آمین

#مدیریت_شهری
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1
▪️
این کار درست و‌ قابل تقدیر #شهرداری مشهد، در تزیین معابر شهری با تصاویر بزرگان ‌ادبیات کشور، کاش به چشم مدیران شهری ما هم بیاید!

#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️شورا یا شهر بازی؟!

آن‌طور که در خبرها آمد، دیروز لایحه‌ی غریبِ بودجه‌ی ۱۴۱میلیارد و ۵۰۰میلیون تومانی سال ۹۷ شهرداری انزلی با ۶ رای موافق و تنها یک مخالف تصویب شد!

ابتدا گمان می‌کردم از سوی رسانه‌ها در ثبت نام شهر خطایی رخ داده و یا این‌که عده‌ای عامدانه خواسته‌اند در این هوای تلخ و تیره، محض انبساط خاطر جمعی، کمی مزه بریزند و طنازی کنند، اما بعدتر مستندات که آمد یقینم شد حقیقتی‌ست که رخ داده و فاجعه‌ایست که محقق شده!

من نمی‌توانم و نمی‌خواهم باور کنم که حاملان آن‌همه نشان‌های تحصیلی فوق‌ و دکترا و ... نشسته بر کرسی شهرداری و شورا، از روی سهو و نادانسته، این گونه حکم داده‌اند. که معصیت این ندانم‌کاری از رایِ با آگاهی حتمن سنگین‌تر است.

متاسفانه لایحه‌ای که در شورا قطعی شد، آن‌قدر تخیلی، بی‌ریشه، بی‌منظور، غیرقابل توجیه، غیرقابل فهم و کودکانه است که از اساس باورِ ارایه‌اش در خاطر نمی‌گنجد چه ‌برسد به تایید و تصویبش. این اعداد که در نهاد قانون‌گذاری شهر انزلی قانون شد، چیزی نیست جز توهین به‌ شعور متخصصین و ناسپاسی در امانت مردمی که به بهبود اوضاع پریشان خود و شهرشان امید بسته‌ بودند.

یعنی چه که وقتی همه‌ی کار شورا و شهرداری در این چند وقتِ پذیرش مسئولیت، توجیه عمومی و تبلیغ بی‌پولی و نداری و بدهکاری و محکومیت قضایی و انسداد حساب‌های مالی‌‌ست، حالا بی هیچ‌ پشتوانه‌ای از خرد و آورده‌ای از منطق، دورهمی، از ناکجای نادیده، میلیاردمیلیارد اعتبار آورده‌اند و برایش خوابهای پریشان دیده‌اند.

آخر چگونه است وقتی از رقم کل بودجه‌ی ۸۲میلیارد تومانی شهرداری در سال۹۶ تنها ۵۶میلیارد تومانش محقق شده و ۲۶میلیاردش والمعطل است، برای سال ۹۷ بودجه‌ای دیده‌اند که افزایشش بیشتر از اندازه‌ی همه‌ی بودجه‌ی تحقق‌یافته‌ی سال گذشته است! یا واضح‌تر بگویم، اگر بخواهیم مبنا را همان تحقق بودجه بدانیم، حضرات در بستن بودجه‌ رکورد افزایش دو و نیم برابری را زده‌اند!

غم‌انگیزیِ داستان البته که این‌اندازه نیست. اندوه و افسوس بیشتر می‌شود وقتی ریز اعتبارات هم به دیده بیاید. بی‌معنایی و بی‌ربطی برخی پروژه‌ها و هزینه‌هایی که دیده شده با واقعیت‌های روی زمین حیرت‌انگیز است.

این قصه‌ی پرغصه‌ را البته که می‌شود حالاحالاها نوشت. اما خوب‌تر است که اهلش زودتر از این‌حرف‌ها بجنبند و بنویسند. شهرسازها، معمارها، مدیریت‌خوانده‌ها، رسانه‌ای‌ها، فرهنگ‌دوست‌ها، جامعه‌شناس‌‌ها و...
بلکه تلنگری باشد و تکانی بدهد و داستان عوض شود.

سالِ نکو، از بهارش پیداست. و اگر بهار انزلی این ‌است، وای به زمستان بی‌رحمی ‌که در پیش است...

#انزلی
#شوراها
#شهرداری
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️ذبح قوی سپید در چند ضرب!

●یکم
آن‌چه که در یکی دو روز اخیر از تیم #فوتبال انزلی در رسانه‌ها خبرساز شد اعتراض هواداران متعصب تیم #ملوان بود به نصب تبلیغات محیطی شرکت ایرانسل در شهر #انزلی، که به انضام تصویری از تیم فوتبال استقلال تهران، دعوت به حمایت از این باشگاه مرکز نشین می‌کرد.
مساله البته که به‌همین جا ختم نشد‌. اعتراضات در شبکه‌های مجازی که بالا گرفت جمعی از مدیران شهری هم با اعلام رسمیِ انزجار، به جمع منتقدان دو آتشه پیوستند.‌ جمع یاران که جمع شد، دسته‌ای متشکل از هواداران و لیدرهای باشگاه با حضور در محل نصب بیلبورد تبلیغاتی در پل عابر پیاده، به صورت خودجوش اقدام به پایین کشیدن بنر و پاره کردن تصویر ‌منقش به نام و نشان تیم رقیب کردند. از آن وقت تصاویر این رویداد همچنان به عنوان حماسه‌ا‌ی از حضور! درشبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود.

● دوم
البته که اقدام #مدیریت_شهری با عاملیت پیمانکار در شرایطی که روح عمومی شیفتگان فوتبال در انزلی از بی‌تفاوتی و کم‌لطفی حضرات مسئول زخمی و آزرده است غیرمس‍ئولانه و نازیبا بود. اما همراهی و همدلی تحریک آمیز و نه قاعده‌مند و آرامش‌بخشِ برخی مسئولان شهری و فعالین اجتماعی و مدیران رسانه‌ای که طبیعتن می‌بایست فارغ از هیجانات غالب، دورترها را ببینند، با جریان متعصبی که فقط به امروز می‌اندیشد نه دیروز و حتی فردا اسباب تاسف بیشتر بود.

واقعیت این است؛ پاره کردن تابلوهای تبلیغاتی تیم‌های حریف با شعار «شهروند با غیرت» و رویکرد «دیگر ستیزی» اتفاقِ در ظاهر جذاب و البته پرمخاطبی‌ست. منتها آن‌ها که عاملَ فعل بودند به این نیندیشیدند که در میان هیاهوی شادمانه‌ی برخاسته به آسمان بندر، بذر چه درخت شومِ تلخ‌میوه‌ای را کاشته‌اند و چگونه بر بالهای خسته‌ی قوی سپید خزری تیرِ کاری انداخته‌اند!

● سوم
این از بدیهیات است! وقتی از حرفه‌ای‌گری در ورزش حرف می‌زنیم از فروریختن مرزها سخن می‌گوییم. از تغییر نگرش به سنت‌ها. از تعطیلی بساط تعصب و فراگیری تعقل و پذیرش موجودیت رقیب و رندی‌ها و زد و بندها و‌معامله‌ها و تن دادن به عواقب پیروزی و شکستی که همیشه هم برحق نیست و اصول درون و بیرون زمین بازی‌ست.

یا باید از اساس قید حضور را زد و مثل آن تیم دوست‌داشتنی صدساله‌ی انگلیسی، فوتبال را بازی قبیله‌گی مردان و زنان دهکده دانست و بی‌خیال صعود به لیگها حتی، از جادوگری با توپ لذت غاییِ جمعی برد. و یا صبورانه الگوی فوتبال‌بازیِ سرمایه‌داران را پذیرفت و مردانه جنگید و سهمِ به یغما برده را پس گرفت.

●‌ چهارم
سرمایه گذار سرمایه‌اش را کجا و برای چه می‌گذارد؟ معلوم است که برای سود. اگر یکی از این سازمان‌ها و شرکت‌های معظم داخلی و خارجی خواب‌نما شد و خواست پولش را پای ملوان بریزد تکلیف چیست؟ تبلیغ خودش و محصولش را کجا باید انجام دهد؟ فقط توی انزلیَ ۱۵۰ هزارنفری؟ اصلن می‌ارزد؟ اگر در همه‌ی پایتخت و دیگر شهرها رسمِ رایج، آن‌ مدل از غیرتِ شهروندی شود ‌و دیگرستیزی که ما مفتخر به آنیم و پایین کشیدن بنرها و‌ پوسترهای تبلیغی حریف عادت باشد، هیچ سرمایه‌ای از حوالی بندر حتی گذر می‌کند؟

● پنجم
آفتاب آمد دلیل آفتاب!
اصفهانی‌ها هم با شعار شهروندِ با غیرت و‌ مدیر بومی غیرت‌ت کو؟! با تبعیت از حرکت الهام‌بخش ملوانی‌ها، با بیلبورد تبلیغاتی پرسپولیسی‌ها همان کردند که انزلی‌چی‌ها!
و حالا این‌چرخه‌ی دَریدن حرمت‌ها و زخمی کردن سیمای محبوب قومیت‌ها و جمعیت‌ها ادامه خواهد داشت و اگر چاره‌ای اندیشیده نشود باز نخواهد ایستاد. و دور نیست و یقینی‌ست که همین را هم از هوداران آبی و قرمز ببینیم و دیگران. و آن‌روز تلخ‌ برسد که قوهای سپید یکان یکان از آسمان بر زمین بیفتند و کسی یاد نیاورد که پروازی هم بوده است...


#روزانه
#جامعه
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️شورا و راهی که به ترکستان است...

آنها که روندِ برگزاری انتخابات شوراها را در ادوار گذشته پی‌‌‌جویی کرده‌اند می‌دانند رویکرد حاکمیت در تعیین صلاحیت‌ها بسیار متفاوت از مثلن انتخابات مجلس بوده است. به صورتی که در انتخابات اخیر‌ بسیاری از چهره‌های سیاسی منتقد که برخی‌شان حتی سابقه‌ی محکومیت و تحمل حبس را در پرونده‌ی فعالیت‌های اجتماعی داشته‌اند، از سوی مراجع ذی‌صلاح مجاز به شرکت در انتخابات شناخته شده‌اند.
این رویکرد ویژه‌ی دستگاه‌های نظارتی (با هر انگیزه‌ی پنهانی) دلیلی منطقی و کارشناسانه هم دارد:
مدیریت کیفی و موثر شهری بی همراهی و هم‌افزایی ذهنی و عملی اکثریت مطلق شهروندان با هر عقیده و ایده‌ای تحقق ناپذیر است. بدیهی‌ست که "شهر" با همه‌ی تنوع در ساختار انسانی و معماری و زیست محیطی‌اش است که شهر می‌شود. و گرنه نام "ده" یا "روستا" برای آن و "قبیله" برای ساکنین‌اش پسندیده‌تر است!

با این تفاصیل آن‌چه که این روزها از عملکرد مدیریت شهری برآمده از انتخابات اخیر در انزلی دریافت می‌شود، مع‌الاسف نه رویکرد و اندیشه‌ای معطوف به شناخت از مفهوم شهر و شهرنشینی و مفاهیمی هم‌چون جامعه‌ی مدنی، که وجود و بروز تفکراتی بَدَوی و قبیله‌‌ای‌ در مهمترین ساختار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری‌ست.

تلخ است و اندوه‌ناک که انزلی با آن سبقه‌ی درخشانش در تجربه‌ی مدنیتِ آمیخته به مدارا و تساهل و تفاهم و تعادل، حالا با‌ فاصله گرفتن‌ از هویت فرهنگی-تاریخی و ذاتی خویش، به همت برخی جَوزدگانِ تازه نشسته بر مسند قدرت، عجولانه و با شتابی حیرت‌انگیز به سمت پرتگاه کُشنده‌ی تکفیر و تعصب و تقابل و تهدید هدایت می‌شود.

واقعیت جامعه‌ی مدنی این است؛ وقتی راهی گشوده می‌شود یا جاده‌ای ساخته می‌شود کسی از ایده و عقیده و مرام و آئین عابرین آن نمی‌پرسد. مدنیت آموخته که راهی نیست جز پذیرش حقوق همگان برای عبور و بلعکس رعایت قواعد موضوعه‌ی عبور و مرور از سوی عابرین. تفکیک شهروندان به سیاه و سفید و فتنه‌گر و بصیر، از سوی نهادی که وظیفه‌ی ذاتی‌اش خدمتِ بی‌منت و عام و‌ تمام و یکسان به همه‌ی شهروندان است فاجعه‌ای هولناک و بدعتی خطرناک است.

اولین محصول ویرانگر این انحراف از معیار و خطاکاری، انقطاع شریان‌های ارتباطیِ دوسویه و حیاتی مدیریت شهری با آن دسته از شهروندانی‌ست که خود را مخاطب تکفیریات و توهینات و تهدیداتِ مقاماتی دیده‌اند که اتفاقن پیشتر به حکم پیام‌های همدلانه‌ و‌ وعده‌های انسان‌محورانه‌ی ایشان خود، با امید همبستگی و تعامل برای بهتر شدن احوال خراب شهر، اسباب برگزیده‌ شدنشان را فراهم آورده‌اند!

این‌گونه است که هنوز وصل محقق نشده، آن‌قدر فاصله زیاد می‌شود که دیگر گوش‌ها نمی‌شنوند و‌ دست‌ها بی‌تفاوت‌اند و قدم‌ها همراهی نمی‌کنند.

این یک هشدار است!
شهر برای آبادانی، دل و دست همه را می‌خواهد. وگرنه در بی‌اعتمادی و بی‌عملیِ عمومی، جلوه‌گری یک نفر هم برای تباهی و ویرانی زیاد است...

#شهر
#انزلی
#شوراها
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
پائیز دزدی
[ یا شهر در دست تنبل‌ها ]

قلع و قمع درختان یا در حالت مهربانانه‌تر، لُخت کردن‌شان در هنگامه‌ی فرارسیدن فصل سرما، عادت زشتی‌ست که از مدیران شهری #انزلی در ادوار گذشته به یادگار مانده و این‌روزها سیمای فاجعه دیده‌ی شهر موید آن است که جدیدها هم تمام مساعی‌شان را برای پاسداشتِ این میراث شوم به کار بسته‌اند و در درخت‌کُشی کَم نمی‌گذارند.

بسیاری می‌پُرسند، دلیل این همه اصرار بر تکثیر زشتی چیست؟ چرا از بندر، زیباییِ بی‌مثال فصلِ برگ‌ریزش را می‌گیرند؟ چرا هر سال پاییز را از ما می‌دزدند؟
پاسخ‌ش ساده است: تنبلی...

برگ‌های پاییزی مزاحم‌اند. روی زمین که بریزند سامان دادنشان سخت است. آقایان چاره ‌اندیشیده‌اند و صورت مساله را پاک کرده‌اند. پس درخت‌ها را حذف می‌کنند و خلاص...
انزلی پائیز را می‌خواهد چه کار؟

#مدیریت_شهری
#محیط_زیست
@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
■درخت شهری
[ دیواری که اکسیژن می سازد! ]

استارتاپ «راهکارهای شهر سبز» به‌تازگی از «درخت شهری» به‌عنوان راهکاری خلاقانه برای مقابله با آلودگی هوای شهرها رونمایی کرده است. درخت شهری درواقع دیواری گیاهی است که قادر است به اندازه ی ۲۸۵ درخت هوا را تصفیه کند. این دیوار که ۴ متر ارتفاع و ۳ متر عرض دارد و از خزه پوشیده شده است کاملاً خودکار است، انرژی‌اش را از صفحات خورشیدی می‌گیرد، آب مورد نیازش را از باران می‌گیرد و رطوبت موردنیاز گیاهان را به‌وسیله‌ی حس‌گرهایی اندازه‌گیری می‌کند و بنا به نیاز گیاه به آن آب می‌رساند. خزه‌های این دیوار قادرند در سال ۲۴۰ تن گاز و ذرات معلق مضر را جذب کند که معادل قدرت تصفیه ۲۸۵ درخت است.

این دیوار در حال حاضر در ۲۰ شهر جهان نصب‌شده و به‌زودی در کشورهای متعدد دیگری ازجمله هند جایی که آلوده‌ترین شهرهای جهان واقع‌شده‌اند نصب خواهد شد.

#محیط_زیست
#مدیریت_شهری
#خلاقیت
@aminhaghrah
Forwarded from عکس نگار
▪️هول حلیم...
[ و شورایی که توی دیگ افتاد! ]

▫️هفته ای که گذشت، از طریق رسانه های مجازی، فراخوانی با امضای روابط عمومی شورای منتخب شهر #بندرانزلی در دوره پنجم، میان کاربران همخوان شد که در آن از تمامی افراد واجد شرایط به خدمت در سِمت شهرداری می خواست تقاضای خود را مشخصن به یکی از دفاتر بیمه! یا به صورت خصوصی به هر یک از ۷ عضو منتخب شورا ارایه‌ نمایند!

▫️جدای از شیوه ی بدیع، عجیب و مبتذل گزینش #شهردار که دوستان برگزیده اند و شان تخصصی ترین و خطیرترین مسئولیت در امر مدیریت یک شهر را به جای تحقیق‌ و کار کارشناسی و رایزنی و گزینش شایسته ترین‌ها،‌ با اقدامی پوپولیستی، اعلان عمومی و دعوت به مداخله همگانی، در حد مسابقات پاپیولار استعدادیابی فروکاسته اند، اصل ورود به حوزه ی مدیریت شهری و اعلام فراخوان در حالی که هنوز شورای چهارم مستقر است و قانونن متولی تصمیم سازی، از طرف مجموعه ای که قرار است برای شهر هوای تازه بسازد و فصل تغییر را رقم بزند، مایوس کننده و تاسف بار است.

▫️این گونه که از حواشی داستان بر می آید، شورای پنجم، علی رغم بهره مندی از بدنه ای که بر آمده از کار تشکیلاتی ست، هم تجربه ی شورا دارد و هم عضو قانوندان، هنوز گیج هیجانات پس از پیروزی در انتخابات است و آن قدر ذوق زده گیِ معطوف به در آغوش کشیدن شاهد قدرت بر‌ آن چیره است که رشته ی زمان و مکان را از کف داده، جایی را که ایستاده یادش رفته و هنوز به قول معروف نه به بار است و نه به دار، اراده به کاری خطا بسته و فعلِ خلاف اخلاق و قانون کرده.

▫️از زاویه ی دیگر، این که شهر، شهردار رسمی دارد و با این حال شورایی که هنوز زمان مانده به استقرارش، خبر برکناری او را در بوق و کرنا کرده و در جلسات رسانه ای، وعده ی نفر جایگزینش را هم داده واقعن نوبر است! شورایی ها اصلن به این اندیشه نکرده اند که شهردار مستقر حالا با چه انگیزه و نفوذ کلامی باید در زمان باقی مانده بر مجموعه تحت امرش اعمال مدیریت کند و به امورات شهروندی خلق خدا هم برسد!

▫️از قدیم گفته اند: دیکته نانوشته غلط ندارد. حالا دوستان شورایی ما آن کار ناشدنی را کرده اند. هنوز مشقِ درس شروع نشده خطاکاری شان شهره است!

البته که امید ما با دوستان منتخب، برای شهر، به فردای خوب است. اما واقعیت این است؛
برای اهل معرفت همیشه مجال خدمت هست. عرصه ی مدیریتِ شهری، در جوار تخصص، صبوری می خواهد و بزرگواری و متانت‌ و ‌مناعت طبع. و گرنه نهادِ قدرت برای سوداپیشه گان، حکم همان حلیم را دارد! هول که برشان دارد، دم صبحی جاشان تهِ دیگ است...

#انزلی
#روزانه
#شوراها
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
Forwarded from عکس نگار
🔻
با انتشار خبر آتش سوزی برج ۲۷ طبقه "#گرن_فل" در #لندن، رسانه های رسمی و کاربران ایرانی در شبکه های مجازی، عمومن آن را از دو زاویه دیده اند.

یک دسته ضمن مقایسه ی آن با حادثه #پلاسکو در تهران، بی توجه به علل وقوع حادثه ی لندن و هم تلفات مالی و جانی آن، از کیفیت عمل نیروهای مداخله گر در بحران می نویسند و فرصت طلبانه بهانه را جسته اند و تیغ های نقد را تیز کرده اند و باز بر #شهرداری تهران می‌تازند!

دسته ای دیگر هم، با هیجان توام با شادمانی! با ارجاع به واقعه آتش سوزی در لندن و تاکید بر مشابهت های آن با ماجرای پلاسکو ( از علت بروز حادثه تا‌ خساراتی که به بار آورد) سعی بر تطهیر مدیریت شهری تهران و طبیعی‌ جلوه دادن فجایعی این چنینی در حوزه ی اداره کلان شهرها دارند!

متاسفانه نکته ای که در این میان مغفول مانده (همچون بسیاری موارد مشابه، موثر از منازعات سیاسی و کنش های حوزه های قدرت در ایران) «واقعیت» است.
واقعیت این است که در همه جای جهان، ناکارآمدی، سودمحوری، اهمال و سوئ مدیریت، #فاجعه ساز است. فرقی نمی کند این در تهران باشد یا لندن. اگر رخ داد، بستگی به کیفیت پهنه ای که در آن بروز می کند، ویران می کند. نه توجیه پذیر است و‌ نه قابل گذشت. چشم بستن بر بدیهیات، با توجیه تحصیل منافع شخصی و جناحی، کمترین عواقبش تکرار فجایع است. فرقی نمی کند، معطوف به حادثه ای باشد که مقابل دیدگان ما بر ما رفته یا هزاران کیلومتر دورتر، که ماهواره ها و گوشی های همراه واسطه ی مشاهده اند.

▪️حالا مساله این است:
"گرن فل" همچون "پلاسکو" آئینه ای رو به روی ماست. نشان و ‌نمادِ خطاکاری...

#روزانه
#رسانه
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
Forwarded from عکس نگار
🔻
[ #شهردارى و شهرخواری! ]
#علی_میرزاخانی


چرا هر ايرانى چه در پايتخت و چه در شهرستان و چه در خارج از كشور وقتى صاحب پس‌اندازى مى‌شود به سرعت مى‌خواهد آپارتمان يا ملكى در تهران خریداری کند و بعضا آن را به‌صورت خالى نگه دارد؟ چرا در هيچ جاى دنيا با چنين پديده‌اى روبه‌رو نيستيم؟ چرا در تهران امروز همچنان با ترافيك‌هاى فلج‌كننده‌اى مواجه هستيم كه اين نوع ترافيك‌ها در دنیا به تاريخ پيوسته‌اند؟

آلودگى خفه‌كننده هوا كه تقريبا در تمام كلان‌شهرهاى جهان مهار شده است چرا همچنان در بيشتر روزهاى سال میهمان ناخوانده تهران است؟ سوال ديگر اينكه چرا در تهران بر خلاف شهرهاى بزرگ جهان، هيچ‌كس حتى مسافت‌هاى كوتاه را هم پياده طى نمى‌كند و خيلى به ندرت افراد پياده را جز در خيابان‌هايى كه به بورس خريد و فروش مشهور هستند، مشاهده مى‌كنيم؟

به تمام اين پرسش‌ها مى‌توان پاسخ‌هاى نادرست متنوعى داد و اين كار با دقت تمام انجام مى‌شود تا اذهان از پاسخ صحیح منحرف شود! اما پاسخ صحيح همه اين پرسش‌ها به نحوه اداره شهر و تامين منابع آن مربوط مى‌شود. شهردارى پايتخت حدود ٢٨ سال است به شيوه غلط و پرهزينه‌‌ای اداره مى‌شود كه اتفاقا ضرر اصلى اين نحوه مديريت بر كم‌درآمدها تحميل مى‌شود. مهم‌ترين منبع درآمد شهردارى تهران تراكم فروشى است - يا به‌عبارت دقيق‌تر هوافروشى - كه ٢٨ سال پيش ابداع شد و همچنان ادامه دارد. چنين درآمدى دو ايراد اساسى دارد: اول اينكه همانند ماليات بر توليدى است كه شكل نگرفته و چنين مالياتى در ادبيات اقتصادى به‌دليل بالا بردن هزينه اوليه توليد هرگز توصيه نمى‌شود؛ دوم و مهم‌تر اينكه اين درآمد باعث بى‌نيازى شهردارى از ماليات محلى مى‌شود كه غيبت اين ماليات باعث اختلالات ذكرشده در ابتداى مطلب و بى‌نيازى شهردارى از پاسخگويى به ماليات‌دهندگان مى‌شود. زیرا نه شهروندى كه ماليات محلى نمى‌دهد براى خود شأن حساب‌كشى قائل است و نه شهردارى كه ماليات نمى‌گيرد خود را در برابر شهروندان مسوول مى‌داند؛ چيزى شبيه دولت نفت‌فروش كه اينجا مى‌شود شهردارى هوافروش.

برگرديم به پرسش‌های ابتداى مطلب. اگر سهم هوافروشى صفر شود شهردارى ناگزير به اخذ ماليات محلى است. سهم اصلى ماليات محلى را باید كسانى بپردازند كه در مناطق خوب شهر و خانه‌هاى گران سكنى گزيده‌اند؛ بر خلاف شيوه منسوخ و عجيب و غريب «عوارض نوسازى» كه سهم فقير و غنى در آن تفاوت معنادارى ندارد. اين نوع ماليات كه بعضا در كلان‌شهرهاى مهم جهان تا نيمى از درآمد شهر را تامين مى‌كند اثر ثانويه جالبى دارد و آن اينكه توجيه اقتصادى احتكار ملك و آپارتمان را از بين مى‌برد. خريد ملك با هدف سرمايه‌گذارى فقط به اين دليل توجيه اقتصادى پيدا كرده است كه نه تنها هيچ هزينه‌اى بر آن مترتب نيست، بلكه عايدى قابل‌توجهى هم روى موج تورم به همراه دارد و تنها با ماليات محلى معنادار مى‌توان اين توجيه اقتصادى را از بين برد و همزمان، منابع درآمدى سالمى براى شهر تامين كرد. ضمن اينكه حتى شهروندان ساكن در مناطق مرغوب و داراى املاك گران هم بايد ماليات متناسب با دارايى خود را بپردازند. از سوى ديگر، ترافيك و آلودگى هوا نيز در عدم استفاده از منابع درآمدى سالم و جايگزين شدن آن با هوافروشى ریشه دارد. در اين مورد نيز شهردارى‌ها به‌دليل گريز از ماليات مستقيم تمايلى به پيگيرى وضع عوارض بر سوخت و ساير منابع درآمدى كه باعث افزايش هزينه استفاده از خودروى شخصى مى‌شود، ندارند که پیامد طبیعی آن استفاده حداکثری از خودروی شخصی و به دنبال آن، ترافیک کمرشکن و آلودگی خفه‌کننده است.

مهم‌ترين مانع اصلاح شيوه غلط مدیریت شهری، وجود منابع آسان هوافروشى است. ١٦ سال پيش گام‌هايى براى حذف هوافروشى در شهردارى پايتخت برداشته شد، اما اجراى غلط و جنجالى اين ايده صحيح باعث فروپاشى شوراى شهر اول و بركنارى شهردار شد. شوراى شهر دوم و شهردار برآمده از آن، اصلاح هوافروشى را بايگانى كرد و باعث شد كه اين شيوه غلط تا امروز ادامه يابد. اكنون پس از ١٤ سال با مشاركت وسيع مردم در انتخابات، شوراى پايتخت پوست انداخته است. اجراى تصميمات سخت نيازمند اراده‌اى آهنين در كنار توان همراه‌سازى مردم با اصلاحات است. خروجی شیوه غلط 28 ساله در مدیریت شهری، نه شهرداری که شهرخواری بوده است و این خروجی بیش از آنکه محصول عملکرد افراد باشد، نتیجه سیستم معیوب حاکم بر تجهیز منابع شهری است؛ اگرچه مدیران صاحب اختیار هم گامی برای اصلاح این سیستم معیوب برنداشتند. آیا شورای پنجم پایتخت اراده‌ای برای اصلاح دارد؟ اميد كه ليست اميد مردم را نااميد نكند.

منبع: کانال جامعه شناسی

#شهر
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
شورای شهر #ونیز به منظور حفظ هویت #شهر، افتتاح هرگونه رستوران، کبابی و فست فودها را ممنوع اعلام کرد.

#شوراها
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
یک #شهر را این طور ویران می کنند:
اول خرابش می کنندو بعد، از خرابی هاش خوب مراقبت می کنند!

#انزلی و پله دوقلوش بهترین مثال است. به جای ترمیم آنچه خراب کردند رنگش کرده اند!

#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدیران شهری در کالکار #آلمان، پس از تعطیلی نیروگاه هسته ای، برج خنک کننده ی آن را به شهربازی کودکان تغییر کاربری داده اند.
#کودک
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
🔻اگر برحسب اتفاق به زادگاه من «انزلی» سفر کرده اید و با این پرسش به خانه بازگشتید که این همه ویرانی با آن طبیعت سحرانگیز چه مناسبتی دارد، این افاضات جناب دکترِ عضو شورای شهرِ من را بخوانید و به حال این شهرِ غریب افتاده و نظام آموزشی پریشان ایران بگریید.
ایشان در نشست “معماری ایرانی- اسلامی و نمای ساختمان” با اشاره به ضرورت ترویج معماری اسلامی در ساخت و سازهای شهری، اظهار داشت:

«ساختمان مرکزی شورای شهر انزلی (همان که تصویرش در ادامه خواهد آمد) با الگوی ایرانی-اسلامی نماسازی شد تا الگویی ارزان‌قیمت و ایرانی ـ اسلامی برای اجرادر پروژه سایر ساختمان‌های شهری باشد!
ایشان افزود: باید جهانی فکر کنیم، ملی طراحی و بومی و محلی اجرایی کنیم تا معماری شهرمان معرف هویت و فرهنگ انزلی شود!
بسیاری از ساختمان‌های نهادهای عمومی با معماری ایرانی ـ اسلامی فاصله بسیار دارد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتیم تا نمای ساختمان مرکزی شورای شهر انزلی را به‌عنوان الگوی معماری ایرنی ـ اسلامی اجرایی کنیم تا مردم به زیبایی این نوع معماری در حوزه نمای ساختمان بیش از پیش واقف شوند!»

و حالا این شما و این عصاره زیبایی و شاهکار معماریِ جناب دکتر و رفقا! جعبه مسخره ی شلخته ی بی هویتی که قرار است یکسره آبروی هرچه معطوف است به نظامات مهندسی را در پیوند با هویتی تاریخی که معماریِ اسلامی- ایرانی می نامند ببَرد. آبروی ما و انزلیِ جان که رفته است...
#مدیریت_شهری
#شورای_شهر
#معماری
#روزانه
#انزلی
@aminhaghrah
مجازات ریختن زباله در کالیفرنیا:
بار اول: $۱۰۰ و ۸ ساعت پاکسازی جاده از زباله.
در صورت تکرار: $۷۵۰ و۲۴ ساعت پاکسازی.
[این جرایم توسط مدیریت شهری روی تابلو در معابر نصب است]
#مدیریت_شهری
@aminhaghrah
[همه ی ایده ها برای ایفل/1889]
کار ساخت این برج-نماد توسط شهرداری پاریس فقط دو سال طول کشید!
#ایفل #مدیریت_شهری
@aminhaghrah