کانال خبری پان‌ايرانيست

📄 اتحاد شوم در خوزستان

🖋 #ریاض_دانش‌پژوه

سپیده قلیان در گزارشی از زندان سپیدار اهواز عنوان داشت: «زندانیان عرب در اهواز حتی زیر شکنجه نباید عربی صحبت کنند» 

وی در ادامه ضمن انتشار اسامی تعدادی از زندانیان زن،اضافه کرد،آنها به جرم «زن بودن و عرب بودن»،در زندان هستند.
سپیده قلیان که فعال حقوق بشر همیشه آزاد، و دانشجوی دامپزشکی دانشگاه آزاد دزفول است،پس از بازداشت و اعتراف تلویزیونی،آزاد شده و مصاحبه‌های تندی علیه وزیر اطلاعات انجام داده است،او در نهایت با قرار وثیقه آزاد و به فعالیتهای خود ادامه می‌دهد.
برای بررسی ادعای مطرح شده، فرض را بر این میگذارم که تمامی اعترافات زیر شکنجه گرفته شده، وجاهت 
قانونی نداشته و سند محکمه پسند محسوب نمی شود،لذا با این پیش فرض،ادعا را بررسی مینمایم.

ادامه در (INSTANT VIEW)👇

https://bit.ly/36DxVGK

@paniranist

❇️ شاعر جوان خوزستانی که سوابق همکاری با صدا و سیما،مداحی اهل بیت،دفاع از فلسطین، شرکت در مراسم های مختلف و سرودن اشعار اجتماعی را داشته درگذشت.یوسف عزیزی بنی طرف در کانالش ادعایی را عنوان کرده که منبع بسیاری از شبکه ها و سایت های خبری شده است.
▪️یوسف عزیزی در حالی ادعای مسموم شدن او را مطرح میکند که اولا مرحوم تنها چند روزسابقه بازداشت عمومی داشته و سپس آزاد شده است(چندین ماه قبل) و در قیاس با افراد موثرتر و با سابقه سیاسی،وزنه کمتری برای هدف قرار گرفتن بوده است،خاصه اینکه خانواده و عموهایش همراه و معتقد به نظام حاکم هستند.

▪️ثانیا‌ مرحوم در منزل شخصی اش بدحال و پس از مراجعه به بیمارستان فوت شده‌ است که با توجه به عدم انتشار گزارش پزشک قانونی،تشخیص سم و ترور بیولوژیکی از شهر لندن کمی دور از ذهن است،از طرف دیگر ادعای دیگر بنی طرف یعنی الهام گرفتن جوان خوزستانی از تظاهرات عراق است که با هیچ سابقه تاریخی و نظریه سیاسی نمیتوان توجیهش کرد.

▪️ثالثا این شاعرجوان خوزستانی بیش از هزار نفر عضویت کانال تلگرامی،عضویت در طایفه بزرگ حیدری و از همه مهمتر شخصیتی فرهنگی و ادبی بوده که رسانه های ج.ا نیز خبر فوتش را منتشر کرده اند،لذا‌ شلوغی فاتحه اش(باتوجه به سنت خوزستان) امری کاملا طبیعی ‌است،اما توزیع تعداد زیادی عکس های بن سلمان،حضور سازمان دهی شده اندک نیروهایی که بجای فاتحه از میله پرچم بالا رفته و پرچم را پایین می‌کشند (چه پرچمی قرار است،جایش را بگیرید؟
با توجه به عکس توزیع شده حتما پرچم ال.ا...ح.وا.ز)،تههیج احساسات قومی و شعار، خون فدا کردن برای آزادی اهواز (نه ایران) و دیگر موارد مشکوک،همه و همه نشان دهنده‌‌ اجرای یک پروژه امنیت روانی با تاکتیک ابزار رسانه در بستر افکار عمومی است که استارتش با خبرچند روز گذشته مبنی بر انفجار دو بمب صوتی در اهواز زده شده و امروز با اتصال جریانات عراق به مباحث قومی در خوزستان ادامه پیدا کرده است،تکمیل این پازل با پیوند این جریان با جریانات قومی آذربایجان و ذیل نظریه آشوب در ایران خواهد بود،کشوری که در دوران بی دولتی خود بوده و سخن گفتن از ایران و مولفه های فرهنگی اش جرم محسوب می شود.

🖋برگرفته از اکانت توییتری #ریاض_دانش_پژوه

#خوزستان
#حسن_حیدری

https://twitter.com/Riazdanesh/status/1193926212181213184?s=09


@paniranist

✴️ شهروند تنها و بقای نظام جمهوری اسلامی

🖌 #ریاض_دانش_پژوه

میان تنهایی امروز شهروند ایرانی و بقای ج.ا پیوندی عمیقی وجود دارد. درغیاب #دولت_ملی، قلمرویی برای نمود فکر ایرانی‌ دغدغه‌مند وجود ندارد؛ رشته ارتباط و تعامل افراد با یکدیگر از هم گسسته و امکان ایجاد «شبکه هوشیاری ملی» درجامعه وجود ندارد. جلوه جامعه استوار بر تنهایی سازمان دهی‌شده است و حکومت درهای قلمرو عمومی را به روی ارتباط معنادار و مشارکت در عملِ جمعیِ شهروندان بسته است.

جمهوری اسلامی به مدد تئوری‌های پیچیده امنیتی، بطور سیستماتیک، شهروند ایرانی را تنها کرده و سپس به پیکار با او رفته است. تنهایی، شهروند را از داشتن جمع و یافتن یار هم‌اندیش، محروم کرده و او را گرفتار تخیل‌های ایدئولوژیک و بی‌تفاوتی در عمل می‌کند. نداشتن امنیت روان و فقدان نظم فکری، خلا وجود یک معیار، سنگ محک و جایی برای ایستادن، چنان اظطراب کشنده ای در فرد ایرانی ایجاد می‌کند که سر سپردگی به حاکمیت و تعطیلی اندیشه و رضایت به وضع موجود را ترجیح می دهد.

فکر #مشروطه به عنوان یگانه پاسخ عملی و تاریخی ایرانیان به نیازهای دوره مدرن بشر، چراغی است که یارانِ هم‌اندیش را گرد هم آورده و با عبور از پروژه های مشکوک چهارده نفری، #یار_چندصد_هزارم ِشهروند ایرانی را در جهت غلبه بر تنهایی سیستماتیک تحمیلی، به او نشان می‌دهد.
#بازگشت_به_مشروطه ضرورت تاریخی عظیمی است که قدرت حل تمام گره های تاریخی مسیر مبارزه ملت ایران را داشته و می تواند آغازی بر #بازگشت_از_کژراهه۵۷ باشد. این آغازیدن، پیش از آن که رویدادی تاریخی باشد، توانایی شگرف شهروند ایرانی برای چیرگی بر همه اضطراب ها، سردرگمی‌ها، ناامیدی‌ها و تنهایی هاست. از نظر سیاسی هم، آغازیدن با آزادی انسان یکی است و #رستاخیز_مشروطه_ایران، آغازی برای پیروزی نور بر تاریکی خواهد شد.
@paniranist

❇️ #ریاض_دانش_پژوه: ملتی که مجهز به منطق ملی شد، دولت ملی تاسیس می کند نه ابتذال میلی


https://twitter.com/Riazdanesh

#منطق_ملی
#کژراهه
#بازگشت_به_مشروطه

@paniranist

✴️ هنر ایدئولوژی زده، نتیجه اش تخریب فرهنگ و تاریخ است

🖌نگارنده: #ریاض_دانش_پژوه

@paniranist
✳️ اینکه یک هنرمند، ناگهان به امور سیاسی تاریخ تحلیلی یک ملت وارد شود، یادگاریست که از چپ‌ها و پس از تشکیل حزب توده در ایران مانده است. چپ‌های ایران به علت عدم فهم جدی مباحث مارکسیسم و... به جای بالابردن سواد و توانایی خود، صورت مسئله را پاک کرده و جزوات و کتاب‌های مبتذلی تحت عنوان کتاب‌های سفید و منابع حزبی انتشار دادند. در این کتاب ها،که بر اساس احمق پروری شاعرانه و با هدف جذب نیرو تهیه شده بود، هر موضوع لذت بخش: جنسی و ذوقی، تحت عنوان هنر آزاد و مستقل یا راه‌های مقاومت در برابر ساواک را ترویج داده و برای بزک کردن آن نیز از هنرمند جماعت کمک گرفتند که نمونه‌های مبتذل این جذب نیرو در تاریخ و خصوصا میان شاعران و بازیگران به روایت اسناد موجود است....

✳️ هنرمندان چپ‌زده در دوران پس از انقلابی که برایش شعر، فیلم، موسیقی و... ساخته بودند، تازه متوجه فهم غلط و اشتباه تاریخی‌شان شدند و آنها که شرافتی داشتند به عذرخواهی از ملت پرداخته و مابقی روزه سکوت گرفتند. این عذرخواهی از ملت ایران به سبب آن بود که در دوره ایاز زندگی خود، به صورتی سیستماتیک، به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران حمله کرده و با کارویژه‌ای ضد ملت، با استفاده از ادبیات چپِ جهان‌شمول، انسان متعالی اومانیستی را طراحی و الگو قرار دادند و سپس هر ایراد، عمل اشتباه یا ایراد فردی یا گروهی معدودی را که در جامعه اتفاق می‌افتاد منطبق با الگو کرده و به همه ملت و سپس به کل تاریخ و فرهنگ ایران متصل می‌ساختند.
با گذشت زمان، این شیوه نخ نما شده نیز با عذرخواهی‌های پیاپی و نوشتن کتاب‌هایی چون 《ما و بیگانگان》 و آزاد شدن اسناد کمینترن شوروی باطل گشته و دیدیم که اکثر چنین روشنفکران، چه در واحد مناظره و چه در تولید مطلب، از پسِ چند روحانی شیعه برنیامده و نهایتا جذب سیستم شدند! همچنین برای امرار معاش و کسب مجوز اجرا و پخش اثر، نیز نهایتا با حمله به نظام پیشین و ارزش‌های ملی ضمن فاصله گرفتن از الگوی‌های خود، تابع الگوهای نظام سیاسی فعلی شدند.
@paniranist
✳️ اخیرا و در چند موضوع دیده شده است که چند هنرمند درجه چندم، با سابقه‌ای دور از شأن هنر و البته مجوزبگیری ملس، اظهار فضل کرده و بدون گرفتن درس عبرت از اسلاف خود، به تخریب فرهنگ و تاریخ ملت ایران
پرداخته اند.
برای مثال در موضوع آزار و اذیت حیوانات که امر ی شایع و البته غلط در همه جهان است و به کرات در اروپا و آمریکا دیده شده است، با مغالطه‌ای عجیب، موضوع را الگوسازی و به ریشه‌های ملت گره زده اند.
این هنرمندان مدعی روشنفکری، در حالی که تفاوت بین جامعه شناسی و روانشناسی را نمی‌دانند، با مطرح کردن یک اصل روانشناسی (پذیرش و پیشرفت، اصلی در روانشناسی بالینی است که اخیرا در ترک اعتیاد کاربردی شده است) و برچسب زدن آن به جامعه شناسی، در کمتر از چند ساعت جامعه‌شناس شده و در ادامه با تحلیلی غیرعلمی (تاریخ و اسطوره شناسی دو علم و رشته مهم از علوم انسانی هستند) امر اسطوره و نمادسازی را به رفتار شناسی فرد حیوان آزار تقلیل داده و ریشه یابی هزاران ساله کرده اند!

✳️ این روشنفکران مغرض با کمترین ارجاع به تاریخ خواهند دید که ایرانیان باستان حتی مروج گیاه خواری بوده و از مانوی ها تا پیروان کسروی همه از کشتن حیوانات برای سبد غذایی پرهیز کرده‌اند. همچنین آنها نگاهی به مراسم گاوکشی در اسپانیا یا خوک کشی در اسکاتلند و حوزه بریتانیا و حتی انواع ذبح‌های موجود در ادیان نکرده و از جنایات اسطوره‌های یونان باستان بی خبر هستند. به همین دلیل امر رایج فرهنگی قابل تکرار سالیانه در غرب و شرق دنیا را رها کرده و چند تخلف فردی که مورد نکوهش جامعه و مشمول جزا در قوانین کیفری است را در تاریخ و اسطوره های یک ملت ریشه یابی می کنند و همچون گذشتگان فکری خود، روشنفکری را در ضدیت با تاریخ ایران تعریف کنند.

✳️ موضوع آزار حیوانات، جزو ضعف‌های اجرایی دولت تعریف می‌شود، چراکه علی رغم داشتن مواد قانونی مصوب، مانند بسیاری از امور دیگر، دولت در اجرا و نظارت بر آن درمانده است و باب سواستفاده افراد سودجو را باز گذاشته است. علاوه بر‌حیوان آزارها، این وابستگان فرهنگی اردوگاه چپ برای خود مطرح کردن و ژست روشنفکر گرفتن که نهایت مورد استفاده‌شان در روابط با جنس مخالف و گرفتن چند مجوز اجرای تئاتر خلاصه می‌شود، فرصت را غنیمت شمرده وبا حمله به تاریخ و فرهنگ ایران، سو استفاده بزرگتر را از "غیبت دولت ملی" انجام می‌دهند. قطعا با روی کار آمدن دولت ملی دیگر شاهد چنین کاسب‌های "هنرِ ایدئولوژی‌زده" نبوده و هنرمند به رسالت خود که ساخت و ترویج فرهنگ است خواهد پرداخت.
#هنر
#هنرمند
#حیوان_آزاری
#خرس_سوادکوه

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ

دوگانه‌ی شوم، پاس‌کاری‌های پان عربیسم ِ تنزل یافته در خوزستان


✒نگارنده: #ریاض_دانش_پژوه

از متن:
@paniranist

اکنون دیگر جریانِ فاقد نظریه پرداز و تنزل یافته‌ی پان‌عربیسم با توجه به تجربیات دوره اول اصلاحات و با تکیه بر ضعف سیستم موجود، موفق به ابداع فرمول دیگری شد که نامش را 《دوگانه شوم》 می‌گذارم. ایده دوگانه در واقع دو بازوی 《هویت طلبِ داخلی و تجزیه طلبِ بیرونی》دارد و عملکرد آن مانند پاس‌کاری‌های فوتبال همواره نیازمند همکاری تیمی است. از جمله طرح‌هایی که توسط این دوگانه انجام پذیرفت، ترور سال گذشته در اهواز است. انجام این ترور در سالروز حمله بعثی‌ها به ایران پیام مشخصی داشت و آن چیزی جز حیات نئوبعثی در استان خوزستان نبود. در این ترور بازوی تجزیه طلب که امروز شامل همان اعضای قدیم لجنه الوفاق است خود را در واحد نظامی تعریف نموده و ضربه ای امنیتی را وارد کرد و چندی بعد بازوی هویت‌طلب، با نفوذ به سیمای خوزستان، با کارشناسی فرج‌اله چعب ضربه مکمل را در بعد فرهنگی وارد نمود. تمرین این پاسکاری‌های امنیتی- فرهنگی (هویت طلب داخلی- تجزیه طلب بیرونی) خیلی ساده و با استفاده از نفوذ بازوی سیاسی‌اش طرح‌های مقابله سازمان امنیت کشور را تحویل سرویس‌های غربی داده (ماجرای دانمارک) و از طرف دیگر زمینه ساز اجرای طرح‌های سرویس بیگانه در کشور می شود (ورود عوامل حمله تروریستی اهواز به رژه پارسال در خوزستان بصورت مسلح تا فاصله نزدیک).

دوگانه شوم ابزار قابل تکراری است که مجددا و در آستانه عید فطر خود را نشان داد. این بار عوامل این پاسکاری، یک خواننده جوان حاضر در برنامه ای با تم وحدت اقوام در سیمای ملی (هویت‌طلب - فرهنگی) و تعدادی موتور سوار پرچم به‌دست (تجزیه‌طلب - نظامی) انتخاب شده بودند. یکی بر خلاف تم اصلی برنامه ادعای تغییر نام شهرهای خوزستان را با فرمول حمله به اقدامات دوره پهلوی کرد و دیگری پرچم مجعول الاهواز را مسلحانه در چند شهر برافراشته نمود که هردو نیز زیر چتر رسانه های عربی منطقه تبلیغ شدند.

#پانعربیسم
#تجزیه_طلب
#هویت_طلب
#میشل_عفلق
#پان‌_عربیسم
#ساطع‌_الحصری
#لجنه_الوفاق
#حزب_بعث_سوریه
#حمله_تروریستی_اهواز

برای خواندن جستار روی پیوند نوشتار در تارنمای سازمان جوانان حزب پان ایرانیست کلیک‌ کنید 👇
https://www.pan-iranist.info/12250.html

✅ تحلیلی روانشناختی بر ماجرای نجفی و اتهام او

✒نگارنده: #ریاض_دانش_پژوه

@paniranist

❇ بدن، آن نخستین پدیداری است که رابطه را ظاهر می‌سازد و ما در بدن است که دیگری را در می‌یابیم. پدیدار بدن، ما را به ساحاتی از وجود می‌کشاند که در ایام هجر و فقدان بدن - که خواه در غالب فراق و خواه در هیئت مرگ - رخ دهد، میل را قوت می‌دهد. چشم‌ها و دست‌ها و لمس بی واسطه، ما را در اعماق خود فرو می‌بلعد و دیگری را به هر عنوان طلب می‌کند و نهایتا خود را در قامت 《امر جنسی》به ما تحمیل می‌کند. از طرف دیگر؛ اما اتفاقی است که در روان می‌افتد. از بین رفتن باورها همیشه موجب فروپاشی روان آدمی گشته و گاه انسان را در تعلیق غوطه ور می‌کند. در این تعلیق، بسته به قدرت ذهن شخص، آدمی دچار درصدی از خلا گشته که بطور ناخودآگاه در پی پُر کردن آنست. ناگوارتر این است که فرد در این مرحله تصمیمی گرفته و آن را عملی سازد. این تصمیم هرچه باشد، سر از مردابی در می‌آورد که راه خروج از آن بدون هزینه نیست. این هزینه را هم یا شخص خودش می‌دهد (خودکشی و.....) یا دیگری (جنون و مرگ) و یا اطرافیان به گونه‌های مختلف می‌پردازند. تغییر سبک زندگی و اشتباه گرفتن هر سوتفاهمی به جای رابطه؛ ابتدای کار است که معمولا در کوتاه مدت با یک لانگ دیستنس (مجازی، شغلی، سیاسی و...) آغاز و سپس به امر جنسی شیفت می‌کند. پس از آن نیز؛ بطور طبیعی وارد رابطه عاطفی شده که دوام آن بستگی به مهارت طرفین دارد. چنانچه این مهارت وجود نداشته باشد (معمولا وجود ندارد)؛ طرفین به سرعت در مسیر بازگشت به ابتدا قرار گرفته که با توجه به شرایط جامعه ما؛ زن آسیب بیشتری خواهد دید، خاصه آنکه تجربه قبلی نیز در پس زمینه زندگی‌اش موجود باشد. نمودار بازگشت به ابتدا نیز به‌صورت سینوسی بوده و تکرار چنین حالت به شکل زیر خواهد بود.

سوتفاهم، رفع سوتفاهم، سوتفاهم و ... پس تا اینجا ما به فرمولی برای بررسی یک رابطه رسیدیم که دارای قابلیت بازگشت نیز هست.

✳ لانگ دیستنس↔ امرجنسی ↔ رابطه عاطفی

حال با فرمول فوق می توان نگاه دقیق تری به پرونده جناب نجفی کرد.

صورت مسأله:

مردی عاشق زنی می‌شود که در نهایت مجبور به کشتن او می‌شود. مردی که زن ندیده نبود. هم در مقام استادی، هم در مقام صاحب منصبی و هم به مثابه مردی جهان دیده که در آمریکا و غرب درس خوانده بود، بی شک با دختران و زنان بسیاری در ارتباط بوده، اما چرا پایان ماجرای ارتباطش چنین تلخ و خونین می‌شود؟

❇ هرچند می توان ماجرا را از منظرهای گوناگون مورد تحلیل قرار داد، اما علاقه دارم ابتدا چند فرض را لحاظ کرده و با شما در میان گذارم.

1⃣ فرض اول:
نجفی به مثابه مردی میانسال، از زندگی زناشویی خود ناراضی بوده و همزمان با شکست آرمان‌هایش پس از چهل سال، دچار نارضایتی از سبک زندگی خود شده و در این نارضایتی، دلباخته زنی جوان می‌شود. او پس از مدتی، به خود آمده و به حرمت همسر اول و زندگی و فرزندانش پی می‌برد و سعی می‌کند از همسر دومش جدا شود. اما چون مقاومت همسر دوم را می‌بیند، کار به خشونت و قتل می‌کشد!

2⃣ فرض دوم:
نجفی به مثابه مردی میانسال و دل‌خسته از زندگی زناشویی، در دام زنی می افتد که نیروهای امنیتی برایش فراهم کرده بودند و نجفی به محض پی بردن به ماهیت ماجرا تصمیم به جدایی می‌گیرد، اما این امر به رغم تلاش‌هایش محقق نمی‌شود و پس از چند خودکشی ناموفق در یک هتل، ناچار به کشتن زن می‌شود.

❇ وقتی با دقت هر دو فرض را بررسی کنیم، در می‌یابیم که به‌رغم تفاوت ماهیت "علت فاعلی" (همسر دوم)، "علت قابلی" در هر دو فرض، یک ماهیت بیشتر ندارد، و آن نیاز نجفی به زن است.
این نیاز به زن، برای مردی میانسال چیزی است که درجامعه ما به‌ رغم گسترش و فراگیر بودنش، کمتر مورد بررسی قرار گرفته و شاید از جمله موضوعاتی است که اکثر آقایان درگیرش هستند، اما به نوعی با "نهان روشی" پنهانش می‌کنند. (این نهان روشی جزیی از فرهنگ شرقی است ولی در دوران مدرن، نمی‌توان آن را نادیده انگاشت.)
شاید بتوان مساله را در ابعاد کلی تر جامعه این‌گونه مطرح کرد: چرا مردان به‌رغم داشتن زندگی موفق اجتماعی، اقتصادی، علمی و یا حتی سیاسی، از همسر و زندگی زناشویی‌شان خسته شده و فیلشان هوای هندوستان می‌کند؟ توضیح اینکه: این "هوای هندوستان کردن: را نباید از موضع تحقیر نگریسته، یا موضوع را صرفا به بوالهوس بودن مردان تقلیل دهیم و یا حتی زنان را به مثابه کالا تعریف کنیم، بلکه باید به مثابه بحثی نظری در مورد یک حقیقت اجتماعی در نظر گرفته شود که قطعا دلایل متعددی برای این اتفاق وجود دارد.

ادامه 👇

۲/۲
❇از این چند گزاره می‌توانیم ورودی داشته باشیم به مفهوم "روشنفکری دینی" که در ایران مطرح می شد و اینگونه هم نبود که شرایط و مراحل مشابه قرن ۱۷ و ۱۸ اروپا رخ دهد، بلکه عده ای سر سفره‌ی "تجدد" نشستند و هرچه توانستند خوردند. از پارلمان و بورکراسی گرفته تا "عدالت اجتماعی" و "انواع آزادی" "انتخابات" و...
این "هله و هوله"خوری از سر سفرۀ تجدد را به صورت ناقص به جامعه تزریق کردند و نه تنها متجدد نشد، بلکه دچار سوء هاضمه شده و استفراغ سیاسی را کلید زد. پس از آن روز واقعه، بازماندگان این تهوع، وقاحت را چاشنی کار کرده و پس از اندک زمانی، این بار خود را بر سر سفره پست مدرن تعریف کردند و با عنایت سفره انقلاب فضای سرکوب دهه شصت، علاوه بر پست و مقام خود را نظریه پرداز همان روشنفکری تهوع آور دانستند. حال می‌گفتند: باید برویم کنار همان بخاری بنشینیم که "دکارت" کنارش نشسته بود و "تأملات" را آغاز کرد و قصه تجدد را نوشت.
اینکه چگونه ما می‌توانیم با جامعه تهوع‌زده، بخاری را بیابیم، سوالی بود که آقایان در هر چهار سال به نوعی پاسخ می‌دادند.

❇علی ایحال، بهترین راه همین است که درباره همین بخور بخوری که ما را گرفتارش کرده‌اند لختی تأمل کنیم و راهی برای خلاصی از این سوء هاضمه بیابیم و بعد بنشینیم ببینیم با این سفرۀ گند آقایان چه باید کنیم.

به هرحال، کسانی که خود را روشنفکر دینی می‌نامند، نه التفات به وضعیت تاریخی خود دارند و نه به وضعیت تاریخی جهان غرب. اگر دین برای انسان غربی، به مثابه یک "دیگری مطلق بزرگ" بود که به مدد روشنگری می‌خواستند از آن رها شوند، روشنفکری دینی آقایان، گویی میخواهد راهی برای زندگی مسالمت آمیز با این "دیگری مطلق بزرگ" بیابد! راهی که هم این هیولا زنده بماند و هم آدمی در برابر آن زندگی کند!
این چهل سال بر قدرت نشستن آقایان نشان داد که روشنفکری دینی مفهومی مهمل است و قائلان آن تقریباً خود نیز نمی‌دانند دقیقا دنبال چه چیزی هستند.

اینکه عده ای برای خودشان "نام" و "عنوان" انتخاب می‌کنند، بیشتر شبیه یک کار تجاری است و به درد همان دکانداران می‌خورد. مفهوم "روشنفکر دینی" هم از همین عناوین و نام‌هاست که برخی بر در دکانشان می‌زنند تا جنسشان را به خلق الله بفروشند. چیزی که به ما مرتبط می‌شود این است که این عناوین، نه مابه ازای فلسفی دارند و نه هیچ اهمیتی در عالم اندیشه. به عبارت دیگر مفاهیم مهملی هستند که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را می‌توانند دربرگیرند. شاید بی دلیل نباشد که از روحانیت و آخوند و ملاّ تا دانشگاهی و وزیر و وکیل مجلس و مدیر میانی نظام حاکم، این واژه را استعمال می‌کنند. این توسع در مصادیق نشان می‌دهد با واژه‌ای "توخالی" مواجه هستیم که هرچیزی را می‌تواند دربرگیرد و این یعنی مهمل. 
ملت ایران در عصر حاضر از تمامی این مهملات تحت عناوینی چون اصلاح طلب،اعتدال‌چی و چپ نوین و... عبور کرده و دیگر وارد چنین کژراهه‌ای نخواهد شد. ملت دانسته است که برای خروج از #کژراهه باید به ابتدای آن بازگشت و این بازگشت می‌تواند، گامی صحیح برای در آستانه ایستادن باشد، چه اینکه در آستانه ایستادن خود کار سترگی است.

#ریاض_دانش_پژوه / اردیبهشت ۹۸

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ

✅«جمال وطن در هر آن و هر دقیقه در پیش چشم من مجسم است»

🔸مخالفینت بهار و کسروی و... باشند و ناچار به تحسین شوند...

@paniranist

💠 امروز ۲۴ اسفند زادروز بنیانگذار ایران نوین است. او چهل روزه بود که پدرش را از دست داد و مادرش، نوش آفرین آیرملو، تصمیم می‌گیرد او را از آلاشت مازنداران به تهران بیاورد. بنا به گفته‌ی ملک الشعرا بهار، «در این سفر رضای نوزاد در راه سخت میان مازندران و تهران به شدت بیمار شد و با رسیدن به گردنه و کاروانسرای گدوک، نوزاد یخ زد و مادر و سایر همسفران وی را مرده پنداشتند؛ بنابراین او را از مادر جدا نموده و برای دفن در روز بعد، او را در کنار چارپایانشان گذاشتند. گرمای محیط موجب شد تا کودک مجددا جانی بگیرد و اطرافیان را متوجه خود کند.» (بهار، احزاب سیاسی، ج اول، ص ۶۹) خود رضاشاه نیز این واقعه را بارها برای اطرافیان خود از جمله محمدعلی فروغی تعریف کرده است.

💠 او در دوره‌ای در ایران به قدرت رسید که ده‌ها سال بود دولت ایران به واسطه ضعف مفرط به محل تاخت و تاز انیرانیان دچار شده بود و بخش‌های گسترده‌ای از آن جدا شده بود. همچنین، در هر گوشه و کنار ایران صدای تجزیه‌طلبی بلند شده بود. او توانست طی چند سال هم اقتدار را به دولت مرکزی برگرداند و هم تمام تجزیه طلبان را سرکوب کند.

💠 او با ایجاد نهادهای مدرن تلاش کرد تا ایران را در مدار دولت‌های مترقی جهان قرار دهد. درواقع، اگر تلاش‌های شبانه‌روزی او نبود شاید ما هنوز در عصر پیشامدرن به سر می‌بردیم.

💠 شاید مهم‌ترین ویژگی رضاشاه را بتوان دوری از تملق و چاپلوسی دانست که عموما بر گرد رهبران جامعه وجود دارد. او در سفرنامه‌اش به مازندان به این موضوع اشاره می‌کند و این صفات را متعلق به سلاطینی می‌داند که اقتدارشان به خلوت‌های دربار محدود می‌شود:
«مداهنه (چاپلوسی) و سالوس و قبول تملق برای سلاطینی سزاست، که دایره اقتدار آنها محدود به خلوت‌های دربار، و تراوشات وجود آنها در یک دایره محدودی دور بزند؛ ولی آنهائی که شعاع فکری آنها به هیچ افقی محدود نیست، احتیاج به تملق و چاپلوسی ندارند.» (سفرنامه‌ مازندان ص ۲۰)

✳️ کسروی تبریزی در دوران پادشاهی رضاشاه اختلاف های زیادی با او داشت اما یکی از منصفانه ترین قضاوت ها درباره رضاشاه را از زبان وی و یکسال پس از تبعید رضاشاه می‌خوانیم:

«این بدگویی هایی که از کسانی می شنویم بیشترش از آن است که از تاریخ بیست ساله آن شاه و از اسرار سیاسی ایران ناآگاهند و بسیاری نیز نمک ناشناس و بدخواه میباشند. ما در زمان آن شاه به ستایش نپرداخته ایم چرا که آن روز گمان چاپلوسی میرفت. ولی امروز نباید از حقایق پشتیبانی ننماییم. رضا شاه به این کشور نیکی ها کرده و باید ایرانیان از او قدردانی نمایند و یادش را باحترام کنند»
(روزنامه پرچم دارنده و نویسنده: احمد کسروی تبریزی سه شنبه ۲۴ شهریورماه ۱۳۲۱)

رضا شاه پیر شد و ایران جوان
روانش شاد🌹🌹

#ریاض_دانش_پژوه اسفند ۹۷

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ

✴️ سروش، استمرارطلبی گرفتار شارلاتانیسم

🖌#ریاض_دانش_پژوه

🔰 آقای حسین حاج فرج‌الله دبّاغ معروف به عبدالکریم سروش، درباره باسوادی آقای خمینی و بی‌سوادی شاه و.... سخنانی ایراد کرده است که بار دیگر نشان می‌دهد در تحلیل مسائل سیاسی و تاریخی اغلب یا دچار تناقض می‌شود و یا پا را از دایره صدق و خرد بیرون می‌نهد. لذا لازم است چند نکته به ایشان و مریدان‌اش گوشزد شود:
@paniranist

۱- درمورد رهبری ملت ایران از هخامنشیان تا آقای خمینی یک قیاس مع‌الفارق کرده است؛ همانطور که می‌دانیم قضاوت درباره امر رهبری یک ملت، نیازمند معیارها و ترازوهای خاص خود بوده و این قیاس باید در یک دوره تاریخی مشخص و با ابزارهای علمی انجام شود. در غیر این صورت یک دانش‌آموز اول ابتدایی در سال ۲۰۱۹ عالم‌تر از نیوتن خواهد بود لذا قیاس سطح علمی یک نفر از هخامنشیان با یک نفر در امروز، مغلطه‌ای عجیب است.

۲- در مورد تراز علمی آقای خمینی هم مقایسه را با شاه به عمل آورده و مبنای باسوادی را فقه، فلسفه و عرفان ایشان قرار داده است. البته آثار فلسفی جدی از آن مرحوم در دسترس نیست و به نوشته سایت رسمی ایشان اثر فلسفی مستقلی ندارند و صرفا چند جزوه تدریس و پاسخ به سوالات است.
در زمینه عرفان نیز می‌دانیم که نهایتا "عارف‌مسلکی" امری شخصی است و کاربردی در رهبری جامعه بیش از تقوا و افتادگی و الگوی اخلاقی ندارد؛
اما در مورد فقه شیعه نیز بر اساس تاریخ معاصر، میزان کارایی فقه در دوران مدرن ایران در دوره مشروطه و قبل از اجتهاد ایشان در قانون مدنی لحاظ شد و ایشان نظریه جدی به جز《ولایت فقیه》که با کمک آقای منتظری نوشته شد و خود سروش نیز منتقد آن است، چیزی نداشتند.
با ذکر این توضیحات اولین پرسش که به ذهن می‌‌رسد این است که حداقل توانایی و دانش یک رهبر سیاسی در دوران مدرن در نظر آقای سروش که محقق فلسفه غرب در لندن است و سابقه تدریس در دانشگاه‌های پرینستون، ییل، هاروارد را دارد، چه می‌باشد؟ آیا می‌توان در منتهاعلیه فقه و شرعیات ایستاد و سخن از جامعه مدنی و حقوق شهروندی کرد؟جناب سروش در این مقطع نیز درسهایش را خوب نخوانده است، مگر آنکه ثابت بفرمایند، شاه نگاهش از فقه می‌آمد و مخالف حق رای زنان بود... نه آقای خمینی!

۳- شاه فقید دست‌کم خلبان هواپیمای جنگی بود(توانایی جسمی و روحی بالا)، چند زبان زنده دنیا را تسلط کامل داشت و در امور نفتی نیز، جزو چند کارشناس جدی جهان به شمار می‌آمد؛ فهم استراتژیک ایشان هم از مصاحبه‌هایش پیداست و البته مانند همه رهبران، کاستی‌هایی هم داشت.
شاه ایران آیا از منظر ستاد انقلاب فرهنگی، نه به عنوان استاد دانشگاه بلکه به اندازه یک دیپلم متوسطه هم بار علمی نداشت؟!

۴- اگر بخواهیم با استدلال نیم بند آقای نظریه پرداز، موضوع را ادامه دهیم و فرض کنیم تمام مدارک شاه از تحصیلات عالیه تا دوره‌های نظامی دافوس و... باطل است، تکلیف او که داروسازی خوانده و باحث و نظریه‌پرداز علوم دینی و عضو ستاد انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتیدی چون دکتر اسماعیل خویی و... بوده چه می‌شود؟ آیا شما حق قضاوت آکادمیک را دارید؟ (مطابق آیین نامه آموزشی دانشگاه‌ها، کسانی‌که رشت‌ های لیسانس و فوق‌لیسانس و دکترایشان مرتبط نیست، حق تدریس و حتی تالیف کتب دانشگاهی ندارند) شما با مدرک داروسازی و شیمی تجزیه، در زمینه علوم انسانی چه نوشته و تدریس کرده‌اید؟ این جایگاه آکادمیک را از کجا پیدا کرده و قضاوت غیر می‌کنید؟

۵- این تناقضات در فرمایشات عضو ستاد انقلاب(ضد)فرهنگی، با مرور کارنامه‌اش بیشتر آشکار می‌شود. کارنامه‌ای که هم در عملکرد و هم در سخنرانی‌ها یادآور همان لقبی است که در مقاله معروفش به خود داد (شارلاتان) و حاجت به هیچ نقد و تحلیل نیست.

❇️ نگارنده گمان می‌کند، عبدالکریم سروش در این بیانات متناقض دنبال چیزی است که شاید به سوابق و نقش بسیار موثرش در ستاد انقلاب فرهنگی ارتباط بیابد. نقشی که همواره چونان لکه سیاهی در کارنامه‌اش باقی مانده و اکنون به اقتضای زمانه و به نوعی دیگر در قامت یک استمرارطلب، ناگزیر از ادامه آن نقش است.
شاید در آن فقره که سهواً ولی به درستی خود را «شارلاتان» نامید، حرفهای زیادی نهفته باشد. باید به روح زیگموند فروید و «ضمیرناخودآگاه » و «اشتباه لپی» او رحمت بفرستیم که کلید بعضی از مسائل را در اختیار ما نهاده است تا بدانیم اساس تفکر روشنفکران دینی علیرغم صحبت از دموکراسی و استلزامات آن، بیشتر دشمنی و حذف نهاد مشروطه و نه استقرار دموکراسی برای ملت ایران بوده است.٪

#روشنفکر_دینی
#روشنفکری_دینی
#عبدالکریم_سروش
#انقلاب_فرهنگی

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PTR7tqOh54EqQ

✅ به یاد پیر ایران‌پرست

نوشته:#ریاض_دانش_پژوه

با تبدیل شدن زندگی به جدالی برای معاش، دیگر نه پروای آزادی می‌ماند، نه دغدغه فرهنگ، نه سودای عشق به میهن.
مهندس #رضا_کرمانی آموزگار بزرگ و جزو استثناهای زمانه ماست که افتخار شاگردی‌اش نصیبم گشت.
شخصا از ایشان آموختم که می‌توان در عین تمامی ناملایمات و مشکلات همچنان از شور زیستن و عشق به ایران سرشار بود و در لاک خود نخزید؛می‌توان با تکاپویی خستگی ناپذیر راه نجات میهن خود را ساخت، چرا که اساسا راهی نیست جز این و رهرو، با رفتن راه خود را می‌سازد. او الگو یمقاومت و میهن‌پرستی بود که همواره خود را کنار ملتش تعریف می‌کرد. عاشق همه اقوام ایران زمین و یگانه‌ای در ایجاد پل‌های عاطفی و ملی بین مردم بود.
سروِ آزادی بود که از آرمان‌های خود کوتاه نیامده و از شنا کردن بر خلاف جریان آب ابایی نداشت. قلندری تماشایی بود که در روزگارخودنمایی و مصلحت پرستی حاضر، همه‌ی وجود خود را گذاشت تا ما درک کنیم، قدر صداقت و اصالت را باید دانست، آزاده زیستن بر این دو استوار است و ساخت میهن نیازمند آزادگان.
۱۰ بهمن ماه سالروز درگذشت پیر ایراندوست‌ ما گرامی و راهش پر رهرو باد.🌹
@paniranist

❇️ توییت #ریاض_دانش‌پژوه در باره تحرکات ادامه دار نئو بعثی ها در خوزستان

#بیداری_ملی


https://twitter.com/Riazdanesh


@paniranist

❇️ دیشب در ریاض چه گذشت؟

✨بعد انتشار گزارش‌هایی درباره تیراندازی در کاخ سلطنتی در پایتخت #عربستان، پلیس سعودی گفته #پهپاداسباب‌بازی واردمحوطه شده بوده و ماموران آن را زده‌اند.
رویترز گزارش داده محمد بن سلمان #ولیعهد در کاخ نبوده.

✨به گفته سخنگوی پلیس ریاض، حادثه ساعت ١٩:۵٠ دقیقه به وقت محلی رخ داده است.
محل حادثه محله خزامی در شمال غرب #ریاض بوده که یکی از کاخ‌های سلطنتی در آن قرار دارد.
انتشار یک ویدیو منسوب به این تیراندازی‌های پیاپی، به توفان توییتری و موج بزرگی در شبکه‌های اجتماعی منجر شده و به‌طورگسترده شایعاتی درباره کودتا در ریاض و انتقال #ملک_سلمان و پسرش به مکانی امن در پایگاهی هوایی منتشر شده.

#کودتا
#پهباد
#عربستان

@paniranist

#فوری
حمله موشکی به عربستان

🔻آژانس خبری فرانسه از شنیده شدن صدای ۳ #انفجار در ریاض خبر داد, گفته می شود #پدافند عربستان یک #موشک یمنی را مورد اصابت قرار داده است

🔻#المیادین خبر داد: موشک های یمن, به سوی ساختمان وزارت دفاع عربستان و چند هدف دیگر در #ریاض شلیک شده است

آنچه تا کنون منتشر شده است صدای #انفجار بوده و درباره رسیدن موشک‌ها به هدف خبری گزارش نشده است.

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PSVmPQcfYX5TA

گزارش کامل از حملات #موشکی شب گذشته(۲۵مارس ۲۰۱۸ - ۵فروردین ۹۶) انصارالله #یمن به خاک #عربستان

✅یگان موشکی مبارزین #حوثی طی یک اقدام بی سابقه در طول ۳ سال جنگ، طی عملیاتی که به عنوان "عمل به وعده فرمانده" نامگذاری شده بود ۷ #موشک_بالستیک کوتاه برد و میان برد را به سمت شهرهای #ریاض، نجران، جیزان و پایگاه خمیس مشیط شلیک کردند. البته هنوز مدارک مستند برای ۷ شلیک و رهگیری این #موشک ها توسط پدافند عربستان ارائه نشده است، اما موقتا و طبق اعلام رسمی پدافند ضد موشکی این کشور توضیحات لازم را ارائه خواهیم کرد:

🚀 طی حملات شب گذشته، پدافند هوایی عربستان مدعی است هر ۷ موشک شلیک شده را با موفقیت رهگیری و منهدم کرده است.

🚀 از این ۷ تیر موشک، ۳ تیر بر فراز آسمان ریاض (قطعا برکان اچ۲ یا قیام)، ۲ تیر بر فراز جیزان، ۱ تیر بر فراز نجران و ۱ تیر بر روی خمیس مشیط رهگیری شده اند. احتمالا موشک های شلیک شده به سمت جیزان و نجران از نوع قاهر ۲ام بوده است.

🚀 طی این حملات با توجه به رهگیری تمامی موارد، تنها یک فرد با تابعیت مصری احتمالا بر اثر برخورد بقایای موشک های یمنی یا پدافندی کشته شده و دو فرد دیگر نیز مجروح شده اند که سخنگوی ائتلاف سعودی اشاره ای به محل وقوع این تلفات نکرده است.

🚀 از زمان آغاز حملات موشکی نیروهای #انصارالله به خاک عربستان، این نخستین بار است که ۳ موشک میان برد به شکل همزمان به طرف ریاض شلیک می شود که در صورت صحت و تایید ۱۰۰% رهگیری تمامی موشک‌ها، روز به روز فرضیه شلیک پر تعداد موشک‌ها برای غلبه بر پدافند ضد موشکی دشمن رنگ باخته یا دست کم تضعیف می‌شود!

🚀 لازم به ذکر است که بر خلاف تصورات برخی رسانه های داخلی، شلیک ۱۰ یا ۲۰ تیر موشک بالستیک به یک نقطه غیر منطقی و دور از واقعیت بوده و با توجه به تعداد محدود موشک‌های یمنی، قابل اجرا نیست و البته باز هم تضمینی برای اصابت قطعی موشک ها به هدف وجود ندارد./ کانال پرتو (گزارشگر درگیری‌های نظامی)

👇کانال خبری پان ایرانیست👇
https://t.me/joinchat/AAAAADuh9PSVmPQcfYX5TA

از طالبان تا #خلافت_داعش؛خط #توحش و #فرهنگ ستیزی از #ریاض تا #استانبول.تصاویر حقیقت را فریاد می زنند.
#عفرین
#ستیز_با_فرهنگ_ایرانی

@paniranist