حیات نو

Канал
Логотип телеграм канала حیات نو
@hayate_no_muiПродвигать
118
подписчиков
فصلنامه سیاسی-فرهنگی حیات نو🌱 ارتباط با نشریه: @ZahraFozve فرم عضویت در هیئت تحریریه: http://b2n.ir/hayattahrir کانال انجمن: @anjomaneslami_daneshjuyi
Hayate no 17.pdf
4.4 MB
🔴 هفدهمین شماره نشریه حیات‌نو - فصل‌نامه پاییز و زمستان (این شماره، به سبب کارشکنی‌های دانشگاه، بیش از ۹ ماه معطل انتشار مانده بود)

🖋 در این شماره:

🔖 رِبِلیون (قسمت اول)

🔻 مروری بر «انقلاب در نقطه صفر» و چشم بر هم نزدن

🔻 مروری بر «صد سال و صد روز»

🔻 راهی به بیرون آنجا که هیچ راهی نیست

🔻 «من اینجا ایستاده‌ام»


📩ارسال انتقادات و پیشنهادها

📝عضویت در هیئت تحریریه


🆔@hayate_no_mui
🆔@anjomaneslami_daneshjuyi
📌شماره هفدهم نشریه حیات نو

📆فصلنامه پاییز و زمستان ۱۴۰۱
🔴تکرار یک رویکرد؛ این‌بار در سقوط پرواز ۷۵۲
دانشجو
#شماره_دوازدهم(آرشیو)
#بخش_سیاسی

اگر صفحات تاریخ را برگ بزنیم و به عقب برگردیم، الگوی جمهوری اسلامی در اعتراف به سرنگون کردن یک هواپیمای مسافربری آن هم با شلیک موشک خودی، دقیقا شبیه الگوی اعترافاتش درباره جنایات سال ۸۸ است که نسبت به معترضین روا داشت. در هر دو واقعه بعد از اطلاع یافتن مقامات، با صدور حکم و تشکیل جلسات شورای عالی امنیت ملی و پیگیری کوتاهی‌ها یا تقصیرات احتمالی، قول اعلام نتایج را به صورت «صریح و صادقانه» به مردم دادند. این الگویی تکراری در پوشش مسئولیت‌پذیری و پیگیری، در واقع تلاشی است برای کسب اعتبار در خلال فاجعه.

در این میان خبری از استعفا کسی و محاکمه مسئولی یا فرمانده ارشدی هم نیست. این امکان هم وجود دارد که اگر دادگاهی برگزار شود، بی‌ربط‌ترین فرد ممکن در این جریانات مقصر شناخته شود، که یک اتفاق تصادفی نیست، یک روحیه است، یک رویکرد است.

ما به عنوان دانشجویان این سرزمین باور داریم که عدم شفافیت، عدم صداقت و بی‌اهمیت دانستن جان و آینده مردم باعث گسستگی ریسمان اعتماد و اتصال بین ملت و حاکمیت می‌شود. از این رو علاج مشکلات کشور را در گرو جوشیدن اراده و استقامت از درون ملت می‌دانیم. همچنین سپاه پاسداران و فرماندهان آن بالاخص نیروی هوا-فضای آن را مسئول این فاجعه می‌دانیم و خواستار آن هستیم که به دور از بازی‌های مخرب سیاست‌زده و چپ و راست کردن‌های سیاسی، مصلحانه و از طریق تریبون‌ها، رسانه‌ها، جلسات علنی و ... به عنوان مسئولان این حادثه مورد نقد جدی قرار بگیرند و در مقام مسئول پاسخگو باشند.

متن کامل در instant view:👇
https://yun.ir/2uqxkf

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
📝 گزیده‌ی مصاحبه با فاطیما باباخانی، فعال حقوق زنان و موسس خانه‌ی امن مهر شمس‌آفرید و شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان:
(بازنشر از #آرشیو نشریه-زمستان ۱۴۰۱)

🔺️واژه‌ی خشونت تاکنون در تاریخِ قانون‌گذاری ما دیده نشده، پس مجبوریم از تجربه‌ی دیگر کشورها هم استفاده کنیم [..] در مورد خشونت علیه زنان، تعاریف مختلفی ارائه شده. اگر بخواهیم یک تعریف کلی از آن داشته باشیم می‌توان گفت: هر فعل یا ترک فعلی که ناشی از جنسیت زن و به لحاظ جنسیت زن باشد و نسبت به آن اعمال شود و موجب آسیب و خساراتی شود، می‌تواند تحت عنوان خشونت مطرح شود.

🔺️خشونت در یک تقسیم‌بندی کلان شامل: خشونت جسمی و فیزیکی(۱)، خشونت روانی و عاطفی(۲)، خشونت کلامی(۳)، خشونت جنسی(۴)، خشونت اقتصادی(۵) [..] (از جمله خشونتی که توسط کارفرما ممکن است به زن وارد شود و یا تبعیض‌های مختلف در دستمزد و نابرابری بین زنان و مردان و یا گرفتن دستمزد زن توسط پدر یا شوهر خشونتگر و...) می‌شود.


متن کامل گزیده‌ی مصاحبه در:
instant view
برای مطالعه متن کامل مصاحبه به کانال تلگرامی نشریه مراجعه کنید.

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴متن کامل مصاحبه با  فاطیما باباخانی، فعال حقوق زنان و موسس خانه‌ی امن مهر شمس‌آفرید و شیما قوشه، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلای مرکز در نشست مجازی "زنان، قانون و خشونت"

قانون‌گذاری در حوزه‌ی زنان مشخصاً به این چند سال اخیر برنمی‌گردد. جنبش زنان ایران از مشروطه، طبق آنچه که در تاریخ مکتوب ما آمده‌است، مطالباتی داشته و از همان زمان پا به پای مردان مشروطه‌خواه، زنان مشروطه‌خواه نیز پیگیر مطالبات خود بوده‌اند.

آن زمان هم بعد از پیروزی انقلاب مشروطه، زنان در کنار صغار و مجانین شناخته شدند و حق رأی به آن‌ها داده نشد و همچنان عقب رانده شدند تا امروز که ما می‌بینیم زنان همچنان در قوانین ما و بخش زیادی از فرهنگ و سنتِ پدرسالارِ جامعه‌ی ایرانی به عنوان جنس دوم شناخته می‌شوند و از حقوق حداقلی برخوردار هستند و مطالبات برابری خواهانه‌ای که زنان در همه‌ی این سال‌ها داشته‌اند همچنان تکرار می‌شود.

هر سال در بازه‌‌ی زمانی ۱۶ روز نارنجی (۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر) که از خشونت علیه زنان یاد می‌شود، متن مشترکی منتشر می‌شود: "خشونت لزوما چشم کبود و بدن آسیب‌دیده نیست و تعاریف و انواع مختلفی دارد و از طرق مختلفی به زن اعمال می‌شود" که می‌تواند از خانه شروع شده و متأسفانه تا نهادهای فراقانونی هم ادامه پیدا کند.

قوانین موضوعه‌ی ما بیشتر از این که حمایتی باشند، بعضاً می‌بینیم که خودشان جرم‌زا هستند، مثلاً چرا ما باید همچنان با بحث «مهدورالدم بودن» زنان و «قتل در فراش» در قانون روبه‌رو باشیم. چطور یک شوهر می‌تواند با ادعای ناموس و سؤاستفاده از مفهوم غیرت جنایتی در حق همسرش انجام دهد. طبق آخرین آماری که سال ۹۵، دفتر زنان ریاست جمهوری ارائه داد، بیش از ۴۰۰ زن‌کشی در یک سال داشتیم که ۹۹ درصد آن مبتنی بر مفهوم ناموس بوده‌است.


#انجمن_اسلامی_دانشجویی

فایل تصویری و متن کامل را در لینک‌های زیر ببینید👇
1️⃣قسمت اول
2️⃣قسمت دوم
3️⃣فایل تصویری نشست

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴مروری بر «انقلاب در نقطه صفر» و چشم بر هم نزدن
نجمه واحدی
#شماره_هفدهم
#بخش_سیاسی

همان‌طور که در زیرعنوان این کتاب به «بازتولید» اشاره شده است، فدریچی در پیشگفتار تأکید می‌کند که اهمیت این کتاب در اولویتی است که برای کار بازتولیدی قائل می‌شود، چرا که کار بازتولیدی را دارای خصلت دوگانه‌ای می‌بیند، به این معنا که این کار هم بازتولید زندگی و هم بازتولید نیروی کار است. از این رو بهتر است در ادامه کمی از کار بازتولیدی بگوییم و این که به زبانی ساده منظور از آن چیست.

ما اگر از انسان به عنوان نیروی تولید استفاده می‌کنیم باید بدانیم که انسان‌ها برخلاف ماشین‌ها موجوداتی زنده هستند و باید نیازهای اولیه آن‌ها برای بقا و سلامت تضمین شود. و انسان‌ها چگونه زنده می‌مانند و سلامت جسمی و روحی شان تضمین می‌شود؟ این امور با خوردن و آشامیدن و استراحت و حداقلی از آسایش و فراغت ممکن می‌شوند. کاری که در وهله نخست، خود نیروی تولید را تولید می‌کند، و در نگهداری از نیروی تولید می‌کوشد و نیازهای او را تضمین می‌کند، کار بازتولیدی گفته می‌شود.

فدریچی بر این باور است که این کار بازتولیدی، یعنی تولید «نیروی تولید» و حفظ و مراقبت از او و جسم و سکسوالیته را در اختیار او نهادن، سرنوشتی است که برای زنان در نظر گرفته شده و سال‌ها صرف آموزش و فرهنگ‌سازی در این باب می‌شود که هم زنان را برای این سرنوشت آماده کند، و هم این تصور را برای آنان ایجاد کند که رسیدن به این موقعیت «خوشبختی» و سعادت آنان را تضمین می‌کند. آموزش‌های گوناگون سال‌ها زنان را برای «همسر» بودن، «مادر» بودن، فداکاری، ایثارگری، عشق ورزیدن و ادامه دادن به زندگی بدون چشمداشت مادی آماده می‌کند. تا آنجا که خود زنان نیز در آرزوی ازدواج، مادر شدن و در واقع انجام «کار بازتولیدی» باشند.

متن کامل در instant view:👇
https://yun.ir/emgge7

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴مروری بر «صد سال و صد روز»
سید آرمین صدرعاملی
#شماره_هفدهم
#بخش_سیاسی

آنچه در صد روز، از اواخر شهریور تا دی ۱۴۰۱، در جامعه‌ی ایران رخ داد، فارغ از هرگونه پیامد و نتیجة سیاسی، چنان اثرات عمیقی بر اندیشه، روح و وجدان جامعه‌ی ایرانی گذاشت که تا سال‌ها پس از این درباره‌ی آن سخن‌ها گفته‌ و متن‌ها نوشته خواهد شد و به سختی می‌توان آینده‌ای را برای ایران تصور کرد که متأثر از اعتراضات اخیر نباشد.

اینک آنچه می‌خوانید مروری است بر مقاله‌ی ۴۳ صفحه‌ایِ صد سال و صد روز، نوشتة سعید مدنی. مدنی «صد سال و صد روز» را در ۶۲ سالگی و در حالی که دوران حبسش را در زندان اوین میگذرانَد نوشته و از همانجا نیز منتشر کرده است. وی در این مقاله کوشیده است تا با نگاهی جامعه‌شناسانه به اعتراضات سال ۱۴۰۱ بنگرد و تحلیلی کوتاه از آن ارائه کند.

نویسنده پس از بررسی زمینه‌های شکل‌گیری اعتراضات، ماهیت آن را واکاوی می‌کند و می‌کوشد از میان نام‌هایی چون خیزش، جنبش، انقلاب و... نامی مناسب برای این رخدادها برگزیند. این نامگذاری برای مدنی همچون تلاشی برای تخمین مراحل بارداری و رشد و نمو یک جنین است و با این کار نشان می‌دهد که اعتراضات در کدام مرحله از سیر تکوین خود قرار دارد. ارائة چنین تخمینی، ما را به چشم‌اندازهای این اعتراضات رهنمون می‌کند. مدنی در بخش چهارم می‌کوشد دستاوردهای اجتماعی را با مقایسة ایرانِ پیش و پس از اعتراضات روشن سازد و نهایتاً در بخش پنجم، خشونت را به عنوان مهمترین آسیب این اعتراضات معرفی می‌کند.

متن کامل در instant view:👇
https://yun.ir/d7dgma

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴ترس و اعتماد؛ درباره نسبت سوژه‌ی انقلابی و ترس
مجتبی آزادوار
#شماره_هفدهم (بازنشر از نشریه سویه)
#بخش_فرهنگی-اجتماعی

سربازی را تصور کنید که در میدان جنگ دست به عملی خارق‌العاده می‌زند. همه افراد شجاعت این انسان را تحسین می‌کنند. البته که گلوله و جنگ ترسناک است. اگر از من راجع به این سرباز بپرسند خواهم گفت اگر مراکز ترس او در آمیگدال مغزش سالم باشد، به احتمال زیاد او واقعا از خطر گلوله‌ها آگاه است و حتی از آن‌ها ترس دارد. اما سرباز از نگاه دیگر همرزمانش به خودش بیش از گلوله‌ها می‌ترسد و شاید به واسطه همین سلسله قراردادهای بین فردی و اجتماعی است که کار خارق‌العاده سرباز معنای شرافت به خود می‌گیرد. احتمالا کسی هم مثل من اگر تا کنون از ترس‌هایش صحبت نکرده است به این دلیل است که بی‌شرف خوانده نشود و یا از نگاه خوانندگان این متن بیش از آسیب عدم بروز احساسات خود می‌ترسیده و احساسش را سرکوب کرده است.

ما انسان‌ها از هم انتظاراتی داریم و قطعا این انتظار دیگری از ما برای ما هزینه‌ای دارد. مثلا ممکن است در شرایط فعلی جان و سلامت خودمان را از دست بدهیم. ترسیدن ما را از این چیزها ایمن می‌کند، اما بدتر از آن زیستن در جهانی است که ما مدام به دنبال ایمن کردن خود باشیم. نکند راننده تاکسی آدم‌فروش باشد، نکند کسی که پیام داده آدم خودشان باشد، نکند تلفن‌هایمان شنود می‌شود. این ترس اعتماد ما و جهان را خدشه‌دار می‌کند تا جایی که انسان از خودش می‌پرسد: نکند این‌هایی که در کنار من اعتراض می‌کنند از خودشان باشند!

شاید به همین دلیل است که لباس شخصی‌ها یکی از منفورترین نیروهای سرکوب در بین معترضان هستند. اثر روانی آن‌ها فقط در لحظه‌ی سرکوب اعتراضات نیست، بلکه می‌توانند ما را به سوی یک عدم اعتماد به هر چیزی حتی از جنس خودمان بکشاند! حتی عدم اعتماد به خودمان! ترسی فلج‌کننده...

متن کامل در instant view:👇
https://yun.ir/ogvr59

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
ای واژه‌ی خجسته آزادی
با این‌همه خطا
با این همه شکست که ماراست
آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت؟


📣فراخوان عضویت در هیئت تحریریه نشریه دانشجویی حیات نو

🔹️فصلنامه سیاسی-فرهنگی «حیات نو» جهت تکمیل تیم تحریریه‌ی خود در سال جدید از تمامی دانشجویان علاقه‌مند دعوت به همکاری می‌کند.

🔸️چنانچه در هریک از زمینه‌های نویسندگی، ترجمه، طراحی و سایر موارد قید شده در فرم ثبت‌نام مهارت دارید و یا به کسب مهارت و تجربه در این زمینه‌ها علاقه‌مندید «حیات نو» میزبان شما خواهدبود.

🌐برای ثبت نام در هیئت تحریریه نشریه کلیک کنید.

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴درس‌هایی از یک دهه فعالیت دانشجویی در بریتانیا
برگردان از محمد حبیبی
#شماره_هفدهم
#ربلیون

چندین و چند سال پیش، ده‌ها هزار دانشجو برای اعتراض علیه شهریه‌ها، کاهش بودجه (منظور فقط کاهش بودجه دولتی نیست، بلکه منظور کاهش امکانات و هزینه‌‌هایی است که به منظور کاهش هزینه و افزایش سود خالص دانشگاه انجام می‌شود) و همچنین مطالبه آموزش عمومی رایگان، در بزرگ‌ترین تظاهرات دانشجویی در تاریخ بریتانیا، به خیابان‌های لندن سرازیر شدند. آن‌ها مقر حزب محافظه‌کار (حزب محافظه‌کار و اتحادگرا) را تسخیر کردند، از پشت‌بام، پرچم‌های قرمز و سیاه آویختند و اطراف ساختمان را با سنگرهایی احاطه کردند. این تظاهرات نشان‌گر تولد دوباره جنبش دانشجویی بریتانیا و ظهور نسل جدیدی از کنش‌گران بود که در دهه آینده با سیاست‌های بازاری‌سازی و ریاضت اقتصادی، مقابله خواهند کرد.

اگرچه دانشجویان نتوانستند جلوی تجاری‌سازی بیشتر آموزش عالی را بگیرند، اما موفق به ایجاد فرهنگ مقاومت علیه بازار و گسترش تقاضا برای آموزش عمومی رایگان شدند و همچنین به ظهور سوسیالیسم دموکراتیک در بریتانیا کمک کردند. ده سال بعد، هنگامی که هزاران دانشجو در حال هماهنگ کردن بزرگ‌ترین اعتصاب اجاره (عدم پرداخت دسته جمعی اجاره) در چند دهه اخیر هستند، تأمل در رابطه با جنبش دانشجویی سال ۲۰۱۰ و درس‌هایی که باید از آن آموخت، اهمیت بالایی دارد.

📌ظهور و سقوط شورش دانشجویی ۲۰۱۰

📌مقاومت‌ها و جایگزین‌ها پس از ۲۰۱۰

📌آموزش رایگان و ظهور سوسیالیسم دموکراتیک

📌دانشجویان علیه اصلاحات بازار ۲۰۱۷

📌میراث دیرینه ۲۰۱۰


متن کامل در instant view:👇
http://yun.ir/4lfb34

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴سرکوب جنبش‌های دانشجویی در بریتانیا
برگردان از نگار زمانی علویجه
#شماره_هفدهم
#ربلیون

مراکز قدرت از زمان ظهور جنبش‌های بزرگ دانشجویی در دهه ۱۹۶۰، طیف وسیعی از تاکتیک‌ها را برای سرکوب، محدودسازی و فرسودن توان این جنبش‌ها به کار برده‌اند. سایه عبوس دولت بر دانشگاه‌ها در سراسر جهان تاریکی می‌اندازد و در کمین است تا به محض اینکه رادیکالیسم دانشجویی از مرزهای قابل قبول، فراتر رفت، مشت خود را گره کند. همانطور که جرارد دی گروت (استاد دانشگاه) می‌گوید: «با وجود این که ممکن است گفت‌وگوی دانشجویان درباره انقلاب از سوی مقامات بالادستی تحمل شود، اما تهدیدِ یک انقلاب واقعی، همواره واکنش گسترده آن‌ها را در پی خواهد داشت.»

یکی از فجیع‌ترین نمونه‌های سرکوب دولتیِ جنبش دانشجویی در سال ۱۹۶۸ در مکزیک اتفاق افتاد، جایی که جنبشی دانشجویی که هر روز قدرتمندتر می‌شد، به طرز وحشیانه‌ای، زیر رگبار گلوله‌ها مدفون شد. دومِ اکتبر، ده روز قبل از افتتاحیه بازی‌های المپیک، ارتش مکزیک تظاهرات گسترده‌ی دانشجویان و کارگران در مکزیکوسیتی را محاصره کرده، بی‌رحمانه آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داد و صدها نفر را به قتل رسانید. همان‌طور که در کره جنوبی، ایران و چین این جنبش‌ها سرکوب شدند. دی گروت در این‌باره می‌گوید: «رهبران در سراسر جهان، کشف کرده‌اند که بهترین راه برای فرونشاندن یک اعتراض، کشتن معترضان است.»

با اینکه، چنین نبردهای خونینی در غرب هم رخ داده است (برای مثال چهار دانشجوی سفیدپوست و دو دانشجوی سیاه‌پوست در ماه می سال ۱۹۷۰ در ایالات متحده با اصابت گلوله کشته شدند یا در سال ۱۹۷۷ در ایتالیا، در برابر دانشجویان شورشی، تانک‌ مستقر شد)؛ اما چنین سرکوب‌های خشونت‌آمیزی، اغلب به دانشجویان این امکان را داده تا با حمله به گفتمان جریان اصلی درباره آزادی‌های‌ مدنی و مشروعیت‌زدایی از مراکز سرکوبگر قدرت، آرمان‌های خود را مستحکم‌تر کنند. لذا دولت و مدیریت دانشگاه‌ها مجبور شده‌‌اند تا با تکیه بر روش‌هایی نامحسوس که ترکیبی از انحراف مسیر، اعطای امتیاز، به انزوا راندن، نفوذ و قربانی‌گرفتن هستند، به مقابله با جنبش‌های دانشجویی بپردازند.

ادامه متن در instant view:👇
https://yun.ir/92j2c1

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴عصیان
برگردان از س.ن
#شماره_هفدهم
#ربلیون

حوادثی که در ماه می ۱۹۶۸ در پاریس رخ داد، محرکی برای اعتراضات دیگر در شهرهایی مانند لندن، پراگ، برلین، شیکاگو و مکزیکوسیتی شد، به گونه‌ای که سال ۱۹۶۸ به سالی برجسته برای فعالیت‌های دانشجویی در سراسر جهان تبدیل شد.

در پاریس، شارل دوگل و دولت محافظه‌کارش با تهدیدی جدی روبرو بودند. تصاویری از درگیری‌های خشونت‌آمیز با پلیس ضد شورش، سوختن خودروها و سنگربندی‌ها در سراسر جهان پخش شد. این اعتراضات ناشی از نارضایتی از سیستم دانشگاهی نامناسبی بود که در آن تعداد دانشجویان در عرض پنج سال با یک افزایش دو برابری از ۲۵۰ هزار به بیش از ۵۰۰ هزار نفر رسیده بود. اگرچه، علاوه بر موضوع مطرح شده، تظاهرات آن‌ها انعکاسی از نگرانی‌های کلی‌تر درباره ماهیت جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کردند هم محسوب می‌شد. 

در ادامه کارگران هم به دانشجویان پیوستند: حدود ۱۰ میلیون نفر در یک اعتصاب عمومی در سراسر فرانسه شرکت کردند و کشور را تقریباً به مدت دو هفته به تعطیلی کشاندند.

اگرچه تظاهرات گسترده دانشجویان تا قبل از ماه می ۱۹۶۸ هم _برای مثال در برلین_ رخ می‌داد اما اعتراضات پاریس، نیرویی تازه به فعالیت‌های سیاسی در سطح دانشگاه‌های سراسر اروپا و آمریکا بخشید.

ادامه متن در instant view:👇
https://yun.ir/zgzqsc

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴راهی به بیرون آن‌جا که هیچ راهی نیست
زهرا فزوه
#شماره_هفدهم
#بخش_سیاسی

بیشتر افراد من جمله سیاست‌گذاران، ظرفیت بالقوه خشونت‌پرهیزی و شاید حتی صرف امکان‌پذیر بودنش را به شدت نادیده می‌گیرند. خشونت، یا صدمه زدن عمدی به جسم شخص دیگر، یا آسیب رساندن به شأن و کرامت او گاه به گونه‌ای همیشه و در همه‌جا حاضر است، که امکانی جز ظهور آن را نمی‌توان متصور شد. به خصوص اگر خشونت ساختاری هم مد نظر قرار گیرد. (خشونت ساختاری، بهره‌کشی یا سلطه و سیطره‌ای است که در پیکربندی یک نظام سرشته شده باشد.)

اما برخلاف پندار مرسوم، واکنش به تهاجم، منوط به دو امکان مقابله به مثل کردن یا کوتاه آمدن نیست. چه این که هر دوی این امکان‌ها، به گسترش خشونت منجر می‌شوند. خشونت‌پرهیزی بر خلاف این دو، راه سومی به بیرون از دوگانه "زد و خورد" یا "گریختن" بر جهان می‌گشاید. اندرو یانگ این امکان بدیل را با استناد به کهن‌آوازی از سیاه‌پوستان این گونه می‌خواند: «راهی به بیرون آن‌جا که هیچ راهی نیست.»

نیگلر در ابتدا شرح می‌دهد که رانه‌های منفی نظیر خشم یا ترس، اگر به شکل‌های خام و نپرورده‌شان ابراز شوند، یکپارچگی مردمان را متلاشی می‌کنند و آنان را به صورت تکه و پاره‌های جدا از هم در می‌آورند. این در حالی است که خشونت‌پرهیزی ترس و خشم را در قالب کارمایه‌ای خلاق بروز می‌دهد. خشونت‌پرهیزی را می‌توان به منزله نیرویی دانست که از تغییر و دگرگونی رانه‌هایی منفی پدید می‌آید. حال اگر عکس این قضیه را در نظر بگیریم، خواهیم دید که خود این نیروهای منفی (ترس یا خشم)، مصادیقی از خشونت محسوب می‌شوند.

به این ترتیب برای مبارزه خشونت‌پرهیز، ملل ستم‎دیده باید پیش از هر چیز، بر ترس فلج‌کننده‌ای که موجب شده تا آن‌ها زیر سلطه بمانند غلبه کنند. گویی همین غلبه بر ترس است که قدرتی خلاقانه برای اقدام خشونت‌پرهیزانه به افراد می‌بخشد. مردمان خشونت‌پرهیز، از حیث اهداف و مقاصد آگاهانه، نه هراسان از شکست هستند و نه دل‌باخته پیروزی؛ بلکه هدف آن‌ها رشد و بالش است؛ حتی اگر مقدور باشد، به همراه همان کسانی که علیه آن‌ها هستند.

متن کامل در instant view:👇
https://tinyurl.com/ms998jcf

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴در حصار خیرگی|زهرا فزوه
#یادداشت_سردبیر
#شماره_هفدهم

به چشمان آماسیده‌ات نگاه می‌کنم که این روزها پرسوتر شده‌اند. مدتی است که پیش آمده‌ای. از هر سو که بخواهی نگاه می‌اندازی. به سر هر چهارراهی، یا که به هر گذری در دانشگاهی، خیرگیِ قضاوت‌گرت از بالا روی بدن‌هایمان می‌افتد. آرام و بی‌صدا زل می‌زنی، به موها، قدم‌ها، فریادها، رقص‌ها و بوسه‌ها. با همان حضور خفه‌کننده نهیب می‌زنی که کسی دست از پا خطا نکند. که حواست به همه چیز هست. که فردیت، یورش‌گاه رذالت توست. با همان نگاه ممتد، دادگاه را به خیابان می‌آوری و زندان را به دانشگاه. به حنجره‌های ملتهب زل می‌زنی و حریصانه برایشان دار می‌بافی.

تو اما تمامی ما را ندیده‌ای. تو ندیده‌ای که ما نه به هوای اشک‌آور خیابان، که به یاد دردی مشترک این چنین گریسته‌ایم. تو ندیده‌ای که در پس گریز از دستان خون‌آلود پاسبان، چه آغوش‌ها بر هم فشرده‌ایم. تو آن رگ‌های متورم، آن دست‌های کبود سوگوار را ندیده‌ای. و گام‌های بلند ما را هم نخواهی دید. تو کوبشِ ما بر بوسه‌گاه اهریمن را نخواهی دید. تو ای نگاه خیره، روزی کور خواهی شد.

آبستن از هزار چشم، به بالای هر راه ناظر و حاضری. در مدارس چشم می‌پرانی و از جایی امن به تهوع و نفس‌های به شماره افتاده‌ی دخترکان زل می‌زنی. اما با مقنعه‌های مواج در هوا چه خواهی کرد؟ که ای نگاه از بالا، روزی به پایین خواهی افتاد. تا کی از بالای چهارراه‌ها زوال خود را به تماشا خواهی نشست؟ از هراس رویش شعار، به دیوار کلاس‌ها چند مرتبه رنگ خواهی زد؟ آسوده به بالای تخت قضاوت، درخت می‌کُشی و دار می‌کاری. اما چه خواهی کرد حالا که دور از خیرگیِ وقیحِ مداربسته‌ات، دست‌خطی بر دیوار مستراحی، اقتدار حقارت‌بارت را به سخره می‌گیرد؟ 

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴«من اینجا ایستاده ام»
امیررضا شاهمحمدی
#شماره_هفدهم
#بخش_فرهنگی-اجتماعی

دو هزار و اندی سال پیش از امروز، افلاطون در تلاش برای چیره شدن بر تمام بحران‌هایی که پولیس را تهدید می‌کرد، فلسفه سیاسی را بنیان نهاد؛ فلسفه‌ای که ریشه‌هایش در همان پولیس آرام گرفته بود. افلاطون با پرسش مکرر از سرشت پولیس، قانون و فضیلت (پرسش‌هایی که سابقه‌ی آن به سوفسطاییان باز می‌گردد) سعی کرد تا پاسخی برای این پرسش اساسی پیدا کند که در کدام نظام سیاسی انسان می‌تواند یک زندگی سعادتمندانه داشته باشد؟ پرسشی که امید داشت تا در نهایت از مجرای آن بتواند فهمی روشن از بحران‌های آتن بیابد. چرا که لاجرم او بر خاک آتن ایستاده بود.

حال که دو هزار و اندی سال از طرح این پرسش‌ها می‌گذرد، پرسش‌هایی که پاسخ‌های بسیاری را در طول تاریخ پر فراز و نشیب اندیشه به دنبال خود کشیده، در جایی که ما ایران می‌نامیم، دکتر جواد طباطبایی در تلاش بود تا در ادامه سنتی که به فلسفه یونان می‌رسد، بحران‌های این جغرافیا را به پرسش بگیرد. سخن گفتن از پروژه فکری دکتر جواد طباطبایی به کمال، کار دشواری است اما شاید بتوان مسائلی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در هسته‌ی تمام آثارش مشهود است به روشنی بیان کرد: یک اینکه "ایران"، که مبنای هویت تاریخی ما ایرانیان محسوب می‌شود به واقع چیست؟ و دو اینکه آیا می‌توان "ایران" را به عنوان موضوع یک علم مورد بررسی قرار داد و درباره آن نظریه پردازی کرد؟

پروژه‌ی فکری او هر چند که با این پرسش‌ها آغاز می‌شود، اما برای رسیدن به پاسخ ناچار است مسیر صعب‌العبوری را طی کند. نتیجه‌ی قرن‌ها تعطیلی عقلانیت، سنتی متصلب است که در خاک سترونش بذر هیچ اندیشه‌ای را نمی‌توان کاشت. هر چند که برای دکتر طباطبایی خود این سنت متصلب و تعطیلی اندیشه و جدایی نظر و عمل _بالاخص در زمین سیاست_ می‌تواند موضوع پرسش باشد. پرسشی که هر نظریه‌ای که به دنبال به دست دادن فهمی از ایران است باید به آن پاسخ درخوری بدهد.

ادامه متن در instant view:👇
https://b2n.ir/n78298

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
Channel photo updated
🔴دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر|سها مسجدی
#معرفی_کتاب
#شماره_شانزدهم(آرشیو)

«عباس معروفی سمفونی مردگان را نواخت!»، خبری که چندی پیش غم و اندوه فراوانی را برای دوستداران ادبیات فارسی با خود به همراه داشت. این پیش‌آمد ناگوار سبب شد تا در این شماره از نشریه‌ی حیات نو به بررسی مجموعه داستان «دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر» از این نویسنده بپردازیم.

از جمله مجموعه داستان‌های کوتاه نشر شده از این نویسنده، «عطر گل یاس» و «نسل برتر» بودند که بعده‌ها در سال 1382 نشر ققنوس این دو مجموعه را به همراه «برش‌های کوچک» و چند اثر کوتاه دیگر در قالب مجموعه داستانی با نام «دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر» بر گرفته از داستانی با همین نام، منتشر کرد.

درمجموعه داستان «دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر»، معروفی، با تسلط کافی بر ادبیات هزارساله‌ی ایران، به تلفیق ادبیات کلاسیک و معاصر در داستان‌هایش پرداخته و غنای خاصی به آن‌ها بخشیده‌است. او با به‌کارگیری شیوه‌ی جریان سیال ذهن، ضمن نفوذ به لایه‌های زیرین شخصیت‌های داستانش، خیال و واقعیت را بی‌مرز کرده‌است تا از این طریق، ناخودآگاه جمعیِ جامعه‌ی زمانه‌اش را آشکار کند.

او در داستان‌هایش به احیای هویت زن ایرانی نیز پرداخته‌است. در واقع در آثار وی، علاوه بر تصویر زندگی روشنفکر ناکام، مشکلات سایر اقشار جامعه هم بازتاب داشته‌است، به طوری که می‌توان او را نویسنده‌ای برآمده از بطن مردم روزگارش دانست.

ادامه متن در instant view:👇
https://b2n.ir/x95396

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
بازخوانی یادداشت "دریاروندگان جزیره‌ی آبی‌تر"، چاپ شده در نشریه حیات‌نو به مناسبت روز جهانی داستان کوتاه

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
📝 گزیده‌ی مصاحبه با محمد توسلی، دبیرکل نهضت آزادی و شهردار اسبق تهران، به مناسبت روز دانشجو:
(بازنشر از #آرشیو نشریه-پاییز ۱۴۰۰)

🔺️متأسفانه شرایط قبل و بعد از انقلاب کاملاً متفاوت است. در شرایط قبل از انقلاب، مدیریت دانشگاه‌ها به طور نسبی، استقلال داشت و رؤسای دانشکده‌ها و دانشگاه را هیأت‌های علمی دانشکده‌ها و رؤسای دانشکده‌های مختلف انتخاب می‌کردند و بنابراین به طور نسبی یک استقلال سیاسی در فضای سیاسی دانشگاه کاملاً حکم‌فرما بود...

🔺️در همان حمله‌ای که کاماندوها در اول بهمن سال ۴۰ به دانشگاه کردند [..] رئیس دانشگاه که آقای دکتر احمد فرهاد بودند [..] نامه‌ی تاریخی‌ای [خطاب به دولت] نوشتند [..] یعنی مدیریت دانشگاه در این جایگاهی هست که می‌تواند بیانیه بدهد در مقابل یک هجمه‌ای که به دانشگاه تهران انجام شده. ولی متأسفانه در سال‌های بعد از انقلاب و بیش از تأسف در شرایطی که امروز در مدیریت دانشگاه‌ها یک قشر خاصی حاکم شدند، آن استقلال دانشگاه‌ها از بین رفته...


متن کامل گزیده‌ی مصاحبه در:
instant view
برای مطالعه متن کامل مصاحبه به شماره پانزدهم نشریه رجوع کرده و یا به کانال تلگرامی نشریه مراجعه کنید.

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
🔴شعار، در هیبت پدیده‌ای سوبژکتیو|امیر جعفری
#یادداشت_سردبیر
#شماره_شانزدهم

«آزادی، برابری، برادری»، «صلح، زمین و نان»، «خدا، شاه، میهن»، «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی»؛ این رمزهای سه‌قسمتی که سایة هرکدام، پهنة وسیعی از تاریخ را اشغال کرده‌است، در نظری ظرافتمندانه‌تر چه روایت‌های ناگفته‌ای را برای ما فاش می‌کنند؟ امروز در میانة این سایه‌ها، «زن، زندگی، آزادی» چه می‌گوید؟ این رمز قرار است قفل کدام گنجه را بگشاید؟ می‌کوشم تا در ادامه به این پرسش‌ها پاسخ دهم...

ظاهراً پدیده‌ای که سوژه‌ی "من" در هریک از آن شعارها نسبت به آن فاعلیتی را ابراز می‌کند، باید پدیده‌ای به شدت ابژکتیو باشد. خواننده شاید تسامحاً در مواردی چون زمین، نان، شاه و میهن با من همداستان شود، اما قطعاً اعتراض خواهدکرد که من چه‌طور خصلت سوبژکتیو مضامینی چون برابری، استقلال یا حتی خدا و... را نادیده می‌گیرم. در اینجا باید تأکید کنم که این منِ نگارنده نیستم که چنین می‌کنم، بلکه آن "من"ها یا همان سوژه‌های فاعلِ کنش بوده‌اند که از پیش چنین کرده‌اند.

بنابراین ما در این شعارها با "تلاش برای ابژکتیوبودن" طرف ایم؛ یعنی اگرچه این مضامین خصلتی سوبژکتیو دارند، اما در برهه‌های تاریخی مربوط به هرکدام، احتمالاً کمال‌نیافتگیِ سوژگی برای هر فرد انسانی در عرصة حیات اجتماعی، این مضامین را از شأن سوبژکیتوشان خلع کرده و آن‌ها را در هیبت ابژه‌ای سفت و سخت، تعیّن بخشیده‌است.

متن کامل در instant view:👇
https://b2n.ir/j51430

🆔️@hayate_no_mui
🆔️@anjomaneslami_daneshjuyi
Telegram Center
Telegram Center
Канал