📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#ب ۴۶
به پیش شمع گر پروانه سوزد نیست دشوارش
چه باک از سوختن آن را که بر بالین بوَد یارش
#جدایی_خوانساریبه پیش ناامیدان مرگ ناچیز است ای دانا
کمان را چون کشی افزون ز حد، پُرزور میگردد
#رحمت_موسویبه تحریکِ حسادت، با تغافل، با زبانبازی
به کوی دوست با صد حیله راهی کردهام پیدا
#پژمان_بختیاریبه تختِ گل بنشانم بُتی چو سلطانی
ز سنبل و سَمَنش ساز طوق و یاره کنم
#حافظبه ترانههای شیرین، به بهانههای زرّین
بکشید سوی خانه مَهِ خوب خوش لقا را
#مولانابه تکلّم، به تبسّم، به خموشی، به نگاه
میتوان بُرد به هر شیوه دل آسان از من
#کلیم_کاشانیبه تکلیفِ هوا، تا ساغرِ سرشار بردارم
چه منّتها ز لطفِ ابرِ گوهربار بردارم
#محمد_داغستانیمحمدخانبیگ پسر رستمبیگ افشار داغستانی (سده ۱۱ ه.ق)
به تماشای سر زلف تو عقل از سرِ من
آنچنان رفت که دیگر به سرم ناید باز
#صائببه تمکینی غمش در دل نشسته
که گر وصل آید از جا بر نخیزد
#اکبر_قزوینیمحمداکبر (معاصر شاه سلیمان صفوی)
به تن بویا کنند گلهای تصویرِ نهالی را
به پا بیدار سازد خفتگانِ نقشِ قالی را
#طالب_آملیبه تنگم از وجود خود شرابی آرزو دارم
که زورِ او شکافد شیشه را چون نار ای ساقی
#صائببه تواضعی که روزی ز تو دیده بودم، اکنون
ز تغافلت نرنجم که هنوز شرمسارم
#قراری_گیلانیبه تو ای ناصحِ دیوانه ندانم چه بگویم؟
یار جان است، تو گویی که ز جان دست بشویم!
#کمال_اجتماعی (گلبانگ)
به جامِ دلشدگان شهدِ ناب باید و نیست
میی به روشنیِ آفتاب باید و نیست
#مهين_عميد#مشاعرهخاکستر ققنوس