اتووود
#شهرسازی
Канал
1,35 тыс.
подписчиков
1,28 тыс.
фото
90
видео
479
ссылок
کانال تلگرامی سایتِ تحلیلیْ انتقادیِ معماریْ شهرسازی اتووود
www.Etoood.com
Forwarded from شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
نه روزی؛ نه شبی؛ برزخ در برزخ
#دن_فاکس
برگردان: #سروش_خانی
من برزخ را به مثابه فرا سرزمینی بدون دیوار، بی مرز، بدون پنجره، ورودی یا خروجی تصور می کنم. یا خلأیی سیاه و کور که هرگونه نور و ماده را می بلعد و مرگ والا را تهدید می کند." ساموئل تیلور كولریج " برزخ را مکان عجیبی می انگارد"، "زمان و فضای ملال آور / در غل و زنجیر، همراه با كابوس فرار." (همانطور که «بیگانه» ریدلی اسکات به مخاطبان هشدار داده است: " هیچ کسی نمی تواند فریاد شما را در فضا بشنود.") ممکن است برزخ، قلمروی از نیستی بی پایان را به ذهن متبادر سازد. فضایی از کمال مینیمالیستی که به نظر می رسد مانند فضای داخلی موزه هنرهای معاصر است. برایان اودرهتی، هنرمند و منتقد، در مقاله خود با عنوان "درون مکعب سفید"؛ تأثیرات فضاهای "بی سایه، سفید، روشن، وساختگی" گالری هنری را توصیف می کند، که هنر "درنوعی از ابدیت نمایشی وجود دارد، و اگرچه تعداد قابل توجهی "دوره زمانی" (مدرن متاخر) حضور دارند، اما زمان مندی وجود ندارد. این ابدیت؛ وضعیتی مشابه برزخ به گالری می دهد. به گفته هارولد پینتر، "سرزمین هیچ کس، بی هیچ جنبشی، تغییر و فرسودگی، برای همیشه یخ زده و در سکون می ماند." و مملو از وحشت: ¬ سرزمین هیچ کس – لقب قرن چهاردهم برای سایت های اعدام در شمال دیوارهای شهر لندن.) كولریج آن را "فضای خالی" خواند طبق تعریف، مخفف یک "فضای میانجی/ فضای در میان ".
برای طرفداران کمیک، برزخ کمیک بوکی جایی است که شخصیت های قدیمی یا بلااستفاده توسط ناشر در آنجا رها می شوند: دی سی کامیکس؛ انیمال من، مریمن، آس خفاش-سگ شکاری، شبح گی. برزخ در قسمت آخر سه گانه ماتریکس خواهران واچووسکی، بصورت آناگراماتیک به ایستگاه مترو موبایل اونیو بدل می شود و در «تلقین» کریستوفر نولان، نام یک "فضای رویایی بی ساختار" است که دو عاشق بدان بازمی گردند. روح آزاد در رمان سورئالیستی آندره برتون؛ نادیا ، 1928، اعلان می دارد: "من روحی در برزخ هستم." هنگامی که وی به آسایشگاه وکلوز فرستاده میشود، راوی می گوید: "نکته اساسی این است که تصور نمی کنم تفاوت زیادی بین درون یک آسایشگاه و بیرون آن برای نادیا وجود داشته باشد." «مردی از برزخ» رمانی است که در سال 1930 توسط گای اندوره، فیلمنامه نویس هالیوودی که بعدها به عنوان کمونیست در لیست سیاه قرار گرفت؛ نوشته شد. برزخ، فقری است که قهرمان کتاب سعی دارد ازآن بگریزد. « مردی از برزخ » همچنین عنوان یک داستان کارآگاهی نوآر در دهه 1950 از جان دی مک دونالد است که در آن یک کهنه سرباز آسیب دیده ارتش در بالاترین سطح خود، از روی جبر دچار نزول درجه شده و در قامت یک فروشنده قرار می گیرد، و درگیر رسوایی فساد سیاسی می گردد - برزخ جایی است که ترومای جنگ ضد قهرمان، شأن او را تسخیر کرده است.
در فیلم هیروکازو کورئیدا در سال 1998 «حیات پس از مرگ» -(در ایران با نام زندگی شگفت انگیز و با زندگی پس از مرگ ترجمه شده است)- ، یک استودیوی فیلم همراه با یک مرکز اجرایی، به حل و فصل خواسته های ارواح مردگان در مسیر رسیدن به بهشت می پردازد. پس از مرگ، انسانها یک هفته فرصت دارند تا فقط یک خاطره را انتخاب کنند که تا ابد نگه دارند.
در کاربردهای سکولار امروزین، برزخ به یک دوره عدم اطمینان بینابینی در انتظار تصمیم گیری اشاره دارد. جغرافیای نقاط کور: مثلث برمودا، منطقه 51. برزخ می تواند وقفه و رکودی باشد که با ملاحظه تضادهای زیستن از چند منظر ایجاد می گردد. همچنین مرحله ای بسوی تبعید است. بحرانی تر، وضعی از رها سازی. این واژه از اسارت وجودی تا وضعیت های موجود حبس، بسط یافته است. برزخ؛ سرزمینی مرزی است که در آنجا یا باید در وضعیت عدم اطمینان دسترسی به چیزی در انتظار بمانید، یا در وضعیت اطمینان عدم دسترسی به هرچیز؛ بپوسید.
متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8625
🔊 @City_PlaceForLiving
#برزخ #معماری #شهرسازی #بورژوازی #کلان_شهر #متروپولیتن #مارکسیسم #ساموئل_تیلور_كولریج #ریدلی_اسکات #برایان_اودرهتی #آدولف_لوس #هارولد_پینتر #کمیک_بوک #دی_سی_کامیکس #ماتریکس #کریستوفر_نولان #آندره_برتون #گای_اندوره #جان_دی_مک_دونالد #هیروکازو_کورئیدا #جان_والاس_اسپنسر #جغرافیای_نقاط_کور #ادوارد_اسنودن #هانا_آرنت #کنستانتین_رلیو #فقر #پناهندگان #مهاجران #استوارت_هال #پاول_کلینتون #هینترلند #فرا_آنجلیکو #هیرونیموس_بوش #دانته_آلیگیری #گوستاو_دوره #ویلیام_بلیک
.
#دن_فاکس
برگردان: #سروش_خانی
من برزخ را به مثابه فرا سرزمینی بدون دیوار، بی مرز، بدون پنجره، ورودی یا خروجی تصور می کنم. یا خلأیی سیاه و کور که هرگونه نور و ماده را می بلعد و مرگ والا را تهدید می کند." ساموئل تیلور كولریج " برزخ را مکان عجیبی می انگارد"، "زمان و فضای ملال آور / در غل و زنجیر، همراه با كابوس فرار." (همانطور که «بیگانه» ریدلی اسکات به مخاطبان هشدار داده است: " هیچ کسی نمی تواند فریاد شما را در فضا بشنود.") ممکن است برزخ، قلمروی از نیستی بی پایان را به ذهن متبادر سازد. فضایی از کمال مینیمالیستی که به نظر می رسد مانند فضای داخلی موزه هنرهای معاصر است. برایان اودرهتی، هنرمند و منتقد، در مقاله خود با عنوان "درون مکعب سفید"؛ تأثیرات فضاهای "بی سایه، سفید، روشن، وساختگی" گالری هنری را توصیف می کند، که هنر "درنوعی از ابدیت نمایشی وجود دارد، و اگرچه تعداد قابل توجهی "دوره زمانی" (مدرن متاخر) حضور دارند، اما زمان مندی وجود ندارد. این ابدیت؛ وضعیتی مشابه برزخ به گالری می دهد. به گفته هارولد پینتر، "سرزمین هیچ کس، بی هیچ جنبشی، تغییر و فرسودگی، برای همیشه یخ زده و در سکون می ماند." و مملو از وحشت: ¬ سرزمین هیچ کس – لقب قرن چهاردهم برای سایت های اعدام در شمال دیوارهای شهر لندن.) كولریج آن را "فضای خالی" خواند طبق تعریف، مخفف یک "فضای میانجی/ فضای در میان ".
برای طرفداران کمیک، برزخ کمیک بوکی جایی است که شخصیت های قدیمی یا بلااستفاده توسط ناشر در آنجا رها می شوند: دی سی کامیکس؛ انیمال من، مریمن، آس خفاش-سگ شکاری، شبح گی. برزخ در قسمت آخر سه گانه ماتریکس خواهران واچووسکی، بصورت آناگراماتیک به ایستگاه مترو موبایل اونیو بدل می شود و در «تلقین» کریستوفر نولان، نام یک "فضای رویایی بی ساختار" است که دو عاشق بدان بازمی گردند. روح آزاد در رمان سورئالیستی آندره برتون؛ نادیا ، 1928، اعلان می دارد: "من روحی در برزخ هستم." هنگامی که وی به آسایشگاه وکلوز فرستاده میشود، راوی می گوید: "نکته اساسی این است که تصور نمی کنم تفاوت زیادی بین درون یک آسایشگاه و بیرون آن برای نادیا وجود داشته باشد." «مردی از برزخ» رمانی است که در سال 1930 توسط گای اندوره، فیلمنامه نویس هالیوودی که بعدها به عنوان کمونیست در لیست سیاه قرار گرفت؛ نوشته شد. برزخ، فقری است که قهرمان کتاب سعی دارد ازآن بگریزد. « مردی از برزخ » همچنین عنوان یک داستان کارآگاهی نوآر در دهه 1950 از جان دی مک دونالد است که در آن یک کهنه سرباز آسیب دیده ارتش در بالاترین سطح خود، از روی جبر دچار نزول درجه شده و در قامت یک فروشنده قرار می گیرد، و درگیر رسوایی فساد سیاسی می گردد - برزخ جایی است که ترومای جنگ ضد قهرمان، شأن او را تسخیر کرده است.
در فیلم هیروکازو کورئیدا در سال 1998 «حیات پس از مرگ» -(در ایران با نام زندگی شگفت انگیز و با زندگی پس از مرگ ترجمه شده است)- ، یک استودیوی فیلم همراه با یک مرکز اجرایی، به حل و فصل خواسته های ارواح مردگان در مسیر رسیدن به بهشت می پردازد. پس از مرگ، انسانها یک هفته فرصت دارند تا فقط یک خاطره را انتخاب کنند که تا ابد نگه دارند.
در کاربردهای سکولار امروزین، برزخ به یک دوره عدم اطمینان بینابینی در انتظار تصمیم گیری اشاره دارد. جغرافیای نقاط کور: مثلث برمودا، منطقه 51. برزخ می تواند وقفه و رکودی باشد که با ملاحظه تضادهای زیستن از چند منظر ایجاد می گردد. همچنین مرحله ای بسوی تبعید است. بحرانی تر، وضعی از رها سازی. این واژه از اسارت وجودی تا وضعیت های موجود حبس، بسط یافته است. برزخ؛ سرزمینی مرزی است که در آنجا یا باید در وضعیت عدم اطمینان دسترسی به چیزی در انتظار بمانید، یا در وضعیت اطمینان عدم دسترسی به هرچیز؛ بپوسید.
متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8625
🔊 @City_PlaceForLiving
#برزخ #معماری #شهرسازی #بورژوازی #کلان_شهر #متروپولیتن #مارکسیسم #ساموئل_تیلور_كولریج #ریدلی_اسکات #برایان_اودرهتی #آدولف_لوس #هارولد_پینتر #کمیک_بوک #دی_سی_کامیکس #ماتریکس #کریستوفر_نولان #آندره_برتون #گای_اندوره #جان_دی_مک_دونالد #هیروکازو_کورئیدا #جان_والاس_اسپنسر #جغرافیای_نقاط_کور #ادوارد_اسنودن #هانا_آرنت #کنستانتین_رلیو #فقر #پناهندگان #مهاجران #استوارت_هال #پاول_کلینتون #هینترلند #فرا_آنجلیکو #هیرونیموس_بوش #دانته_آلیگیری #گوستاو_دوره #ویلیام_بلیک
.
Forwarded from شهر جایی برای زندگی.City ,Place For Living
نه روزی؛ نه شبی؛ برزخ در برزخ
#دن_فاکس
برگردان: #سروش_خانی
متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8625
🔊 @City_PlaceForLiving
#برزخ #معماری #شهرسازی #بورژوازی #کلان_شهر #متروپولیتن #مارکسیسم #ساموئل_تیلور_كولریج #ریدلی_اسکات #برایان_اودرهتی #آدولف_لوس #هارولد_پینتر #کمیک_بوک #دی_سی_کامیکس #ماتریکس #کریستوفر_نولان #آندره_برتون #گای_اندوره #جان_دی_مک_دونالد #هیروکازو_کورئیدا #جان_والاس_اسپنسر #جغرافیای_نقاط_کور #ادوارد_اسنودن #هانا_آرنت #کنستانتین_رلیو #فقر #پناهندگان #مهاجران #استوارت_هال #پاول_کلینتون #هینترلند #فرا_آنجلیکو #هیرونیموس_بوش #دانته_آلیگیری #گوستاو_دوره #ویلیام_بلیک
.
#دن_فاکس
برگردان: #سروش_خانی
متن کامل بر اتووود:
🌐 https://www.etoood.com/NewsShow.aspx?nw=8625
🔊 @City_PlaceForLiving
#برزخ #معماری #شهرسازی #بورژوازی #کلان_شهر #متروپولیتن #مارکسیسم #ساموئل_تیلور_كولریج #ریدلی_اسکات #برایان_اودرهتی #آدولف_لوس #هارولد_پینتر #کمیک_بوک #دی_سی_کامیکس #ماتریکس #کریستوفر_نولان #آندره_برتون #گای_اندوره #جان_دی_مک_دونالد #هیروکازو_کورئیدا #جان_والاس_اسپنسر #جغرافیای_نقاط_کور #ادوارد_اسنودن #هانا_آرنت #کنستانتین_رلیو #فقر #پناهندگان #مهاجران #استوارت_هال #پاول_کلینتون #هینترلند #فرا_آنجلیکو #هیرونیموس_بوش #دانته_آلیگیری #گوستاو_دوره #ویلیام_بلیک
.
لئون کریر و تبارشناسی انحراف مدرنیسم از مدرنیته🔻
برای من انچنان فرقی میان تاریخ شهرها و تکنولوژی، تکنیک های طراحی شهری و سبک و سلیقه ای که شهرها بر قرار ان ها طراحی می شوند، سامان می یابند و ساخته می شوند، وجود ندارد. واژه کم و بیش رایج شهر تاریخی اتفاقا به گمان من اسم بی مسمایی است، انچه ما معمولا، به صورت رایج، تاریخی می خوانیم قدمت یا میزان تاریخی بودن نیست، بلکه غنا، زیبایی، ساختار فرم و پیچیدگی و اصالت پدیداری است که بدان می پردازیم. ان چه ما باید بینشان تفاوت قائل شویم نه شهر تاریخی و مدرن که پدیده ای شهر و غیرِ شهری است . . .
متن کامل یادداشت "لئون کریر و تبارشناسی انحراف مدرنیسم از مدرنیته" را بر اتووود مطالعه فرمایید، یادداشتی که به فهمی ظریف از تفاوتِ تقابل سنت و مدرنیته با تقابل میان وضعیت سنتی و مدرنیسم نزدیک می شود و از این معبر به تمایز میان شهر و انچه می تواند شهر باشد و انچه شهر نیست می پردازد، البته تمامی این تفاسیر از ذهن لئون کریر ساطع می شود، معمار، شهرساز و اندیشمندی که سودای فهم مدرنیته از دل وسواس های سنت در ذهن دارد و برخوردش با وضعیت مدرن نوعی از پسْ زنشِ سختْ کیش و ارتدوکس را تداعی می کند.
#لئون_کریر #شهرسازی_مدرن #شهرسازی_پست_مدرن #شهر_سنتی #رابطه_سنت_مدرنیته #رابطه_سنت_مدرنیسم #شهر_صنعتی #تاریخ_شهر #معماری_شهر #معماری_شهرسازی #اتووود_برگردان #تراشه_های_کانسپچوال #آرش_بصیرت
@etooodchannel
برای من انچنان فرقی میان تاریخ شهرها و تکنولوژی، تکنیک های طراحی شهری و سبک و سلیقه ای که شهرها بر قرار ان ها طراحی می شوند، سامان می یابند و ساخته می شوند، وجود ندارد. واژه کم و بیش رایج شهر تاریخی اتفاقا به گمان من اسم بی مسمایی است، انچه ما معمولا، به صورت رایج، تاریخی می خوانیم قدمت یا میزان تاریخی بودن نیست، بلکه غنا، زیبایی، ساختار فرم و پیچیدگی و اصالت پدیداری است که بدان می پردازیم. ان چه ما باید بینشان تفاوت قائل شویم نه شهر تاریخی و مدرن که پدیده ای شهر و غیرِ شهری است . . .
متن کامل یادداشت "لئون کریر و تبارشناسی انحراف مدرنیسم از مدرنیته" را بر اتووود مطالعه فرمایید، یادداشتی که به فهمی ظریف از تفاوتِ تقابل سنت و مدرنیته با تقابل میان وضعیت سنتی و مدرنیسم نزدیک می شود و از این معبر به تمایز میان شهر و انچه می تواند شهر باشد و انچه شهر نیست می پردازد، البته تمامی این تفاسیر از ذهن لئون کریر ساطع می شود، معمار، شهرساز و اندیشمندی که سودای فهم مدرنیته از دل وسواس های سنت در ذهن دارد و برخوردش با وضعیت مدرن نوعی از پسْ زنشِ سختْ کیش و ارتدوکس را تداعی می کند.
#لئون_کریر #شهرسازی_مدرن #شهرسازی_پست_مدرن #شهر_سنتی #رابطه_سنت_مدرنیته #رابطه_سنت_مدرنیسم #شهر_صنعتی #تاریخ_شهر #معماری_شهر #معماری_شهرسازی #اتووود_برگردان #تراشه_های_کانسپچوال #آرش_بصیرت
@etooodchannel
کتابخانه اتووود ـ چشمانی بر خیابان؛ نگاهی به زندگی جین جیکوبز ـ رابرت کانیگل 🔻
🔍. . . جین جیکوبز درک ما از نقش برنامه ریزان شهری، حق شهروندان به شهر، رابطه شهروندان با سیاست گذاران شهری، فهم ما از حوزه عمومی، چگونگی برداشت انسان های عادی از شهر، نقش محله و خیابان در شکل گیری شهر و نقش معماری معمولی در تولید شهر را برای همیشه تغییر داد.
جین جیکوبز با کتاب ها و کنش فردی اش انقلابی ارام و مخملی در رابطه جماعت های انسانی با "بافتِ قدرتی" که شهر را شکل می دهد رقم زد، انقلابی که پی آیندهایش تا حوزه هایی فراتر از انتظارات اولیه ی خود جیکوبز بسط یافته است، حوزه هایی که معطوف به حق اقلیت ها در شهر است؛ اقلیت های اجتماعی، قومی، نژادی، جنسی و . . .
📌کتاب "چشمانی بر خیابان؛ نگاهی به زندگی جین جیکوبز" با نگارش رابرت کانیگل از معدود زندگی نامه هایی است که توانسته تصویری واضح و شفاف از زیست شخصی و عمومی جین جیکوبز ارائه دهد، معرفی کوتاه این کتاب را با برگردانی جواد ماه صفت بر ستون کتابخانه اتووود مطالعه🔺 فرمایید.
#جین_جیکوبز #زندگی_و_مرگ_شهر_های_بزرگ_امریکایی #زنان_شهر #اقلیت_ها_شهر #حوزه_عمومی #حق_اعتراض #حق_انقلاب #رابرت_کانیگل #انقلاب_اجتماعی #مطالبه_حوزه_عمومی #شهرسازی_انتقادی #معماری_قدرت #شهرسازی_قدرت #زنان_انقلاب #کتابخانه_اتووود #اتووود_برگردان #جواد_ماه_صفت
@etooodchannel
🔍. . . جین جیکوبز درک ما از نقش برنامه ریزان شهری، حق شهروندان به شهر، رابطه شهروندان با سیاست گذاران شهری، فهم ما از حوزه عمومی، چگونگی برداشت انسان های عادی از شهر، نقش محله و خیابان در شکل گیری شهر و نقش معماری معمولی در تولید شهر را برای همیشه تغییر داد.
جین جیکوبز با کتاب ها و کنش فردی اش انقلابی ارام و مخملی در رابطه جماعت های انسانی با "بافتِ قدرتی" که شهر را شکل می دهد رقم زد، انقلابی که پی آیندهایش تا حوزه هایی فراتر از انتظارات اولیه ی خود جیکوبز بسط یافته است، حوزه هایی که معطوف به حق اقلیت ها در شهر است؛ اقلیت های اجتماعی، قومی، نژادی، جنسی و . . .
📌کتاب "چشمانی بر خیابان؛ نگاهی به زندگی جین جیکوبز" با نگارش رابرت کانیگل از معدود زندگی نامه هایی است که توانسته تصویری واضح و شفاف از زیست شخصی و عمومی جین جیکوبز ارائه دهد، معرفی کوتاه این کتاب را با برگردانی جواد ماه صفت بر ستون کتابخانه اتووود مطالعه🔺 فرمایید.
#جین_جیکوبز #زندگی_و_مرگ_شهر_های_بزرگ_امریکایی #زنان_شهر #اقلیت_ها_شهر #حوزه_عمومی #حق_اعتراض #حق_انقلاب #رابرت_کانیگل #انقلاب_اجتماعی #مطالبه_حوزه_عمومی #شهرسازی_انتقادی #معماری_قدرت #شهرسازی_قدرت #زنان_انقلاب #کتابخانه_اتووود #اتووود_برگردان #جواد_ماه_صفت
@etooodchannel
. . . چگونه می توان یک فضای بزرگ مقیاسِ داخلی افرید که هم زمان هم به تنها کارکرد اساسی اش پاسخ دهد و از سوی دیگر با افزایش تعاملات اجتماعی به یک میدان مسقف شهری تبدیل شود، ام وی آر دی وی در کتابخانه عمومی منطقه شهری بینهای در تیانجین توانسته در یک قالب آینده نگرانه و عامه پسند به یک فضای غار مانند سفید دست یابد که در میانه اش گویی سحرآمیز قرار گرفته است . . .
متن " کتابخانه ی تیانجینِ بینهایِ چین؛ ام وی آر دی وی و معماریِ فضای داخلی بزرگْ مقیاس" که تلاش دارد به وجوه فنی و برنامه های فضایی اصلی این کتابخانه بپردازد را با برگردانی از نرجس جنابی بر اتووود👆🏿 مطالعه فرمایید.
#کتابخانه
#معماری_فضای_داخلی
#معماری_چین
#ام_وی_آر_دی_وی
#شهرسازی_فضای_داخلی
#معماری_توسعه
#حوزه_عمومی
@etooodchannel
متن " کتابخانه ی تیانجینِ بینهایِ چین؛ ام وی آر دی وی و معماریِ فضای داخلی بزرگْ مقیاس" که تلاش دارد به وجوه فنی و برنامه های فضایی اصلی این کتابخانه بپردازد را با برگردانی از نرجس جنابی بر اتووود👆🏿 مطالعه فرمایید.
#کتابخانه
#معماری_فضای_داخلی
#معماری_چین
#ام_وی_آر_دی_وی
#شهرسازی_فضای_داخلی
#معماری_توسعه
#حوزه_عمومی
@etooodchannel
رابرت ونتوری؛ تئوریسین، معمار و نظریه پرداز شهری ای است که توانست صورت بندی های تازه ای برای تبیین گفتمانی پروژه های معماری و مدل های توسعه شهر بیافریند ، صورت بندی هایی که در عمل به رشد درونْ دیسیپلینیِ هر دو رشته انجامید.
رابرت ونتوری خوانش شجاعانه تاریخ معماری را به سوی توتم زدایی از کلیشه های فرهنگی و فکری مستقر در دل تاریخ معماری سوق داد و اشباح ایدئولوژیک تاریخ معماری را به سهم خود زدود.
او و دنیس اسکات براون به رویکردی تازه در مکانیسم ارجاع به/ و مواجهه با تاریخ معماری و تاریخ شهر دست یافتند که از یک سو به ارائه فهم تازه ای از شهر و نقش معماری در تولید آن انجامید و از سوی دیگر به روزْرسانی ابزار تحلیلیِ شهر را به دنبال داشت.
علی رغم ذات انتقادی نگاه ونتوری و دنیس اسکات براون به بقایای مدرنیته ایدئولوژیک و همچنین رویکرد کم و بیش تاریخْ گرایشان به معماری، لایه ی گفتمانی ای که این دو ایجاد کردند توانست تاثیر بسیار وسیع و مبسوط و موثقی بر جریان های پسینی شان بگذارد، تاثیری که از سویی به ضدیت با برنامه ریزی در حوزه شهر انجامید و از سوی دیگر به تعمیق درونی دسیپلین های معماری و شهرسازی.
ونتوری و دنیس اسکات براون در یک برخورد رندانه، منتقدانه و طنازانه به معماری ای نه چندان بدیع از تناسبات، ترکیب ها و برداشت هایی از تاریخ معماری رسیدند که توانست قالب های بیانیه ای به خود بگیرد، اثار ان ها پیروزی های چشمگیر نظریه و شکست ها آرام طراحی معماری اند.
رابرت ونتوری و دنیس اسکات براون معماری ای آفریدند و از معماری ای دفاع کردند که ادعاهای معاصر زیبایی شناسانه ای ندارد و رسالت های اجتماعی منحصر به فردی نیز برای خودش دست و پا نمی کند، بلکه بیشتر به شوخی های انتقادی روی بستر تراکم های در گردش سرمایه داری می ماند که سرنوشت محتومش را پذیرفته.
این دو در نوشته هایش آنچنان معماری را خلع سلاح کردند که معماری در درجه صفر مفهومی اش قرار گرفت و تا مرز استهزا تحقیر شد، اما این روند را با چنان حوصله تاریخنگارانه ای انجام دادند که در عمل به استقرار کوهی از مثال و ارجاع در پس زمینه ی نظری شان منتج گردید، انباشتی از داده پردازی تاریخی که باورپذیری ادعاهایشان را ممکن و اتکا به دستورالعمل هایشان را مقبول ساخت و همین بارزه بازخوانی همه جانبه میراث رابرت ونتوری فقید و همسرش دنیس اسکات براوان را واجب می سازد.
مجموعه رابرت ونتوری در بیست و پنج روایت👆تلاشی است برای تبیین جامع الاطراف وجوه متنوع و متعدد کنش تئوریک و عملی رابرت ونتوری در حوزه های معماری و شهرسازی، تلاشی حاصل اعتماد همه دوستانی که علی رغم تمام گرفتاری هاشان، اهمیت موضوع را دریافتند و صمیمانه، همچون همیشه، اتووود را همراهی کرده اند.
با سپاس فراوان از نیلوفر ده بزرگی برای طراحی پوسترهای مجموعه و سپاس صمیمانه از ندا باقری به سبب مدیریت نشر این محتوا بر اتووود، آرام آرام نوشتارهای این مجموعه را در اختیار مخاطبان قرار خواهیم داد.
#رابرت_ونتوری
#دنیس_اسکات_براون
#نظریه_معماری
#شهرسازی_انتقادی
#مطالعات_شهری
@etooodchannel
رابرت ونتوری خوانش شجاعانه تاریخ معماری را به سوی توتم زدایی از کلیشه های فرهنگی و فکری مستقر در دل تاریخ معماری سوق داد و اشباح ایدئولوژیک تاریخ معماری را به سهم خود زدود.
او و دنیس اسکات براون به رویکردی تازه در مکانیسم ارجاع به/ و مواجهه با تاریخ معماری و تاریخ شهر دست یافتند که از یک سو به ارائه فهم تازه ای از شهر و نقش معماری در تولید آن انجامید و از سوی دیگر به روزْرسانی ابزار تحلیلیِ شهر را به دنبال داشت.
علی رغم ذات انتقادی نگاه ونتوری و دنیس اسکات براون به بقایای مدرنیته ایدئولوژیک و همچنین رویکرد کم و بیش تاریخْ گرایشان به معماری، لایه ی گفتمانی ای که این دو ایجاد کردند توانست تاثیر بسیار وسیع و مبسوط و موثقی بر جریان های پسینی شان بگذارد، تاثیری که از سویی به ضدیت با برنامه ریزی در حوزه شهر انجامید و از سوی دیگر به تعمیق درونی دسیپلین های معماری و شهرسازی.
ونتوری و دنیس اسکات براون در یک برخورد رندانه، منتقدانه و طنازانه به معماری ای نه چندان بدیع از تناسبات، ترکیب ها و برداشت هایی از تاریخ معماری رسیدند که توانست قالب های بیانیه ای به خود بگیرد، اثار ان ها پیروزی های چشمگیر نظریه و شکست ها آرام طراحی معماری اند.
رابرت ونتوری و دنیس اسکات براون معماری ای آفریدند و از معماری ای دفاع کردند که ادعاهای معاصر زیبایی شناسانه ای ندارد و رسالت های اجتماعی منحصر به فردی نیز برای خودش دست و پا نمی کند، بلکه بیشتر به شوخی های انتقادی روی بستر تراکم های در گردش سرمایه داری می ماند که سرنوشت محتومش را پذیرفته.
این دو در نوشته هایش آنچنان معماری را خلع سلاح کردند که معماری در درجه صفر مفهومی اش قرار گرفت و تا مرز استهزا تحقیر شد، اما این روند را با چنان حوصله تاریخنگارانه ای انجام دادند که در عمل به استقرار کوهی از مثال و ارجاع در پس زمینه ی نظری شان منتج گردید، انباشتی از داده پردازی تاریخی که باورپذیری ادعاهایشان را ممکن و اتکا به دستورالعمل هایشان را مقبول ساخت و همین بارزه بازخوانی همه جانبه میراث رابرت ونتوری فقید و همسرش دنیس اسکات براوان را واجب می سازد.
مجموعه رابرت ونتوری در بیست و پنج روایت👆تلاشی است برای تبیین جامع الاطراف وجوه متنوع و متعدد کنش تئوریک و عملی رابرت ونتوری در حوزه های معماری و شهرسازی، تلاشی حاصل اعتماد همه دوستانی که علی رغم تمام گرفتاری هاشان، اهمیت موضوع را دریافتند و صمیمانه، همچون همیشه، اتووود را همراهی کرده اند.
با سپاس فراوان از نیلوفر ده بزرگی برای طراحی پوسترهای مجموعه و سپاس صمیمانه از ندا باقری به سبب مدیریت نشر این محتوا بر اتووود، آرام آرام نوشتارهای این مجموعه را در اختیار مخاطبان قرار خواهیم داد.
#رابرت_ونتوری
#دنیس_اسکات_براون
#نظریه_معماری
#شهرسازی_انتقادی
#مطالعات_شهری
@etooodchannel
Ещё