Pazudharma

#مدیریت_حیات_وحش
Канал
Логотип телеграм канала Pazudharma
@pazudharmaПродвигать
378
подписчиков
3,01 тыс.
фото
249
видео
1,98 тыс.
ссылок
پازودارما به معناي قانون حيوانات است. صفحه ما در اينستاگرام نيز به همين نام است. خوشحال خواهيم شد با ما در ارتباط باشيد: @be_he_moos "به هه موث" به معناي حيوانات است🐾
Forwarded from اتچ بات
🖋 آن «نامه سرگشاده» کجا و این «جوابیه» کجا...!

▪️پیش از آن که با انتشار این مطلب، از سوی آقای #حمید_ظهرابی در فهرستِ افرادِ بدونِ تخصصی قرار بگیریم تا فقط به این بهانه که چون چیزی از #حیات_وحش نمی دانند نباید اظهار نظر بکنند، اعلام می کنیم که ما متخصص حیات وحش نیستیم! ولی مگر باید حتما در یک موضوع #متخصص بود تا بتوان به #حقایق پرداخت؟ توجه کنیم که بیان حقایق با پرداختن به عقاید متفاوت است. از سوی دیگر، اگر دریافت نظرات و #بازخوردهای مختلف ملاک تعیین عمل نبوده و نیست چرا #دولت ها، #موسسات و مراکز مختلف به #نظرسنجی می پردازند؟ چرا ما گاهی نیاز داریم که در مورد یک موضوع واحد به دریافتِ نظرات مختلف اقدام کنیم؟

▪️بحث #شکار برای استفاده از ظرفیت «قانونی» صدور پروانه شکار، آن هم برای #مدیریت_حیات_وحش کشور، از این وضعیت استثنا نیست و علاوه بر نظر متخصصان این حوزه باید از #افکار_عمومی و نظریه های سایر علوم و نظرات اندیشمندان جامعه نیز یاری گرفت. ولی به راستی، از نظر این متولی محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی، صحبت از کدام حیات وحش و کدام مدیریت است؟

▪️«قریب به یک میلیون سلاح شکاری و لااقل به همین تعداد علاقمند به شکار» برای کدام جمعیت حیات وحش کشور؟! آن هم در زمانه ای که دوازده هزار سال از دوران شکار و گردآوری را پشت سر گذاشتیم و پرسش اساسی در سطح دنیا این نیست که چگونه با کشتن حیات وحش آنها را مدیریت کنیم! بلکه این است که چرا انسان باید حیوانات وحش را به قتل برساند؟ آن هم در هنگامه ای که یافته های علمی ثابت کرده اند تمام حیوانات روش های خودکنترلی در تنظیم جمعیت خودشان دارند. این سازوکارهای غریزی در هنگام تعیین قلمرو، جفت یابی و منابع غذایی به کار می افتند و تاثیر خودشان را روی جمعیت گونه های متنوع می گذارند.

▪️نکته بسیار مهم و قابل تامل در بحث شکار در دنیایِ نوین امروز از مرزهای مدیریت حیات وحش و حفاظت از تنوع زیستی بسیار فراتر رفته است و به همان نقطه ای رسیده است که معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی در «جوابیه» خودشان خیلی گذرا و سطحی از آن رد شدند: «در صورت عدم ارضای علایق قانونی شکارچیان مجاز به چه سهولتی این افراد را به ورطه قانون شکنی سوق داده و چه بسا با شکستن قبح جرم وقانون شکنی در این افراد چه سرنوشتی را برای آنان و جامعه ای که با آن در اتباطند رقم می زنند!» این واقعیت، همان پلی است که بحث #شکار_حیوانات توسط #انسان را به موضوعات #اخلاقی و #فلسفی ارتباط می دهد و #دولت ها و #حکومت های امروزی، ناگزیر از ورود و پرداختن به آن هستند.

▪️چرا نیاز به کمین، تعقیب و گریز، نشانه گیری و کشتنِ یک موجود زنده که در تعامل ضروری با طبیعت است و خروجی این تعامل بر زندگی انسان بسیار تاثیرگذار است باید به صورت یک «نیاز» در انسان مطرح شود؟ این فعل، فعل کشتن به مثابه یک خشونت محض، چرا و چگونه در روح انسان نهادینه شده است که تا برآورده نشود آرام نمی گیرد؟

▪️آیا برطرف سازی نیاز و تمایل به #خشونت در انسان تنها از طریق به فعلیت درآوردن آن امکان پذیر است؟ به طور مثال اگر یک #شکارچی در طول چندین روز قادر به شکار کسی(حیوانی) که روزها او را تعقیب کرده است نشود، باید به جامعه برگردد و کسی(انسانی) را که با او مشکل دارد و یا سر راهش قرار می گیرد بکشد تا ارضا شود؟

▪️آمار تقریبی دال بر وجود یک میلیون سلاح شکاری، آن هم در کشوری که «قانون مجازات قاچاق اسلحه و مهمات و دارندگان سلاح و مهمات غیرمجاز» در سال 90 برای آن مصوب شده است نیازمند بررسی و شاید بازنگری بیشتر و دقیق تری است.

▪️«معاون سازمان حفاظت محیط زیست در این «جوابیه» خاطرنشان کرد:‌ای کاش همه ما یاد می‌گرفتیم که هر آنچه نظر ماست، درست کامل نیست و هر کس مخالف نظر ماست دشمن ما نیست و ‌ای کاش یاد می‌گرفتیم که به قانون احترام بگذاریم.»
با تایید این «آرزو»، اشاره می کنیم که هر نظری شایسته احترام و هر مخالفتی هم قابل قبول نیست مگر با #استدلال های منطقی و برمبنای واقعیت های علمی و اخلاقی باشد. قوانینی که در حکمِ دست نوشته های همین انسان ها هستند اگر خودشان به #خشونت و #جرم در جامعه دامن بزنند می توانند از سوی هر انسان متفکر و اندیشمندی نادیده گرفته شده و اطاعت نشوند!

▪️به نظر می رسد «جوابیه» منتشر شده از سوی معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی و روابط عمومی سازمان (حفاظت) محیط زیست در برابر «نامه سرگشاده» منتقدان شکار، نه تنها حرفه ای و در پاسخ دقیق به استدلال های مطرح شده در آن نبود که بیشتر سمت و سوی لفاظی آن هم از نوع لفاظی ها و بهانه گیری های متداول در بین مسوولین دولتی گرفته است.