شاه فرتوت ابریقستان

#فروید
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
احساسات ابراز نشده هرگز نمی‌میرند...
آنها زنده دفن می‌شوند و بعد به شکلِ صورت‌های زشت‌تری بیرون می‌زنند!

#فروید
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
در تاریخ خواهند نوشت درست در روزهایی که دارایی‌های عمومی متعلق به مردم از قبیل کارخانجات، موسسات، کشت‌وصنعت‌ها و مجتمع‌های تولیدی داشت به قیمت چند متر آپارتمان به مفتخورها و آقازاده‌ها واگذار میشد، مهمترین دغدغه «افکارعمومی» و رسانه‌ها «سکس جکی چان» بود!
ما برای فهم وضعیت‌مان در کنار #مارکس، شدیدا به #فروید نیاز داریم.
مسئله سرکوب جنسی، شیوه دید و درک جامعه را عمیقا دفورمه کرده است. بستر موجود به نحویست که حتی یک دزد یا قاتل هم اگر فقط چهارتا وعده آبکی بدهد که یک گوشه‌شان به مبحث #سکس پهلو بزند، می‌تواند بعنوان «محبوب‌ترین شخصیت»یا «ناجی»، قاپ افکارعمومی را به راحتی بدزدد.
این لحظه، لحظۀ شدیدا خطرناکیست و پیش از این در زمان فروپاشی اتحاد جماهیر تجربه شده است.
به روزی فکر میکنم که افکارعمومی ببیند درتمام مدتی که با چهارتا فیلم نیمه و کلیپ مائده و برقص تا برقصیم و این حرفها سرش گرم بود، یک الیگارشیِ هار داشت یواشکی با جمع کردن میلیاردها میلیارد سرمایه خصوصی، آماده میشد تا در بزنگاه، آش را با جاش بالا بکشد.

#نادر فتوره‌چی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
🍀1- اگر #بحران_جنسی را به داده‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن ا‌ست. به این معنا، ما در کنار جامعه شناسانی چون #مارکس، #وبر، #دورکیم، و ...، به روانکاوانی چون #فروید، #لاکان و ... نیز به شدت نیاز داریم.

2- برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمی‌توان تنها بر اساس گزاره‌های سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که #جامعه‌شناسی از توضیح یک پدیده در می‌ماند، به سراغ #روانکاوی رفت.

3- جامعه‌ای که از «بحران جنسی» رنج می‌برد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج می‌برد.

4- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از «بحران جنسی» است. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمان یافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از #فساد_اقتصادی برای داشتن زندگی #لاکچری نبودیم.

5- حرص و ولع بیمارگونه به زندگی لاکچری بیش از هر چیز حکایت از «بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن #رابطه_جنسی نیازی به اینهمه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.

6- فردی که برای جذب جنس مخالف، لابی می‌کند تا «وام میلیاردی» بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمی‌توان تنها با #اقتصاد_سیاسی توضیح داد.

7- فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن، از منابع ملی و صندوقهای عمومی اختلاس می‌کند تا «تهیه کننده سینما» شود را نمی‌توان تنها با داده‌های «اقتصادسیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر، کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت می‌کند و به عرصه سینما می‌برد که در نهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «فروید» قابل تحلیل است.

8- ستایش ضمنی بخش‌هایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.

9- تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی» است. ما با نسلی مواجه‌ایم که هر روز صبح با رویای #دن_بیلزریان بودن از خواب بر می‌خیزد، نه مبارز سیاسی شدن.

10- تبدیل شدن « مازراتی» به «هدف زندگی»، تنها در جامعه‌ای رخ می‌دهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.

11- جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، زنان را به #ابژه_جنسی مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفته‌اند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور می‌کنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و ...

12- جداسازی همه‌جانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضت‌کشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، حرص و ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و ... را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.

13- جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل جنسی، برای عرصه‌های به شدت محدود اجتماع عمومی(رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره‌ها و آیین‌ها و ...) کارکردی ثانویه پدید آورده است.

14- دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای #پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همه‌جانبه وسرکوب سازمان یافته میل توضیح می‌دهد.

15- در جامعه‌ای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» می‌بینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل می‌شود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان یافته میل جنسی است.

16- ما در کنار «حاشیه‌نشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیه‌نشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.

17- حجم «دریده‌گویی» و «گفتار پورنوگرافیک» در دعواها، محاورات عمومی و حتی گعده‌های دوستانه، نشانه #ریاضت_جنسی‌ست؛ بدین معنا آنها که زیاد درباره #سکس حرف می‌زنند، کمترین تجربه را در این زمینه دارند.

18- «بحران جنسی» همان نقطه‌ایست که اصولگرا و اصلاح‌طلب و کلا تمام صاحبان قدرت مشترکا بر سرش سکوت می‌کنند و اولی آن را به «بی بندوباری» و دومی به «آسیب اجتماعی» تقلیل می‌دهد.

19- فقط به میانجی فروید است که ما می‌دانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه» و «مبادی آداب» جلوه می‌کنند، حادترین تخیلات جنسی را در سر می‌پرورانند.

20- هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت می‌کند، باید درباره همه چیز سکوت کند.


#نادر_فتوره‌چی؛ نویسنده و جامعه شناس

@Oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
تحریکم کن!

این طور که این دولت فخیمه در حال پیشروی در حوزه نادیده گرفتن حقوق انسان (گونه‌ای از پستانداران که روی دوپا راه می‌روند و به همه چیز تجاوز می‌کنند) و به ویژه زنان (جنس ماده که باید در خانه بنشیند و جنس نر پس بیاندازد) است، به زودی شاهد انقراض زنان خواهیم بود یعنی #حجاب و دوری از استادیوم و #گشت_ارشاد و پس گردنی و سایر چیزها افاقه نکرده، دوستان #آمبولانس_ویژه_بانوان اختراع کرده‌اند!
مثلا اگر بانویی قلبش درد بگیرد باید منتظر شود آمبولانسی بیاید که پرسنلش فاقد ریش و سبیل و سایر آلات تحریک شونده باشد!
مطمئنا اگر "تحریک شدن" جزئی از رشته‌های المپیک بود با اختلاف زیاد ما رکورددار بودیم!
آخر خدمات پزشکی برای یک انسان که از فرط درد نیاز به آمبولانس دارد منشا چه تحریکی می‌تواند باشد؟! یعنی مثلا زنی که در تصادف استخوان پایش شکسته و بیرون زده، پرسنل اورژانس در حین انتقال او با خود فکر می‌کنند طرف عجب "پر و پاچه"ای دارد؟!
باور کنید خود #فروید اگر در این روزگار می‌زیست از تحلیل چنین ذهن بیماری عاجز می‌ماند.
اگر مردان این جامعه چنین بیماران جنسی هستند، به جای اعمال محدودیت (بخوانید مصونیت) بر زنان ، فکر درمانی جدی برای مردان باشیم. این طور که زن حتی در دوره ابتدایی باید از جنس نر حتی در ابعاد کوچک آن فاصله بگیرد تا خطری تهدیدش نکند، عقل سلیم حکم می کند که باید خطر را از بین ببرید.
به جای بریدن موی دختران دبستانی، این ابزار تحریک را ببُرّید که ما مردان هم از این دید ابزاری رها شویم و دیگر به چشم #آلت_تناسلی_متحرک به ما نگاه نکنند.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
‍‍ چرا زنان بدن و نیازهای جنسی خود را انکار و پنهان می‌کنند؟
#غزل_صدر
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

تصویر زیر، مینیاتوری از استاد #بهزاد است که در آن، مردی "خواهنده" و زنی "پذیرنده" را نشان می‌دهد.
زن در جایگاه پذیرنده‌ تمنای مرد، منتظر و مترصد می‌ماند تا مرد بخواهد و بیاید.
مرد نیازش را به راحتی و بی‌دردسر می‌گوید، به سادگی اظهار می‌کند که دلم می‌خواهد در همین آن با تو بخوابم... و زن دست به کار ادامه می‌شود... اما فقط ادامه!
او به ندرت خواهنده است؛ به ندرت آغازگر است و اصلا به ندرت از بدنش و نیازهای تنانه‌اش حرفی می‌زند.
برای زن، خواهش و تمنای #معاشقه یک امر #دیریاب است.

#فروید در بحثی جذاب، به عقدۂ #فرشته_فاحشه (madonna-whore# complex) پرداخته. آنجا می‌نویسد که در ذهن مردانِ مبتلا به این عقده، زنان بر دو نوعند: یا فرشته‌اند، مثل "مادر"؛ و چون بنا به پیش‌فرض #نیاز_جنسی و تنانه ندارند، قابل احترامند و یا فاحشه‌اند: نیاز تنانه دارند و از این نیاز حرف می‌زنند و بنابراین محترم نیستند!

زنانی که از تن حرف نمی‌زنند و تمنای تن را سرکوب و پنهان می‌کنند، در واقع تسلیم عقدۂ فرشته_فاحشه اند. شاید "زنِ مینیاتورِ بهزاد' ، در زن امروز هم تکثیر شده. حتی زنی که خواسته‌های مدرن دارد، درس می‌خواند، صاحب شغل است، درآمد دارد و در یک کلام، صاحب تفکری مدرن است [که از اولین ملزوماتش، شکستن تابوهای لعنتی هزاران ساله است] اما در بستر، صرفا نقش پذیرنده دارد.
زن غالبا آنچنان در این نقش تاریخی غرق شده که به محض مشاهدۂ زنی دیگر که از تن و نیازش حرف می‌زند، تصور می‌کند با فاحشه یا فروشندۂ تن مواجه است...

دوستی داشتم که هرگاه تنش تشنه می‌شد، پایش را آرام به پای شریک زندگیش می‌زد...
روزی از او پرسیدم:
زبانت را گربه خورده؟ چرا راحت نمی‌گویی که همین حالا تشنگی داری و می‌خواهی‌اش؟
گفت: اگر من به صراحت بگویم، او تصور خواهد کرد که به حد کافی «محترم» نیستم؛ درست‌تر است اگر منتظر بمانم تا او اول بخواهد...
دوستم البته استاد دانشگاه و نیمچه محققی درباب مینیاتورهای ایرانی از جمله مینیاتورهای بهزاد بود.

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
https://t.center/oldkingofebrighestan
Forwarded from اتچ بات
بحث انگیز ترین شاهکار نقاشی در تاریخ هنر: #زن_در_بار_فولی_برژر

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

شاید باور کردنی نباشد که درباره این اثر بی نظیر #مانه، «بارِ فولی برژر»، صدها مقاله آکادمیک و #ژورنالیستی به رشته تحریر در آمده است.
این آخرین شاهکار #مانه برای منتقدان #مدرنیست و #پست_مدرنیست، نقش یک یادبود تاریخی ستایش برانگیز را ایفا می کند. محل نگهداری آن، برخلاف تصور رایج نه پاریس (زادگاه امپرسیونیسم)، بلکه لندن (پایتخت مالی و هنری جهان) است، در گالری کورتو ــــ یک گالری فوق العاده دیدنی که دربرگیرنده ی آثاری از #سزان، #مانه، و #ونگ_گوگ می باشد.

بحث های موجود درباره این تابلو حول دو محور اصلی دور می زنند:

یکم، قرینه اجتماعی این تصویر (جامعه شناختی)، شکل گیری زندگی مدرن در اواخر قرن نوزدهم در پاریس؛

دوم، ساختار درونی خود تصویر (زیبایی شناختی)، بازسازی تصویری فضا یا #کمپوزسیون، فضای جلوی آینه و فضایی که در آینه بازنمایی شده است.

آینه پشت سر زن مشروب فروش آن چه را که در این نقاشی دیده می شود هم آشکار می سازد و هم تحریف می کند. آینه اجازه می دهد آنچه را که آن زن در جلوی روی خود می بیند بیننده نیز ببیند و این دعوتنامه ای است برای بیننده برای حضور یابی در کافه فولی برژر.
البته بازتاب مرد مشتری و زن مشروب فروش در آینه و ارتباط شان با تصویر مرکزی زن مشروب فروش منطقی و معقول نیست. آنها بیش از حد در سمت راست تصویر قرار گرفته اند. منتقدین بر این باورند که این ناهماهنگی از طرف #مانه آگاهانه صورت گرفته است و برای تلفیق امر وهم یا خیال با امر واقعیت، که یکی از ویژگی های بی نظیر این آثر می باشد، کاملا ضروری بوده است.‌

بقول #مرلو_پونتی، آینه همیشه یک شی‌ء جادویی جهانشمول بوده و همه چیز را تماشایی می کند، و تماشایی ها را به چیز تبدیل می کند، من را به دیگری، و دیگری را به من. در نزد لاکان، تجربه ی آینه به امر خودآگاهی ربط پیدا می کند. زن در آینه در حال گرم گرفتن با مرد مشتری است، اما در مرکز تصویر و رودررو با بیننده، خونسرد و بی تفاوت است. شاید مانه می خواهد بگوید این دنیای خودآگاه زن است و آن دیگری دنیای ناخودآگاه اش؛ این رویای زن است، و آن یکی واقعیت اش.

در دنیای واقع، نام این زن سوزان بود و برای کاباره #فولی_برژر به عنوان کارگر جنسی یا روسپی کار می کرد؛ اما #مانه او را بعنوان مدل استخدام کرده بود و در این تصویر نشان می دهد که او هم مشروب می فروشد و هم خود را.

البته اگر #مانه و #فروید هر دو زنده بودند، #فروید طبعا از او می پرسید که روایت اش را از «بار فولی برژر» با کلماتی که به ذهن اش خطور می کند، تعریف کند؛ حالا که او زنده نیست، ما فقط می توانیم حدس بزنیم که چه فکری در مغز #مانه وجود داشت. او شاید به این دلیل این آخرین شاهکار خود را کشید که بتواند با سوزان هم بستر شود؛ یا شاید هم یک نمایش انتقادی از قدرت سرمایه داری در کالایی ساختن تفریحات برای سودآوری ارائه دهد؛ و یا شاید هم بخاطر تحسین کردن زیبایی بدن زن از منظر مردی ناتوان و مضطرب در قالب یک هنرمند خلاق و بی همتا.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan