پیرنگ | Peyrang

#مصطفی_مفیدی
Канал
Логотип телеграм канала پیرنگ | Peyrang
@peyrang_dastanПродвигать
2,37 тыс.
подписчиков
123
фото
37
видео
1,07 тыс.
ссылок
گروه ادبی پیرنگ بدون هر نوع وابستگی، به مقوله‌ی ادبیات با محوریت ادبیات داستانی می‌پردازد. https://t.center/peyrang_dastan آدرس سايت: http://peyrang.org/ Email: [email protected]
.
#برشی_از_کتاب

انتخاب: گروه ادبی پیرنگ

آندره اندیشید مردن مثل نوشتن است. البته پاسکال کوچولوی عزیز من، البته ما تنها می‌میریم. نخستین دفترچه‌های نوشته‌هایش، رمان‌های ناشیانه‌اش را به یاد آورد. همه‌ی چیزهایی را که با رفقایش در میان می‌گذاشت - فکرها، صحنه‌ها، و بحث‌هایی درباره‌ی چگونگی روبه‌راه کردن کارها. و بعد، در اتاق کوچکش، چای تلخ، شب‌های دیرپا؛ گاه به گاه گربه‌ی سیاهش روی زانوان او، دور، اما، بسی گرم. تنها، در برابر دفتر یادداشت؛ بی‌حضور شاهدی. مثل مردن - چون کارمندان مردن مرد ناشناس را ندیده بودند، فقط دیدند که از حال رفت و به زمین افتاد. شاید در آن لحظه او با کسان دیگری بود - به دیگران فکر می‌کرد؛ شاید آخرین چیزی که دید عطف یک کتاب بود، آخرین چیزی که شنید صدای گام‌های شتابزده‌ای در پشت سرش بود. آندره اندیشید کاش یک کتاب می‌توانست دست‌کم به مقام و اعتبار یک مرگ نایل شود، و گاهی برعکس. چه وسوسه‌ای برای استعاره آوردن. چطور مرگ از آدم دعوت می‌کند که با کلمات از آن استقبال کند، آن را تا خیابان مشایعت کند، صفات درخور را به آن نسبت دهد، و خصوصیت‌های منفی را از آن سلب کند.

#امتحان_نهایی
#خولیو_کرتاثار
#مصطفی_مفیدی
#انتشارات_نیلوفر

@peyrang_dastan
www.peyrang.org
http://instagram.com/peyrang_dastan/
‍ .
#معرفی_کتاب
نگاهی به رمان «تونل»؛ ارنستو ساباتو
تونل؛ شعر زيبايی از جنون و مرگ

#حدیث_خیرآبادی


«آیا زندگی ما چیزی جز یک سلسله زوزه‌های بی‌معنی در بیابانی از ستارگان بی‌اعتنا نبود؟»


از ارنستو ساباتو (۱۹۱۱-۲۰۱۱) نویسنده‌ی برجسته‌ی آرژانتینی و یکی از مهم‌ترین نویسندگان اد‌بیات اسپانیایی‌زبان، تنها سه رمان بر جا مانده است. او به خاطر ذائقه‌ی سختگیرش، باقی آثارش را به شعله‌ی آتش سپرد اما با همین سه رمان به شهرتی عالم‌گیر رسید. «تونل» نوشته‌شده به سال ۱۹۴۸ اولینِ آنهاست، و آن دو دیگر، «قهرمانان و گورها» به سال ۱۹۶۱ و «فرشته‌ی ظلمت» به سال ۱۹۷۴؛ که خوشبختانه هر سه به زبان فارسی ترجمه شده و در دسترس‌اند. او همچنین تعداد قابل‌‌توجهی مقاله نوشت و منتشر کرد.
ساباتو از همان ابتدا و پس از چاپ «تونل» تا امروز مورد تقدیر و تحسین بسیار قرار گرفته است؛ او را با کامو، ژید و بورخس مقایسه کرده‌اند، به سال ۱۹۸۴ برنده‌ی جایزه‌ی بزرگ اسپانیایی‌زبانِ سروانتس شد و در سال ۲۰۰۷ نیز جزو نامزدهای نهایی جایزه‌ی جهانی نوبل بود. نقاشی که دکترای فیزیک داشت و در انستیتو کوری پاریس کار می‌کرد، اما رضایتی از کار علمی نصیبش نشد و در نهایت، به علاقه‌ی دیرینش ادبیات بازگشت.
[...]
هنگامی که رمان تونل منتشر شد، خیلی زود به بیست و هشت زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شد و در جایگاه رمان‌های پرفروش بین‌المللی قرار گرفت. مهم‌تر از آن، تحسین و ستایشی است که از جانب نویسندگان بزرگی همچون توماس مان، آلبرکامو و گراهام گرين نصیبش شد.
آلبر کامو درباره‌اش گفت: «تلخی و تندی، شور و حرارت آن را می‌ستایم.»
توماس مان آن را گیرا و جذاب خواند و گراهام گرین تحلیل روان‌شناختی‌اش را ستود.
سان‌فرانسیسکو کرونیکل -بزرگ‌ترین روزنامه‌ی شمال کالیفرنیا- نمادگرایی‌اش را مورد توجه قرار داد: «نمادگرایی‌ای که بر ژرف‌ترین و عام‌ترین زوایای روح انگشت می‌گذارد.»
نشريه‌ی فرانسوی‌زبان لو سوار، به آن این‌گونه خوشامد گفت: «شعر زيبایی از جنون و مرگ.» و لو ماگازين لی‌ترر اظهار کرد: «از بوئنوس آيرس نويسندگان بزرگی برخاسته‌اند: بورخس، کورتاثار و ساباتوی پيامبر.»
اما رمان «تونل» چگونه رمانی‌ است که این همه تحسین و تعریف و تمجید را برای نویسنده‌اش در بر داشته و او را تا مقام پیامبری ادبی بالا برده است؟

یادداشتی که متن کامل آن در لینک زیر منتشر شده، نگاهی‌ست به رمان تونل و به معرفی آن می‌پردازد:
http://peyrang.org/articles/106/



#ارنستو_ساباتو
#تونل
#مصطفی_مفیدی
#انتشارات_نیلوفر

@peyrang_dastan
www.peyrang.org