آمین

#کاسعلی_اکبرپور
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1
Saaghi@aminhaghrah
Maziyar.akbarpoor
ساقی
خواننده: مازیار
آهنگساز: کاسعلی اکبرپور
ترانه سرا: پدرام (گفته‌اند نام مستعار شیون فومنی‌ست)


امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی
دردی که جز میِ تواَش درمان نیست
حرفی که دیگر از کسی پنهان نیست
امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی

امشب دلم سبو، سبو می خواهد
گیراتر از دوچشم او می خواهد
امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم مساقی

ای وای اگر شکسته دل برگردم
در پیش غم اگر خجل برگردم
دیگر ستاره ای ندارم ساقی
صبح دوباره ای ندارم ساقی
امشب دلی شکسته دارم ساقی
چشمی به خون نشسته دارم ساقی


#کاسعلی_اکبرپور
#مازیار
#تک_ترانه
@aminhaghrah

۱
سالها پیش "تیمور گورگین" این لقب را به "کاسعلی اکبرپور" داد: "بتهون گیلان". این‌که چقدر متناسب با حالات و سکنات اوست بماند، اما امروز که خبر درگذشتش را از دختر بزرگوارش شنیدم، دیدم برایش هیچ نکرده‌ایم که برازنده‌اش باشد، با آن همه آثار ناب. هیچ...

۲
من علی اکبرپور را بیشتر نه به جاودانه‌هایش در موسیقی که به لطافت و بی‌آلایشیِ اندیشه و صداقت و مهربانی و زلالی قلب‌اش می‌شناختم.

از یاد نمی‌برم، چندماه پیش، شبانه با بغض تلفن زد. گفت که به "ناصر مسعودی" و "انوشیروان روحانی" و چند نفری دیگر هم زنگ زده! گفت که فیلم مستندی را دیده از شکنجه‌ی حیوانی وحشی توسط چند نفر گیلانی که سخت دلش را به درد آورده و بی تابش کرده. نیم ساعت با هم حرف زدیم. همه‌اش حوالی این که با اهالی موسیقی گیلان کاری برای حقوق حیوانات بکنیم. اندوه داشت از انسانیتی که رنگ باخته ، و مهربانی، که دیریاب شده.
مرد عجیبی بود. پُربار اما به حد غریبی فروتن و افتاده. همه‌ی زندگانی بلندش آمیخته به موسیقی بود اما نت به نت‌اش را برای انسان می‌خواست. فقط برای انسان...

۳
حالا که او رفته‌است، بهانه شد و آثارش را دوره می‌کنم. می‌بینم "ساقی» را برای "مازیار" چه عالی ساخته. انقدر خوب و خواستنی که روی سنگ مزارِ آقای خوش صدا و مودب و مظلومِ ترانه‌ی ایران هم فرازهایی از همان حک شده:
«دیگر ستاره‌ای ندارم ساقی. عمر دوباره‌ای ندارم ساقی...»

#روزانه
#کاسعلی_اکبرپور
@aminhaghrah
آمین
موسیو یرواند؛ سیمای فراموش‌شده...🔻 @aminhaghrah

موسیو یرواند؛ سیمای فراموش شده!

درباره‌ی گیلان و موسیقی مدرنِ معاصرش حرف ناگفته و جامانده، و کارِ ناکرده و زمین مانده زیاد است. که البته اهلش را هم دارد و امید به گفتن و عملی کردنش زیاد است.
درباره‌ی آدم‌های موثر در هویت‌بخشی آن اما داستان چیز دیگری‌ست. نام‌ها اگر مکرر به یاد نیاید و یادها اگر به وقتش نکو داشته نشوند هیولای فراموشی بی‌رحم‌تر از این‌حرفهاست. غبار می‌شود و می‌آید و بر تن تاریخ می‌نشیند. و چه تلخ‌تر از این‌ که بر پیشانی قومی مُهر نسیان و داغِ بی‌مهری و قدرناشناسی بخورد!
#موسیو_یرواند (یروان)؛ از آن‌نام‌هاست که مدتهاست شنیده و خوانده نمی‌شود، اما نباید که خودش و خدماتش فراموشیده شود.

یرواند ملکوم مارتیروسیان (۱۲۸۲، تبریز- ۱۳۵۵، #رشت؛ از مهاجرین ارمنی) تحصیل‌کرده‌ی ایتالیا (به روایتی)، نوازنده‌ی ویولن، و معلم مهربان و پرآوازه‌ی موسیقی در رشتِ دهه‌های ۲۰ تا ۵۰ بود که همراه همسر نازنینش مارگریت نقش بی‌مانندی در آموزش هنرجویان و پرورش اولین نسل از مربیان موسیقی مدرن در #گیلان داشت. در اهمیت جایگاه موسیو یرواند همین بس که بسیاری از تک‌نوازان چیره‌دست و موسیقی‌دانان و آهنگسازان نام‌دار گیلانی شاگردی او و همسرش را (چه در هنرستان و چه در خانه که معبد و مامن طالبین هنر بود) بی‌دغدغه‌ی هزینه‌ی تعلیم تجربه کرده‌اند. بزرگانی چون؛ #کاسعلی_اکبرپور، #غلامرضا_امانی، #منوچهر_ویسانلو، #منوچهر_جنتی، #مهدی_میخچی، #نادر_دلجو و... بسیارانی دیگر که اگر نام و نشان‌شان را از تاریخ موسیقی معاصر گیلان برگیریم، چیز چندانی از ترنم و ترانه‌‌ی گیلکی باقی نمی‌ماند!

خب! حالا پرسش این است؛ آرامگاه موسیو یرواند کجاست؟ کسی یادگاری از ساخته‌ها و صدای ساز او دارد؟ و رشتی‌ها کی، کجا و چگونه باید دین‌شان را به او اَدا کنند؟
.
.
• اشاره: یرواند و مارگریت فرزندی داشتند به نام ژرژیک. ژرژیک از خردسالی نابغه بود در نوازندگی (این را از شاگردانی که به آن خانه‌ی لبریز از موسیقی آمد و شد داشتند شنیدم) شنیدم از ویسانلو که در دهه‌ی ۵۰ او را که دانش‌آموخته‌ی کنسرواتوار بروکسل بود، همراهِ حنانه‌ی بزرگ در قامت سولیست ارکستر تلویزیون دیده است. و دیگر هیچ...
.
.
• شرح تصویر:
از چپ؛ موسیو یرواند (نوازنده‌ی ویولن)، منوچهر جنتی (نوازنده‌ی آکاردئون؛ بعدها رهبر ارکستر شماره‌ی ۱ رادیو رشت) غلامرضا امانی (نوازنده‌ی فلوت؛ بعدها رهبر ارکستر شماره‌ی ۲ رادیو رشت) رشت، اوایل دهه‌ی ۴۰


#روزانه
@aminhaghrah
Forwarded from آمین (Amin Haghrah)
geyshe demerdeh@aminhaghrah
shivan. akbarpoor
[گیشِه دِمِردِه]
شعر و صدا: #شیون
آهنگساز: #کاسعلی_اکبرپور
#صدا
#شعر_گیلکی
@aminhaghrah
🔻سوم دی ماه زادروز «شیون فومنی» بود.
به بهانه ی هفتاد ساله گی شیون (۱۳۷۵-۱۳۲۵) اما قرار بود نام مردی نیز نکوداشته شود که همه ی موسیقی گیلان وامدار اوست. «کاسعلی اکبرپور» حاضر بود اما آن گونه که باید باز در حق اش ادای دین نشد.

علی اکبرپور (۱۳۱۳/ اصطلخِ خشکبیجار) یک موسیقی‌دانِ به معنای واقعی‌ست. کارهایی که می‌کند هویت دارند. جان دارند. تا امروز بسیار سمفونی و سونات و سوئیت نوشته برای ارکستر‌های کوچک و بزرگ و بسیار آهنگ‌هایی که دیگران ساخته‌اند را هارمونی کرده و به اجرا کشانیده یا که برای‌شان ویولون نواخته. این‌ها جدای از آهنگ‌ها و ترانه‌های ماندگاری‌ست که از حنجره‌های تمام نشدنی‌ای مثل «ایرج»، «عهدیه»، «مازیار»، «حمیرا»، «سیما بینا»، «مسعودی»، «سیما مافیها»، «پوررضا»، «شیون»، «گلچین»، «فانی»، «سیمین غانم»، «مرجان» و… به گوشِ اهالی ایران زمین رسیده و به دل‌هاشان نشسته.
اکبرپور همه چیزش موسیقی‌ست. جوری که هیچ نمی‌شود او را بی‌ ساز و آواز فهمید. سندش هم این: گفته‌اند «هفت» فرزند دارد به نیت «هفت حرف» الفبایِ موسیقی!

زمستان ۹۰، نفس‌های واپسین‌اش را می‌کشید که به تاکید “علی رضا پورامید”، قرار گفتگو با «کاسعلی اکبرپور»، جور شد. «اکبرپور» را هرگز از ظاهر ساده و بی پیرایه، و هم گفتار صمیمی و بی تکلف اش نمی شود شناخت. همین است که وقتی اول‌بار، بساط گفت و شنود پهن شد، شبهه ناک جلوه می‌کرد برایم لقبی را که “تیمورگورگین” رفیق دیرین‌اش را با آن به من و دیگران می شناساند؛ “بتهون گیلان!”.
«اکبرپور» به واقع نابغه‌ایست در موسیقی. نه فقط در گیلان. که در همه‌ی پهنه‌ی ایران. این را فقط وقتی می‌شود فهمید که گذشته‌ها را کاوید و صداهای فراموش شده‌ی ممنوعه‌ی غبار گرفته را از پس زمان بیرون کشید و دوباره از جان شنید. موسیقیِ درست، ریشه‌دار، پراحساس، دغدغه‌مند و متعهد به زاد ‌و‌‌ بوم، که عطرِ خوشِ طبیعتِ بکر و دلپسندِ گیلان از نُت به نُت‌اش برمی‌خیزد و به جان می‌نشیند. موسیقیِ عمیق که فهمش مداقه می خواهد و تامل. که سوگوارانه باید گفت؛ از سوی ما و آنهایی که باید، هیچ کوششی در کشف آن صورت نگرفته، پس تماشای زیبایی‌های موسیقایی نهفته در پس مهِ فراموشی، هیچ به تجربه‌ی جمعی کشانیده نشده. و این‌گونه است که “بتهون گیلان” همین حالا، غریبانه در غربت، عمر می فرساید و باز معصوم و بی ادعا، برای خاکی که فراموشی، ادب و آئینش‌اش شده، از دل، آهنگ و تصنیف و ترانه می‌سازد.

با این مقدمه، حالا خوب است به همین بهانه (تولد شیون) از آمین، اثری مشترک از او و بتهون گیلان (کاسعلی اکبرپور) را دوره کنیم. «گیشه دمرده» را. افسانه ای بومی که با موسیقیِ «اکبرپور» روی شعر و صدایِ «شیون» جاودانه شد...
#شعر
#شیون
#گیلان
#گیلکی
#موسیقی
#کاسعلی_اکبرپور
@aminhaghrah
Saaghi@aminhaghrah
Maziyar.akbarpoor
[ساقی]
خواننده: مازیار
آهنگساز: کاسعلی اکبرپور
ترانه سرا: پدرام
#کاسعلی_اکبرپور #مازیار #تک_ترانه
@aminhaghrah