انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#ارباب
Канал
Религия и духовность
Блоги
Образование
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


× در باب #شکنجه


احساس #شکنجه، شمردن بی‌وقفه نفس‌هاست به امید واهی پایانش

× #شکنجه، دردآور نیست
• # شکنجه، این احساس است که قرار نیست چیزی پایان یابد.

هرکسی به انفرادی رفته باشد این را نیک می‌داند #شکنجه:
× درد شدید نیست
• درد پایان‌ناپذیر است.


طبیعت، مرگ را آفرید و تمدن شکنجه را

× #طبیعت، به ده کودک مرده نیاز دارد تا یکی را به #بلوغ برساند
#تمدن، به صد برده تا یکی را #ارباب سازد.

× #قبیله، به یک قربانی، تا یک مراسم را اجرا کند
#فاتح به یک میلیون قربانی تا یک #امپراتوری را بسازد.


#شکنجه معنای باطنی همه سلطه اجتماعی است:
از هرکس آنقدر که نتواند زندگی کند، به هرکس آنقدر که نمیرد



#سرمایه‌داران، شنیع‌ترین و حقیرترین شکنجه‌گران هستند.

#شکنجه از دو مولفه بهره می‌برد:
درد - زمان

#سرمایه‌داران از خصیصه درد کاسته‌اند و بر زمان افزوده اند. آنها دیگر به سرعت کار را تمام نمی‌کنند، به نظر آنها #شکنجه همان امری چند ساعته و دردآور است که ممکن است در یک مراسم #اعدام یا قربانی‌گری بدویان یافت.
قوه تصور آنها از شکنجه نهایتا یک ساعت کندن گوشت و پوست، سوراخ کردن، بریدن دست و پا، شلاق زدن و سوزاندن است، اما برای ایشان چند سال پوسیدن در زندان عادی است، اجرای #عدالت است.

#سرمایه‌داران مدیران زمان هستند، خالقین حبس‌ابد، پروسه‌های طولانی بازداشت، صف‌های طولانی، انتظار‌های بی‌پایان، جنگ‌های فرسایشی، امیدهای واهی، بازجویی و محاکمه، بازداشتگاه‌ها، زندان‌های همیشگی، اردوگاه‌ها، تیمارستان‌های جاودانه و در نهایت اردوگاه‌کار اجباری:
• آرمان‌شهر بورژوازی


× شکنجه‌گران سابق از بیرون ضربه می‌زدند،
• شکنجه‌گران کنونی از درون تو را تهی می کنند.

و چه کسی است که نمی‌داند موثرترین #شکنجه‌ها، دردی اندک و مستمر دارند

و در این میان، از همه دردها چه چیزی دردآورتر از لبخند جلاد و حتی بیشتر، چه چیزی دردآورتر از توده‌هایی که سرنوشت تو را عادی می‌پندارند.

ما تعجب می‌کنیم که چطور برای #مایاها و #آزتک‌ها کندن پوست و پوشیدن آن به عنوان لباس می‌توانسته امری عادی باشد.


فقط امیدوارم آیندگان ما هم این احساس تعجب را از وضعیت ما داشته باشند.


# برده‌دار، برده را صید می‌کرد، اما صبر #بورژوازی زیاد است. او می‌داند که فقر و گرسنگی در نهایت تو را مجبور خواهد کرد که به سراغش بیایی. او پشت میزش منتظر تو نشسته و با لبخندی موذیانه در مصاحبه کاری اولین سوال پیروزمندانه را خواهد کرد:
چه چیز باعث شده است که برای کار به سراغ من بیایی؟

و تو به جای اینکه بگویی چون فقیر و بدبختم باید پاسخ دهی:
چون می‌خواهم در این کار پیشرفت کنم، تو #اربابی عالی هستی و باعث افتخار هست که برای تو کار کنم.


× ای کاش مرگ پایان شکنجه بود

#سرمایه‌داری، کار را به شکنجه، و پایان آنرا به #بازنشستگی تبدیل کرده است.

در گذشته دست‌کم افراد مسن می‌توانستند حرمت و شانی به سبب تجربه شان داشته باشند، امروز آنها همچون میوه آب‌گرفته شده‌ای هستند که تفاله‌شان در خانه‌های سالمندان انتظار مرگ را می‌کشد.


هیچ #اربابی بدون #شکنجه‌گاه وجود نداشته است.

× #خدا، جهنم را دارد
× #حاکمین، زندان را
× #معلم، ترکه را
× #پدر، تنبیه را
× #فرمانده و #پلیس، بازداشتگاه را
× و #سرمایه‌دار، این موجود شگفت، این ارباب اربابان، نیاز خودت را، درونی‌ترین و بیرونی‌ترین خواسته‌هایت را به شکنجه‌گاه خودت تبدیل می‌کند.


اوست که خودت، مغزت، روحت و وجودت را به زنجیر خودت تبدیل می‌کند


#امین‌قضایی




‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


در نکوهش #خدا، #ارباب و #وجدان (#قسمت‌سوم)


حال حیوان وحشی را تصور کنید که وی را اسیر کرده و به قفسی انداخته‌اند. هربار که این حیوان وحشی می‌غرد و ناآرامی می‌کند، رام‌کننده او درب قفس را باز می‌کند و با شلاق، در آستانه درب قفس ظاهر می‌شود و به‌جان حیوان می‌افتد
این حیوان نگون‌بخت بعد از مدتی شرطی می‌شود و هر بار که درب قفس باز می‌شود، انتظار شلاق را خواهد داشت


تصور کنید که رام کننده حیوان مورد مثال ما نیز در اثر این بیماری مرده باشد و درب قفس باز مانده باشد. حیوان مذکور درب باز قفس را می بیند اما جرات نخواهد کرد که پا بیرون گذارد، زیرا شرطی شده است و درب باز قفس برای وی تنها نشانه ای است از شلاق و جراحت. این حیوان بیچاره به قفس خود تبدیل شده است.

روان ما انسان‌های جامعه طبقاتی مانند این حیوان وحشی است.
او به قفس خود تبدیل شده است.
او به قوانین، به محدودیت‌ها، به سرکوب‌ها تبدیل شده است.

ما خود این سرکوب‌ها هستیم که آنرا درونی کرده‌ایم.



• چقدر غم انگیز است سرنوشت ما.

× برای ما #خدا و #اربابی درست کرده‌اند که مرده است اما به لطف نظام تقسیم کار، بر ما همچنان حکمفرماست.

× برای ما وجدانی درست کرده‌اند که مانند رام کننده غریزه درون ما، بر وجود ما حکمفرماست حتی اگر وجودش خیالی بیش نیست.


آیا این زندانیان، این حیوان وحشی بیچاره را خام و نادان نمی‌پندارید؟

براستی چنین است. و حماقت درونی شده ما نیز چنین است.



× آنچه گفتم راز وجود خدا و ارباب و وجدان است.

• من آن زندانی هستم که فریاد برمی‌آورد

#خدا_مرده_است
#ارباب‌مرده‌است
#وجدان‌سرکوبگر_مرده_است.

× تو #آزادی.

تنها کافیست که جرات داشته باشی و دست از وظیفه هر روزه‌ات، دست از ترس شرطی شده‌ات برداری و پا بیرون گذاری.


×اما شمایان
شما هستید که خدا و اربابی در پس ذهنتان جستجو می‌کنید و ایمان دارید به آنچه نیست و این زاییده عادت و ترس درون شماست.


× اینست راز جامعه طبقاتی و راز ماندگاری آن.


#امین‌قضایی

#پایان


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


در نکوهش #خدا، #ارباب و #وجدان (#قسمت‌دوم)


مبالغه نیست اگر بگوییم ما انسان‌ها، امروز توسط جامعه طبقاتی به چنین وضعیتی دچار هستیم.

× همه ما زندانی نظام تقسیم کار هستیم.


زندانی را تصور کنید که به قضیه مشکوک می شود و ناگهان فریاد برمی‌آورد برای چه اینجا نشسته‌اید، رییس‌زندان، خدا، ارباب، هرچه اسمش را بگذارید، مرده است و شما آزاد هستید.

سربند ها یا مسئولین بند که خودشان زندانی هستند، سریعا این فرد را به خاطر شورش و مطابق مقررات مکتوبی که به دستشان داده‌اند، به انفرادی خواهند فرستاد و او را مطابق مقررات تنبیه خواهند کرد.

• خدا مرده است اما بندگان به بندگی خویش ادامه می‌دهند.

در مثال فوق زندانبانان اصلی یعنی روسای زندان به خاطر بیماری اپیدمی مرده‌اند یا شهر را ترک گفته اند، اما زندان همچنان پابرجاست و به خاطر تقسیم کار خودبسنده طوری اداره می‌شود که نبود رییس اصلی، هیچ خللی در روند کارش ایجاد نخواهد کرد.

× رابطه ما با خدا چنین است
× رابطه ما با قدرت چنین است.


اگر اعضای جامعه هرکدام به وظایف جزئی خود عمل کند، پس هیچکدام هرگز تصویری از کل ماجرا نخواهد داشت و ما سیستم خودبسنده‌ای را خواهیم داشت که بندگی یک اصل خودبسنده است بی‌آنکه به اربابی نیاز داشته باشد.


باری، نکته اصلی در مثال ما این‌ست که هرکسی تنها جزئی از کل را می‌داند و هیچکس کلیت را نمی‌داند
هیچکس نمی‌داند که کل این سیستم روی هواست و برای ادامه بندگی و اسارت کل اعضا دلیل و مانعی وجود ندارد. اما اجزا مانع همدیگر می شوند.

به لطف تقسیم کار، زندانیان به زندانبان تبدیل می‌شوند.به زندانبانان دیگران و نیز خویشتن


آنچه گفتم تصویری از کل جامعه طبقاتی است. اما شرایط بدتر از این است.

#جامعه‌طبقاتی نه در بین اعضای جامعه و نظام تقسیم کار، بلکه در درون انسان‌ها نیز رخنه کرده است

#ادامه‌دارد


Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


در نکوهش #خدا، #ارباب و #وجدان (#قسمت‌نخست)


زندانی را در نظر بگیرید که عده زیادی در آن در بند هستند و ارتباط‌شان به طور کامل با دنیای بیرون قطع است.
بعد از مدتی، مدیران زندان، برخی از زندانیانی که رفتار خوبی دارند و تاحدی قابل اعتماد هستند و مدتی هم در زندان مانده‌اند را به سمت رییس بند ارتقا می‌دهند.
اگرچه آنها خودشان زندانی هستند، اما وظایفی بر دوش آنهاست و به خاطر انجام این وظایف از آزادی‌ها و اختیارات مشخص و محدودی بهره‌مند می‌شوند.
سپس از این مسئولین بند، زندانیان معدودی به سمت‌های بالاتر ارتقا پیدا می‌کنند

و در نهایت به نقطه‌ای می رسیم که تمامی امور زندان توسط خود زندانی‌ها اداره می‌شود.

× برخی از زندانیان مامور شستشوی لباس ها هستند
× برخی مامور خرید هستند
× و برخی مامور نظافت و نگاه‌داری از بخش‌های مختلف زندان.

به این ترتیب، یک نظام تقسیم کار ساده‌ای در داخل زندان شکل می‌گیرد که به تمامی، توسط خود زندانیان انجام می‌پذیرد.

حال تصور کنید که در اثر یک بیماری مهلک، تمامی مردم شهر می‌میرند و حتی مدیران زندان نیز جان سالم به در نمی‌برند یا مجبور می‌شوند که شهر را ترک کنند. اما از آنجایی که ارتباط زندانیان با محیط خارج قطع است آنها اصلا متوجه این قضیه نمی‌شوند.

یک روز فقط روسای زندان سر و کله‌شان پیدا نمی‌شود، اما زندانیانی که متصدی امور هستند همچنان به کار خود ادامه می‌دهند.
بدین ترتیب، زندان توسط زندانیان اداره می‌شود بدون آنکه حتی یک نفر بیرون از زندان آنها را مجبور کرده باشد.
نظام تقسیم کار موجود در زندان، باعث می‌شود که همه، زندانی باقی بمانند.


در این مثال فرضی، دست کم تا مدت مدیدی قابل تصور است که هر زندانی کار خود را انجام دهد بدون آنکه متوجه شود هیچ نیروی مافوقی برسر آنها نیست و آنها واقعا آزاد هستند و می‌توانند زندان را ترک کنند.


× اگرچه این مثال خیالی است، اما نکته مهمی را به ما نشان می‌دهد.

نظام تقسیم کار می‌تواند باعث شود که هرکسی بنده و اسیر، موظف و اجیر باقی بماند و سیستم بسته‌ای شکل می‌گیرد که در آن هرکسی وظایف خود را به انجام می‌رساند بی‌آنکه دیگر دلیل و اجبار بیرونی برای اسارت کل اعضای این سیستم وجود داشته باشد.

#ادامه‌دارد


‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

💢 در نکوهش #خدا، #ارباب و #وجدان
✖️ به قلم، #امین‌قضایی


Join Us ☞ @iranian_antitheists