پیرنگ | Peyrang

#علی_دهباشی
Канал
Логотип телеграм канала پیرنگ | Peyrang
@peyrang_dastanПродвигать
2,37 тыс.
подписчиков
123
фото
37
видео
1,07 тыс.
ссылок
گروه ادبی پیرنگ بدون هر نوع وابستگی، به مقوله‌ی ادبیات با محوریت ادبیات داستانی می‌پردازد. https://t.center/peyrang_dastan آدرس سايت: http://peyrang.org/ Email: [email protected]
#برشی_از_کتاب
#مصاحبه

راستی به نظر شما صادق هدایت چرا خودکشی کرد؟

گزینش و تلخیص:‌ «گروه ادبی پیرنگ»


درباره‌ی آثار صادق هدایت مطالب و کتاب‌های زیادی منتشر شده است. بعد از گذشت یک قرن از تولد هدایت و شکل گرفتن چهار نسل داستان‌نویس پس از او، همچنان نویسند‌ه‌ی ایرانی سعی دارد از او عبور کند. عبور از شیوه‌ی داستان‌نویسی او و حرکتی که به اسم رمان ایرانی بعد از «بوف کور» شکل گرفت. زندگی و مرگ هدایت، همیشه در هاله‌ای از ابهام باقی ماند. او هم‌سخن و هم‌دوره با بسیاری از بزرگان ادبیات ایران بود. گفت‌وگوها و خاطرات زیادی از هدایت پس از مرگش روایت شده است. خاطراتی که هر کدام با شیوه‌ی نگرش مخصوص همان راوی به هدایت پرداخته است. متفکرین بسیاری نیز درباره‌ی شیوه‌ی زیست و مرگ هدایت، به عنوان نماینده‌‌ی روشنفکر ایرانی صحبت کرده‌اند. از این میان دو بریده انتخاب شده است که به مرگ و زندگی هدایت اشاره دارد؛ از بزرگ علوی و دکتر علی شریعتی.

«در وجود هدایت همیشه از دوران جوانی که برای تحصیل به اروپا رفته تا وقتی که مرگ او را در ربود، دو نیرو با هم در ستیز بودند: مرگ و زندگی. تسلط مرگ بر هدایت و یا تمایل او به زندگی همیشه ارتباط با اوضاع میهن ما داشته است، هر وقت نهضت و حرکت می‌دید شوق زندگی او را سر شور می‌آورد، هر هنگام که قوای اهریمنی غلبه می‌کردند او به آستانه‌ی مرگ به غمگساری پناه می‌برد. این کشمکش در تمام دوران زندگی او و در تمام آثار او هویداست و این خود می‌رساند که درد و رنجی که هدایت می‌کشید بیشتر جنبه‌ی عمومی داشته است تا جنبه‌ی شخصی و خودخواهی. «آب زندگی» از یک طرف و «پیام کافکا» در مقدمه بر داستان‌های نویسنده‌ی چک، نماینده‌ی کشمکش این دو قطب زندگی اوست.
هدایت مردی زحمتکش بود. او دائما کار می‌کرد. خود این نکته که قریب سی جلد کتاب در عرض بیست و یک سال زندگی از او باقی مانده با در نظر گرفتن فرصت و وسایلی که در اختیار داشته و با توجه به اینکه مجبور بوده است همه‌روز اقلا چند ساعت در ادارات دولتی وقت گرانبهایش را به بطالت بگذراند، آیا دلیل پشتکار او نبوده است؟...
بزرگ‌ترین جنبه‌ی تراژیک زندگی هدایت این بود که او ناشناس مرد و به اصطلاح غریب‌مرگ شد. یک نویسنده‌ی بزرگ درگذشت، بدون اینکه توانسته باشد تمام قوای معنوی خود را به کار انداخته باشد، و بدون اینکه هموطنانش به ارزش او پی برده باشند.»*

«یکی از سوالاتی که همواره از من می‌شود و شاید روزی نیست که بر من گرد آیند و بر سرم سوال بریزند و در آن میان این سوال نباشد و من در جواب به مقتضای حال خود و نیز حال مسائل پاسخی داده‌ام و سوال‌کننده را به هر طریقی قانع کرده‌ام، اما خود هیچ‌گاه قانع نشده‌ام و هرگاه طرف ساکت و قانع می‌شده و می‌رفته، سوالش باز در درون من طرح می‌شده و باز از خودم می‌پرسیده‌ام، این است: راستی به نظر شما صادق هدایت چرا خودکشی کرد؟ و علت اصلی انتحارش چه بود؟ و من گاه می‌گفتم، یاس فلسفی، گاه پریشانی فکری و خلاء اعتقادی، گاه بی‌ایمانی به همه‌چیز و همه‌کس، گاه آشفتگی وضع اجتماعی، گاه بحران‌های روحی خاص روشنفکران بورژوا و دردهای طبقات مرفه اشرافی و گاه اختلالات عصبی و روانی ناشی از مسائل جنسی و سرکوفتگی‌های این غریزه که در او عقده‌ای سخت شده بود که تحقیق کردم از خویشانش و تایید کردند که راست است و او هرگز در عمرش نه هوسش شکفت (که بیمار بود) و نه هرگز دلش سیراب عشق شد؛ که دلش توانایی آفریدن آن را نداشت و از این استعداد عاجز بود و چنان که اریک فروم گفته است، عشق نیز همچون دیگر هنرها و نبوغ‌ها، استعداد ویژه‌ای است و کم‌اند دل‌هایی که استعداد خلق عشق‌هایی بزرگ و زیبا و نفیس و متعالی داشته باشند یا شاید هم زیبایی‌ای که به کار دل او بیاید و مخاطب شایسته و راستین حال و درد و خواست او باشد، در سر راهش سبز نشد و همچنان که بسیار نبوغ‌هایی که شرایط رشدی نمی‌بینند و روح‌هایی که استاد روح‌پروری نمی‌یابند و ناشکفته و نارسته در دل خاک اندامشان مدفون می‌مانند...»**

*صادق هدایت نویسنده‌ای با ابتکار، انسانی شریف، بزرگ علوی، کتاب صادق هدایت، به کوشش علی دهباشی، نشر ثالث، چاپ اول ۱۳۸۰

**دکتر علی شریعتی، کتاب صادق هدایت، به کوشش علی دهباشی، نشر
ثالث، چاپ اول ۱۳۸۰
#صادق_هدایت
#بزرگ_علوی
#دکتر_علی_شریعتی
#علی_دهباشی
#نشر_ثالث
@peyrang_dastan