🔻امروز ( ۱۵ دی ماه) هفتهمین سالمرگ «ملوک ضرابی» ست.
ضرابی (۱۳۷۸-۱۲۸۶) کمی پس از «قمرالملوک وزیری» با به عرصه موسیقی ایرانی گذاشت و هم پای او درخشید. در نوجوانی از امکان همسایه گیِ با اقبال السلطان (استاد نامیِ آواز ایرانی) بهره برد و پنهانی (دور از چشم پدر) شاگردی اش را کرد.
ملوک علی رغم تعصب و مخالفت شدید پدر، فن آواز را آموخت و نواختن ضرب را هم از «حاج خان عین الدوله» فرا گرفت. اولین ترانه ای که در رادیو اجرا کرد، ترانه «کیستی» ساخته «حسین یاحقی» بود که با همراهی «مرتضی محجوبی»، «حبیب سماعی»، «ابوالحسن صبا» و «حسین تهرانی» اجرا شد.
ضرابی سیمای مردمی، رِند و رُک و پُرشور موسیقی ایران بود. یدِ طولائی در کار خیر داشت و در اجراهای صحنه ای اش بی توجه به رویدادها و وقایع اجتماعی نبود.
از نمودهای دغدغه مندی او به احوالات جامعه، اجرای منحصر به فردش از ترانه «
مرغ سحر» است. از این تصنیف (از ۱۳۰۶ تا کنون) اجراهای بی شماری شنیده شده است اما به غیر از اجرای ملوک ضرابی هیچ کدام کامل نیست!
ملک الشعرای بهار، تصنیف
مرغ سحر را از ابتدا در دو بند سرود. بند اول عاشاقانه و با رویکردی اجتماعی ست که عموم اجراها معطوف به همین بخش است. بند دوم اما بی پرده و بی مدارا به سیاست و آلودگی های نهادهای وابسته به مذهب و قدرت در آن روزگار می پردازد.
حالا به بهانه ی این روز ، همین اجرا از ملوک ضرابی را از آمین می شنویم. نسخه ی کامل «
مرغ سحر» را. و آن جاهایی که می خواند...
عمر حقیقت بهسر شد، عهد و وفا بیاثر شد
نالهٔ عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بیثمر شد
راستی و مهر و محبت فسانه شد
قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر شد!
جور مالک، ظلم ارباب، زارع از غم گشته بیتاب
ساغر اغنیا پُر میِ ناب، جام ما پُر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر کن، از مساوات صرفنظر شد
ساقی گلچهره بده آب آتشین،
پردهٔ دلکش بزن ای یار دلنشین
ناله برآر از قفس ای بلبل حزین
کز غم تو، سینهٔ من، پُرشرر شد، پُرشرر شد
#ملوک_ضرابی#مرغ_سحر#موسیقی@aminhaghrah