اتووود

#کریستوفر_نولان
Канал
Логотип телеграм канала اتووود
@etooodchannelПродвигать
1,35 тыс.
подписчиков
1,28 тыс.
фото
90
видео
479
ссылок
کانال تلگرامی سایتِ تحلیلیْ انتقادیِ معماریْ شهرسازی اتووود www.Etoood.com
نه روزی؛ نه شبی؛ برزخ در برزخ
#دن_فاکس
برگردان: #سروش_خانی


من برزخ را به مثابه فرا سرزمینی بدون دیوار، بی مرز، بدون پنجره، ورودی یا خروجی تصور می کنم. یا خلأیی سیاه و کور که هرگونه نور و ماده را می بلعد و مرگ والا را تهدید می کند." ساموئل تیلور كولریج " برزخ را مکان عجیبی می انگارد"، "زمان و فضای ملال آور / در غل و زنجیر، همراه با كابوس فرار." (همانطور که «بیگانه» ریدلی اسکات به مخاطبان هشدار داده است: " هیچ کسی نمی تواند فریاد شما را در فضا بشنود.") ممکن است برزخ، قلمروی از نیستی بی پایان را به ذهن متبادر سازد. فضایی از کمال مینیمالیستی که به نظر می رسد مانند فضای داخلی موزه هنرهای معاصر است. برایان اودرهتی، هنرمند و منتقد، در مقاله خود با عنوان "درون مکعب سفید"؛ تأثیرات فضاهای "بی سایه، سفید، روشن، وساختگی" گالری هنری را توصیف می کند، که هنر "درنوعی از ابدیت نمایشی وجود دارد، و اگرچه تعداد قابل توجهی "دوره زمانی" (مدرن متاخر) حضور دارند، اما زمان مندی وجود ندارد. این ابدیت؛ وضعیتی مشابه برزخ به گالری می دهد. به گفته هارولد پینتر، "سرزمین هیچ کس، بی هیچ جنبشی، تغییر و فرسودگی، برای همیشه یخ زده و در سکون می ماند." و مملو از وحشت: ¬ سرزمین هیچ کس – لقب قرن چهاردهم برای سایت های اعدام در شمال دیوارهای شهر لندن.) كولریج آن را "فضای خالی" خواند طبق تعریف، مخفف یک "فضای میانجی/ فضای در میان ".
برای طرفداران کمیک، برزخ کمیک بوکی جایی است که شخصیت های قدیمی یا بلااستفاده توسط ناشر در آنجا رها می شوند: دی سی کامیکس؛ انیمال من، مریمن، آس خفاش-سگ شکاری، شبح گی. برزخ در قسمت آخر سه گانه ماتریکس خواهران واچووسکی، بصورت آناگراماتیک به ایستگاه مترو موبایل اونیو بدل می شود و در «تلقین» کریستوفر نولان، نام یک "فضای رویایی بی ساختار" است که دو عاشق بدان بازمی گردند. روح آزاد در رمان سورئالیستی آندره برتون؛ نادیا ، 1928، اعلان می دارد: "من روحی در برزخ هستم." هنگامی که وی به آسایشگاه وکلوز فرستاده میشود، راوی می گوید: "نکته اساسی این است که تصور نمی کنم تفاوت زیادی بین درون یک آسایشگاه و بیرون آن برای نادیا وجود داشته باشد." «مردی از برزخ» رمانی است که در سال 1930 توسط گای اندوره، فیلمنامه نویس هالیوودی که بعدها به عنوان کمونیست در لیست سیاه قرار گرفت؛ نوشته شد. برزخ، فقری است که قهرمان کتاب سعی دارد ازآن بگریزد. « مردی از برزخ » همچنین عنوان یک داستان کارآگاهی نوآر در دهه 1950 از جان دی مک دونالد است که در آن یک کهنه سرباز آسیب دیده ارتش در بالاترین سطح خود، از روی جبر دچار نزول درجه شده و در قامت یک فروشنده قرار می گیرد، و درگیر رسوایی فساد سیاسی می گردد - برزخ جایی است که ترومای جنگ ضد قهرمان، شأن او را تسخیر کرده است.
در فیلم هیروکازو کورئیدا در سال 1998 «حیات پس از مرگ» -(در ایران با نام زندگی شگفت انگیز و با زندگی پس از مرگ ترجمه شده است)- ، یک استودیوی فیلم همراه با یک مرکز اجرایی، به حل و فصل خواسته های ارواح مردگان در مسیر رسیدن به بهشت می پردازد. پس از مرگ، انسانها یک هفته فرصت دارند تا فقط یک خاطره را انتخاب کنند که تا ابد نگه دارند.
در کاربردهای سکولار امروزین، برزخ به یک دوره عدم اطمینان بینابینی در انتظار تصمیم گیری اشاره دارد. جغرافیای نقاط کور: مثلث برمودا، منطقه 51. برزخ می تواند وقفه و رکودی باشد که با ملاحظه تضادهای زیستن از چند منظر ایجاد می گردد. همچنین مرحله ای بسوی تبعید است. بحرانی تر، وضعی از رها سازی. این واژه از اسارت وجودی تا وضعیت های موجود حبس، بسط یافته است. برزخ؛ سرزمینی مرزی است که در آنجا یا باید در وضعیت عدم اطمینان دسترسی به چیزی در انتظار بمانید، یا در وضعیت اطمینان عدم دسترسی به هرچیز؛ بپوسید.


متن کامل بر اتووود:

🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8625
🔊 @City_PlaceForLiving







#برزخ #معماری #شهرسازی #بورژوازی #کلان_شهر #متروپولیتن #مارکسیسم #ساموئل_تیلور_كولریج #ریدلی_اسکات #برایان_اودرهتی #آدولف_لوس #هارولد_پینتر #کمیک_بوک #دی_سی_کامیکس #ماتریکس #کریستوفر_نولان #آندره_برتون #گای_اندوره #جان_دی_مک_دونالد #هیروکازو_کورئیدا #جان_والاس_اسپنسر #جغرافیای_نقاط_کور #ادوارد_اسنودن #هانا_آرنت #کنستانتین_رلیو #فقر #پناهندگان #مهاجران #استوارت_هال #پاول_کلینتون #هینترلند #فرا_آنجلیکو #هیرونیموس_بوش #دانته_آلیگیری #گوستاو_دوره #ویلیام_بلیک
.
آن‌چه بدست می‌آید، آن‌چه از دست می‌رود ... درباره فیلم هجومِ شهرام مکری🔻

🔍. . .دیوید بُردول در تفاوت میان مایکل مان و تونی اسکات، دو طلایه‌دار سینمای اکشنْ جنایی معاصر، بحث وقار در برابر تعجیل را پیش می‌کشد. اولی پیکتوریالیستی است ناب‌گرا که در پس اکشن‌هایش به دنبال متانتی موقر است، دومی اما مشغول خط‌خطی و شکلک کشیدن روی سطح صحنه‌های چگال و پر از جزئیاتی است که خلق کرده. . .

⭕️. . . شهرام مُکری یک تونی اسکاتِ تمام‌عیار است، اما کاش کمی هم مایکل مان بود. سوء‌تفاهم نشود! مکری خود اسکات یا کپی برابر اصل او نیست؛ او خودش است اما خودش شبیه به اسکاتی است که به جای تصویر و ترکیب‌بندیِ تصویر، روایت و اجزاء رواییْ مصالح اصلی کارش هستند. . .

⭕️. . . هجوم پیچیدگی رواییِ ماهی و گربه را دوچندان کرده. به رغم لوپ‌های زمانی و دوایر روایی، ماهی و گربه به‌مراتب فیلم سربه‌راه‌تری بود. در آن‌جا، داستان فیلم، مناسبات میان کاراکترها، و پیشینه و انگیزه و مقاصدشان به لطف دیالوگ‌ها، خرده‌داستان‌ها، و از همه مهم‌تر قصه‌های تمثیلی و صدای روی فیلم کاراکترها تا حدی قابل‌تشخیص بودند. دست‌کم مطمئن بودیم قاتلانی وجود دارند و قربانیانی. در هجوم حتی از همین حداقل‌ها، همین کلیات هم مطمئن نیستیم. راوی (علی) و صدای روی فیلم او غیرقابل‌اعتماد و متزلزل‌تر از هر زمان دیگری است. . .

⭕️. . . مکری و اسکات، البته به شیوه‌های متفاوت، ضعف و نارساییِ فیزیولوژیکِ سیستمِ دیداری‌ـ‌شنیداری‌ ما در مواجهه‌ با هجوم سریع نور و تصویر و صدا و روایت را به رخمان می‌کشند. و کنایه‌آمیز این‌که، وجود هر دو تا حد زیادی وابسته به استنباط‌های اشتباه ما، در گرو عدم توانایی ما در فراچنگ آوردن دیتاهای سمعی و بصری و روایی آن‌هاست. . .

⭕️. . . شهرام مکری را به گواه تجربه‌گری‌های روایی و سینمایی‌اش در امتداد مسیر فیلمسازها و فیلم‌هایی بنشانیم که الزسر نام می‌برد: لینچ، فینچر، کافمن، نولان، هانکه و فیلم‌هایی نظیر بازی، باشگاه مشت‌‌زنی، بزرگراه گمشده، ممنتو، بدو لولا بدو، مظنونین همیشگی، بازی‌های خنده‌دار و ... . او از سویی به‌واسطه‌ی صدای روی فیلم‌ و خاطره و روان آسیب‌دیده‌ی کاراکترهایش، پای ذهن و سازوکارهای درونی و پیچیده‌ی آن را وسط می‌کشد، و از سوی دیگر با راهی کردن کاراکترهایش در چنبره‌ی روایت و دالان‌های تودرتو و لوپ‌های زمانی، یک بازی درست‌وحسابی ترتیب می‌دهد. . .

⭕️. . . هجومِ شهرام مکری، به شکلی افراطی، عقلانی است و، به شکل جنون‌آمیزی، حساب‌شده است؛ کارِ ذهنیْ خلاق و حساب‌گر که امکان ندارد حساب ثانیه‌ها، دقایق و لحظات را از دست بدهد. سازه‌ای دقیق می‌سازد، بازی‌ای پیچیده و ذهنی و چندلایه ترتیب می‌دهد، و در تمام این لحظات، بر همه چیز، کنترلی تام و تمام دارد. . .

📌. . . یادداشت مفصل و تحلیلی و دقیق و چند وجهیِ نوید پورمحمدرضا پیرامون فیلم هجومِ شهرام مکری با عنوان " آن‌چه بدست می‌آید، آن‌چه از دست می‌رود" را بر اتووود 🔺مطالعه فرمایید. . .

#دیوید_بردول #مایکل_مان #تونی_اسکات #شهرام_مکری #هجوم_شهرام_مکری #ماهی_و_گربه #چشم_روایی #توماس_الزسر #سینمای_معاصر #سینمای_معاصر_ایران #سینمای_انتقادی #دیوید_لینچ #دیوید_فینچر #کافمن #کریستوفر_نولان #میشائل_هانکه #باشگاه_مشت‌‌زنی #بزرگراه_گمشده #ممنتو #بدو_لولا_بدو #مظنونین_همیشگی #بازی‌_های_خنده‌دار #انسان_بازیگوش #انسان_سازنده #اتووود_سینما #معماری_سینما #اتووود_بازنشر #نوید_پورمحمدرضا
@etooodchannel
کریستوفر نولان در فیلم تلقین با کمک گرفتن از منطق گیم به نوعی از اَبَرْمارپیچ های ذهنی می رسد که در عملا معماری داخلی سطوح رو تداعی می کند، جاسمین کلی در متنی کوتاه نسبت میان گیم، معماری و لایه های روانکاوانه ذهنی را می کاود.

برای مطالعه متن "کریستوفر نولان و معماری داخلی سطوح رویا در فیلم تلقین"👆 به اتووود مراجعه فرمایید.

#معماری_سینما
#کریستوفر_نولان
#معماری_گیم
#معماری_روانکاوی
@etooodchannel