تداوم انتخاب خیانت✍رضارضائی. ۱۴۰۳/۵/۱۷
آیا مجموعه ی شاخص
های خوبی مثل تخصص و تجربه در کنار شاخص
های بدی مثل داشتن ارتباطات با مراکز قدرت، میتوانند ملاک انتخاب افراد باشند؟
مقدمه: سیاستها، قوانین و عملکرد مسئولین از ردهی مدیرکل به بالا طی ۴۶ سال اخیر، خالق وضعیت موجود کشور بوده، و هزاران عارضهی کنونی را میتوان ناشی از این سه عنصر دانست که حتی با وجود افراد پاکدست، امین و صادق ولی ترسو و منفعل یا با وجود افراد خوبی که ترک فعل کردند و یا در مقابل سیستم فساد زا و رؤسای فاسد، اعتراض نکرده و استعفا ندادند ( مثال بارز آن در اصلاحیه ناقص قانون اساسی، تفاسیر ناصواب از قانون، پیوست سازی ناصحیح برای قانون که منجر به تشکیل شوراهای عالی و صدها ساختار موازی و متداخل شد)، شاهد هستیم که وضعیت هر ساله خراب تر از سال قبل شد.یکم: میتوان به پاهای تاول زدهای که ۴۶ سال راه رفته، گفت که اشتباه آمده.
دوم: با نگاه به وضعیت موجود کشور (در تمامی عرصهها)، میتوان با شجاعت گفت که ۴۶ سال به کشور خیانت شده.
سوم: خیانت لزوماً
#دزدی و
#غارت و
#اختلاس نبوده، بلکه
#فرصتسوزی و
#ناکارآمدی و
#نفوذ سرویس
های اطلاعاتی بیگانه نیز از مصادیق
#خیانت هستند.
چهارم: شورای راهبردی یا هر مجموعهی مشورتی دیگر، از بین مدیران قبل کسی را کاندید یا معرفی کند، هم به خیانت وجاهت داده و هم به خطا انتخاب کرده است.پنجم: این گزاره که قحطالرجال است و چارهای نیست مگر انتخاب افرادی که کمتر سابقهی خیانت دارند، توجیه گری است که راه را بر گزینش صالحان، پاکدستان، جوانان، مبتکران و نوآوران میبندد.
ششم: گزارهی آنکه در تعاملات بینالمللی، کشورهای دیگر با افراد قدیمی بهتر کار میکنند و چون افراد جدید را نمیشناسند ممکن است سطح تعاملات کاهش یابد، انتخاب خیانت بار برای حفظ خائنین و تداوم قرارداد های خفتبار بینالمللی گذشته است.هفتم:
#خبرگی در امور نظامی، اطلاعاتی، فناوری، تقنینی، تسلیحاتی و قضائی ضرورت دارد؛ اما برای زمانی که در ارزیابی عملکردها به نمرهی قبولی رسیده باشیم نه اینکه کشور به ابر بحران
های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رسیده و سایهی
#جنگی شوم و خانمانبرانداز بر بالای سر کشور باشد.
هشتم: گزارهی اینکه ما #احزاب قوی و #سازمانهای_مردمنهاد غیروابسته نداریم و امکان شناسایی #کارآمدان و
#سرآمدان نیست، دلیل دیگری بر ۴۶ سال خیانت است و حالا نمیتوان بر پایهی همین خیانت، باز بهانه آورد و به همان افراد پست و منصب داد.به اعتقاد این کنشگر مدنی:
۱- به نظر میرسد که سازوکار تشکیل شورای راهبردی و کمیسیونها و استفاده از نظرات متخصصان و نخبگان درست بوده؛ اما خروجی آن نادرست، و این نشان میدهد که ابتکارات نو و جدید در دست کارگزاران قدیمی نیز، ما را به جایی نمیرساند.۲- شرایط بحرانی (نه جنگ، نه صلح و نه مذاکرهی مستقیم) از یک سو و وجود نظارت و سخت گیری های بی مورد، برای عبور کاندیداهای پستهای وزارت از سوی دیگر، بر ناامنی روانی جامعه دامن زده است.۳- پنهانشدن
#اقلیت بازنده در انتخابات اخیر در پشت سر توصیه
های رهبری مبنی بر حمایت از رئیسجمهور منتخب نشانهی بهبود نیست ( شاهد ماجرا نیز برخوردهای انتظامی و قضائی اخیر با دختران و اصحاب قلم و رسانه است)؛ بلکه به نظر میرسد که ملت در تلهی فریب گرفتار شده و حق با اکثریت بالای پنجاهدرصد بود که وارد کارزار انتخابات نشدند.
۴- به نظر میرسد که تنها راه باقیمانده، مراجعه ملی به اندیشه ورزان اجتماعی در حصر و زندان، اصحاب آزادهی رسانه، زنان و جوانان نواندیش و ترقیخواه، معترضان مصلح زندانی، اساتید و کارمندان وطندوست حذف شده و عدم انتخاب خائنین است.۵-
مردم حق دارند که بر اساس درد و رنجی که میکشند و بیاعتمادی به مدیران گذشته (طی ۴۶ سال اخیر) مطالبهی گندزدایی از بالا و مطالبهی عمل به وعدهی تغییرات که در انتخابات داده شده بود را داشته باشند.
۶- زدودن جو ناامنی روانی از جامعه (تکریم زنان و دختران)، مصلحتاندیشی و حفظ منابع ملی (عدم ورود به جنگ تحمیلی)، برگرداندن امید و اعتماد به مردم (حذف فشار به منتقدان و اهلقلم و رسانه)، گام مؤثری در پیشبرد اهداف رئیسجمهور منتخب ارزیابی خواهد شد.پاینده باد ایران آزاد، آباد، شاد و متحدhttps://t.me/+QJg_SxlCSLhiYjFkhttps://t.center/pezhvakeghalam@pezhvakeghalam