شاه فرتوت ابریقستان

#مهران_مدیری
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
به بهانهٔ شانزدهم آذر، سالروز درگذشت استاد #منوچهر_نوذری دوبلور، هنرپیشه، مجری، کارگردان و...مردی برای تمام فصول

منوچهر نوذری اصالتا اهل کاشان بود.
فعالیت هنری خود را در سال ۱۳۳۲ آغاز کرد و از اولین گویندگان تاریخ دوبله در ایران بود. از سال ۱۳۳۵ در رادیو نیز مشغول به کار شد و فعالیت خود در سینما را از سال ۱۳۳۸ به عنوان دستیار فنی آغاز کرد. اولین تجربه بازیگری او در سال ۱۳۴۱ با بازی در فیلم "لاله آتشین" به کارگردانی برادرش محمود نوذری و هوشنگ لطیف پور رقم خورد و با ساخت فیلم "ایوالله" نخستین تجربه‌اش در کارگردانی را مقابل دوربین برد. او در دهه ۱۳۵۰ با سفر به مصر فیلم «الو من گربه هستم» را ساخت.

فعالیت هنری او پس از #انقلاب عمدتاً بر تلویزیون و رادیو متمرکز بود. از مشهورترین برنامه‌هایی که او در تلویزیون اجرا کرد می‌توان به #مسابقه_هفته و "تهران ساعت بیست" و همچنین مجموعه‌های داستانی "کوچه اقاقیا" و "باجناقها" اشاره کرد.
حضور او با اجرای چند نقش در برنامه رادیویی «صبح جمعه با شما» و کارگردانی این برنامه از دیگر فعالیت‌های منوچهر نوذری محسوب می‌شود.

در روزهای پایانی زندگی این هنرمند در بیمارستان اینگونه از او نقل شده:

«من اولین کسی بودم که در تلویزیون ایران مقابل دوربین رفتم و گفتم نام جعبه‌ای که تصویر من را در آن می‌بینید تلویزیون است.»

او در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، با اجرای برنامه مسابقه هفته تبدیل به یک سلبریتی شد و برنامه‌ای که شاید امروزه کاملا بدون جذابیت تلقی شود، تبدیل به پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون در آن برهه گردید که درصد بالای موفقیت آن به خاطر اجرای مسلط و با نمک نوذری بود.
علاقمندان سینما او را با دوبله نقش #جک_لمون بخصوص در دویم آپارتمان و ایرما خوشگله دو شاهکار مسلم #بیلی_وایلدر به یاد می‌آورند که درصد بالایی از ماندگاری این دو فیلم در ایران به دوبله منوچهر نوذری باز می‌گردد.
وی در سالهای آخر عمر فیلم "چند می‌گیری گریه کنی" را بازی کرد که ماندگاری‌اش-بدلیل فوت بلافاصله نوذری و اینکه خود فیلم در مورد مراسم تدفین نقشی که نوذری بازی می‌کرد- برمی‌گشت به شخص منوچهر نوذری.
کسی که هر جا بود، نقش اول بود؛ چه در دوبله و رادیو چه در اجرا و چه حتی در بازی در یک سریال طنزآمیز به اسم کوچه اقاقیا به کارگردانی #رضا_عطاران که به نوعی دلجویی عطاران بود از این بازیگر پیشکسوت که در برنامه ساعت خوش، شوخیهای زیادی توسط #مهران_مدیری و همین رضا عطاران با برنامه‌اش (مسابقه هفته) و نوع اجرایش صورت گرفته بود و به اعتقاد برخی موجب دلخوریش هم شده بود...

استاد نوذری روز چهارشنبه ۱۶ آذر ماه ۱۳۸۴ به علت بیماری ریوی و عفونت کلیوی در بیمارستان مدرس تهران درگذشت.

روحش شاد.
۱۳۱۵-۱۳۸۴

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید
@Oldkingofebrighestan
#علی_ابوالحسنی بازیگر سریال‌های طنز تلویزیون در دهه هفتاد، ساعاتی پیش بر اثر عارضه قلبی در تهران درگذشت.
▪️ابوالحسنی اهل کرمانشاه که بازیگر مجموعه‌های طنز تلویزیون در دهه ۷۰ بود، بازیگری در تلویزیون را با «جنگ ۷۷» و برخی دیگر از مجموعه‌های طنز #مهران_مدیری در دهه ۷۰  آغاز کرد.
او در دهه ۸۰ خورشیدی از فضای طنزهای تلویزیونی فاصله گرفت و به اجرا و برنامه‌سازی بخصوص در شبکه‌های استانی رو آورد.

روحش شاد

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
پیروزی #زلنسکی در انتخابات #اوکراین ، ذهنم را با این پرسش مواجه کرد که اگر در ایران هم روزی انتخاباتی آزاد برگزار شود، مثلا #مهران_مدیری بخت پیروزی بر سیاستمداران را ندارد؟!
#دموکراسی مطلوبی پرگزند است، تنها با ایجاد و تقویت نهادهای سیاسی است که می‌توان از گزندهای آن کاست.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
💢💢مهرانمدیری، مصادره‌ اعتراض
سرکوب ‌بدون‌درد وخونریزی!

هیچ‌جا در بیوگرافی یا عادت‌های روزانه‌اش این را ننوشته، اما من خبر دارم که #مهران_مدیری هر روز صبح، قبل از اینکه برود نان تازه بگیرد برای صبحانه، لپ‌تاپش را باز می‌کند و نرخ روزِ نان بربری و سنگک را به دقت چک می‌کند.
چند شب پیش که دورهمی تمام شد، مدیری در آخرین پلاتویش ایستاد رو به دوربین و گفت: «من -مهران مدیری- در تمام سال‌های فعالیتم، طرف مردم ایستاده‌ام و سعی کرده‌ام صدای مردم باشم»!
به نظر من خنده‌دارترین قسمت دورهمی در تمام این مدت، همین ثانیه‌های آخرش بود. همین که یک نفر از طریق دوربین #صداوسیما به مردم اعلام کند که «من صدای شما هستم»! همین کافی است که من این یادداشت را همین جا تمام کنم، اما اضافه می‌نویسم برای کسانی که به شرح علاقه‌مندترند تا مجمل.
همه‌ حکومت‌های دنیا، سال‌هاست به درستی دریافته‌اند که سرکوبِ اعتراض، به فشردنِ فنری می‌ماند که بالاخره یک روز رها خواهد شد و پتانسیلِ آن وقتی در برود، به در و دیوار خواهد خورد و شیشه‌ها را خواهد شکست. این شد که استراتژیِ مصادره‌ اعتراض خلق شد!
«مصادره‌ اعتراض» یعنی جریانِ محافظه‌کار، خودش ابزارِ اعتراض را در دست بگیرد و پیش از معترضینِ واقعی، خودش دست به کار شود. یعنی اعتراض وجود داشته باشد، منتها کانالیزه شود در یک مسیر بی خطر. همان طور که جلوی سیلاب را نمی‌توان گرفت، اما می‌شود هدایتش کرد به مسیری که ول شود توی بیابان.
«مسیر بی خطر» در مملکت ما #دولت است. دولتی که نقش بلاگردان را دارد؛ هرجا کارها درست پیش نرفت، راحت حواله‌اش می‌‌دهند به بی‌عرضگی دولت، که خب البته منتخب خود مردم است! چشمشان کور، دندشان نرم!
هرجا هم که کارها اشتباها درست پیش رفت که خب معلوم است باید مدیون کی باشیم!

شومن‌هایی مثل مدیری و #رشیدپور، شاهکار ایده‌پردازانِ محافظه‌کار و در همین راستا است. اگر به موضوعاتی که در تریبون‌هایشان به چالش می‌کشند توجه کنید می‌بینید همگی در حوزه‌ مسئولیت‌های دولت است. موضوعاتی مثل: بهداشت و درمان، کار، آب و هوا، حمل و نقل و جاده ها، اقتصاد، بانک‌ها و...
جاهایی هم که از آسیب‌ها و چالش‌های فراگیرتری مثل آسیب های اجتماعی و فرهنگی و هویتی سخن گفته می‌شود، ناگفته پیداست که باز نوک پیکان به سمت ارشاد و بهزیستی و بخش‌های فرهنگیِ دولتی نشانه می‌رود. حال آنکه کیست که نداند سکان فرهنگ و هنر مملکت را دیگران دارند می‌گردانند به هر سمت ناکجا آبادی که مطلوب خودشان است و وزارت ارشاد فقط به عنوان بازیگر نخودی٬ نقش همان بلاگردان را دارد.
شما یک نقد اساسی در این شوآف‌ها پیدا کنید که نشانه رفته باشد به سمت #مجلس_خبرگان، #شورای_نگهبان، #قوه‌قضائیه، #سپاه، حوزه‌های علمیه یا امام‌جمعه‌ها، که اتفاقا سوژه هم برای یک استندآپ‌کمدی جذاب کم ندارند و باز اتفاقا بازیکنان اصلی‌اند و همه‌ نود دقیقه را خودشان دارند توپ می‌زنند.
اگر مدیری، دورهمی را برای جایی غیر از تلویزیون می‌ساخت (مثلا در بستر یک شبکه‌ خصوصی یا مجازی) شاید می‌توانستم حتی دفاع هم بکنم ازش و بگویم اگر زورش به بالادستی‌ها نرسیده، لااقل پایین‌دستی‌ها را کشیده وسط گود. اما کشتی گرفتن با ریقوهای دست‌چندم در میدانی که گلادیاتورها اسپانسرش هستند را چطوری می‌توان معنا کرد غیر از این؟

دوست داشتم توی آن استودیو بودم و بلند می‌شدم می‌گفتم آقای مهران مدیری، در اینکه تو ایستاده‌ای شکی نیست، اما نه در کنار مردم! تو اتفاقا تمام قد ایستاده‌ای روبروی مردم. تو صدای مردم نیستی...! تو اتفاقا عربده‌ای هستی که قرار است صدای مردم را در خودش گم کند.
تو ماموری که اعتراض را لوث کنی، اعتراض را کانالیزه کنی و بدون درد و خونریزی همه چیز را فیصله بدهی. تو ماموری که یک طرف این فنرِ فشرده‌ شده را بگیری تا آرام‌آرام باز شود و بی هوا در‌نرود! فنری که امروز طرف دیگرش را اصلاح‌طلبان گرفته‌اند. ماموری که ساعت دوازده شب، بعد از اینکه مردم را یک دل سیر خنداندی، بهشان بگویی: «آسوده بخوابید که ما خودمان به جایتان اعتراض می‌کنیم...»!

#محمدجواد_اسعدی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
🔸بخشی از دیالوگ مرد هزارچهره به کارگردانی #مهران_مدیری.
مرحوم #خشایار_الوند از نویسندگان این مجموعه بود که دیروز بر اثر ایست قلبی درگذشت/ چلچراغ

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
تیر خلاص #علی_فروغی پسر باجناق #حداد_عادل به رسانه ملی‼️

♦️یک هفته پس از اعلام پایان همکاری #مهران_مدیری با #صداوسیما، اخبار رسیده از پایان همکاری #عادل_فردوسی‌پور با رسانه ملی بعد از حدود ۲۰ سال حکایت دارد.

♦️باید گفت با بی تدبیری #فروغی پسر باجناق حدادعادل، باید منتظر پاره شدن آخرین رشته اتصال مردم و رسانه ملی باشیم...

♦️‌‏آنچه بر سر ⁧ #برنامه_نود ⁩ می‌آید مثالی از هزاران نمونه مشابه است...
یک مدیر، که مهمترین شاخصه‌اش فامیل بودن با یک مدیر بالادستی است (که آن مدیر هم مهمترین شاخصه‌اش نسبت فامیلی با مدیر بالاتری است) تصمیم می‌گیرد یک فرصت ملی را بسوزاند تا ثابت کند چه کسی رئیس است!

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
سیمای نخبه کش!
#اکبر_منتجبی ، روزنامه نگار

دیدن #بهرام_گودرزی پس از سالها، آنهم در حاشیه یک رستوران که مشغول خواندن بود، خیلی خوشحال کننده نبود. او در اواخر دهه ۶۰ و نیمه اول دهه ۷۰ خواننده ثابت تلویزیون ایران بود.
در آن روزهایی که ستاره ستیزی حرف اول سینما و تلویزیون بود توانسته بود با حفظ همه چارچوب های تلویزیون با چهره متفاوتی که نه ریش داشت و نه چفیه سرود بخواند و به دلها بنشیند. خواننده درجه یکی نبود. اگرچه شنیده بودم که شاگرد استاد #شجریان است اما برای تلویزیون ایران می‌توانست باشد و بماند.

دیشب او را در یکی از رستورانهای پایتخت دیدم. در حاشیه ضیافتی که دیگران مشغول معاشرت و خوردن شام بودند، بهرام گودرزی با همان چهره دلنشین سالیان گذشته خود مجبور بود ترانه‌هایی از گلپا و هایده و هوشمند عقیلی و دیگران بخواند تا همچنان بماند.
این همان مصیبتی است که سالهای پیش از این نیز گریبان #فریدون_فروغی را گرفته بود و او مجبور شده بود برای گذر عمر و امرار معاش در رستورانهای کیش و... بخواند.

تلویزیون ایران رسم دیرینه‌ای در ستاره‌کُشی دارد. اساسا یکی از وظایف تلویزیون، ستاره‌سازی است. تلویزیون ما ستاره‌سازی می کند، بابت آنها هزینه‌های بسیاری پرداخت می‌کند و بعد خود مدیران تلویزیون، آنها را بایکوت می‌کنند و روانه رسانه دیگری می‌کنند.
نگاه کنید به رفتاری که با #مهران_مدیری در سالهای قبل شد و حدود ۱۰ سال نه اجازه برنامه‌سازی در تلویزیون داشت و نه برنامه‌های سابق او پخش می‌شد.
یا کاری که #صداوسیما با #حسن_فتحی کرد تا او مجبور شود از خانه خود بیرون بزند و "شهرزاد" را در فضای دیگری بسازد. درباره خوانندگان نیز این اتفاق بسیار افتاده است. صرفنظر از مورد استاد شجریان ، شما دیگر نه ردی از #شهرام_ناظری می بینید و نه خبری از #همایون. حتی رویه چنان شده که دیگرانی هم که تلویزیون با آنها مشکلی ندارند ترجیح می‌دهند در تلویزیون دیده نشوند.

سرمایه هر رسانه‌ای ، ستاره‌های آن هستند. سینما برپایه ستاره‌هایی که خلق می‌کند ایستاده است. مطبوعات نیز ستاره‌های خود را دارند. تلویزیون نیز باید چنین باشد اما حیف و صد حیف که چنین نیست و رسانه ملی ما روز به روز بیننده‌هایش را در رقابت با تلویزیونهای ماهواره‌ای و اینترنتی از دست می‌دهد.

در تمام سالهای گذشته ستاره‌های ریز و درشتی در تلویزیون ایران متولد شدند که خود همین تلویزیون آنها را نابود کرد. اساسا هیچ رسانه‌ای به مانند تلویزیون ایران این چنین به ریشه‌های خود تیشه نمی‌زند.
🔸برگرفته از صفحه اینستاگرام نویسنده

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
📸 همه ما اینجاییم (عکس پایین)

قابل توجه همه دافا و شاخا!
پلنگا و داداچیا! سیرا و گرسنه‌ها! بخشدار محترم قنبرآباد، مامور شهرداری که به زن دستفروش فومنی سیلی زد، مردی که جلوی توالت عمومی دستور می‌دهد آفتابه قرمز را نبر، آبی را ببر! #ابراهیم_حاتمی‌کیا و #رضا_رشیدپور! مردی که در قدرت است و ظلم می‌کند و شب به زنش می‌گوید هر کی با من در افتاد ور افتاد! ما اینم دیگه جوجوی من!

📸 قابل توجه #علی_کریمی و #کارلوس _کیروش، #رامبد_جوان و #سحر_قریشی... اصلاً #عارف و #میرسلیم ها... همه شما نقطه چین ها که ما معمولا" نمی‌نویسم اما شما می‌دانید منظورمان شما هستید...

این عکس را که دیدم یاد شما افتادم. همه شما. یاد #کارل_سیگان و نقطه آبی پریده رنگش.

🌏 اینکه همه ما در آن نقطه روشن کوچک زندگی می‌کنیم. همه ما! همه امپراتورها، اربابها، آنها که با فشار یک دکمه خون به پا می‌کنند. همه ما در آن نقطه کنار همیم. در یک سرنوشت مشترکیم.

🌍 از #ترامپ گرفته تا #صمد پسر نوجوان افغان که در سوپری سرکوچه ما کار می‌کند و زلف به چپ و راست می‌خواباند. از #مهران_مدیری تا #جورج_کلونی، از #کیم_جونگ_اون تا #لیونل_مسی و حاج_عبدالله پشمک آفرین!

🌍 یک بار دیگر به این نقطه روشن نگاه کنید. به "منم منم" کردنهایمان، به غرورمان وقتی لذت می‌بریم از نادیده گرفتن کسی، وقتی شارژ می‌شویم از خراب کردن حال کسی، وقتی مست می‌شویم از بردن آبروی کسی، وقتی جگرمان خنک می‌شود از زهر ریختن به جان کسی.... فکر کنیم.

🌍 همه این اتفاقات اینجا رخ می‌دهد. درست در همین نقطه روشن که فضاپیمای #اوزیریس_رکس از فاصله۶۴میلیون کیلومتری عکسش را گرفته. اینجا کره زمین ماست. آن نقطه کوچکتر هم ماه.

🌍 از اینجا هیچکس سیاه یا سفید نیست، هیچکس خوشگل تر از دیگری نیست، خرس #ولنتاین هیچکس بزرگتر نیست،صدای به هم خوردن النگوی هیچ زنی به گوش نمی‌آید، رنگ کتانی‌های برند هیچ مردی مشخص نیست. معلوم نیست چه کسی زندانی است، چه کسی زندانبان!

🌍 اصلاً نمی‌شود بین #دنیا_جهانبخت و قناری سرگردانی در جنگلهای مدیترانه‌ای تفاوتی قائل شد.
چشمهای هیچکسی سگ ندارد، پسر جذاب اونی نیست که ته ریش دارد و قدش بلنده. از این فاصله معلوم نیست که لاک ناخنهای دست راست‌تان به خوشگلی دست چپ‌تان نشده...

🌍 این عکس را باید هر از چندگاهی نگاه کنیم. وقتی سرمست و مغرور از موفقیت هستیم. وقتی سرخورده و اشک‌آلود از اندوه شکستی هستیم. وقتی پول می‌ریزند به حسابمان، وقتی پول نداریم برای خریدن چیزی که دوست داریم...

اگر این عکس را توی کیف پولمان بگذاریم شاید کمی با هم مهربانتر باشیم.شاید...

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
#حسین_باستانی

/خبرنگار صداوسیما که از دو زندانی ۱۳۸۸ مصاحبه تلویزیونی گرفت: بعدش فحش می‌خوردم/

#ایمان_مرآتی، خبرنگار تلویزیون که با #محمد_عطریانفر و #محمدعلی_ابطحی، در زمان زندانی بودنشان مصاحبه تلویزیونی گرفت، از واکنشهای آن مصاحبه روایت کرده است. در آن گفتگو، به شیوه مشابه «اعتراف‌های اجباری» در سال‌های قبل، زندانیان جلوی دوربین صداوسیما از افکار و اعمال خود ابراز ندامت کردند.

آقای مرآتی در گفتگوی اخیر خود با #مهران_مدیری در برنامه #دورهمی روایت کرد که مصاحبه‌اش با زندانی‌های ۸۸ باعث شده فحش بخورد: «فحش به ناموسم، به پدرم، به مادرم. [انتشار] آدرس خونه ام. پمپ بنزینی که بنزین می‌زنم. [تهدید که] می‌کشیمت. این تازه چند روز اول بود. تازه اون‌وقت‌ها وبلاگ و اینها بود [و نه شبکه های اجتماعی فعلی] این چیه؟ این فضای مجازی.»

ایمان مرآتی مدعی شد که آن دو زندانی «خودشان توی زندان گفتند می‌خواهند با صدا و سیما مصاحبه کنند» و افزود: «رئیس واحد مرکزی خبر گفت این دو تا راضی شدند مصاحبه کنند. حرفهایی دارند. کشورمان در خطر است.»

وی به این سوال جداگانه مهران مدیری که «عذاب وجدان دارید؟» پاسخ داد: «نه! نظام من، کشور من... رک و راست بگویم. ماها سربازای خط مقدمیم. توش فحش داره. توش زدن داره. کتک خوردن داره. همه این چیزها هست. ولی ما به عنوان خبرنگار سرباز خط مقدمیم.»

او در عین حال تاکید کرد: «من دو-سه بار تو زندگیم افسرده شدم... یک جا وقتی بود عکسی... از من در آمد که یک کاغذی را صدابردار ما گرفته و یک نفر داره از روش می‌خونه... یک دفعه می‌شکنند آدم را، لهت می‌کنند... سیل تلفن ها، دوست و آشناها، مسخره کردن‌ها و فحش دادن‌ها.»

اشاره آقای مرآتی به تصویری است که او را در حال مصاحبه تلویزیونی با یک خانم نشان می‌داد، در حالی که آن خانم داشت نوشته‌ای را که مصاحبه کننده از دور جلوی چشمانش گرفته بود، روخوانی می‌کرد. این تصویر، بعد از مصاحبه تلویزیونی ایمان مرآتی با زندانی‌های ۸۸، در فضای مجازی و به عنوان نمونه‌ای از دیکته کردن مطالب به مصاحبه‌شوندگان دست به دست شد.
با این حال، آقای مرآتی در اظهارات اخیر خود در برنامه دورهمی گفت خانمی که دارد از روی نوشته می‌خواند، خودش خواسته بوده مصاحبه کند و بعد گفته بوده نمی‌داند چه بگوید و مصاحبه گر برای کمک به او نوشته‌ای را روی کاغذ نوشته. ایمان مرآتی همچنین، عکس برداری از این صحنه و انتشار آن در فضای مجازی را برنامه ریزی شده دانست.

وی در بخش دیگری از گفتگو افزود: «تغییرات در فضای مجازی در ذهن و فکر مردم زیاد است... واقعا باید فکری کرد به حالش.»

ایمان مرآتی در ابتدای گفتگو با مهران مدیری، تاکید کرد که بعد از پیوستنش به واحد مرکزی خبر، «در حوزه نظامی» مشغول به کار شده است: «بحث سیاسی و اجتماعی و فرهنگی هم می رفتم ولی بیشتر در حوزه نظامی [بودم].»

—-
تصویر ایمان مرآتی در حین مصاحبه با دو زندانی اعتراضات انتخاباتی ۸۸:
https://pbs.twimg.com/media/CrHblYlUIAAygIN.jpg

تصویر مورد اشاره ایمان مرآتی از مصاحبه با خانمی که از روی نوشته می‌خواند:
http://iranianuk.com/db/pages/2005/images/pic21/6914591.gif

لینک گفتگوی ایمان مرآتی در برنامه دورهمی:
https://www.youtube.com/watch?v=-2TUbwNy8LM

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan