📚 ابیات کتاب مشاعره
انتخاب و تدوین امیراسماعیل آذر
#ب ۴۷
به جانب سفر آن ترک تندخو رفتهست
خبر دهید مرا کز کدام سو رفتهست.
#جامی
به جانِ دوست که غم پرده بر شما ندرد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
#حافظ
به جانِ زندهدلان
سعدیا که مُلکِ وجود
نیرزد آن که وجودی ز خود بیازارند
#سعدی
به جانم راه زد هر بار دردی بر سرِ دردی
به راهم باز شد هر گام دامی در پیِ دامی
#مهرداد_اوستا
به جان و دل، اثرِ عشق چون شرر مانَد
در این شراره نه خشکی به جا نه تر مانَد
#حسین_عاطف
به جای سخن گر به تو جان فرستم
چنان دان که زیره به کرمان فرستم
#سیف_فرغانی
به جای سرزنشِ من به او نگاه کنید
دلیل سر به هوا گشتن زمین ماه است
#فاضل_نظری
به جای عنانم عصا داد سال
پراکنده شد مال برگشت حال
#فردوسی
به هر جایی که خون راند این تنِ پاک
گیاه مهر خواهد رُستن از خاک
#امیرخسرو_دهلوی
به جدّ و جهد چو کاری نمیرود از پیش
به کردگار رها کرده بِهْ مصالحِ خویش
#حافظ
به جرمِ این که دم از صدق میزنم چون صبح
لبالب است ز خونِ شفق گریبانم
#صائب
به جرمِ عشقِ توام میکشند و غوغاییست
تو نیز بر لبِ بام آ، که خوش تماشاییست
#رحیم_بهارلو
***
عبدالرحیم خانخانان
به جرم نسیهام گر می فروشی رانْد باکی نیست
سلامت باد پیرِ می کشِ میخانۀ دیگر
#مهدی_ذکایی
به جز از نرگسِ پرخواب و رخِ چون خورِ او
تو مپندار که از خواب و خورم یاد آمد
#خواجوی_کرمانی
#مشاعره
خاکستر ققنوس