کارگاه دیالکتیک

#فلسطین
Канал
Образование
Блоги
Психология
Политика
Персидский
Логотип телеграм канала کارگاه دیالکتیک
@kdialecticПродвигать
1,2 тыс.
подписчиков
516
фото
98
видео
574
ссылки
در این کانال عمدتا مطالب انتشار یافته در تارنمای «کارگاه دیالکتیک» باز نشر می شود. درباره ی ما: https://kaargaah.net/?page_id=2 نشانی تماس کارگاه: [email protected] ارتباط با ادمین: @Nimmous
https://tinyurl.com/42sd3av6

درباره‌ی موانع همبستگی با آرمان‌ فلسطین در جامعه‌ی آلمان

کارگاه دیالکتیک

۲۷ آوریل ۲۰۲۴


تداوم جنگ وحشیانه‌ی دولت اسرائیل علیه مردمان فلسطین در غزه (و کرانه‌ی باختری) موجی از خشم و نفرت عمومی نسبت به همدستی قدرت‌ها و نهادهای غربی در این نسل‌کشی آشکار را برانگیخته است. در همین بافتار، همچنین ابراز نگرانی‌ها و اعتراضات جهانی نسبت به دامنه‌ی خشونت‌ها و جنایت‌های دولت اسراییل هر چه بیشتر در مسیر همبستگی جهانی با آرمان رهایی فلسطین قرار گرفته است. این موقعیتی نسبتا جدید در متن تحولات قرن بیست و یکم است که در کار خلق دگرباره‌ی جنبش‌های اجتماعی حول آرمان رهایی فلسطین است. نمونه‌ی بارز چنین زایشی را اکنون بیش از همه در اعتراضات وسیع دانشجویی در ایالات متحده شاهدیم؛ جایی که دولت‌های متوالی، بخشا تحت نفوذ لابی قدرتمند صهیونیست‌ها (یهودی یا مسیحی انجیلی)، از دیرباز تاکنون مهم‌ترین حامی جنایت‌های دولت اسراییل بوده‌اند. اعتراضات دانشجویی اخیر اگر تداوم بیابد می‌تواند نطفه‌ی زایش دومین جنبشی اعتراضی بزرگ بعد از جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد» باشد. واکنش دولت آمریکا چه می‌تواند باشد جز سرکوب پلیسی؟ سرکوبی فیزیکی که خود در امتداد تحمیل «مک‌کارتیسم ضدفلسطینی» (خصوصا پس از آغاز این جنگ) بر فضای عمومی، رسانه‌ای و آکادمیک آمریکا قرار دارد و مکمل آن است.

موضع و‌ رویکرد دولت آلمان نسبت به احیای «مساله‌ی فلسطین» تشابهات زیادی با دولت آمریکا دارد. سازوکار «مک‌کارتیسم ضدفلسطینی»، که سال‌هاست بر فضای عمومی آلمان حاکم است، پس از شروع جنگ جدید اسرائیل علیه مردمان غزه به‌طور چشمگیری شدت یافت و به مرز رسوایی رسید. انسداد دولتی حق آزادی بیان و آزادی اجتماعات و تحمیل سانسور بر فضای عمومی، در موارد بسیاری نمود یافته است، ازجمله در تهاجم پلیسی به کنفرانس فلسطین در برلین یا بازپس‌گیری دعوت از نانسی فریزر برای کرسی استادی دانشگاه کلن. همبستگی بی‌قید و شرط دولت آلمان با اسراییل مستقل از آن است که چه دولتی و چه سیاستی بر اسراییل حاکم‌ است. این همبستگی بی‌قیدوشرط توجیه ظاهری خود را در تعهد دولت آلمان به جبران گذشته‌ی دهشت‌بار ضدیهودی آلمان در زمان حکمرانی ناسیونال‌سوسیالیسم می‌جوید. داعیه‌ای که خود مبتنی بر این داعیه‌‌ی تلویحی‌ست که (گویی) در آلمان حقیقتا پروژه‌ی اعلام‌شده‌ی نازی‌زُدایی (Entnazifizierung) به‌طور موفقی تحقق یافته و به گسستی تاریخی از سابقه‌ی نازیسم منجر شده است. حال آنکه امروزه بنا بر شواهد تاریخی متعدد، دیگر راز پنهانی نیست که میراث نازیسم در آلمان هیچ‌گاه پس از جنگ جهانی دوم برچیده نشد، بلکه تحت هدایت دولت پیروزمند آمریکا کارکردی تازه و ضروری پیدا کرد و‌ لذا در اشکال تازه‌ای عمری دوباره یافت. چرا که برای حاکمان ایالات متحده توان آزموده‌شده‌ی «مهندسی اجتماعی» نازیسم و خصلت ضدکمونیستی آن مولفه‌هایی چشم‌پوشی‌ناپذیر و ضروری برای تبدیل «آلمان غربی» به متحد نیرومند بلوک غرب در متن دوره‌ی نوظهور جنگ‌ سرد بودند (شکل‌گیری و رادیکالیزه شدن جنبش دانشجویی آلمان در دهه‌ی شصت عمدتا واکنشی بود به تداوم میراث نازیسم در آپارات سیاسی دولت پساجنگ). وسواس دولت‌های متوالی آلمان در حمایت بی‌قیدوشرط از اقدامات تهاجمی دولت اسراییل بخشا سرپوشی بوده است بر تداوم آنچه که انتظار می‌رفت به تاریخ پیوسته باشد و نقابی‌ست برای نمایش گسست قاطع از جنایات گذشته و عمق تحول «دموکراتیک» در آلمان؛ خصوصا با توجه به شرم تاریخی یا وجدان تاریخی معذب جامعه‌ی آلمان نسبت به گذشته‌ی نزدیک این‌ کشور. اما بخش دیگری از این وسواس جنایت‌بار دولت آلمان، طبعا ناشی از هم‌پیمانی راهبردی آن با دولت آمریکاست؛ چون بخشی از این راهبرد مشترک، ضرورت تقویت مستمر اسراییل به‌عنوان جزیره‌ی راهبردی برای بلوک امپریالیستی غرب در دل خاورمیانه است. این الزامات امپریالیستی چنان نیرومندند که‌ دولت آلمان‌ ابایی نداشته است که به بهانه‌ی جبران گذشته‌ی تاریک آلمان در نسل‌کشی یهودیان، در نسل‌کشی جاری فلسطینیان همدست دولت‌های اسراییل و آمریکا شود. در کنار این دلایل عام، اما دلایل مهم دیگری هم وجود دارند که شاید کمتر به آنها توجه شده است:

------------------------------------------

#free_palestine
#فلسطین_غرق_در_خون
#آپارتاید_اسرائیل_میکشد

------------------------------------------
@kdialectic
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
آخر هفته گذشته پلیس آلمان کنگره‌ی حمایت از #فلسطین را که قرار بود در برلین برگزار شود با کمک ۲۵۰۰ نیروی پلیس به هم زد و اجازه‌ی ورود به غسان ابوسیتا پزشک فلسطینی-بریتانیایی را به این کشور نداد. یکی دیگر از کسانی که از ورود به آلمان منع شده و حتی اجازه ی شرکت آن لاین در رویدادهایی که در آلمان برگزار می شود را از او سلب کردند، #یانیس_واروفاکیس سیاستمدار مارکسیست یونانی و از بنیانگذاران حزب MERA 25 است که در انتخابات پارلمان اروپا هم شرکت دارد.

دلیل ممنوعیت حضور فیزیکی و آنلاین او در آلمان در خواست او برایت «بشریت و عدالت در فلسطین» است. متن بیانیه او بعد از به هم خوردن این کنفرانس را که در ژاکوبن منتشر شده است در زیر می‌خوانید:


https://shorturl.at/cBQS8


منبع: اخبار روز


@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ غزه: دریچه‌ای هولناک رو به بحران سرمایه‌داری جهانی

28 فوریه 2024

نوشته‌ی: ویلیام رابینسون و هوای‌آن نگویان
ترجمه‌ی: سما اوریاد و کامران معتمدی

🔸 در حالی که جهان با وحشت شاهد افزایش تلفات غیرنظامیان فلسطینی است و اسرائیل با اتهامات جنایت نسل‌کشی در دادگاه بین‌المللی دادگستری مواجه می‌شود، کشتار غزه دریچه‌ای هولناک به بحران فزاینده‌ی سرمایه‌داری جهانی رو به ما می‌گشاید. برای درک بهتر این بحران جهانی و اتصال نقاط تخریب بی‌رحمانه غزه توسط اسرائیل لازم است چند قدم عقب‌تر برویم و بر تصویر بزرگ‌تری متمرکز شویم. سرمایه‌داری جهانی با بحران ساختاری فوق‌انباشت و رکود مزمن مواجه است. در عین حال گروه‌های حاکم با بحران سیاسی مشروعیت دولت، هژمونی سرمایه‌داری و فروپاشی گسترده‌ی اجتماعی، بحران بین‌المللی در تقابل ژئوپلیتیکی و بحران اکولوژیکی در ابعاد دوران‌ساز مواجه‌اند.

🔸 اقتصاد سیاسی نسل‌کشی در دوران ما با این بحران مشخص می‌شود. مسئله‌ی سرمایه‌ی مازاد ویژگی نظام سرمایه‌داری است، که در طول چند دهه گذشته به سطوح فوق‌العاده‌ای رسیده است. هم‌زمان با کاهش سرمایه‌گذاری شرکت‌ها، شرکت‌های فراملیتی برجسته و فرآورگان‌های (مجموعه صنعتی یا تجارتی بزرگی که از چند شرکت و واحد تولیدی در زمینه های مختلف تشکیل شده) مالی سودهای بی‌سابقه‌ای را گزارش کرده‌اند. طبقه‌ی سرمایه‌دار فراملی مقادیر هنگفتی ثروت انباشت کرده که بسیار بیش‌تر از آن چیزی است که می‌تواند بازسرمایه‌گذاری کند. تمرکز شدید ثروت زمین در دست عده‌ای معدود و تسریع فقیر شدن و خلع ید اکثریت، یافتن راه‌های خروجی جدید برای تخلیه مقادیر عظیمی از مازاد انباشته را برای این طبقه‌ی سرمایه‌دار فراملی دشوار کرده است. سرمایه‌داران فراملی و عوامل‌شان در دولت‌ها برای مهار اقتصاد جهانی در مواجهه با رکود مزمن به رشد بدهی‌محور، سفته‌بازی مالی وحشیانه، غارت مالیه عمومی و انباشت نظامی سازمان‌دهی‌شده توسط دولت تکیه کرده‌اند. از آن‌جایی که خروجی‌های تخلیه سرمایه‌ی انباشته‌ی مازاد مدام کم‌تر می‌شود، باید با خشونت خروجی‌های جدیدی برای تخلیه‌ی این سرمایه ایجاد کرد.

🔸 اقتصاد سیاسی اسرائیل نمایان‌گر است. محاصره‌ی غزه و کرانه‌ی باختری شکلی از انباشت بدوی است که هدف آن باز کردن فضای جدید برای انباشت فراملی است. در اواخر اکتبر، با تشدید بمباران‌ غزه، اسرائیل اعطای مجوز به شرکت‌های انرژی فراملیتی برای اکتشاف گاز و نفت در سواحل مدیترانه را آغاز کرد که بخشی از برنامه‌اش برای تبدیل شدن به یک تولیدکننده‌ی گاز منطقه‌ای و قطب انرژی و هم‌چنین جای‌گزینی برای گاز روسیه در بازار اروپای غربی است. یکی از شرکت‌های املاک و مستغلات اسرائیلی که به شهرک‌سازی در سرزمین‌های اشغالی فلسطین بدنام است، در ماه دسامبر ۲۰۲۳ آگهی ساخت خانه‌های لوکس در محله‌های بمباران‌شده‌ی غزه را منتشر کرد، در حالی که برخی دیگر از احیای پروژه کانال بن گوریون که از زمان پیشنهاد اولیه‌ی آن در دهه‌ی ۱۹۶۰ متوقف شده بود، صحبت کردند. این پروژه شامل ساخت جای‌گزینی برای کانال سوئز تحت مدیریت مصر است که از خلیج عقبه در سراسر صحرای نقب و غزه به سمت دریای مدیترانه را شامل می‌شود. تنها چیزی که مانع پروژه‌ی تازه اصلاح‌شده‌ی کانال می‌شود، حضور فلسطینی‌ها در غزه است.

🔸 بحران در حال درهم ‌شکستن نظام‌های سیاسی و تضعیف ثبات در همه‌جا است. مرکز فرو می‌پاشد. با فروپاشی مکانیسم‌های مورد‌ توافق سلطه، گروه‌های حاکم به استبداد، دیکتاتوری و فاشیسم روی می‌آورند. خطوط نبردی که در خاورمیانه جریان دارد بازتاب خطوط نبرد جهانی است. غزه زنگ خطری است که نشان می‌دهد نسل‌کشی ممکن است در دهه‌های آینده به ابزاری سیاسی برای حل تضاد لاینحل سرمایه بین سرمایه‌ی مازاد و انسان مازاد تبدیل شود. فروپاشی نظم هژمونیک در دوره‌های قبلی بحرانْ سرمایه‌داری جهانی را با بی‌ثباتی سیاسی، مبارزه‌های شدید طبقاتی و اجتماعی، جنگ‌ها و گسستگی‌های نظام بین‌المللی مستقر روبه‌رو کرد. جنگ داخلی اسپانیا در سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ و دیکتاتوری فاشیستی‌ای که نتیجه آن بود، مقدمه‌ی جنگ جهانی دوم، را به ‌یاد بیاوریم. آن‌چه در فلسطین رخ می‌دهد خطری برای آینده جهان است.


🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Xr

#هوای‌آن_نگویان #ویلیام_رابینسون
#سما_اوریاد #کامران_معتمدی
#غزه #فلسطین #بحران_سرمایه‌داری

👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from نقد
🔹نوشته‌های دریافتی 🔹

▫️ درباره‌ی فلسطین
▫️ میراث‌داران فاشیسم و آسیب‌شناسی جنبش‌های فلسطینی


18 فوریه 2024

نوشته‌ی: اقبال احمد
ترجمه‌ی: س. ر. جوزی

🔸 آن‌چه در مطلب پیش رو می‌خوانید یک سخن‌رانی و یک جستار از اقبال احمد است: «سخن‌رانی 1982» و نوشته‌ای با عنوان «تفاوت‌های دردناک سازمان آزادی‌بخش فلسطین و کنگره‌ی ملی آفریقا». احمد در سخن‌رانی شورانگیز 1982 ماهیت اسرائیل را بی‌هیچ لکنتی آشکار می‌کند و آن را میراث‌دار راستین فاشیسم هیتلر و موسولینی برمی‌شمارد. او هدف میراث فاشیسم را با صراحت به زبان می‌آورد: «نخست، هدف استعمار است؛ و دوم، هدف تسخیر است.» شاید درک واقعیت سخنان احمد در جهان امروز بسیار ساده‌تر از زمانه‌ی خودش است، هرچه باشد فاشیسم بی‌پروا و عریان در رسانه‌ها نیز خودی نشان می‌دهد و به برتری‌خواهی افتخار می‌کند. حتی سازمان‌های بین‌المللی نیز توان دفاع از اسرائیل را از دست داده‌اند. با این همه صورت‌بندی احمد هم‌چنان دقیق و روشن‌گر است و به فهم وضعیت فلسطین یاری می‌رساند.

🔸 متن دوم برای آنانی که دل‌سپرده‌ی آرمان فلسطین هستند، به‌ویژه مایی که در ایران زیست می‌کنیم و از نزدیک با پدیده‌ی «محور مقاومت» آشناییم، اهمیت بیش‌تری دارد. محور مقاومت نامی است برای اقتصاد سیاسی بدیل‌های دروغین، کالاسازی آرمان رهایی و فروکاست مقاومت به تبلیغات تجاری و از این رو مستعد تبدیل‌شدن به موضوع مناقصه. احمد در این متن درخشان سازوکار داخلی ساف (سازمان‌دهی مبتنی بر کیش شخصیت و وابسته به پول حامیان مالی خارجی) را در برابر سازمان‌دهی کمونیستی کنگره‌ی ملی آفریقا می‌گذارد و پیش‌گویانه از سرنوشت محتوم آن سخن می‌گوید.

🔸 در ماه‌های اخیر گفتمان محور مقاومت در ایران کوشید همه‌ی اقدامات و رخدادها را پیروزی‌ای برای خود تفسیر کند و در محافل خصوصی سخن از قطعیت پیروزی بود، فارغ از شمار کشته‌ها و حتی مرگ همه‌ی مردم غزه. به بیان دیگر، در معادلات شکست و پیروزی، جان مردمان غزه هیچ تاثیری نداشت: «اگر تعداد کشته‌ها را کنار بگذاریم، حماس هیچ جا شکست نخورد.» با این همه تردیدی نیست که در برهه‌ی کنونی ایستادن در کنار آرمان فلسطین اهمیتی تاریخی دارد، اما پرسش‌ها و مسائلی اساسی پیش روی ما گذاشته شده که بازخوانی کسانی چون اقبال احمد را بیش از پیش ضروری می‌کند...

🔹متن کامل این نوشتار را در لینک زیر بخوانید:

https://wp.me/p9vUft-3Wk

#اقبال_احمد #س_ر_جوزی #فلسطین #استعمار #میراث‌داران_فاشیسم

👇🏽

🖋@naghd_com
Forwarded from Shabnameh شبنامه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#عاطفه_رنگریز، نویسنده و فعال حقوق زنان در حالی‌که در سومین روز از اعتصاب غذای خود در #زندان_شاهرود به‌سر می‌برد، با ارسال فایلی صوتی از هم‌بستگی با #فلسطین و آرمان مقاومت می‌گوید.


منبع انتشار: زمانه

#زن_زندگی_آزادی #نسل_کشی_در_غزه #ژن_ژیان_ئازادی #مرگ_بر_ظالمان_چه_غزه_چه_ایران #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


#westandwithpalestine🇵🇸
جنگ تنها زمین بازی قدرتمندان را فراخ‌تر می‌کند. نه‌فقط حاکمان نظامی اسرائیل و سودان، بلکه اینک اردوغان هم صحت این اصل را به ما نشان می‌دهد! اینکه بهای سنگین جنگ و جنگ‌طلبی را ستمدیدگان و جنبش‌های مترقی خاورمیانه‌ می‌پردازند: مردمان سودان و‌ غزه و روژآوا و ... .

@kdialectic

-----------------------------------------------

🚩 کوملە ‎حزب کمونیست ایران
در ضرورت پشتیبانی عاجل از جنبش روژآوا

در حالی که توجه افکار عمومی جهان تحت تاثیر جنگ ‎#اسرائیل و ‎#فلسطین است،
حملات هوائی وحشیانه ارتش ‎#ترکیه به مناطق تحت کنترل نیروهای ‎#سوریه_دموکراتیک همچنان با شدت ادامه دارد. ‎#مظلوم_عبدی فرمانده نظامی نیروهای سوریه دموکراتیک می گوید:
« طی ۷۲ ساعت گذشته ارتش ترکیه ۱۴۵ مرکز در کانتون‌های روژاوا ، شامل مدارس، بیمارستان‌ها، نیروگاه‌های برق، مراکز آبرسانی، پمپ بنزین‌ها و دیگر مراکز خدماتی را بمباران کرده است.»

در این نبرد نابرابر، ارتش ترکیه هم مجهز به پیشرفته ترین سلاح های کشتار جمعی و مدرن ترین هواپیماهای جنگی است، و هم در زمین نیز هزاران نفر از مزدوران وابسته به گروه‌های ‎#سوریه ای سرسپرده دولت ترکیه و دولت ‎#بشار_اسد را نیز به کار گرفته است و احتمال پیشروی‌های زمینی نیز می رود.
آنچه که ‎#ارتش#ترکیه در ‎#روژآوا انجام می دهد، مصداق بارز یک جنایت جنگی تمام عیار است. اهدافی را که ارتش جنایتکار ترکیه آگاهانه انتخاب کرده است، نشان میدهد که هدف دولت ترکیه نابود کردن منابع و زیرساخت‌های اقتصادی، از بین بردن نهادهای مدنی، وادار کردن مردم به ترک منطقه و نهایتا به شکست کشاندن حاکمیت خودمدیریتی روژآوا است.

جنبش روژآوا اگرچه بخشی از مناطق تحت کنترل خود را از دست داده است، اما تجربه خود مدیریتی کردستان سوریه، علیرغم کمبودهای قابل درک آن، در شرایط جنگی، به همت زنان و مردان فداکار و مبارز ، قوانینی در زمینه برابری زنان و مردان و دخالت مستقیم آنان در اداره جامعه، برابری حقوقی افراد متعلق به مذاهب و ملیت های مختلف، تأمین نسبی آزادی های سیاسی، در آن جاری ساخته‌اند، که هنوز می توانند برای جنبش های اعتراضی و حق طلبانه در خاورمیانه الهام بخش باشند.

این جنبش که با جسارت و جانبازی کم نظیری، با دادن بیش از ۱۲ هزار قربانی، نیروئی ارتجاعی همچون ‎#داعش را در هم شکسته بود و مناطق ‎#آزاد شده را به کانونی نسبتا آرام در مقایسه با بقیه مناطق ویران و نیمه ویران سوریه برای همه مردم ساکن آن تبدیل کرده بود، همراه با آوازه جهانی و دستاوردهای پیشرو آن، همواره چون خاری در چشم اردوغان بوده است.

اکنون در شرایطی که دولت ترکیه مستقیما آزادی و حق این مردم در اداره امور زندگی خویش را مورد حمله قرار داده است، در شرایطی که دولت ‎#آمریکا برای تامین منافع خود همراهی با دولت ترکیه را بر حمایت از مردم روژآوا ترجیح می دهد، در شرایطی که کشورهای ‎#اروپایی چشم خود را بر جنایات یک عضو ‎#ناتو (ترکیه) بسته‌اند، در شرایطی که همه دولتهای منطقه و از آن جمله ‎#جمهوری_اسلامی و رژیم بشار اسد نیز با اظهاراتی ریاکارانه عملا جانب ‎#اردوغان را می گیرند، در چنین شرایطی تنها حامیان واقعی جنبش روژآوا، مردم مبارز در منطقه و ‎#آزادیخواهان جهان هستند.

اکنون زمان آن است که این حمایت و پشتیبانی از قوه به فعل درآید. حمایت و پشتیبانی همه جانبه از مردم آزادی‌خواه و حق‌طلبی که این چنین مورد حمله نیروهای ‎#فاشیست ترکیه و مزدوران آنها قرار گرفته اند، در همه سطوح یک نیاز عاجل است.

ر. ‎#ابراهیم_علیزادە

@collective98
بازنشر از وبسایت اندیشه و پیکار:

مصاحبه با مژگان نوی

رئیس هیئت مدیره مرکز اطلاعات برای حقوق بشر در مناطق اشغالی - بتسیلم(۱)

۳۰ اوت ۲۰۲۲

بهرام قدیمی

-------------------------------------

قاعده بر آن است که هر کشوری برای خود دولتی دارد که با در دست داشتن انحصار خشونت، قدرت سیاسی را در خدمت طبقه حاکم اعمال می‌کند؛ ارتش و دستگاه پلیس از اساسی‌ترین ابزار این اعمال قدرت هستند؛ اما در اسرائیل، این ارتش است که دولت را در اختیار خود دارد. تمام ساختار کشور نظامی‌ست و همین ساختار است که حفظ و اجرای آپارتاید حاکم بر قوانین و جامعه را تضمین می‌کند. در کشورهای به‌اصطلاح متمدن غربی، تبلیغات اسرائیل آن‌چنان یک جانبه در مطبوعات انعکاس می‌یابد که تو گویی فلسطینیان بودند که اسرائیل را اشغال کرده‌اند؛ هیچ صدای مخالفی نباید شنیده شود! با این وجود، همواره صدای اعتراض یهودی‌تبارانی به گوش می‌رسد که جانبدار حقوق برابر بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان هستند. آن‌ها واقعیات حاکم بر جامعه اسرائیل را به پژواکی تبدیل می‌کنند که در آن سوی جهان نیز به گوش می‌رسد. ما نیز سراغ وجدان‌های بیدار اسرائیل می‌رویم، مژگان نوی، یکی از این وجدان‌هاست که با شجاعت بسیار جانبدار حقانیت قضیه فلسطین و دشمن مصمم آپارتاید اسرائیل است.
ب. ق.

----------------------------------

- اجازه بدهید قبل از این‌ که به گفت‌وگو در مورد کارتان بپردازیم، کمی از خودتان حرف بزنیم. آیا شما در اسرائیل متولد شدید؟ اگر نه، از کجا  و در چه زمانی به اسرائیل مهاجرت کرده‌اید؟

من متولد ایران، تهران هستم. ما اواخر ژانویه ۱۹۷۹ در گرماگرم انقلاب به اسرائیل مهاجرت کردیم. یعنی دقیقا همان روزی که شاه ایران را ترک کرد ما هم ایران را ترک کردیم. هنگام مهاجرت از ایران من هشت سال و نیم داشتم و به‌عنوان یک کودک طبیعتا مفهوم عمیق انقلاب و این جنب ‌و جوش‌ها و این که مردم چه می خواهند  را به‌صورت خیلی سطحی درک می کردم، یعنی تنها می فهمیدم که وضع خیلی عوض شده. مسئله مهاجرت ما هم خیلی زود انجام شد، یعنی در واقع مهلتی نبود برای این که پدر و مادر به‌صورت آرام و عمیق با ما صحبت کنند تا ما بدانیم چرا از کشورمان می رویم یک جای دیگر.

- شما بعد از مدتی فعالیت‌تان را در بتسیلم شروع کردید. از چه زمانی و در حال حاضر چه مسئولیتی در آن دارید؟

فعالیت من در بتسیلم  فقط یک جزء از فعالیت‌های سیاسی و حقوق بشری‌ام است و در واقع یک جزء متاخرتر. من به‌عنوان یک فعال سیاسی بیشتر از بیست سال است که فعالم؛ چه در شغلم [روزنامه‌نگاری] و چه در فعالیت‌های عدالت طلبانه و در مؤسسات حقوق بشر و چپ سیاسی. من هفت سال است که در مدیریت بتسیلم هستم و الان هم همان‌طور که گفتید از ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۲ ریاست مؤسسه را به عهده گرفته‌ام. هیئت مجریه یک ساختاری است که خود مدیر کل این مؤسسه را به نوعی همراهی می‌کند: مثلا نظارت می‌کند که اهداف علنی مؤسسه پیش برود، که کار مؤسسه طبق این هدف‌ها جلو برود و یا هر جور کمک دیگری که مدیر مؤسسه لازم داشته باشد. یعنی نوعی پشتیبانی که هم نظارت می‌کند و هم کمک به پیشرفت کار.

------------------------------

لینک دسترسی به ادامه‌ی مقاله:

http://peykar.org/index.php/2-uncategorised/1460-2022-09-05-20-31-19

---------------------------------

#فلسطین
#بتسیلم
#رژیم_آپارتاید
#مژگان_نوی
#اندیشه_و_پیکار

------------------------------------

کانال تلگرامی کارگاه دیالکتیک:
@kdialectic