شاه فرتوت ابریقستان

#صمد
Канал
Логотип телеграм канала شاه فرتوت ابریقستان
@oldkingofebrighestanПродвигать
2,64 тыс.
подписчиков
24,5 тыс.
фото
3,83 тыс.
видео
8,32 тыс.
ссылок
به مجله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، ادبی، هنری، ورزشی #شاه_فرتوت_ابریقستان خوش آمدید... ارتباط با ادمین: @oldking1976
درد من حصار بركه نيست!
درد من زيستن با ماهيانی است
كه فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است!!

نهم شهریور سالروز درگذشت #صمد_بهرنگی
۱۳۱۸-۱۳۴۷
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
نمی‌خواهم چیزی بشوم
تنها می‌خواهم یک انسان باشم...

دوست من باور کن
مشکل است که آدم یک انسان
باشد...

#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
#صمد_بهرنگی دردوم تیرماه ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانواده‌ای تهیدست چشم به جهان گشود.
پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد زندگی را می‌گذراند و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش می‌گرفت و در ایستگاه «وازان» به روس‌ها و عثمانی‌ها آب می‌فروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریزرفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغ‌التحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر در آذرشهر، ممقان، قاضی جهان، گوگان، و آخی جهان در استان آذربایجان شرقی ایران که آن زمان روستا بودند تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز رفت و هم‌زمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهی‌نامهٔ پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شده‌اش به نام عادت را نوشت؛ که با تلخون در ۱۳۴۰، بی‌نام در ۱۳۴۲، و داستان‌های دیگر ادامه یافت. او ترجمه‌هایی نیز ازانگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از #مهدی_اخوان_ثالث، #احمد_شاملو، #فروغ_فرخزاد، و #نیما_یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمع‌آوری فولکلور آذربایجان و نیز درمسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبان‌های رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.

یادش گرامی باد

#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
درد من حصار بركه نيست!
درد من زيستن با ماهيانی است
كه فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است!!

#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
همش که نباید ترسید
راه که بیفتیم ترسمان می‌ریزد

دوم تیرماه زادروز #صمد_بهرنگی‌
۱۳۱۸-۱۳۴۷

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
غرض رفتن است نه رسیدن...
زندگی کلاف سردرگمی است؛ به هیچ جا راه نمی‌برد! اما نباید ایستاد. با این که می‌دانیم نخواهیم رسید، نباید ایستاد.

#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan

صبح بخیر
مطالب و پستهای بیشتر با استفاده از هشتک #فرهاد و #فرهاد_مهراد و #صمد_بهرنگی در دسترس شماست.

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
دیگر وقت آن گذشته است که ادبیات کودکان را محدود کنیم به تبلیغ و تلفیق نصایح خشک و بی‌برو و برگرد، نظافت دست و پا و بدن، اطاعت از پدر و مادر، حرف‌شنوی از بزرگان، سروصدا نکردن در حضور مهمان، سحرخیز باش تا کامروا باشی، بخند تا دنیا به رویت بخندد، دستگیری از بینوایان به سبک و سیاق بنگاه‌های خیریه و مسائلی از این قبیل- که نتیجه کلی و نهائی همه این‌ها بی‌خبر ماندن کودکان از مسائل بزرگ و حاد و حیاتی محیط زندگی است.
بچه را باید از عوامل امیدوارکننده الکی و سست‌بنیاد ناامید کرد و بعد امید دگرگونه‌ای بر پایه شناخت واقعیت‌های اجتماعی و مبارزه با ‌آن‌ها را جای آن امید اولی گذاشت.

آیا کودک غیر از یاد گرفتن نظافت و اطاعت از بزرگان و حرف‌شنوی از آموزگار (کدام آموزگار؟) و ادب (کدام ادب؟ ادبی که زورمندان و طبقه غالب و مرفه حامی و مبلغ آن است؟) چیز دیگری لازم ندارد؟ آیا نباید به کودک بگوییم که در مملکت تو هستند بچه‌هایی که رنگ گوشت و حتی پنیر را ماه به ماه و سال به سال نمی‌بینند؟ چرا که عده قلیلی دلشان می‌خواهد همیشه غاز سرخ‌شده در شراب سر سفره‌شان باشد.

آیا نباید به کودک بگوییم که بیشتر از نصف مردم جهان گرسنه‌اند و چرا گرسنه شده‌اند و راه برانداختن گرسنگی چیست؟ آیا نباید درک علمی و درستی از تاریخ و تحول و تکامل اجتماعات انسانی به کودک بدهیم؟ چرا باید بچه‌های شسته رفته و بی‌لک و پیس و بی‌سروصدا و مطیع تربیت کنیم؟ مگر قصد داریم بچه‌ها را پشت ویترین مغازه‌های لوکس خرازی فروشی‌های بالای شهر بگذاریم که چنین عروسک‌های شیکی از آن‌ها درست می‌کنیم؟

چرا می‌گوییم دروغ‌گویی بد است؟ چرا می‌گوییم دزدی بد است؟ چرا می‌گوییم اطاعت از پدر و مادر پسندیده است؟ چرا نمی‌آییم ریشه‌های پیدایش و رواج و رشد دروغ‌گویی و دزدی را برای بچه‌ها روشن کنیم؟

کودکان را می‌آموزیم که راستگو باشند در حالی‌که زمان، زمانی است که چشم راست به چشم چپ دروغ می‌گوید و برادر از برادر در شک است و اگر راست آنچه را در دل دارد بر زبان بیاورد، چه بسا که از بعضی دردسرها رهایی نخواهد داشت. آیا اطاعت از آموزگار و پدر و مادری ناباب و نفس‌پرست که هدفشان فقط راحت زیستن و هرچه بیشتر بی‌دردسر روزگار گذراندن و هرچه بیشتر پول درآوردن است، کار پسندیده‌ای است؟
چرا دستگیری از بینوایان را تبلیغ می‌کنیم و هرگز نمی‌گوییم که چگونه آن یکی بینوا شد و این یکی توانگر که سینه جلو دهد و سهم بسیار ناچیزی از ثروت خود را به آن بابای بینوا بدهد و منت سرش بگذارد که آری ... من مردی خیّر و نیکوکارم و همیشه از آدم‌های بیچاره و بدبختی مثل تو دستگیری می‌کنم، البته این هم محض رضای خداست و الا تو خودت آدم نیستی!!!
اکنون زمان آن است که در ادبیات کودکان به دو نکته توجه کنیم و اصولا این دو را اساس کار قرار دهیم:

نکته اول: ادبیات کودکان باید پلی باشد بین دنیای رنگین و بی‌خبری و در رؤیا و خیال‌های شیرین کودکی و دنیای تاریک و آگاه غرقه در واقعیت‌های تلخ و دردآور و سرسخت محیط اجتماعی بزرگترها.
کودک باید از این پل بگذرد و آگاهانه و مسلح و چراغ به دست به دنیای تاریک بزرگترها برسد.
در این‌صورت است که بچه می‌تواند کمک و یار واقعی پدرش در زندگی باشد و عامل تغییردهنده مثبتی در اجتماع راکد و هردم فرو رونده.
بچه باید بداند که پدرش با چه مکافاتی لقمه نانی به‌دست می‌آورد و برادر بزرگش چه مظلوم‌وار دست و پا می‌زند و خفه می‌شود. آن یکی بچه هم باید بداند که پدرش از چه‌ راه‌هایی به دوام این روز تاریک و این زمستان ساخته دست آدم‌ها کمک می‌کند. بچه‌ها را باید از عوامل امیدوار کننده سست بنیاد ناامید کرد. بچه‌ها باید بدانند که پدرانشان نیز در منجلاب اجتماع غریق دست و پا زننده‌ای بیش نیستند و چنان که همه بچه‌ها به غلط می‌پندارند، پدرانشان راستی‌راستی هم از عهده هرکاری برنمی‌آیند و زورشان نهایت به زنانشان برسد.

خلاصه کلام و نکته دوم، باید جهان‌بینی علمی و دقیقی به بچه داد، معیاری به او داد که بتواند مسائل گوناگون اخلاقی و اجتماعی را در شرایط و موقعیت‌های دگرگون شونده دایمی و گوناگون اجتماعی ارزیابی کند.

می‌دانیم که مسائل اخلاقی از چیزهایی نیستند که ثبات دایمی داشته باشند. آن‌چه یک سال پیش خوب بود ممکن است دو سال بعد بد تلقی شود. کاری که درمیان یک قوم یا طبقه اجتماعی اخلاقی است ممکن است در میان قوم و طبقه دیگری ضداخلاق محسوب شود.
در خانواده‌ای که پدر همه درآمد خانواده را صرف عیاشی و خوش‌گذرانی و قماربازی می‌کند، بچه ملزم نیست مطیع و راستگو و بی‌سروصدا باشد و افکار و عقاید پدر را عینا قبول کند.

اردیبهشت ۱۳۴۷
#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان را به دوستان خود هم معرفی کنید.
@oldkingofebrighestan
درد من حصار بركه نيست!
درد من زيستن با ماهيانی است
كه فكر دريا به ذهنشان خطور نكرده است!!

#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
بعضیا به خاطر اعتقادشون می‌میرن
بعضیا به خاطر چیزی که می‌خوان
بیچاره اونایی که بیخودی می‌میرن!

نهم شهریور سالروز درگذشت #صمد_بهرنگی
۱۳۱۸-۱۳۴۷

#شاه_فرتوت_ابریقستان
@Oldkingofebrighestan
نمی‌خواهم چیزی بشوم
تنها می‌خواهم یک انسان باشم...

دوست من باور کن
مشکل است که آدم یک انسان
باشد...

#صمد_بهرنگی
#شاه_فرتوت_ابریقستان
@oldkingofebrighestan
Ещё