🔍خانه ی دام ـ ینوییِ لوکوربوزیه (1914)، یکی از مهمترین دیاگرام های معماری مدرن است که به سبب کُدهای ساده و حداقلی اش، بیشترین میزان تطبیق پذیری و در عمل بیشترین میزان بسط در جغرافیای جهانی را تجربه کرده است، پیر ویتوریو آئورلی این دیاگرام را از منظر اقتصادی تحلیل می کند و ان را یکی از بهترین نمونه ها برای ایده ی سکونت حداقلی طبقات ضعیف جامعه می داند. البته او یاداور می شود که تلاش برای تولید مسکن در قالب های طبقاتی و توجه به معماری دارای سوگیریِ اجتماعی در نخستین سپیده دمان مدرنیته نیز رخ نموده، معمارِ قرن شانزدهمیِ ایتالیا؛ سباستیانو سرلیو نیز به مسئله مسکن طبقاتی پرداخته است او یکی از رساله های مجموعه ی هفت رساله بر معماری اش را به مسکن اختصاص داد. یکی از نکات بسیار جالب در رساله سرلیو تمرکز بر طراحی خانه برای تمام طبقات جامعه بوده است. آئورلی البته به مخاطب گوشزد می کند تمامی این ایده های اخلاقی و خوش بینانه از یک همْ گرایی متعارض و ناسازه وار میان سختْ آیینی و ریاضت کشی با تمایل به کسب دارای و ملک رنج می برد و در نهایت تمامی تلاش های معماری برای تبلیغ زهدورزی به امکانی برای انباشت بیشتر و نهایتا مصرف بیشتر فرد می انجامد و معماری صرفا به عاملی بدل می گردد که از یک سو مشروعیت اخلاقی وضع موجود را افزایش داده و از سوی دیگر به تبیین خودش به عنوان آپاراتوس بنده نواز اعانه دهنده می انجامد.
🔍. . . ایده اولیه ساخت هتل توسط مشتری که عاشق منطقه بود و دوست هنرمند او پی گیری شد. با این وجود، پس از خرید زمین، تامین منابع مالی مورد نیاز برای این پروژه دشوار بود و در نتیجه پیشرفت کار متوقف گردید. نهایتا یک شرکت املاک و مستغلات محلی، که به دنبال زمین های جدید برای ساختمان سازی در محله بود، تحت تاثیر دیدگاهی قرار گرفت که پشت طراحی این هتل بود و با این امید که این پروژه منجر به کشف مجدد پتانسیل های محله و افزودن حس زندگی عمیق تر به منطقه شود، در پروژه مشارکت کرد و نتیجه کار هتلی بود که جایی میان مسکن اجتماعی و گالری قرار می گیرد و تلاش می کند بدیلی باشد برای هتل های نسبتا گران قیمت و البته هاستل ها . . .
. . . . راه حل دولت برای مشکل کمبود مسکن در تهران، احداث شهرک هایی مملو از برج های بلا استفاده در زمین های لم یزرع حاشیه ی پایتخت بوده است. این شهرک ها، قرار بود یوتوپیاهایی ارزان قیمت و پیش ساخته، با امکانات مدرن برای افرادی با درآمد پایین یا کارمندان طبقه متوسط باشد که استطاعت زندگی در تهران را ندارند. اما آپارتمان ها، سیستم فاضلاب و گرمایشی معیوب دارند و دسترسی شان به آب و برق نامناسب و منقطع است . . . آن ها شبیه به یک جزیره ی دورافتاده بودند که ساکنانش همچون سیزیف بایستی مسیر رفت و امد به محل کار و خانه را مدام تکرار کنند . . . .