شاه فرتوت ابریقستان

#نادر_فتوره‌چی
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
🍁🍁 «#بینوایان، بدون ویکتور هوگو»

بینوایان، زنان میانسالِ پای ثابت آشغال‌گوشت‌های سوپرگوشت "امیر"اند.
بینوایان، پروموتور پنیر فلان کمپانی‌ست که مسئول‌اش سرش داد می‌زند: ماتیکت را پُررنگ کن لاشی.
بینوایان، آمپول‌زن آبله‌رویی است که در مسیر بازگشت از درمانگاه، در مترو دستفروشی می‌کند.
بینوایان، دختر خوش‌صدایی‌ست که زنگ می‌زند برای شرکت بیمه آتش‌سوزی غدیر تبلیغ کند و اگر بگویی: نه خانم، متشکرم. با اندوهی به وزن تمام قرون و اعصار می‌گوید: باشه، ببخشید.
بینوایان، امید بود که برای دزدیدن ۶ لامپ پارک، حبس گرفته بود.
بینوایان، آن پیرزن چاقی بود که سر خیابان نوبخت به من گفت: مرد باش و یک شیر کم‌چرب میهن برایم بگیر.
بینوایان، پیک موتوری‌ای بود که عصر جمعه، کسی نبود جسدش را برِ اتوبان شناسایی کند.
بینوایان، پاسخ‌گوی شماره ۲۴۱ بود که با گریه گفت: آقا خسته‌ام، زود بپرس.
بینوایان، پیرمرد بازنشسته‌ای بود که وقتی شنید "اسکن کامل دندان" مشمول بیمه خدمات درمانی نیست، گفت: مجدد مزاحم می‌شم. و رفت.
بینوایان، حتی اسم "شجریان" را هم نشنیده‌اند. حتی نمی‌دانند ساعت چند است!
بینوایان، روایت ترمیدور انقلاب است، نگاه مجلل یک نابغه بر ویرانه‌های برجا مانده از نبرد واترلو. یک حماسه سوزناک و در عین حال پُر ابهت از شکست آرمان‌های یک ملت تازه تولد یافته. یک جادو در قالب کلمات، کلمات، کلمات...

بینوایان، فراوان‌اند، ما اما #ویکتور_هوگو نداریم.
هوگوی دوران ما اگر بود، شاید اصلا "بینوایان" نمی‌نوشت. بلکه برای تاریخ، شرح "رجاله‌گان" را می‌نوشت. شرح دزدها، دلقک‌های دولتی، ارزان‌قیمت‌ها، سلیطه‌هایی که از بحران عزت‌نفس نان می‌خورند. کسانی که در پایتخت‌های اروپایی از شکست آرمان‌ها، "پول" درمی‌آورند.
ما نفهمیدیم چه شد، یا قر دادیم، یا لودگی کردیم، یا چُس‌ناله سردادیم. ما نتوانستیم تاریخ را روایت کنیم. ما الکن و بی‌مقدار بودیم، صِله‌بگیران اربابان همان وضعیتی که ما را صله‌گیر کرده بود. ای کاش تاریخ، ما و دوران ما را فراموش کند، که نمی‌کند، که به آینده‌گان خواهد گفت: «این است منظور از بینوایان.»

#نادر_فتوره‌‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
🍁🍁 «#بینوایان، بدون ویکتور هوگو»

بینوایان، زنان میانسالِ پای ثابت آشغال‌گوشت‌های سوپرگوشت "امیر"اند.
بینوایان، پروموتور پنیر فلان کمپانی‌ست که مسئول‌اش سرش داد می‌زند: ماتیکت را پُررنگ کن لاشی.
بینوایان، آمپول‌زن آبله‌رویی است که در مسیر بازگشت از درمانگاه، در مترو دستفروشی می‌کند.
بینوایان، دختر خوش‌صدایی‌ست که زنگ می‌زند برای شرکت بیمه آتش‌سوزی غدیر تبلیغ کند و اگر بگویی: نه خانم، متشکرم. با اندوهی به وزن تمام قرون و اعصار می‌گوید: باشه، ببخشید.
بینوایان، امید بود که برای دزدیدن ۶ لامپ پارک، حبس گرفته بود.
بینوایان، آن پیرزن چاقی بود که سر خیابان نوبخت به من گفت: مرد باش و یک شیر کم‌چرب میهن برایم بگیر.
بینوایان، پیک موتوری‌ای بود که عصر جمعه، کسی نبود جسدش را برِ اتوبان شناسایی کند.
بینوایان، پاسخ‌گوی شماره ۲۴۱ بود که با گریه گفت: آقا خسته‌ام، زود بپرس.
بینوایان، پیرمرد بازنشسته‌ای بود که وقتی شنید "اسکن کامل دندان" مشمول بیمه خدمات درمانی نیست، گفت: مجدد مزاحم می‌شم. و رفت.
بینوایان، حتی اسم "شجریان" را هم نشنیده‌اند. حتی نمی‌دانند ساعت چند است!
بینوایان، روایت ترمیدور انقلاب است، نگاه مجلل یک نابغه بر ویرانه‌های برجا مانده از نبرد واترلو. یک حماسه سوزناک و در عین حال پُر ابهت از شکست آرمان‌های یک ملت تازه تولد یافته. یک جادو در قالب کلمات، کلمات، کلمات...

بینوایان، فراوان‌اند، ما اما #ویکتور_هوگو نداریم.
هوگوی دوران ما اگر بود، شاید اصلا "بینوایان" نمی‌نوشت. بلکه برای تاریخ، شرح "رجاله‌گان" را می‌نوشت. شرح دزدها، دلقک‌های دولتی، ارزان‌قیمت‌ها، سلیطه‌هایی که از بحران عزت‌نفس نان می‌خورند. کسانی که در پایتخت‌های اروپایی از شکست آرمان‌ها، "پول" درمی‌آورند.
ما نفهمیدیم چه شد، یا قر دادیم، یا لودگی کردیم، یا چُس‌ناله سردادیم. ما نتوانستیم تاریخ را روایت کنیم. ما الکن و بی‌مقدار بودیم، صِله‌بگیران اربابان همان وضعیتی که ما را صله‌گیر کرده بود. ای کاش تاریخ، ما و دوران ما را فراموش کند، که نمی‌کند، که به آینده‌گان خواهد گفت: «این است منظور از بینوایان.»

#نادر_فتوره‌‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
🍁🍁 «#بینوایان، بدون ویکتور هوگو»

بینوایان، زنان میانسالِ پای ثابت آشغال‌گوشت‌های سوپرگوشت "امیر"اند.
بینوایان، پروموتور پنیر فلان کمپانی‌ست که مسئول‌اش سرش داد می‌زند: ماتیکت را پُررنگ کن لاشی.
بینوایان، آمپول‌زن آبله‌رویی است که در مسیر بازگشت از درمانگاه، در مترو دستفروشی می‌کند.
بینوایان، دختر خوش‌صدایی‌ست که زنگ می‌زند برای شرکت بیمه آتش‌سوزی غدیر تبلیغ کند و اگر بگویی: نه خانم، متشکرم. با اندوهی به وزن تمام قرون و اعصار می‌گوید: باشه، ببخشید.
بینوایان، امید بود که برای دزدیدن ۶ لامپ پارک، حبس گرفته بود.
بینوایان، آن پیرزن چاقی بود که سر خیابان نوبخت به من گفت: مرد باش و یک شیر کم‌چرب میهن برایم بگیر.
بینوایان، پیک موتوری‌ای بود که عصر جمعه، کسی نبود جسدش را برِ اتوبان شناسایی کند.
بینوایان، پاسخ‌گوی شماره ۲۴۱ بود که با گریه گفت: آقا خسته‌ام، زود بپرس.
بینوایان، پیرمرد بازنشسته‌ای بود که وقتی شنید "اسکن کامل دندان" مشمول بیمه خدمات درمانی نیست، گفت: مجدد مزاحم می‌شم. و رفت.
بینوایان، حتی اسم "شجریان" را هم نشنیده‌اند. حتی نمی‌دانند ساعت چند است!
بینوایان، روایت ترمیدور انقلاب است، نگاه مجلل یک نابغه بر ویرانه‌های برجا مانده از نبرد واترلو. یک حماسه سوزناک و در عین حال پُر ابهت از شکست آرمان‌های یک ملت تازه تولد یافته. یک جادو در قالب کلمات، کلمات، کلمات...

بینوایان، فراوان‌اند، ما اما #ویکتور_هوگو نداریم.
هوگوی دوران ما اگر بود، شاید اصلا "بینوایان" نمی‌نوشت. بلکه برای تاریخ، شرح "رجاله‌گان" را می‌نوشت. شرح دزدها، دلقک‌های دولتی، ارزان‌قیمت‌ها، سلیطه‌هایی که از بحران عزت‌نفس نان می‌خورند. کسانی که در پایتخت‌های اروپایی از شکست آرمان‌ها، "پول" درمی‌آورند.
ما نفهمیدیم چه شد، یا قر دادیم، یا لودگی کردیم، یا چُس‌ناله سردادیم. ما نتوانستیم تاریخ را روایت کنیم. ما الکن و بی‌مقدار بودیم، صِله‌بگیران اربابان همان وضعیتی که ما را صله‌گیر کرده بود. ای کاش تاریخ، ما و دوران ما را فراموش کند، که نمی‌کند، که به آینده‌گان خواهد گفت: «این است منظور از بینوایان.»

#نادر_فتوره‌‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from شاه فرتوت ابریقستان (Mohammad Ebrigh)
🍁🍁 «#بینوایان، بدون ویکتور هوگو»

بینوایان، زنان میانسالِ پای ثابت آشغال‌گوشت‌های سوپرگوشت "امیر"اند.
بینوایان، پروموتور پنیر فلان کمپانی‌ست که مسئول‌اش سرش داد می‌زند: ماتیکت را پُررنگ کن لاشی.
بینوایان، آمپول‌زن آبله‌رویی است که در مسیر بازگشت از درمانگاه، در مترو دستفروشی می‌کند.
بینوایان، دختر خوش‌صدایی‌ست که زنگ می‌زند برای شرکت بیمه آتش‌سوزی غدیر تبلیغ کند و اگر بگویی: نه خانم، متشکرم. با اندوهی به وزن تمام قرون و اعصار می‌گوید: باشه، ببخشید.
بینوایان، امید بود که برای دزدیدن ۶ لامپ پارک، حبس گرفته بود.
بینوایان، آن پیرزن چاقی بود که سر خیابان نوبخت به من گفت: مرد باش و یک شیر کم‌چرب میهن برایم بگیر.
بینوایان، پیک موتوری‌ای بود که عصر جمعه، کسی نبود جسدش را برِ اتوبان شناسایی کند.
بینوایان، پاسخ‌گوی شماره ۲۴۱ بود که با گریه گفت: آقا خسته‌ام، زود بپرس.
بینوایان، پیرمرد بازنشسته‌ای بود که وقتی شنید "اسکن کامل دندان" مشمول بیمه خدمات درمانی نیست، گفت: مجدد مزاحم می‌شم. و رفت.
بینوایان، حتی اسم "شجریان" را هم نشنیده‌اند. حتی نمی‌دانند ساعت چند است!
بینوایان، روایت ترمیدور انقلاب است، نگاه مجلل یک نابغه بر ویرانه‌های برجا مانده از نبرد واترلو. یک حماسه سوزناک و در عین حال پُر ابهت از شکست آرمان‌های یک ملت تازه تولد یافته. یک جادو در قالب کلمات، کلمات، کلمات...

بینوایان، فراوان‌اند، ما اما #ویکتور_هوگو نداریم.
هوگوی دوران ما اگر بود، شاید اصلا "بینوایان" نمی‌نوشت. بلکه برای تاریخ، شرح "رجاله‌گان" را می‌نوشت. شرح دزدها، دلقک‌های دولتی، ارزان‌قیمت‌ها، سلیطه‌هایی که از بحران عزت‌نفس نان می‌خورند. کسانی که در پایتخت‌های اروپایی از شکست آرمان‌ها، "پول" درمی‌آورند.
ما نفهمیدیم چه شد، یا قر دادیم، یا لودگی کردیم، یا چُس‌ناله سردادیم. ما نتوانستیم تاریخ را روایت کنیم. ما الکن و بی‌مقدار بودیم، صِله‌بگیران اربابان همان وضعیتی که ما را صله‌گیر کرده بود. ای کاش تاریخ، ما و دوران ما را فراموش کند، که نمی‌کند، که به آینده‌گان خواهد گفت: «این است منظور از بینوایان.»

#نادر_فتوره‌‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
‏اینرا از خود بپرسید آقای گنجی
نسلی که در دوره اسلامی شدن علوم انسانی پرورش نیافته بود، ماسک ضد گازسمی را به دیگری می‌داد؛ اما نسلی که در دوره اسلامی شدن علوم انسانی پرورش یافت، ماسک ضد گردوخاک را نه تنها به دیگری نمی‌دهد، بلکه احتکار می‌کند که چهل برابر قیمت بفروشد.

#نادر_فتوره‌چی
#کرونا
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
همش مال خودتون! فقط به ما بگید کی سیر می شید؟

#نادر_فتوره‌چی «فعال رسانه‌ای»

این فهرست 67بدهکار بانک سرمایه با 16تریلیون بدهی‌ست. ‏به غیر از 3-4 اسم آشنا مثل #ریخته‌گران و #هدایتی و ...، لابلای فهرست که بچرخید چیزهای عجیبی می‌بینید...
مثلا یکی به اسم یک شرکت 175 میلیارد وام گرفته، اما شرکت فقط یک اسم است در روزنامه رسمی بدون حتی یک چوب کبریت تولید.

🔹‏آن یکی موسسه «موسسه مشاوره مدیریت و اقتصاد» دارد با 180میلیارد وام. 180 میلیارد تومان وام برای یک موسسه مشاوره؟
آخه چرا؟

🔹‏در گوگل اسامی و شرکت ها را سرچ کنید. از این کیس‌ها پر است که اتفاقا ارقامشان هم چون خیلی بزرگ نیست،خیالشان تخت است که حالا کی میاد ببینه ما چیکار کردیم.‏

🔹بدهکار کوچیک کوچیکۀ لیست، #رسول_دانیال‌زاده است. صاحب #روما_رزیدنس. ‏حالا دیگه شما خودت تا ته خط را بخوان! ‏حالا باز این یه برجی ساخته که مقامات بروند با منشی و اینها پیلاتس و جکوزی و... ‌بازی کنند.

🔹نصف‌شان یک مشت برگه A4 هستند به اسم شرکت برای سازمان ثبت. همین. وجود خارجی ندارند!

🔹این تازه 67 تا بدهکار بالای 60 میلیارد یک بانکه.
50 تا بانک خصوصی داریم که لیست ابربدهکاران هیچکدامشان را نمی‌دانیم.

▫️‏والا به ما هم 60 میلیارد وام بدید بلدیم روما رزیدنس بسازیم.
▫️ 1300میلیارد وام بدید، از کنارش شیش تا شهرزاد که نه، شصت تا ارباب حلقه ‌ها می‌سازیم.
▫️‏از 5تا بانک، 30 تومن،40 تومن،50 تومن وام بدید، به خدا همه بلدند خونه بخرند. (اشاره به بیانات جناب #داورزنی درخصوص پسر عزیزشان، آقامجتبی)
▫️عضو هیات مدیره بانک سینا از بانک خودش 6 تا وام خرید خانه و خودروی 300 ماهه و 120 ماهه با سود 0.5 %(نیم درصد) گرفته.

✔️‏این فقط یک نمونه از یک بانک دیگر. فقط یک نمونه!...
‏اون شنبه مال بانک سینا بود، اون چهارشنبه مال بانک پارسیان، این برای سه ‌شنبه است بانک پاسارگاد:

🔹‏42 هزار میلیارد تومان به 55 نفر!
‏چه خبره بابا؟...

♨️‏آخه برنج محسن واسه چی باید 400 میلیارد از بانک تخصصی آموزش و پرورش وام بگیره؟

✔️‏آخه چرا واقعا؟


اوکی اصلا. اینا همش مال خودتون. فقط به ما بگید کی سیر میشید؟

#فساد #رانت
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔴 احضار #نادر_فتوره‌چی، نویسنده و مترجم، به دادگاه

فتورهچی روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت در پیامی در شبکه اجتماعی توییتر نوشت که به دنبال شکایت کیفری #محمد_امامی، متهم #اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان، به دادگاه احضار شده است.

اتهام نادر فتورهچی در این پرونده «نشر اکاذیب و توهین و افترا» عنوان شده است.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
🍁🍁 «#بینوایان، بدون ویکتور هوگو»

بینوایان، زنان میانسالِ پای ثابت آشغال‌گوشت‌های سوپرگوشت "امیر"اند.
بینوایان، پروموتور پنیر فلان کمپانی‌ست که مسئول‌اش سرش داد می‌زند: ماتیکت را پُررنگ کن لاشی.
بینوایان، آمپول‌زن آبله‌رویی است که در مسیر بازگشت از درمانگاه، در مترو دستفروشی می‌کند.
بینوایان، دختر خوش‌صدایی‌ست که زنگ می‌زند برای شرکت بیمه آتش‌سوزی غدیر تبلیغ کند و اگر بگویی: نه خانم، متشکرم. با اندوهی به وزن تمام قرون و اعصار می‌گوید: باشه، ببخشید.
بینوایان، امید بود که برای دزدیدن ۶ لامپ پارک، حبس گرفته بود.
بینوایان، آن پیرزن چاقی بود که سر خیابان نوبخت به من گفت: مرد باش و یک شیر کم‌چرب میهن برایم بگیر.
بینوایان، پیک موتوری‌ای بود که عصر جمعه، کسی نبود جسدش را برِ اتوبان شناسایی کند.
بینوایان، پاسخ‌گوی شماره ۲۴۱ بود که با گریه گفت: آقا خسته‌ام، زود بپرس.
بینوایان، پیرمرد بازنشسته‌ای بود که وقتی شنید "اسکن کامل دندان" مشمول بیمه خدمات درمانی نیست، گفت: مجدد مزاحم می‌شم. و رفت.
بینوایان، حتی اسم "شجریان" را هم نشنیده‌اند. حتی نمی‌دانند ساعت چند است!
بینوایان، روایت ترمیدور انقلاب است، نگاه مجلل یک نابغه بر ویرانه‌های برجا مانده از نبرد واترلو. یک حماسه سوزناک و در عین حال پُر ابهت از شکست آرمان‌های یک ملت تازه تولد یافته. یک جادو در قالب کلمات، کلمات، کلمات...

بینوایان، فراوان‌اند، ما اما #ویکتور_هوگو نداریم.
هوگوی دوران ما اگر بود، شاید اصلا "بینوایان" نمی‌نوشت. بلکه برای تاریخ، شرح "رجاله‌گان" را می‌نوشت. شرح دزدها، دلقک‌های دولتی، ارزان‌قیمت‌ها، سلیطه‌هایی که از بحران عزت‌نفس نان می‌خورند. کسانی که در پایتخت‌های اروپایی از شکست آرمان‌ها، "پول" درمی‌آورند.
ما نفهمیدیم چه شد، یا قر دادیم، یا لودگی کردیم، یا چُس‌ناله سردادیم. ما نتوانستیم تاریخ را روایت کنیم. ما الکن و بی‌مقدار بودیم، صِله‌بگیران اربابان همان وضعیتی که ما را صله‌گیر کرده بود. ای کاش تاریخ، ما و دوران ما را فراموش کند، که نمی‌کند، که به آینده‌گان خواهد گفت: «این است منظور از بینوایان.»

#نادر_فتوره‌‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
#نادر_فتوره‌چی:

#مصطفی_نورمفیدی، فرزند امام جمعه #گلستان، در واکنش به عضویتش در هیات مدیره چندین شرکت صنایع چوب نوشته‌ است:
«به نمایندگی برخی موسسات دینی، فرهنگی و خیریه که مخارج خود را از طریق فعالیتهای اقتصادی سالم، مولد و قانونی تامین می‌کنند، حضور سیاستگذارانه و نظارتی دارم»

پ.ن. التماس دعا برادر
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نادر_فتوره‌چی نوشته است:

#اسدبیگی، مدیرعامل #نیشکر_هفت‌تپه که می‌گفت:
«اجازه نخواهیم داد وجبی از این خاک به غیر از ایجاد رفاه و توسعه برای مردم، در مسیر دیگری قرار گیرد»،( او که زمانی خطاب به کارگران معترض هفت تپه می‌گفت: نباید به آن ور آبی‌ها تکیه کنیم) تنها در یک فقره از تخلفاتش، با جعل برگه‌های توجیهی اخذ ارز دولتی،۹۸میلیون دلار را گذاشت جیبش و از «مسیر» فرودگاه و کاملا «قانونی» از این «خاک» تشریف برد.

پانوشت، #سهند_ایرانمهر:
خدابیامرزد #ایرج میرزا را که سرود

ز من مترس که خانم ترا خطاب کنم
از او بترس که همشیره‌ات خطاب کند!

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
در تاریخ خواهند نوشت درست در روزهایی که دارایی‌های عمومی متعلق به مردم از قبیل کارخانجات، موسسات، کشت‌وصنعت‌ها و مجتمع‌های تولیدی داشت به قیمت چند متر آپارتمان به مفتخورها و آقازاده‌ها واگذار میشد، مهمترین دغدغه «افکارعمومی» و رسانه‌ها «سکس جکی چان» بود!
ما برای فهم وضعیت‌مان در کنار #مارکس، شدیدا به #فروید نیاز داریم.
مسئله سرکوب جنسی، شیوه دید و درک جامعه را عمیقا دفورمه کرده است. بستر موجود به نحویست که حتی یک دزد یا قاتل هم اگر فقط چهارتا وعده آبکی بدهد که یک گوشه‌شان به مبحث #سکس پهلو بزند، می‌تواند بعنوان «محبوب‌ترین شخصیت»یا «ناجی»، قاپ افکارعمومی را به راحتی بدزدد.
این لحظه، لحظۀ شدیدا خطرناکیست و پیش از این در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر تجربه شده است.
به روزی فکر میکنم که افکارعمومی ببیند درتمام مدتی که با چهارتا فیلم نیمه و کلیپ مائده و برقص تا برقصیم و این حرفها سرش گرم بود، یک الیگارشیِ هار داشت یواشکی با جمع کردن میلیاردها میلیارد سرمایه خصوصی، آماده میشد تا در بزنگاه، آش را با جاش بالا بکشد.

#نادر فتورهچی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
#نادر_فتوره‌چی در پاسخ به #حسین_دهباشی که پرسیده بود مردم چرا دیگر النگوهای‌شان را در راه آرمان انقلاب نمی‌دهند، گفت:

1-چون:
۴۰۰۰ آقازاده در انگلیس زندگی می‌کنند.
ایران بزرگترین واردکننده پورشه(ماشین آقازاده‌ها)در خاورمیانه‌ست.
در۴ماه۳۰میلیارد دلار ازکشور خارج شده که قطعا در توان«مردم عادی»نیست.
هزاران تریلیون اختلاس شده، اما با غارتگران مثل«تاج سر» رفتار می‌شود.
مردم اینطور به اینجا رسیدند جناب دهباشی!
2- «مقاومت» در برابر جنگ سرد «سلطه و استکبار جهانی» با ساختاری عمیقا فاسد ناممکن است.
3- مردم وقتی«محمدساشا»ها و«عیسی هاشمی»ها(فرزند ابتکار) و ویلای لواسان سردار فیروآبادی‌ها و پرادو سواری امام جمعه‌ها را می‌بینند، از خودشان می‌پرسند «چرا من باید برای آرمانی که نیست، جان و مالم را بدهم».
مردم، اینطور به اینجا رسیدند، جناب دهباشی!
بله، بالا که بگندد، پایین هم می‌گندد.
4- مردم وقتی می‌بینند برادران تمامی اعضای ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، پرونده «فساد اقتصادی» دارند، از خود میپرسند «ما دقیقا بر سر چه آرمانی باید ایستادگی کنیم؟!»
مردم اینطور به اینجا رسیدند، جناب دهباشی!
5- مردم وقتی می‌بینند در طی این سالها هزاران دستگاه مازراتی و پورشه و بنز با ارز دولتی وارد شده، اما برای خرید لودر و گریدر و هلی‌کوپتر امداد و نجات بودجه نیست، از خود می‌پرسد «ما دقیقا بر سر چه آرمانی باید ایستادگی کنیم؟»
مردم اینطور به اینجا رسیدند، جناب دهباشی!
6- مردم وقتی می‌بینند با آمدن زلزله، تمام دم و دستگاه حاکمیت، تنها کاری که از دستش برمی‌آید، «توصیه به خواندن آیةالکرسی»ست و با گذشت ۹ماه مردم هنوز در چادر و تراخم و توآلت صحرایی دست و پا می‌زنند، سعی می‌کنند «النگو»ها را برای روز مبادا نگه دارند.
مردم، اینطور به اینجا رسیدند جناب دهباشی!
7- هر کس فقط یکبار از خیابان اندرزگو، یا فرعی‌های بالای نیاوران رد شود و کاخ‌هاو قصرهای آنجا که نظیرش حتی در بورلی هیلز دیده نمی‌شود را با «امکانات توسعه»ای چابهار و ایلام و کردستان و خوزستان و...مقایسه کند، به همینجایی می‌رسد که می‌بینید!
مردم اینطور به اینجا رسیدند جناب دهباشی!
8- مردم وقتی می‌بینند در همه جا مُشتی ته‌ریش‌دارِ یقه‌آخوندیِ زیر ۳۰سال، در مقام «مدیرعامل» و «رئیس هیات مدیره» و «رئیس» و «معاون»و... مدام درحال انجام معاملات میلیاردی برای شرکتهای صوری‌شان هستند، حال آنکه عرضه مرتب کردن تخت‌خوابشان را هم ندارند، به همینجا می‌رسند که می‌بینید جناب دهباشی!
9- مردم وقتی فرزندان لایق‌شان را می‌بینند که کنار میدان‌ها پلاکارد «استخدام نیرو برای اسنپ» به دست گرفته‌اند، ناگهان یاد «احمد #عراقچی»با سابقه ۲ سال نصب ویندوز می‌افتند که از روزی که معاونت بانک مرکزی شده، دلار ۶۵۰۰ تومان گران شده است. اینطوریست که به اینجا می‌رسند که می‌بینید جناب دهباشی!
10- مردم ایران عاشق آمریکا نبودند جناب دهباشی، جمهوری اسلامی آنها را عاشق آمریکا کرد.
مردم ایران عاشق رضا #پهلوی نبودند جناب دهباشی، جمهوری اسلامی آنها را عاشق «خاطره پهلوی‌ها» کرد.
مردم ایران دچار انحطاط اخلاقی هستند، اما مقصرش خودشان نیستند قربان، نظام شماست!
11- مردم«انقلاب»کردند، یعنی از همه چیزشان گذشتند،نه فقط النگوهای طلا، آنها بر سر امرمحال قمار کردند، عرش را به لرزه انداختند، حالا اما قیافه «شنگول» مُشتی دزد و بچه مزلّف آویزان از نام «انقلاب»را می‌بینند که در اروپا و امریکا جت‌اسکی می‌کنند.
مردم، اینطوری به اینجا رسیدند جناب دهباشی!
12- مردم علی انصاری‌ها و حسین هدایتی‌ها را می‌بینند که مال‌ها و بانک‌ها و ویلاهای‌شان کفاف ده‌ها سال«مقاومت» در برابر هر اهریمنی را میداد، اما کدام «مقاومت»؟ برای کدام«آرمان»؟ که علی انصاری چاق‌ و چله‌تر شود؟ برای چی؟ شما را بخدا یک دلیل بیاور که من به پیک موتوری سوپر سرکوچه بگویم جناب دهباشی!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
🍀1- اگر #بحران_جنسی را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست. به این معنا، ما در کنار جامعه شناسانی چون #مارکس، #وبر، #دورکیم، و ...، به روانکاوانی چون #فروید، #لاکان و ... نیز به شدت نیاز داریم.

2- برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها بر اساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که #جامعه‌شناسی از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ #روانکاوی رفت.

3- جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.

4- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از «بحران جنسی» است. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمان یافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از #فساد_اقتصادی برای داشتن زندگی #لاکچری نبودیم.

5- حرص و ولع بیمارگونه به زندگی لاکچری بیش از هر چیز حکایت از «بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن #رابطه_جنسی نیازی به اینهمه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.

6- فردی که برای جذب جنس مخالف، لابی می‌کند تا «وام میلیاردی» بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با #اقتصاد_سیاسی توضیح داد.

7- فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن، از منابع ملی و صندوقهای عمومی اختلاس می‌کند تا «تهیه کننده سینما» شود را نمی‌توان تنها با داده‌های «اقتصادسیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر، کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت می‌کند و به عرصه سینما می‌برد که در نهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «فروید» قابل تحلیل است.

8- ستایش ضمنی بخش‌هایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.

9- تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی» است. ما با نسلی مواجه‌ایم که هر روز صبح با رویای #دن_بیلزریان بودن از خواب بر می‌خیزد، نه مبارز سیاسی شدن.

10- تبدیل شدن « مازراتی» به «هدف زندگی»، تنها در جامعه‌ای رخ می‌دهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.

11- جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، زنان را به #ابژه_جنسی مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفته‌اند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و ...

12- جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، حرص و ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و ... را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.

13- جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل جنسی، برای عرصه‌های به شدت محدود اجتماع عمومی(رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره‌ها و آیین‌ها و ...) کارکردی ثانویه پدید آورده است.

14- دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای #پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل توضیح می‌دهد.

15- در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان یافته میل جنسی است.

16- ما در کنار «حاشیه‌نشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیه‌نشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.

17- حجم «دریده‌گویی» و «گفتار پورنوگرافیک» در دعواها، محاورات عمومی و حتی گعده‌های دوستانه، نشانه #ریاضت_جنسی‌ست؛ بدین معنا آنها که زیاد درباره #سکس حرف می‌زنند، کمترین تجربه را در این زمینه دارند.

18- «بحران جنسی» همان نقطه‌ایست که اصولگرا و اصلاح‌طلب و کلا تمام صاحبان قدرت مشترکا بر سرش سکوت می‌کنند و اولی آن را به «بی بندوباری» و دومی به «آسیب اجتماعی» تقلیل می‌دهد.

19- فقط به میانجی فروید است که ما می‌دانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه» و «مبادی آداب» جلوه می‌کنند، حادترین تخیلات جنسی را در سر می‌پرورانند.

20- هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت می‌کند، باید درباره همه چیز سکوت کند.


#نادر_فتوره‌چی؛ نویسنده و جامعه شناس

@Oldkingofebrighestan