•
موسیو یرواند؛ سیمای فراموش شده!دربارهی گیلان و موسیقی مدرنِ معاصرش حرف ناگفته و جامانده، و کارِ ناکرده و زمین مانده زیاد است. که البته اهلش را هم دارد و امید به گفتن و عملی کردنش زیاد است.
دربارهی آدمهای موثر در هویتبخشی آن اما داستان چیز دیگریست. نامها اگر مکرر به یاد نیاید و یادها اگر به وقتش نکو داشته نشوند هیولای فراموشی بیرحمتر از اینحرفهاست. غبار میشود و میآید و بر تن تاریخ مینشیند. و چه تلختر از این که بر پیشانی قومی مُهر نسیان و داغِ بیمهری و قدرناشناسی بخورد!
#موسیو_یرواند (یروان)؛ از آننامهاست که مدتهاست شنیده و خوانده نمیشود، اما نباید که خودش و خدماتش فراموشیده شود.
یرواند ملکوم مارتیروسیان (۱۲۸۲، تبریز- ۱۳۵۵،
#رشت؛ از مهاجرین ارمنی) تحصیلکردهی ایتالیا (به روایتی)، نوازندهی ویولن، و معلم مهربان و پرآوازهی موسیقی در رشتِ دهههای ۲۰ تا ۵۰ بود که همراه همسر نازنینش مارگریت نقش بیمانندی در آموزش هنرجویان و پرورش اولین نسل از مربیان موسیقی مدرن در
#گیلان داشت. در اهمیت جایگاه
موسیو یرواند همین بس که بسیاری از تکنوازان چیرهدست و موسیقیدانان و آهنگسازان نامدار گیلانی شاگردی او و همسرش را (چه در هنرستان و چه در خانه که معبد و مامن طالبین هنر بود) بیدغدغهی هزینهی تعلیم تجربه کردهاند. بزرگانی چون؛
#کاسعلی_اکبرپور،
#غلامرضا_امانی،
#منوچهر_ویسانلو،
#منوچهر_جنتی،
#مهدی_میخچی،
#نادر_دلجو و... بسیارانی دیگر که اگر نام و نشانشان را از تاریخ موسیقی معاصر گیلان برگیریم، چیز چندانی از ترنم و ترانهی گیلکی باقی نمیماند!
خب! حالا پرسش این است؛ آرامگاه
موسیو یرواند کجاست؟ کسی یادگاری از ساختهها و صدای ساز او دارد؟ و رشتیها کی، کجا و چگونه باید دینشان را به او اَدا کنند؟
.
.
• اشاره:
یرواند و مارگریت فرزندی داشتند به نام ژرژیک. ژرژیک از خردسالی نابغه بود در نوازندگی (این را از شاگردانی که به آن خانهی لبریز از موسیقی آمد و شد داشتند شنیدم) شنیدم از ویسانلو که در دههی ۵۰ او را که دانشآموختهی کنسرواتوار بروکسل بود، همراهِ حنانهی بزرگ در قامت سولیست ارکستر تلویزیون دیده است. و دیگر هیچ...
.
.
• شرح تصویر:
از چپ؛
موسیو یرواند (نوازندهی ویولن)، منوچهر جنتی (نوازندهی آکاردئون؛ بعدها رهبر ارکستر شمارهی ۱ رادیو رشت) غلامرضا امانی (نوازندهی فلوت؛ بعدها رهبر ارکستر شمارهی ۲ رادیو رشت) رشت، اوایل دههی ۴۰
#روزانه@aminhaghrah