.
#یادکردگزینش: گروه ادبی پیرنگ
بیست و یکم ژوئن سالروز تولد
ژان پل سارتر (۱۹۰۵-۱۹۸۰)، رماننویس، فیلسوف و منتقد فرانسوی است.
به همین مناسبت با هم روایت یک روز از زندگی
ژان پل سارتر را میخوانیم و میبینیم؛ روزی که
ژان پل سارتر بهنشانهی اعتراض، روزنامهی توقیف شدهاش را در خیابان فروخت.
نخست بخشی از نامهی فرانسوا تروفو -از کارگردانهای بزرگ پیشروی موج نوی فرانسه- در سال ١٩٧٠ به دادگاه امنیت ملی فرانسه را میخوانیم:
«در هفتههای نخست ماه ژوئن از طریق روزنامهها مطلع شدم که روزنامهی «خواست مردم» که
ژان پل سارتر مدیریت آن را برعهده دارد توسط مقامات مسئول توقیف شده است.
چهارشنبه بیستم ژوئن تصمیم گرفتم در خـیابانها اقـدام بـه فروش روزنامهی «خواست مردم» بکنم. در خیابان با فـروشندگان دیـگری برخورد کردم که در میان آنها
ژان پل سارتر و سیمون دو بووآر هم بودند.
مردم از این روزنامه استقبال خوبی کردند و روزنامه به سـرعت فـروش مـیرفت. در این موقع یک پلیس مقابل ما ظاهر شد و من دو نـسخه از روزنامه به او هدیه کردم و او هم روزنامهها را گرفت و مشغول خواندن شد. کاری که ممکن بود برایش باعث دردسر شـود. عـکسی کـه توسط یک عابر گرفته شده به خوبی گویای این صحنه اسـت.
پلیـس پس از آنکه ما را وادار به متفرق شدن کرد از
ژان پل سارتر خواست که با او به کلانتری برود.
ژان پل سارتر هـم دسـتور او را فوراً پذیرفت.
ظاهراً مأمور پلیس به این دلیل
ژان پل سارتر را میخواست به کلانتری بـبرد و بـا مـن کاری نداشت، چون من پیراهن سفید و کت و شلوار تیره پوشیده بودم و کراوات بر گـردن داشـتم. درحـالیکه
ژان پل سارتر یک اوورکت جیر کهنه پوشیده بود. تفاوت آشکاری بین افرادی که روزنـامه را بـرای گذران زندگی میفروختند و بالطبع بیشتر در خطر تعقیب و دستگیری بودند و آنها که به خـاطر اعـتقاداتشان اقـدام به این کار میکردند وجود داشت.
حوادث بعدی بـرداشت مـرا از ایـن موضوع تأیید میکرد. عابری که
ژان پل سارتر را شناخته بود به مأمور پلیس نزدیک شد و گفت: «شـما مـیخواهید یک برندهی جایزهی نوبل را توقیف کنید؟» در این موقع اتفاق عجیبی افتاد. مأمور بـازوی
ژان پل سـارتر را رهـا کرد، قدمهای سریعی برداشت و از گروه ما دور شد. با دیدن این صحنه به این نتیجه رسیدم کـه پلیـس آدمها را برحسب موقعیت ظاهری و اسم و رسمی که دارند در واقع جدا میکند. فـکر کـردم به همکاران فروشنده روزنامهی «خواست مردم» توصیه کنم همواره لباس مرتب بپوشند و اگر احیاناً جایزهی نـوبل بـه آنها پیشنهاد شد از دریافتش خودداری نکنند!»
منبع: پرتال جامع علوم انسانی
ترجمهی علی شهاب
#ژان_پل_سارترفیلمی از لحظهی دستگیری «
ژان
پل سارتر» و «سیمون دوبووآر» توسط پلیس فرانسه
مِیِ ۱۹۶۸ در حال پخش نشریه
@peyrang_dastanwww.peyrang.org