دینداریِ مردانه و زنانِ حاشیهنشین
محسن حسام مظاهری
[قسمت ۱ از ۳]
روی حساب شب نوزدهم که محوطهی وسیع حیاط مسجد را به خانوادهها اختصاص داده بودند، شب بیستویکم هم برای احیا میرویم آنجا. اینبار اما میبینیم قسمتی از انتهای حیاط را میله کشیدهاند و خانمها را هدایت میکنند که فقط بروند آنسو. زیربار نمیرویم. حصیرمان را میاندازیم همان جای دو شب پیش. هنوز ننشستهایم که مأمور اولی دادوبیدادکنان سر میرسد. با لحنی تند و عصبانی به همسرم میگوید: «حاجخانم! برید اونطرف پرده!». میپرسیم چرا؟ حوصلهی توضیح ندارد. «به ما دستور دادند نذاریم خانما بیان اینور».
ـ پس لطفاً به مسئولتان بگید بیاد.
چند لحظه بعد پیرمرد بیسیمبهدست کتوشلوار بر تنی میآید. محترمانه سلام میکند و آرام گفتگو میکنیم.
ـ چرا باید بخش اصلی حیاط برای مردها باشه و خانما برن روی اون موکت
های کثیف؟
ـ چون مردها بیشترن.
ـ کی گفته بیشترن؟ اغلب خانوادگی میان اینجا.
ـ شب نوزدهم ندیدید چه وضعی شده بود؟
ـ چه وضعی بود مگه؟ خیلی هم خوب بود. یک شبستان برای آقایان است، یک قسمت هم برای خانمها. هرکس خواست میرود آنجا. این حیاط هم بماند برای آنها که بچهدارند یا میخواهند خانوادگی بنشینند. ایرادی داره؟
ـ آخه مگه سیزده به دره؟ مراسم دعاست.
ـ چون مراسم دعاست باید این بچهها چهارساعت تحمل کنن؟ عیبی داره اینها بازی کنند و بزرگترهاشان دعا بخوانند. از حرم امامرضا که قداست اینجا بیشتر نیست. ما هر سال شب
های قدر آنجا خانوادگی مینشینیم.
چند دقیقه به بحث میگذرد. آخرسر حریف ما نمیشود. شانه بالا میاندازد و میرود. دو سه خانم دیگر هم هرجور شده میآیند اینطرف میلهها. «مقاومت» جواب میدهد. چند دقیقهی بعد حیاط پر شده از حصیرهایی که خانوادهها مفاتیح و قرآن بهدست رویشان نشستهاند و بچههایی که دور حوض آببازی میکنند.
*
با وجود آنکه بهتبع تغییرات فکری و نقد نگرش
های سنتی ـ که برای زنان تنها الگوی خانهنشینی و بچهداری و تیمارداری شوهر را تجویز میکرد ـ در دورهی معاصر حضور زنان در عرصه
های مختلف اجتماعی بهطور محسوسی افزایش یافته و جایگاهشان رو به بهبود بوده، اما متأسفانه در فضاها و مراسم و مجالس مذهبی هنوز «متن» مردانه است و زنان حاشیهنشین اند. فضاهای مذهبی (اعم از مساجد و حسینیهها و هیئات) نوعاً برای مخاطبان مرد طراحی و تنظیم شده است. معماری و ساختار این فضاها بهگونهای است که بخش اصلی (محراب، منبر، سن، تریبون و...) در قسمت مردانه است و زنان مخاطبانیاند در درجهی دوم که ناگزیر باید پشت پرده بنشینند و تنها بهرهی شنیداری از برنامهها ببرند. یا حداکثر و در بهترین حالت، بهرهی بصریشان تصویری باشد که از متن برنامه بهطور زنده برایشان روی دیوار و پردهی نمایش پخش میشود. در تولید «فضا»ی آیین، نقش زنان، تنها شاهد و ناظر است.
مراسم و اماکن مذهبی ما یک «روی صحنه» دارد (که برای مردان) و یک «پشت صحنه» (که برای زنان). نمایش اصلی در روی صحنه رخ میدهد. آنجاست که «دیده میشود» و لذا اهمیت و اولویت دارد. درنتیجه عناصر زیباییشناختی و نمایشی نیز طبعاً سهم روی صحنه است. در مناسبتها (جشنها و عزاها)، روی صحنه است که تزیین اصلی میشود. اگر چیزی اضافه ماند، آنوقت سهم پشتپردهایهاست. فرش
های خوب و نو در قسمت مردانه پهن میشوند. تابلوهای زینتی زیباتر و بزرگتر در قسمت مردانه نصب میشود. قفسه
های قرآن و مفاتیح و جامهری
های دو قسمت هم تفاوتی مشابه دارند.
برنامهی مذهبی هم برای مخاطب مرد اجرا میشود. خطاب منبریها و سخنرانان و مداحان با مردان است: «آقایان عزیز!»، «برادرانِ من!». طبیعی هم هست. چون فقط مردها را میبینند. زنان پشت پرده تنها وقتی مورد خطاب قرار میگیرند که پای تعریض و تذکر وسط باشد. تذکر به اینکه ساکت باشند و گوش
های خوبی باشند تا آرامش اصل مجلس مردان برهم نخورد. این جمله را در مجالس مذهبی بهدفعات شنیدهایم: «اگر خانمها سکوت را رعایت کنند و اجازه بدهند...».
روی صحنه اصل است. آنجاست که مهمانان و بزرگان میآیند. آنجاست که در هیئت فیلمبرداری میشود. قسمت مردانه حکم اتاق پذیرایی را دارد که به احترام مهمان همیشه شکیلتر و منظمتر از دیگر اتاقهاست. و قسمت زنانه، همان اندرونی است: بیتکلف و ساده و گاه بینظم. انگار همان فرهنگ سنتی پدرسالارانه را مردها از محل زندگی به محل عبادتشان نیز سرایت دادهاند.
#دغدغه_های_دیندارانه #نقد_سیاستهای_دینی_جمهوری_اسلامی#مطالعات_اجتماعی_دینداری_در_ایران@mohsenhesammazaheri