اینجا زنی

Канал
Логотип телеграм канала اینجا زنی
@hereawomanПродвигать
16
подписчиков
Instagram: https://www.instagram.com/hereawoman Twitter: https://twitter.com/hereawoman_ Website: https://hereawoman.wordpress.com
⭕️«نوروز بر همه‌ی ایرانیان مبارک»؟ ⭕️

نوروز جشن مشترک میان همه‌ی ساکنان جغرافیای سیاسی ایران نیست. مردمان بسیاری از جمله بسیاری از عرب‌ها، ترکمن‌ها و بلوچ‌ها مناسبت‌های دیگری را جشن می‌گیرند. شادباش نوروز به کسانی که آن را جشن نمی‌گیرند، نادیده‌انگاری فرهنگی است که از بُعد سیاسی با هدف حذف و همگون‌سازی فرهنگی انجام می‌شود.
#نوروز #آسیمیلاسیون #همگون‌سازی #اینجازنی
⭕️چگونه با افغانستانی‌ستیزی مبارزه کنیم؟ ⭕️


🔴از دوستان خود بپرسید چگونه می‌توانید شرایط را برای آنها امن‌تر کنید.
امنیت را به دوستان و بستگان تزریق کنید. به آن‌ها اطمینان دهید که در صورت نیاز می‌توانند در حلقه‌ی حمایت فیزیکی و عاطفی شما قرار گیرند.


🔴ضربه‌گیر باش
هر جا که ممکن است از «کارت ایرانی بودن» برای منحرف کردن خطر و نفرت از افغانستانی‌ها استفاده کنید. در صورت مشاهده‌ی هر اقدام و حرف نژادپرستانه در حضور افغانستانی‌ها، پیش از آن‌ها صدایتان را بلند و اعتراض کنید.

🔴 آن را با اسم درستش بخوان
در مواجهه با سفسطه‌های توجیه‌گر و دیگری‌ستیزانه حساس باشید؛ «نژاد‌پرستی» را با دست نشان دهید و از آن با اسم درستش که همان «نژاد‌پرستی» است نام ببرید.

🔴خوشی را بکش
هیچ چیز خنده‌داری در نژادپرستی وجود ندارد. به خنده‌ها و شوخی‌های نژادپرستانه اعتراض کنید. خوشی نژادپرستانه را بکشید.

#نژاد_پرستی #نژادپرستی #دیگرستیزی #دیگری_ستیزی #نژادپرستی_ایرانی #نژاد_پرستی_ایرانی #افغانستان #عرب‌ستیزی #افغانستانی #اینجازنی
🔴 به نظر می‌رسد «نام بردن» از افراد اتفاقاً نه انتخابی «از سر ناچاری» و نه، آنچنان که همدل‌مردان می‌پندارند، توطئه‌ای علیه «آزارگران آبرومند» است، بلکه نام بردن در اینجا راهبردی است که در راستای در هم شکستن فضا ضروری است. برخی دستاوردهای فعلی «من‌هم» مستقیماً نتیجه‌ی نام بردن از آزارگران است. چه در غیر این صورت دانستن اینکه در زیر پوست محیط‌های کاری، خانوادگی و آموزشی خشونت جنسی در جریان است، چیزی است که در طول سالیان در گوش‌ها گشته و جز سینه و روان آزاردیدگان جایی را نخراشیده و جز پیشکشی امنیت پیامدی برای آزارگر نداشته است. پژوهش‌ها نشان می‌دهند آن‌چه بیش‌ از همه مانع شروع و پیگیری روند دادرسی کیفری/ترمیمی از سوی آزاردیده می‌شود و تجسم بخشیدن به سازوکار دادرسی را دشوار می‌کند تکرار تجربه‌های تروماتیک در مسیر روایت‌گری و پیگیری، و واکنش‌های غیرهمدلانه و غیرحمایتگرانه است. پژوهشگران با علم به این موارد، روایت‌ها را «تفاله»‌ خوانده‌اند؟

🔴 به نظر می‌رسد «منتقدان» خود آنچنان درگیر حاشیه شده‌اند که فراموش می‌کنند می‌توانند قلدری را هم محکوم کنند، می‌توانند علیه اشکال مختلف آزار که نه تنها راویان آزارگر بلکه تمام بازماندگان خشونت جنسی و جنسیتی را می‌آزارد موضع بگیرند. می‌توانند به جای تکرار بی‌پروای گزاره‌های فرهنگ تجاوز، علیه این خشونت عریان قیام کنند.
چنانچه قرار باشد «من‌هم» فضایی ایجاد کند که آزاردیدگان بتوانند در آن روند شفا را طی کنند، آنچه در این مسیر سنگ اندازی می‌کند نه نام بردن از آزارگر که سنگین کردن هزینه‌ی روایتگری با نکوهش نام بردن از آزارگران است؛ خواه به واسطه‌ی هنرپیشه‌ای ناآگاه، خواه به واسطه‌ی «پژوهشگران». آزارگرانی را که با افشا شدن نامشان دست از آزار نمی‌کشند چگونه می‌توان در خفا متوقف کرد؟ همدل‌مَردی با آزارگرانی که هیچ مسئولیتی در رابطه با روایت‌ها و آزار عریانشان نمی‌پذیرند، گردن‌کشی می‌کنند و همچنان خشونت می‌ورزند چگونه توجیه‌پذیر است؟

🔴 آنچه راویان را «بی‌رمق و ‌رغبت» می‌کند فقدان همدلی با آن‌ها، همدلی سرازیر شده به سمت آزارگر و بالابردن هزینه‌ی روایت برای راوی است. امضاکنندگان جهت کاهش هزینه‌ی روایت‌گری و پیشگیری از قلدری توپ را در زمین راوی می‌اندازند، او را از گفتن نام برحذر می‌دارند و حاشیه‌ی امن آزارگر را تقویت می‌کنند. به جای آن‌که در مقابل قلدری موضع‌گیری شود، به «من‌هم» تاخته ‌می‌شود که فضا را برای قلدری فراهم نکند. دردآور است که فرهنگ تجاوز نه از «بین سطور» فمینیست‌ها، که آشکارا تنها با واژه‌چینی پرطمطراق به آزاردیدگان می‌تازد.

🔴 به نظر می‌رسد قرار گرفتن «من‌هم» بر بستر آنلاین، یکی از نقاط قوت این جنبش است؛ نه به دلیل شکل‌گیری «همدلی عمومی» (اگر اساساً بتوان چنین چیزی را در فضای جنسیت‌زده و زن‌ستیزانه‌ی شبکه‌های اجتماعی متصور شد) بلکه به دلیل در دسترس قرار دادن تجربه‌ با سایر بازماندگان خشونت جنسی در نقاط دور و نزدیک. ضمن آن‌که در صورت وجود یک همدلی عمومی روایات را به «تفاله‌ی خبری» تبدیل نکرده است بلکه همانطور که پرونده‌های در جریان نشان می‌دهند، می‌تواند بستری را برای پیگیری خشونت در فضایی واقعی فراهم کند. چیزی که تحت آزار و سرزنش مرئی و نامرئی آزارگران و «ناقدان» غیرممکن می‌شود. از بستر این همدلی عمومی است که نیروی اجتماعی لازم برای توانمند سازی شکل می‌گیرد و از عاملیت آزاردیده اعاده‌ی حیثیت می‌کند.


🔴 در نهایت، «من‌هم» به تنهایی قادر نیست و لازم نیست قادر باشد «به چینش بستری بیاندیشد که حرف‌های متهم نیز شنیده شود». «من‌هم» کافی است فضایی را ایجاد کند که احساس نیاز به وجود بستری عادلانه از دغدغه‌ی آزاردیده به دغدغه‌ی عمومی تبدیل شود. پس از آن بر پژوهشگران و کنشگران اجتماعی، طراحان و دست‌اندرکاران دستگاه‌ عدالت کیفری/ ترمیمی و متخصصان آگاه به روان‌زخم است که قدم‌های بعدی را بردارند و برای چینش بستری بزه‌دیده‌محور که متهم هم نیز در آن امکان دفاع از خود را داشته باشد، امکان‌سنجی کنند. بهتر آن است که خطاب برخی پیشنهادات نه «من‌هم» که فضایی باشد که این نبرد در آن در جریان است.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

#یادداشت #سکوت_نکنیم #من_هم #خشونت_جنسی #فرهنگ_تجاوز #آزار_جنسی #تعرض_جنسی #تجاوز_جنسی #قربانی_نکوهی #خشونت_علیه_زنان #نه_به_خشونت_علیه_زنان #پایان_خشونت_علیه_زنان #اینجازنی

#Hereawoman
#rape_culture #sexual_violence #sexual_harassment #sexual_assault #metoo #metoomovement #metooiran
@hereawoman
Twitter
Instagram
Wordpress
⭕️فرهنگ تجاوز در «بیانیه‌ی جمعی از پژوهشگران و کنشگران فمینیست» ⭕️

🔴 پرونده‌ای که حاشیه‌هایش باعث شد «جمعی از پژوهشگران و کنشگران فمینیست» فضا را مناسب «نقد» «من‌هم» و شکل و شیوه‌ی روایت‌گری ببینند، به تنهایی به قدری حاوی اشکال متعدد، خشن و سیستماتیک آزار است که سال‌ها قابل بحث و بررسی است. به هر ترتیب، این «پژوهشگران» به جای تمرکز بر اشکال مختلف خشونت قابل مشاهده در این مورد (به ویژه خشونت آنلاین)، فرصت را جهت «نقد» مناسب یافته‌اند! این وقت‌ناشناسی عمیقاً دلسرد کننده است. با وجود این، صراحت اسف‌بار در تکرار گزاره‌های برخاسته از فرهنگ تجاوز از سوی «پژوهشگران فمینیست» هم‌چنان ضرورت بحث و بررسی پیچیدگی‌های خشونت جنسی و ساختارهای مولد آن را نشان می‌دهد. در این یادداشت با نگاهی به ماهیت خشونت جنسی و روایت‌گری، به نقد قربانی‌نکوهی و همدل‌مردی، دو واکنش برخاسته از فرهنگ تجاوز، که شوربختانه در این بیانیه پررنگ است، می‌پردازیم.

🔴 «من‌هم» واکنشی به ناکارآمدی رسیدگی کیفری/ ترمیمی به خشونت جنسی و روزنه‌ای برای خروج از فرهنگ تجاوز و قربانی‌نکوه است. بنابراین دادگاهی نیست که لازم باشد برای آزارگران فرصت گفت و شنود فراهم کند. در «من‌‌هم» قدرت آزارگر است که تخریب می‌شود. هرچند، چنان‌چه از امکانات، فضا و مکانی برخوردار باشد که، ضمن حفظ منافع آزاردیدگان، چنین بستری را فراهم کند، ستودنی است. اما لحظه‌ای یادآوری سرکوب و استبداد کافی است تا دریابیم، این چه انتظار بی‌جایی از یک جریان نوپا است. «عدالت ترمیمی» که تنظیم‌کنندگان این بیانیه می‌کوشند نامحسوس به آن ارجاع دهند، برای آزارگرانی که حتی با افشای نامشان هم دست از آزارگری نمی‌کشند، هیچ‌گونه مسئولیت پذیری، پشیمانی و فهم نشان نمی‌دهند و همچنان با قدرت آزارگری را در فضای عمومی رواج می‌دهند، به جریان نمی‌افتد؛ زیرا «بزه» هنوز متوقف نشده است، زیرا آزار هنوز (اکنون پیش چشم همه) ادامه دارد.

🔴 توضیح این امر که مردسالاری و ارتکاب شدیدترین اشکال خشونت علیه زنان و جامعه‌ی کوییر یک جنگ گوشت و پوست و استخوانی است به «فعالان فمینیست» تنظیم و امضا کننده‌ی این بیانیه سخت ناامید کننده است. آن‌چه به نظر می‌رسد فراموش شده ماهیت مردسالاری و خشونت جنسی است؛ این یک جنگ تمام عیار است. تا پیش از این، در این جنگ نابرابر همه جانبه‌ تنها سلاح آزاردیدگان آن بود که با جان برکف نهادن، کفش آهنین پوشیدن و بردوش نهادن روان‌زخم‌ها، راهی مسیری شوند که امیدی به برقراری عدالت در آن نداشتند. «من‌هم» این معادله را تا حدی برهم زد. در این بی‌دادگاه، روایت‌گری پیش از هرچیز یک خط شکن است، می‌شکند تا پیش رود، می‌شکند تا امن کند. اگر طرف مقابل همچنان به آزارگری ادامه می‌دهد، راهکار این است که با نام نبردن از او به آزارگری تحریکش نکنیم؟ تعفن فرهنگ تجاوز از این مغالطه به مشام‌ نمی‌رسد؟
⭕️عدالت باروری؛ حقوق باوری کدام‌اند؟⭕️

🔴حقوق باروری و جنسی مجموعه‌ای از حق‌های مختلف است که به نحوی به زندگی جنسی و باروری افراد مرتبط می‌شود. گستره‌ی این حقوق از برخی از حقوق اساسی نظیر حق حیات تا حقوق مدنی نظیر حق آزادی اندیشه است. حق حیات، حق سلامت جسمی، حق ازدواج و تشکیل خانواده، حق بر حریم خصوصی و زندگی خانوادگی، حق دسترسی به اطلاعات و آموزش، حق دسترسی به بالاترین استانداردهای سلامتی، حق بهره‌مندی از پیشرفت‌های علمی از جمله‌ی اصلی‌ترین این حقوق هستند. علاوه بر این حقوق دیگری که تضمین‌کننده‌ی حقوق برشمرده شده هستند نیز در زمره‌ی حقوق باروری قرار می‌گیرند نظیر حق آزادی اندیشه، حق برابری و عدم تبعیض، حق آزادی تجمع و مشارکت سیاسی، حق مصونیت از شکنجه و بدرفتاری.

⭕️حق حیات
بدیهی ترین حق انسانی که با مرگِ قابل اجتناب، چه برای مادر و چه کودک، در حین بارداری، زایمان و پس از آن نقض می‌شود، حق حیات است. حق حیات یک زن به او حق دسترسی به خدمات اساسی بهداشت باروری را می‌دهد.

⭕️حق سلامت جسمی
همه‌ی افراد حق دارند بدن خود و زندگی جنسی و باروری خود را کنترل کنند. هرگونه مداخله‌ی پزشکی در آن فقط با رضایت کامل، آزاد و آگاهانه‌ی فرد ممکن است.

⭕️حق ازدواج و تشکیل خانواده
حق تشکیل خانواده فراتر از حق بارداری و زایمان است. این شامل حق همسران برای تصمیم‌گیری در مورد داشتن یا نداشتن فرزند، زمان فرزندآوری و فاصله‌ی زمانی بین فرزندان است.

⭕️حق بر حریم خصوصی و زندگی خانوادگی
این حق شامل حق محرمانه بودن وضعیت جسمی و زندگی خانوادگی، (مثلا وضعیت اچ آی وی/ ایدز، بارداری) مراجعه‌کنندگان به خدمات مراقبت‌های بهداشتی باروری و غیره است.

⭕️حق دسترسی به اطلاعات و آموزش
همه‌ی افراد باید از حق دریافت اطلاعات و مشاوره در زمینه‌ی بهداشت جسمی، جنسی و تنظیم خانواده برخوردار باشند. همه‌ی افراد حق دارند اطلاعات کاملی در مورد مزایای نسبی، خطرات و اثربخشی همه‌ی روش‌های تنظیم باروری و پیشگیری از بارداری‌های برنامه‌ریزی نشده داشته باشند.

⭕️حق دسترسی به بالاترین استانداردهای سلامتی
حق سلامتی شامل حق سلامت جنسی و باروری است.
دولت‌ها حق ندارند به این دلیل که زنان اجازه‌ی شوهر، شریک زندگی، والدین یا مقامات بهداشتی را ندارند، یا ازدواج نکرده‌ اند و یا تنها به صرف زن بودن، دسترسی آنان را به خدمات بهداشتی محدود کنند.

⭕️حق بهره‌مندی از پیشرفت‌های علمی
حق بهره مندی از پیشرفت علمی از آن جهت مهم است که مدرن‌ترین امکانات پیشگیری از بارداری یا پایان دادن به آن از طریق تحقیقات علمی ایجاد می‌شوند. همان‌گونه که پیشرفت علمی، مرگ و میر مادر و کودک را قابل پیشگیری کرده است.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#خشونت_علیه_زنان #حقوق_باروری #عدالت_باروری #حقوق_زنان #سقط_جنین #پایان_بارداری #پایان_خود_خواسته_بارداری #حق_بر_بدن #اینجاحقوق #اینجازنی

#Hereawoman

@hereawoman

Instagram
Twitter
⭕️عدالت باروری⭕️
🔴حقوق بشر
حقوق باروری و جنسی از جمله حقوق بشر هستند، اما کمتر به عنوان حقوق بشر مورد بحث قرار می‌گیرند. شاید به همین دلیل دستیابی زنان به این حقوق در بیشتر کشورها از جنبه‌های مختلف سیاسی، مذهبی، اجتماعی و اقتصادی تحت الشعاع قرار می‌گیرد و محدود می‌شود. در کشورهایی که پایان خودخواسته‌ی بارداری غیرقانونی است، زنان به دنبال راه‌های ناایمن برای پایان‌ دادن به بارداری هستند. این یکی از دلایل اصلی مرگ زنان در سراسر جهان و عامل برخی عوارض رخ داده در بارداری است که پیامدهای روانی، سیاسی اجتماعی و قضایی بسیاری را به دنبال دارد. بیش از نیمی از کل بارداری‌های ناخواسته، در سراسر جهان به طور داوطلبانه پایان می‌یابند. از آ‌ن‌جا که پایان بارداری آخرین مرحله‌ی کنترل باروری است، میزان بالای پایان ارادی آن بیانگر ناکارآمدی سیاست‌های کلان در حوزه‌ی بهداشت و سلامت و زیرپاگذاشتن حقوق باروری و جنسی افراد جامعه و به ویژه زنان است که هر روز حیات و سلامت جسمی و روحی هزاران زن را در معرض خطر قرار می‌دهد.
جرم‌انگاری پایان داوطلبانه‌ی بارداری یکی از انواع شکنجه است. جرم‌انگاری از میزان اقدام به پایان باوری نمی‌کاهد، بلکه باعث نقص عضو، آسیب جسمی و روحی جدی و مادام‌العمر زنان در این مسیر می‌شود. این جرم‌انگاری تبعیض‌آمیز است، داغ ننگ به همراه دارد، در درک و عملکرد ارائه‌دهندگان خدمات بهداشتی اختلال ایجاد می‌کند (که به نوبه‌ی خود مانع دسترسی زنان به خدمات ایمن می‌شود) دسترسی به کالاها، خدمات و اطلاعات لازم را محدود می‌کند و ابتدایی‌ترین حق بشر، یعنی حق سلامتی را نقض می‌کند. دولت‌ها و بازیگران غیردولتی حق سلامتی افراد را به شیوه‌های گوناگون از جمله با بارداری اجباری و اجبار بر تداوم آن نقض می‌کنند. استفاده از این روش‌ها به عنوان یک نوع غیرقابل توجیه مجازات اجباری دولتی و نقض حقوق باروری و جنسی شناخته می‌شود. هنگامی که حقوق اولیه‌ی افراد جرم‌انگاری می‌شوند و حقوق‌کیفری به عنوان ابزاری در دست دولت برای تنظیم رفتار و تصمیم‌گیری برای افراد در چارچوب حق بهداشت جنسی و باروری مورد استفاده قرار می‌گیرد، دولت در حقیقت به اجبار اراده‌ی خود را جایگزین اراده‌ی فردی کرده است.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#حقوق_باروری #عدالت_باروری #حقوق_زنان #سقط_جنین #پایان_خود_خواسته‌_بارداری #حق_بر_بدن #اینجا_حقوق #اینجازنی
#Hereawoman

@hereawoman
Instagram
Twitter
⭕️پناه وسواس گونه‌ی آزارگران و حامیان آزار در پس قانون حاوی چه پیامی است؟⭕️

🔴از ۱۳۰۴* تا ۱۳۹۲ که به روزترین نسخه از قوانین کیفری/ ترمیمی تصویب شد، قانون‌گذار ایرانی راه درازی را پیموده است، اما نه در رابطه با زنان، و نه در پاسخ‌دهی به موارد مربوط به خشونت جنسی. به طور کلی، درک قانون‌گذار ایرانی از جنسیت، دوگانه‌انگارانه است؛ نه تنها جنسیت را صرفاً دوگانه‌ی زن و مرد می‌پندارد، که این دو را همواره مقابل یکدیگر قرار می‌دهد؛ زن را (اغلب) در هیئت شیطان تصور کرده و از سنت و شرع و باستان و مدرنیته، از گنجاندن هرچه برای به زنجیرکشیدن این شیطان لازم است، در قانون دریغ نکرده است. درست به همین دلیل هر کجا که به زنان مربوط می‌شود، منافع مردان را در خطر دیده و می‌کوشد تا آنجا که ممکن است از هر سوءاستفاده‌ی احتمالی زنان پیشگیری کند. با ظاهر تدافعی به حقوق زنان تهاجم می‌کند. وقتی به اسناد و منشورهای بین‌المللی می‌رسد، که حقوق بشر زن را به رسمیت می‌شناسند، رم می‌کند، به شرع که دست می‌اندازد مقابل زن‌ستیزانه‌ترین نظریات کرنش می‌کند. از نظریاتی که «صرف اذعان زن به اکراه در رابطه‌ی جنسی» را دلیل اثبات جرم می‌شمارند، سراسیمه می‌گذرد و دست به دامان اعتبار «شهادت چهار شاهد مرد عاقل عادل» برای اثبات می‌شود. می‌گوید حکم قتل در فراش مطابق کدهای ناپلئونی است، اما زیربار اصلاحات بعدی فرانسوی‌ها نمی‌رود. صد سال است که قانون‌گذار مرد در تاریخ ایران و اسلام و اروپا تاخته، ستیزه‌جویانه‌ترین نظریات را در رابطه با زنان یافته و برای ما ماده و قانون و تبصره بافته و حالا گره‌خوردن صدای بی‌پناهان، لرزه بر پیکرشان انداخته است. رسواترین تا منتقدترین یک سر پیرو قانونی شده‌اند، که روزهای دیگر در حال نقدش هستند. به این اصل و آن ادله چنگ می‌زنند تا راه و بی‌راه را به زنان نشان دهند. ما این مسیر را خوب می‌شناسیم. شما نیازی به توسل به «اصل برائت» ندارید، قاعده‌ی بازی جوری است که همیشه بی گناه بمانید. اما زنان زمین‌ بازی را عوض می‌کنند.

*سال تصویب نخستین قوانین کیفری، قانون مجازات عمومی
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#یادداشت #سکوت_نکنیم #من_هم #خشونت_جنسی #فرهنگ_تجاوز #آزار_جنسی #تعرض_جنسی #تجاوز_جنسی #قربانی_نکوهی #خشونت_علیه_زنان #نه_به_خشونت_علیه_زنان #پایان_خشونت_علیه_زنان #اینجا_حقوق #اینجازنی

#Hereawoman
#rape_culture #sexual_violence #sexual_harassment #sexual_assault #metoo #metoomovement #metooiran
@hereawoman
Instagram
Twitter
⭕️پناه وسواس گونه‌ی آزارگران و حامیان آزار در پس قانون حاوی چه پیامی است؟⭕️

🔴 چگونه ناقدان همیشگی شرع و قانون در مسئله‌ی خشونت جنسی پیرو سرسخت قانون می‌شوند؟

مسئله‌ی چگونگی رسیدگی قضایی به خشونت جنسی و تضمین حقوق بزه‌دیده و متهم، نه یکی از چالش‌های فمینیست‌ها، جنبش من_هم، یا زنان بلکه یکی از چالش‌های نظام‌های حقوقی و بالأخص نظام‌های عدالت کیفری در سراسر جهان است. نظامی که قوانین و پاسخ‌هایش همه شمول نیست، راهکارهای مناسبی جهت برقراری عدالت برای همه‌ی مسائل ارائه نمی‌دهد و مراجعانش را دست خالی از خود می‌راند. قربانیان این بی‌پاسخی قرن‌هاست که بزه‌دیدگانند. چالشی بودن این مسئله نه ناشی از «دروغ‌بافی‌ها و سوءاستفاده‌‌های زنان از موقعیت مردان» که ناشی از سلطه‌ی رویکرد مردمحورانه و مردسالارانه، در فلسفه و شریعت و در نتیجه در نظریه‌ها و نظام‌های حقوقی برآمده از آن است، جایی که در آن خشونت جنسی یا موضوعیت نمی‌یافته یا با حفظ منافع‌ حداکثری خشونت‌ورزان ( اغلب مردان) پاسخگویی شده است. ارجاع مصرانه‌ی خشونت‌ورزان* به قانون به روشنی نشانگر این ناکارآمدی است. به راستی اگر سازوکارهای رسیدگی به خشونت جنسی به گونه‌ای بود که در نهایت عدالت را برای بزه‌دیدگان فراهم می‌کرد، همچنان شاهد سخنرانی‌های پرطمطراق در رسای قانون‌گرایی بودیم؟ همچنان اولین واکنش خشونت‌ورزان قافیه‌سازی با «شکایت کنید» و «اثبات کنید» بود؟ یا صحبت از پذیرش، جبران، ترمیم و بخشش بود؟

*خشونت‌ورزان در این متن به آزارگران و حامیان آزار اطلاق شده است.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

#یادداشت #سکوت_نکنیم #من_هم #خشونت_جنسی #فرهنگ_تجاوز #آزار_جنسی #تعرض_جنسی #تجاوز_جنسی #قربانی_نکوهی #خشونت_علیه_زنان #نه_به_خشونت_علیه_زنان #پایان_خشونت_علیه_زنان #اینجازنی
#Hereawoman
#rape_culture #sexual_violence #sexual_harassment #sexual_assault #metoo #metoomovement #metooiran

@hereawoman

Instagram
Twitter
⭕️افغانستانی‌ها «مهمان ما» نیستند⭕️
به رغم آنکه بسیاری تصور می‌‌کنند مهمان خطاب کردن افغانستانی‌ها و افغانستانی‌‌تباران در ایران لطف و مرحمت «میزبان» و «جلوه‌ی بی‌بدیل مهمان‌نوازی ایرانی» است، این عنوان تنها گفتمان دیگری‌سازی را تولید و بازتولید می‌کند. این کار پیوند‌های انسانی میان از پیش‌ساکنان و افراد با تاریخچه‌ی فرا-مرزی را کم‌رنگ کرده و خطوط فرضی تفاوت و تمایز را برجسته می‌کند.

مهاجران در کشور مقصد بر اساس عوامل مختلفی خود را هویت‌یابی می‌کنند؛ کسانی که به سرزمینی کوچ کرده‌اند، پناه‌برده‌اند و یا نسل در نسل در جغرافیایی زیسته‌اند، جدا از چگونگی ابراز هویت‌شان، «مهمان» محسوب نمی‌شوند. مهمان خطاب کردن، به طور پیش‌فرض حقوق اساسی آن‌ها را سلب می‌کند و پیشدستانه، با تکیه بر «بزرگواری میزبان در پذیرش مهمان»، هرگونه اعتراض به ذایل شدن حقوق را «قدرناشناسی مهمان» قلمداد می‌کند. علی‌رغم گستردگی استفاده از عبارت مهمان-میزبان در اشاره به رابطه‌ی «ایرانی‌ها» و افغانستانی‌‌ها، هیچ شباهتی میان اصطلاح مهمان و افراد با تاریخچه‌ی فرا-مرزی وجود ندارد.
مهمانی کوتاه و موقتی است. انتظار می‌رود که پس از گذشت مدتی، مهمان منزل میزبان را ترک کند. مهاجران و پناهندگان «حق» دارند برای مدت کوتاهی در سرزمینی ساکن شوند و پس از آن به مبدأ بازگردند، یا به مقصد دوم، سوم و ... مهاجرت کنند و یا بخواهند به صورت دائم در کشور مقصد بمانند. مهمان خطاب کردن مهاجر، حاوی پیامی است که می‌گوید «منتظریم تا در اسرع وقت خانه‌ی ما را ترک کنی.»
از مهمان انتظاراتی می‌رود که افراد با تاریخچه‌ی فرا-مرزی نه تنها وظیفه‌ای در برآورده کردن آن ندارند، بلکه گاه ناقض حقوق اساسی آن‌هاست. از مهمان انتظار «قدردانی» و «نمک‌شناسی» می‌رود. انتظار نمی‌رود که مهمان در امور اساسی میزبانی صاحب صدا باشد. انتظار نمی‌رود که در مقابل اجحاف‌ها صدایش را بلند کند، او باید قدردان هرچه هست باشد و اگر چیزی بر وفق مرداش نبود، خانه‌ی میزبان را ترک کند. او اغلب فاقد اختیار تصمیم‌گیری در مورد شرایط است. میزبان هر هنگام که خواست پایان مهمانی را اعلام می‌کند.
رابطه‌ی میان مهاجران و از پیش‌ساکنان کشور مقصد رابطه‌ای یک طرفه نیست که در آن مهاجران تنها گیرنده باشند. آن‌ها بسیار بیش از آنکه چشمان جامعه‌ قادر به دیدنش باشد، برای آن جامعه امکان و فرصت ایجاد می‌کنند. مهمان خواندن مهاجر، اغلب این بده-بستان را نادیده می‌گیرد.
🔴 اعتراض پیش شرط ندارد
جامعه‌ی مقصد وظیفه ‌دارد حقوق اساسی، اجتماعی و سیاسی مهاجران را تضمین کند و مهاجران حق دارند هرگونه کوتاهی، تبعیض و نقض حقوق را معترضانه فریاد بزنند. چرا که تضمین این حقوق برای تمامی شهروندان وظیفه‌ی دولت است و اعتراض طبیعی‌ترین حق شهروندان است. اعتراض مهاجران همانند اعتراض سایر شهروندان هیچ پیش‌شرطی ندارد. لازم نیست مهاجران نخست مراتب قدرشناسی خود را بابت تأمین (حداقلی) حقوق خود به جا بیاورند و سپس «محترمانه» اعتراض کنند.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#نژاد_پرستی #نژادپرستی #دیگرستیزی #دیگری_ستیزی #نژادپرستی_ایرانی #نژاد_پرستی_ایرانی #کارن_همایون‌فر #افغانستان #عرب‌ستیزی #افغانستانی #اینجازنی
#hereawoman
@hereawoman

Instagram
Twitter
⭕️استعمارزدایی از گفتمان ضد جنگ⭕️

📌 درست هنگامی که شروع جنگ دیگری در اروپا، تروماهای جنگ‌زدگان از افغانستان تا ایران، از عراق تا سوریه، از فلسطین تا یمن، از سودان تا کنگو را شعله‌ور کرد و آنان را، که بیش از هر گروه دیگری در موضع‌گیری علیه جنگ شایسته‌اند، به جنبش درآورد تا صدای همدلی‌شان را به گوش قربانیان این جنگ تازه برسانند، استعمار سفید مکرراً با وقاحت یادآور می‌شود که جنگ همواره متعلق به «دیگری غیر سفید» است. برای چشم‌ها و گوش‌هایی که به دیدن اجساد و بدن‌های تکه‌پاره‌ی افغانستانی‌ها، عرب‌ها، سیاهان و شرقی‌ها خوگرفته است، دیگر صحبت از «قاره‌ی صلح»، «اروپای ما»، «پایبندی به دموکراسی ما»، در مواجهه با جنگ تازه‌ی سفیدها علیه یکدیگر، برای ترمیم این هویت ساختگی شکننده کافی نیست، پس لازم است تا هویت مردمان غارت شده با مصبیت‌هایی که بر آنان تحمیل شده یکی شود. در مصافی که جنش‌های ضدجنگ را یکی پس از دیگری برای مقاومت علیه جنگ تازه به هم پیوند می‌دهد، آنچه برای سفیدها دشوار است، دیدن قربانیان چشم آبیِ بلوند جنگ است.
دیگری سازی از انسان غیرسفید، به عنوان بازوی ایدئولوژیکی جنگ که دهه‌هاست کشورهای غربی با آن سرزمین‌ها را یکی پس از دیگری به آتش می‌کشند و سلاح‌آزمایی می‌کنند، حالا در جنگ انسان سفید علیه انسان سفید و «متمدن» اروپایی کارکرد خود را از دست داده است.
استعمارگران قاره‌‌ی صلح، که همواره خاستگاه خونبارترین و ویران‌کننده‌ترین جنگ‌های تاریخ بشری بوده است حالا با فرافکنی، چهره‌ی جنگ را منحصر به «مناطق پرآشوب» و جغرافیایی دور از خود می‌دانند و در مرزها به دنبال سوا کردن پناهندگان «خوب» و «بد»، « متمدن» و «دردسرساز» هستند تا آشوب‌های تازه‌ای را رقم بزنند. در زمانی که بیشترین همدلی‌ها از سوی «مردمان جغرافیای جنگ» به سوی اروپا سرازیر می‌شود، این همدلی‌ها با وقاحت پس زده و به آن‌ها یادآوری می‌شود: شما که نسل‌ها جنگ را زیسته‌اید، قادر به درک وحشت این جنگ برای «اروپای سفید و صلح‌طلب» نیستید، که جنگ برای شما سرنوشت است، برای ما غیرعادی است. جنگ در اینجا فاجعه‌بارتر است، چون نه مرگ شما که مرگ خودمان را می‌بینیم. اروپا محوری، در کنار همه‌ی وقایع سیاسی و نظامی‌ای که به سرعت در داخل و خارج و در مرزها، به ویژه‌ برای غیرسفیدها، این «پناهندگان جنگی مادام العمر» رخ می‌دهد، نشان از ضرورت بها دادن به گفتمان ضدجنگ استعمارزدایی شده‌ دارد. ما خود، تن‌های غیر سفید خود را در آغوش می‌گیریم و با صدای ایران، افغانستان، عراق، فلسطین، سوریه و یمن به هر جنگی نه می‌گوییم.
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#اینجازنی
#اوکراین
#نژادپرستی
#Hereawoman
#nowar
#racism
#ukraine

@hereawoman
Instagram
Twitter
Wordpress

Twitter
اینجا زنی (@hereawoman_) | Twitter
The latest Tweets from اینجا زنی (@hereawoman_). ‌‌‌‌‏علوم اجتماعی، مطالعات زنان، حقوق، جامعه‌شناسی، مطالعات جنسیت
‌‌‌‌‎#اینجازنی
⭕️چه کسی مسئول «برابرسازی» ازدواج است؟ ⭕️
🔴 ای کاش ضمانتی در کار بود

ضمانت اجراهای پیش‌بینی شده برای برخی از شروط ضمن عقد نشان‌دهنده‌ی فقدان یک نگاه ترمیمی به حوزه‌ی خانواده است؛ مثلا، در صورت ازدواج مجدد مرد، امکان طلاق از جانب زن پیش بینی شده است. شرط عدم ازدواج مجدد مرد، نه تنها مانع از ازدواج مجدد مردان نمی‌شود، بلکه بدون پیش‌بینی جبران خسارت عاطفی و مادی، تنها طلاق را پیش‌روی زن می‌گذارند و به این ترتیب بار مادی فرآیند طلاق از زوج خیانت‌کرده را بر عهده‌ی زن می‌نهد. این امر به شیوه‌ای استعاری نشانگر دشواری‌ زن در خروج از ازدواج است، به طوری که قانون‌گذار تسهیل آن را در زمره‌ی یک امتیاز به زن محسوب کرده‌ است.شرط وکالت زوجه در طلاق، که در هاله‌ای از تصورات و برداشت‌های نادرست قرار دارد، می‌تواند در بهترین حالت تسهیل‌گر طلاق و در بدترین حالت نسبت به آن کان لم یکن تلقی شود. صحبت از شروط ضمن عقد عمدتاً به دلیل وجود همین شرط است که تابو تلقی می‌شود.
اطلاق «اعطا»، «بخشیدن» یا «دادن حق طلاق به زن»، به «وکالت زوجه در طلاق»، به غلط به از دست دادن حق طلاق مرد تعبیر می‌شود. (حتی به فرض صحیح بودن چنین امری، جنب و جوشی که جهت مخدوش نشدن حقوق حداکثری مردان پیرامون این حق به راه می‌افتد، قابل تأمل است؛ در حالی که زنان قرن‌ها در خاموشی از حقوق ابتدایی محروم می‌شدند، اکنون صحبت از «حقوق زنان» باید با مراعات همه‌ی جانبه‌ی حقوق ناموجه مردان همراه شود). وکالت زوجه در طلاق مانند سایر وکالت‌هاست و زن هیچ حقی فراتر از حق یک وکیل نخواهد داشت (سوی تاریک این شرط) و در ضمن نافی حق مرد در طلاق دادن همسرش نیست. به عبارت دیگر، با شرط وکالت زوجه در طلاق، حق طلاق برای مرد به صورت مطلق پابرجاست و برای زن با اما و اگر (حتی به شرط رعایت تمام محکم‌‌کار‌ی‌های حقوقی) همراه است.


🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

#ازدواج #ازدواج_ایرانی #حقوق_زن #شروط_ضمن_عقد #مهریه #ازدواج_برابر #حق_طلاق #حقوق #اینجا_حقوق #اینجازنی
#hereawoman

@hereawoman

Instagram
Twitter
hereawoman
اینجا زنی
Photo
⭕️چه کسی مسئول «برابرسازی» ازدواج است؟ ⭕️

🛑فشار از بالا، چانه‌زنی از پایین


در حالی که قانون کلیه‌ی حقوقی را که افراد به موجب ازدواج از آن برخوردار می‌شوند (نظیر حق حضانت) یا حفظ حقوقی را که پیش از ازدواج داشته‌اند (نظیر حق اشتغال) برای مردان به رسمیت شناخته است؛ برخورداری زنان از این حقوق را منوط به رضایت مرد دانسته، در این معنا زن به مجرد ازدواج نه تنها فاقد برخی از حقوق است، بلکه برخی از حقوق طبیعی، که پیش از ازدواج از آنها برخوردار بوده است، را از دست می‌دهد و بازپسگیری آن (در قالب شروط ضمن عقد، یا سایر توافقات) به رضایت مرد موکول می‌شود. زیرا قبول شروط مندرج در قباله‌های نکاح، مانند شروط در هر قرارداد خصوصی دیگری تابع اراده و بنابراین منوط به توافق طرفین است. به شرط آگاه بودن زنان از ماهیت این شروط و چگونگی تنظیم یا تغییر آن‌ها، بار آگاه‌سازی و جلب موافقت طرف مقابل، یعنی مرد، برای قبول شروط عموماً بر عهده‌ی زن است. این تازه در فرضی است که دخالت‌، ممانعت خانواده‌ها و اطرافیان و سنگ‌اندازی دفترداران، عاقدان، وکلا و سایر مشاورانی که حلقه‌ی حمایتی نرینه را شکل می‌دهند، در کار نباشد. در این صورت این ابتدای مسیر پر پیچ و خمی است که ممکن است همواره به هدف منتهی نشود. زن حین تقلا در چرخدنده‌های تبعیض قانونمندی که از بالا او را له می‌کنند، باید به تنهایی برای حقوق از دست رفته‌ی خود چانه‌زنی‌ کند.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

#ازدواج #ازدواج_ایرانی #حقوق_زن #شروط_ضمن_عقد #مهریه #ازدواج_برابر #حق_طلاق #حقوق #اینجا_جقوق #اینجازنی
#hereawoman

@hereawoman

Instagram
Twitter
⭕️ چرا تقابل «منطق-احساس» برساختی مردسالارانه است؟ ⭕️

احساسات میانجی ادراک ما از خود و جهان پیرامونند، بدون احساسات چیزی به نام اندیشه و قدرتی به نام اندیشیدن وجود نخواهد داشت. به همین دلیل نمی‌توان مرز روشنی میان عقل و هیجانات شناسایی کرد. اما به روشنی می‌توان گفت که دوگانگی منطق/عقل - احساس/هیجان برساختی مردسالارانه است، که ماهیتی زن‌ستیزانه دارد؛ رد آن را میتوان در نقش آن در سرکوب تاریخی زنان، بی‌اعتبار ساختن امر «زنانه» با ربط مستقیم آن به احساسات، و چالش‌انگیز ساختن دریافت و تعقل زنان در امور جهان و نیز به ویژه در نسبت زنان با هستی‌شان یافت. بر این اساس است که پیش‌نیاز هر فکر و عمل «منطقی» و «عاقلانه» دوری از احساس شناسانده می‌شود، احساساتی که جز جدایی‌ناپذیر جهان ادراکی زن تصور میشود، آنگونه که «عقلانیت» متعلق به حیطه‌ی شناختی مردان پنداشته می‌شود.
به همین دلیل است که نفی احساسات جهت اعتبار بخشیدن به اندیشه‌ها و باورمندی به دوگانگی «منطق-احساس»، «عقل-دل»، «هیجانی-عقلانی» نه تنها تهی از معنا، که جنسیت‌زده تلقی می‌شود. این دوگانگی توجیه‌گر تقسیم نقش جنسیتی و تقویت‌گر جایگاه فرودست زنان است. محصول نهایی اندیشیدن ما، یعنی تفکر، و تصمیم‌گیری ما، یعنی عمل، از دالان احساسات میگذرد، به واسطه‌ی ذخایر احساسی و دریافت‌های پیشین ما ارزیابی و پردازش شده، صیقل یافته و در نهایت بروز میابد، بدون احساسات و هیجانات درک هیچ امری برای ما ممکن نیست و هیچ تصمیم «عاقلانه»ای گرفته نخواهد شد.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#زنان #جنسیت_زدگی #سکسیم #مردسالاری #عقل #احساس #فمینیسم

#اینجازنی
#hereawoman

@hereawoman

Instagram➡️ https://instagram.com/hereawoman?igshid=1bjkw07jcgwzc
در همدستی پلید با نیروهای تازه نفس ارتجاع، دولت‌ها می‌کوشند تا عقبگرد هزارساله را عادی بنمایانند. بناست تا در آتشی که استعمار شرق و غرب برپاکرده‌اند، قدرت تحرک، اراده و کنش از مردم گرفته شود و زنان و اقلیت‌های جنسی، جنسیتی و قومیتی اصلی‌ترین هیزم این آتش باشند. در این بحران انسانیت، مسئولیت اخلاقی و اجتماعی ایجاب می‌کند تا هرکس به هر نحو تلاش کند تا مرزها به روی آنانی که اراده و توان گریختن از آتش را دارند، گشوده شوند و طنین خواست و صدای آزادی‌خواهان باشد. شهرها سقوط کرده‌اند، مبارزان استوارند.
نمی‌گذاریم در تاریخ بمیرند.

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#افغانستان_زنده_است
#نگذارید_در_تاریخ_بمیریم
#اینجازنی
#hereawoman

@hereawoman

Instagram➡️ https://instagram.com/hereawoman?igshid=1bjkw07jcgwzc
⭕️اگر نزدیکانمان به آزارگری جنسی متهم شدند چه کنیم؟ ⭕️

برای بسیاری حتی تصور آزارگری جنسی یکی از اعضای خانواده، دوستان صمیمی یا همکاران، دشوار است. باورکردن این موضوع و نحوه‌ی کنار آمدن با آن همواره مسئله‌ای مبهم و بدون پاسخ باقی می‌ماند.
پیوندهای عاطفی، مالی و ارزشی با متهم به آزارگری جنسی اغلب توان واکنش صحیح را از نزدیکان او می‌گیرد و آن‌ها را در انبوهی از حیرت، ناامیدی و افسوس باقی می‌گذارد، اما در بدترین حالت واکنش نادرست و نسنجیده‌ی نزدیکان متهم به آزارگری جنسی، آسیب غیرقابل جبرانی به آزاردیده و آزارگر می‌زند.

🛑 پیش از اینکه از اتهام باخبر شوید

خودآگاهی بخشی مسئولانه

• به عنوان یک فرد مسئول موظفیم آگاهی خود را از مسأله‌ی (شوربختانه) فراگیر آزار جنسی بالا ببریم. این یعنی بدانیم شمار بالایی از آزارها «هرگز» گزارش نمی‌شوند و خشونت هیچ‌وقت امکان درز کردن به خارج از رابطه‌ی آزار دیده و آزارگر را ندارد.
• در نظم و فرهنگ مردسالاری، اعمال خشونت نسبت به زنان و سایر افرادی که در استاندردهای مردانگی (زنانگی) هژمونیک نمی‌گنجند با «دلایل» بسیار و بی‌پایانی اعم از تفنن، عشق، انتقام و سزادهی توجیه می‌شود. بنابراین امکان اینکه فرد مورد اعتماد شما بر مبنای یکی از این توجیهات (آگاهانه یا ناآگاهانه) خشونتی را اعمال کرده باشد، دور از ذهن نیست. این پذیرش اولین قدم در مسیر کمک به خود، آزار دیده و آزارگر است.

🛑 بعد از اطلاع از خشونت جنسی
 
بشنوید
•  نخست از آزاردیده بشنوید.
•  تا آنجا که آزاردیده مایل به اشتراک تجربه‌ی خود است او را بشنویم.
• از سوالات ریز، از بازجویی بپرهیزید.
• آزاردیده‌ها را مجبور به توضیح تفصیلی تجربه‌ی تروماتیک نکنید.

⛔️ انکار نکنید
حتی پیش از آنکه تمام ابعاد برای شما روشن شود، واکنش‌های خود را برحمایت از آزاردیده بنا کنید. این به معنای پشت‌پا زدن به رابطه و صمیمیت شما با متهم به آزارگری جنسی نیست. نشان دهنده‌ی عملکرد مسئولانه در قبال افراد آسیب‌پذیر است.
 
کمک کنید
اگر به آزار دیده دسترسی دارید به او کمک کنید. از او بپرسید چه کمکی از دستتان برمی‌آید و چگونه میتوان رنج او را التیام بخشید، و آیا او مایل به دریافت کمک از جانب شما هست؟
 
مسئولانه به آزارگر کمک کنید
• اطرافیان نقشی تعیین کننده در نحوه‌ی واکنش آزارگر دارند.
• بگویید که می‌دانید که شرایط پیچیده‌ و سختی است و قصد دارید به‌ او کمک کنید
• کمک به متهم به معنای رد و انکار ادعای آزار دیده و تایید بی‌چون و چرای آزارگر نیست.
• بخواهید مسئولیت تمام اعمال خود را بپذیرد. اینکه بپذیرد اولین قدم در راه کنار آمدن با مسئله است. اینگونه نشان می‌دهید که آزاردیده و رنج‌ او را به رسمیت می‌شناسید.
در صورتی که پذیرفت؛
• عذرخواهی کند و بپرسد چگونه می‌تواند از تألمات آزاردیده کاست
• دروغ گفتن، انکار و جبهه‌گیری اوضاع را بغرنج می‌کند و آزاردیده را در معرض آسیب‌های تازه‌ای قرار می‌دهد.
• به او بگویید که می‌توان با کمترین آسیب و تبعات از بحران به وجود آمده گذشت و این تنها از مسیر رضایت و ترمیم خاطر آزاردیده می‌گذرد.

سکوت کنید
اگر به دلیل شرایط پیچیده‌ی ناشی از شوک یا ملاحظات دیگر قادر به کمک به آزاردیده نیستید سکوت کنید. اگر نتوانستید بپذیرید که فرد مورد اعتماد شما آزارگر است، به یاد داشته باشید به همان میزان که از آزارگر بودن او مطمئن نیستید، احتمال آزارگری از جانب او وجود دارد. در این صورت از هر گونه کمک به متهم به آزارگری جنسی که جنبه‌ی انکار، انتقام و لجبازی با آزاردیده را دارد و او را متضرر می‌کند بپرهیزید. در این شرایط سکوت کنید.

بیاموزید
اگر قادر به کنار آمدن با مسئله نیستید، به خودتان زمان بدهید. در این مدت می‌توانید
• ببشتر بشنوید
• بخوانید
• بیاموزید

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻

#خشونت_جنسی #فرهنگ_تجاوز #تجاوز_جنسی #اینجازنی
#rapeculture #sexual_assault #sexual_harassment #rape #hereawoman

@hereawoman

Instagram➡️ https://instagram.com/hereawoman?igshid=1bjkw07jcgwzc
⭕️منطق زن ستیزی، کیت مان⭕️

🔴کیت مان، میان زن‌ستیزی و جنسیت‌زدگی تمایز قائل می‌شود.
او زن‌ستیزی را به عنوان شاخه‌ی 《اجرای قانون》 نظم مردسالارانه تعریف می‌کند که کارکرد کلی آن پاسبانی و اجرای هنج ارها و انتظارات حاکم بر آن است. در حالی که جنسیت‌زدگی شاخه‌ی « توجیه‌گر» نظم مردسالارانه است، که بر مبنای ایدئولوژی‌ای است که کارکرد کلی آن عقلانی‌سازی و توجیه مناسبات اجتماعی مردسالارانه است. جنسیت‌زدگی به منظور توجیه تنظیمات اجتماعی مردسالارانه، عمدتاً با طبیعی‌‌‌سازی تفاوت‌های جنسی عمل می‌کند.
از این منظر نسبت جنسیت‌زدگی به زن‌ستیزی نظیر نسبت نظم مدنی به ضابطین انتظامی است.
🔴زن‌ستیزی شامل اضطراب، ترس و تمایل به حفظ نظم مردسالارانه و، در صورت برهم خوردن آن، تعهد به بازگرداندن آن است. جنسیت‌زدگی آسوده است، اما زن‌ستیزی مضطرب است. جنسیت‌زدگی لفظ قلم است، زن‌ستیزی خصمانه است. جنسیت‌زدگی نظریه دارد؛ زن ستیزی چماق.

#معرفی_کتاب #خشونت_جنسی #فرهنگ_تجاوز #تجاوز_جنسی
#hereawoman
@hereawoman
⬇️برای دریافت کتاب لینک را لمس کنید
http://111.90.145.72/get.php?md5=f50b30250cffe24388c7db2349cb76ce&key=WEVS05B9PT9XBUV6&mirr=1
Telegram Center
Telegram Center
Канал