آمین

#علی_اصغر
Канал
Искусство и дизайн
Социальные сети
Семья и дети
Новости и СМИ
Персидский
Логотип телеграм канала آمین
@aminhaghrahПродвигать
767
подписчиков
7,58 тыс.
фото
860
видео
1,77 тыс.
ссылок
درباره ی اجتماع، فرهنگ، هنر و هرچه که دغدغه‌ی روزانه است. ارتباط با آمین: @aminhaghrah1
▪️
با #علی_اصغر_حکمت (وزیر فرهنگ پهلوی اول) ملاقاتی در پاریس داشتم. وقتی دوستم به وی گفت که من اهل انزلی هستم اعتراف نمود:

«...هنگامی که هرساله تعدادی محصل برای تحصیل به خارج روانه می‌کردیم، شخص #رضاشاه به من دستور داد که کسی از #گیلان به ویژه #انزلی که همه تخم بالشویک‌اند نباید فرستاده شود!...»

[ یادداشت پرفسور شفیع جوادی | گیله‌وا | شماره ۱۰، سال ۱۳۷۲ ]

@aminhaghrah
▪️
عیسی هدایت (برادر #صادق_هدایت):

«برخی می‌گویند [هدایت به‌ هندوستان] رفت تا در کمپانی فیلمبرداری کار کند یا برای خواندن زبان پهلوی رفت. ولی حقیقت چیز دیگری است. در سال ۱۳۱۳ آقای علی مقدم جزوه‌ای بنام "پیشکش آوردن اعرابی به‌ بارگاه‌ ایران" چاپ کرد که‌ شکل عرب روی جلد آن‌را صادق کشیده‌ بود. انتشار این جزوه‌، خشم جناب آقای #علی_اصغر_حکمت؛ وزیر فرهنگ آن زمان را برافروخت و با کمک مراجع قانونی صادق هدایت [ممنوع‌القلم شد] و تحت تعقیب قرار گرفت... برای خاموش شدن سروصداها و آرامش اعصاب تحریک شده‌‌ی صادق، صلاح بود که‌ مسافرتی بنماید و چندی نگذشت که‌ با فروش اثاثیه‌ و کتابهایش، به‌ هندوستان رفت...

[ وغ‌وغ ساهاب | ص ۲۰۹ تا ۲۰۱۲ | از مقدمه‌ی‌ ناصر پاک‌‌دامن | نشر چشم‌انداز | فرانسه‌، ۱۳۸۱ ]

● شرح تصویر: کاریکاتورهای صادق هدایت برای جزوه‌ی علی مقدم. در این طرح‌های جنجال‌ساز، عرب بادیه‌نشین، به جای سگ، به سوسمار قلاده بسته است.


@aminhaghrah
▪️
#رضاشاه پهلوی، پند تلخ #سعدی و باقی قضایا...

...در یادداشت‌های روزانۀ علی‌اصغرخان حکمت (ره‌انجام حکمت، بخش ۲، صص۷۱-۷۲) حکایتی خواندم از رخ‌به‌رخ‌شدن رضاشاه #پهلوی با موعظۀ درشت‌ناک سعدی از پس چند قرن.

روزی خودکامۀ جبّار در اوج اقتدار به تخت ‌جمشید رفته بود. به کاخ تَچَر؛ کوشک اختصاصی داریوش بزرگ؛ کاخی که این اواخر مردم آن را «آینه‌خانه» و «تالار آینه» می‌خواندند زیرا در آن سنگ‌های صیقلی به کار رفته بود. از دیرگاه برخی پادشاهانی که از آنجا می‌گذشتند، از شاپور دوم ساسانی تا عضدالدوله دیلمی و دیگران، بر آن سنگ‌های آینه‌کردار یادگارهایی نبشته‌اند. یادگارنبشت‌هایی که بی‌وفایی عمر و دنیا را به یادها می‌آورد. استاد محمدتقی مصطفوی در ضمائم کتاب ارجمند اقلیم پارس این کتیبه‌ها را معرفی و اهم آنها را نقل کرده است.

#علی_اصغر_حکمت نوشته است:

«در ستون‌مانندی در طرف ضلع جنوبی آن اطاق [= خرابه‌های کاخ تچر] امیرزاده ابراهیم سلطان فرزند شاهرخ که از ۸۱۸ تا ۸۳۰ قمری چندین سال حکمران بالاستقلال شیراز بوده است به خط ثلث زیبای خود دو شعر [ درواقع پنج بیت است. اقلیم پارس، ص۳۴۷] از بوستان شیخ سعدی نقش کرده است و رقم نموده. آن دو شعر این است:
که را دانی از خسروان عجم
ز عهد فریدون و ضحاک و جم

که بر تخت ملكش نیامد زوال
ز دست حوادث نشد پایمال

در فروردین ماه ۱۳۱۶ شمسی شاه پهلوی به اتفاق وليعهد خویش٬ محمدرضا پهلوی٬ از طریق خوزستان به شیراز رفته و از طریق اصفهان به تهران مراجعت می‌نمود. در تخت ‌جمشید یک روز توقف کرده به عادت معهود که همیشه آثار باستانی ایران بخصوص خرابه‌های تخت ‌جمشید را دقیقا بررسی می‌کرد٬ در آن روز نیز هر گوشه و کنار آن آثار تاریخی را تماشا می‌نمود. تخت ‌جمشید در آن تاریخ در تحت نظر هیئت علمی آمریکا (Oriental Institute) خاک‌برداری و مرمّت می‌شد و این‌جانب متصدّی وزارت معارف بودم. از طرف «ادارۀ باستان‌شناسی» وزارت معارف شخص مطّلع و بصیری به سمت مفتّشی در آنجا اقامت داشت. به او دستور داده شده بود که در موقع ورود شاه حاضر بوده و نقاط مختلفۀ آنجا را که تماشا می‌کنند توضیحات دقیق بدهد. مفتّش مذکور به این جانب اطلاع داد و آقای حسین سمیعی ادیب‌السلطنه رئیس دربار نیز تأیید نمود که چون شاه و ولیعهد وارد اطاق فوق شدند و مفتّش مذکور از خطوط و آثاری که سلاطین مختلف به دیوارها نقش کرده بودند توضیح داده بعضی از آنها را می‌خواند چون نوبت به دست‌خط ابراهیم سلطان رسید٬ او را مأمور کرد که بلند بخواند.
بیچاره مفتّش با حالتی لرزان و ترسان دو شعر را خواند و می‌گفت که چون شاه این دو بیت را شنید رنگ گونه‌اش تغییر کرد و سیاه شد و مدتی به فکر فرو رفت. بعد سر برداشته چند ناسزا به شاعر آن ابیات گفته از آنجا خارج شد...

●منبع: فرازی از یادداشت میلاد عظیمی


@aminhaghrah
Forwarded from اتچ بات
▪️
نیمه آذرماه، بیست و چهارمین سالمرگِ امیرلشگر آواز؛ استاد #رجبعلی_امیری_فلاح_سنگاچینی ست.
تاسف بر‌انگیز است که #امیری_فلاح (۱۲۸۰، انزلی- ۱۳۷۳، تهران) را خیلی‌‌ها از اهلِ ساز و آواز، نمی‌شناسند. او بزرگ بود و غریب زیست، حتی در زادگاهش، #گیلان/ #انزلی. و خیلی‌ها که نامی دارند و می‌شناسندش هم، چه آن‌روزها که بود و چه حالا که نیست، دلشان نمی‌رود از او و اعجازِ آوازش بگویند شاید که رنگِ نامشان کَم شود!

امیری، قریب به هشت دهه عاشقانه و استادانه آواز خواند و عارفانه زیست. بی آن‌که حتی کمی دلش کِدِر شود از بی‌معرفتی همراهان. همراهانی که زیاد آموختند و کم اَدا کردند حقِ استاد و شاگردی را تا همین حالا.

#رجبعلی_امیری_فلاح کشاورز و صیاد بود در روستای سنگاچین (حوالی انزلی). تور می‌بافت و می‌فروخت. فنون آواز را غریزی اما ماهرانه می‌دانست. اصولی‌اش را هم از محمد #بلبل‌_خان (خواننده‌ی مخصوص #مظفرالدین_شاه ) آموخت در مازندران وقتی برای فروش ماهی به شاهی می‌رفت. همان‌جا به سفارش چیت‌ساز، معلم آواز #عصمت_باقرپور (#دلکش) شد. #صبا در سفرِ انزلی، آوازخواندش را کنار ساحل دید و حیران‌ش شد. ۱۳۱۸ آنقدر زیبایی آوازش ایرانگیر بود که به دعوتِ هم او، میهمان اختصاصی جشن ازدواج سلطنتی #محمدرضا_شاه و #فوزیه شد در تهران. اجرای بی بدیلش دلِ همه را برد. همان شد که از ۱۳۲۰ دیگر مقیم پایتخت شد.

#روح الله_خالقی به شورای موسیقی دعوتش کرد و از آن‌جا به عنوان خواننده‌ی آواهای محلی معرفی شد به #مرتضی_حنانه. حنانه که تبحر و تسلط‌ش را در آواز ایرانی دید استاد توانمند موسیقی ایرانی لقب‌ش داد و حواله‌اش کرد به رادیو. ایران از همان جا برای اول بار آوای دل انگیز #دیلمان را با صدای امیری شنید.
اسباب رفاقت و معاشرت رجب آوازه‌خوان با بزرگان موسیقی ایران (#موسی_معروفی، #مرتضی_حنانه. #ابراهیم_منصوری، #علی_اکبر_شهنازی، #اسماعیل_مهرتاش، #سعید_هرمزی، #علی_اصغر بهاری، #سلیمان_امیرقاسمی، #نورعلی_برومند...) هم از همان جا آغاز شد.
داستان زندگی امیری فراز و فرود بسیار دارد. محصولش هم شاگردان و مریدانی بسیار که بزرگ شان #محمدرضا_شجریان است.

چند سال پیش افتخاری نصیبم شد و پرونده‌ای را در نشریه‌ای برای‌ش گشودم. شناختنامه‌ای جامع از او منتشر شد و خیلی از بزرگان موسیقی ایران همراهی کردند و برای‌ش نوشتند (مثل؛ #محمدرضا_لطفی، حبیب_الله_نصیری فر. #الوندی_پور، #علیرضا_پورامید. #رامین_جزایری، #صدیق_تعریف. #حسن_خوشدل و...)

خوشحالم که ادای وظیفه شد. و هر سال که پانزدهم آذر می‌رسد آرزو می‌کنم عمری باشد و جشنی به یادش و در شان و مرتبه‌اش، در زادگاه‌ش انزلی به سامان شود.
چنین باد...

●شرح عکس:
از بالا با: #سیما_بینا- #صدیق_تعریف
از پایین با: #محمدرضا_لطفی- #کمالیان. #مامک_خادم. #کیهان_کلهر. #محمدرضا_شجریان

@aminhaghrah