با تار و پود تنم بافتم زرین کلام عشق بر سراب مهرش آن تلخی ایام بگذشت شیرین و رنگین شد دلم همام غم گذشت به تاخت میرود قافله ایمن مهر تا بگیرم دستی دوباره بشنوم صوت کرور کرور چشمانت به دوستت دارم ها باورم این است قلب نا آرامم پینه بر دوست داشتنت خواهد بست تا بوده همین است من بعد از این هم همین ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
کاش منم هم تک گل رزی میگرفتم تا بر هر گلبرگش هزار حدیث عشق را آذین ببندم تا بماند ابد بودنی در یاد گویی فراسوی گستره زمان وا می چیند از پهنه باغ زیست دریده پیراهنی غنچه خوش منظری را الف تا ه کلام مبدل زندگی عشق محالی بیش برایم نبود طلب کار روزگار خواهم رفت ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده یک بیک ورق زدم دروس زیست را برگی از زندگی نبود جز عکسی خوش جز جلدی طلا کوب جز همان واژه زندگی ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده گاهی باید جنم قلم را به دست تنهایی داد بنویسد شکنجه پنهان تا کودکی به تمسخر بنشیند هجا به هجا رنج دل شب مرگی ارواح سکوت به پای کوبی دف بر دو لب بتارانند مطلع تکاپوی مترسک حقیر سلخورده را ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده @loverScarecrow2
به حتم می دانم آغوش تو سنگر امن زندگی است با بودنت صلح برقرار خواهد شد گویی تو سفید ترین پرچم افراشته ای برای آغاز سمفونی عشق ابدیم ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده
همچون قاصدکی سوار بر باد پاییز شاداب و خرامان بر گستره آسمان رد عطر وجودت را می پیمایم چه شاهانه میگذرد می شد اگرم در آن سرزمین اقامت گزینم تا با قراری بر تار تار گیسوانت بنوازم ملودی زندگی سرود دلپذیر تکرار دوستت دارم ها تا باشد این تا بودم این ...م.ن #منوچهرـافتخارزاده
پنهان نیست و فقط جور چین واژه نیست رد قلم خوش جامانده نیست می خوانی به لبخندی ملیح و باورت نیست تهی از معنا و کلام رمان عاشقانه ای نیست چون جمله ای تهی معنا نیست سوار بر قایق بی سرنشین حیران دریا نیست
بگذار از دیروز های بودنم برایت بگویم گویا پسین سالهای پیش من تو را جای دیده بودم میان سبزه زاری مرطوب باران مه گرفته شتابان می دویدم به حتم زمان وجد قوص قزح در پوست نمی گنجیدم در نبودت بی شک هزار رنگ دنیا را دیدم تا نو پرواز بر معبر هزار توی عشق به تو رسیدم همان یک رنگی همان ایستاده تکه انتظار همان حصار بازپسین مهر بی گمان حسرت های جا مانده کهنه می ساخت شرابی را که مسکر مستی من بعد از اینم باشد فرادا بر آینه بخندم دل خوش، پیشین نم ناک باران مهر ایام مانده بر بودنم را همانا عشق هم صبور بر ماندن بود تا به تسخیر در آورد خرابه دل شیدا بر نبودی مدام ...م.ن #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
بغض سکوت بر دامان آرزو پیله کرده سایه مبهمی از خاطراتت بادبادک رو یا را به رقص در آورده و آنک ایستاده متبسم ! رخسارت را بر هیا هوی ستاره گان شب ترسیم می کنم شمیم شب بو ها از شکوفه نو رس که بی دریغ بر مشام آرامش اند گاهشماری نیست ؟! من تشنه تر از انم که به تمنا بنشینم کمی معجره بر زیست می خواهم همانا مسلسلی از نبودن ها که ملودی نوازش اش همان غشغشه است تا پیکری بر خاک بوی خون گیرد عشق بماند جاوید...م.ن #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
صبر کن خوب نگاهت بکنم بعد بخواب دوسه بار هی صدایت بکنم بعد بخواب به سر انگشت بوسه برایت بفرستم بعد بخواب صورتت را به تفرج صنع خدا شکرکنم بعد بخواب بر سر بالین تو بنشستم دورسرت گشتم تو بخواب من در ان چشم خمار تو غمزه و ناز می بینم تو بخواب اشک می شورد گونه و زائر رخسار تو هستم تو بخواب آگه از آن نیستم که یقین بیداری من همین فرداست تو بخواب...م.ن خوانش 🎙#منوچهرافتخارزاده #منوچهرافتخارزاده @loverScarecrow2
گفتم که هم سیاق شاعر مشو صراحت سوزان است بر واژه ها دل گیر مشو شور بختی بجان خریده شاعر تو بر کلام هم پیمانه مشو...م.ن 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رخ مچرخان نقش زند رویای عشق بر مرز رخسارت قلم جستو جو درباغ واژه کفایت نیست گویا بر قلم تب تند شعر مانده بر قلب قلم...م.ن #منوچهرافتخارزاده