشان از دورشدن حکومت از دین و رفتار دینی ( محمدی – علوی – حسینی) دارد.
ازآنجائی‌که قاعده‌ی اول شمس تبریزی بر تفکر یا گرایشات سیاسی و یا حتی انتخاب کابینه رئیس تبریزی منطبق نمی‌شود، لذا چاره‌ای نیست مگر آنکه یا رئیس تبریزی از اساس حکومت را عوض کند (با برگزاری همه پرسی قانون اساسی) یا خودش را تغییر دهد (حکومتی شود) والا مردم بین شمس تبریزی و رئیس تبریزی، اولی را بر خواهند گزید.
با توجه به مطالب فوق، ترسیم ایران فردا را نیز بر اساس رویکرد آتی یزیدی یا حسینی رئیس تبریزی می توان تصور کرد.
پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحد

https://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFk

https://t.center/pezhvakeghalam

@pezhvakeghalam