توره | اساطیر باستان

#اپیمتئوس
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 #پاندورا ، در اسطوره‌های #یونان، نخستین زن روی زمین، فرض شده است.
#هفائیستوس او را به دستور #زئوس از آب و گِل ساخت تا #پرومتئوس که با انسان‌ها دوستی می‌کرد را مجازات کند.

داستان پیدایش پاندورا شباهت زیادی با داستان #آدم و #حوا در آموزه‌های ادیان ابراهیمی دارد. همچنین داستان پاندورا، کهن‌تر از این ادیان است.
خدایان به او نعمت‌های فراوانی بخشیدند؛ #آفرودیت به او زیبایی بخشید، #آپولو موسیقی، #هرمس باور دینی و هر خدای المپی دیگری نیز به همین ترتیب هدیه‌ای به پاندورا داد؛ از این رو در پایان هرمس، نام پاندورا به معنی "تمام نعمت‌ها" را روی او می‌گذارد.

پرومتئوس او را از زئوس نپذیرفت. اما برادرش #اپیمتئوس او را به همسری برگزید.
پاندروا دَرِ جعبه‌ای که گفته شده بود هرگز نگشاید، گشود و مصیبت‌ها بر روی زمین پراکنده شد. تنها، امید، در جعبه باقی‌ماند تا آرام‌بخش بشر باشد.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 یکی از جذابترین روایات اساطیر #یونان باستان، ماجرای #پاندورا و جعبه معروف اوست. جالب است بدانیم که این داستان تا حدود زیادی از منظر درونمایه منطبق بر سرنوشت #حوا (Eve) در تعاریف ادیان ابراهیمی است. چرا که پاندورا نیز به عنوان اولین زن از جنس انسان باعث آتش افروزی و متضرر شدن تمام نسل بشر پس از خود می شود.

پاندورا همانطور که گفته شد اولین زن از جنس انسانهای پس از نسل #پرومتئن هاست. در واقع به اعتقاد مذهب باستانی یونانی او مادر نسل بشر امروزی است. اما وجود پاندورا برای نسل بشر از ابتدا در نظر گرفته نشده بود. پس از دزدیده شدن آتش توسط #پرومتئوس از خدایان و واگذاری آن به انسانها، #زئوس خدای خدایان برای تنبیه وی آفرینش پاندورا را اراده نمود. پس به اولمپی ها دستور داد تا او را بیارایند.

به اراده زئوس، #هفائیستوس بدن زن را از خاک و آب آفرید و سپس او را جان داد تا راه برود. پس از آن هر کدام از خدایان وجود وی را به نحوی متبرک کردند. #آتنا به او هنر و ظرافت را آموخت، او را لباس پوشانید و به او یاد داد که چگونه با سوزن و دوک پارچه ببافد و لباس بدوزد. #آفرودیت به وی زیبایی و گیسوانی طلایی عطا کرد و او را دلبری و زنانگی آموخت. #هرمس به زن سخن گفتن آموخت، همچنین او را سیاس و زیرک بار آورد و به او آموخت که دروغ بگوید و فریب دهد تا کار خود را پیش ببرد! #آپولون به وی صدای زیبا داد و او را آواز خواندن آموخت و #هرا عشق و مادری را در وجودش نهادینه کرد. پس از همه این فرآیند هرمس بر خلقتش درود فرستاد و او را #پاندورا نام نهاد. یعنی "کسی که تمام نعمات به وی عطا شده است" یا به لفظ خلاصه و عامیانه "همه چیز تمام"!

پس از اتمام این آفرینش زئوس کینه و خشم خود را به نحو شومی متوجه انسانها ساخت. بدین صورت که پاندورا را جامی در دار عطا کرد و او را سفارش نمود که نباید در جام را بگشاید. باید توجه داشته باشیم که لفظ "جعبه" بعدها در ادبیات کلاسیک اروپای رومی به جام پاندورا اطلاق شد و اصلی ترین راوی داستان یعنی #هزیود هدیه زئوس را در #تئوگونی خود همان جام بزرگ در دار یا "آمفورا" می داند که به شکل زیبایی نقاشی شده بود.

در ادامه میخوانیم که زئوس پاندورا و جعبه اش را به #پرومتئوس عرضه نمود و وی نپذیرفت. اما برادرش #اپیمتئوس شیفته پاندورا شد و وی را به همسری گرفت.

نقطه عطف داستان جایست که پاندورا سفارش زئوس را نادیده میگیرد و از روی کنجکاوی در جعبه خود را می گشاید. هزیود در اینجا بیان میدارد که از جعبه تمامی بلایای دنیوی انسان همچون مرگ، بیماری، سیل، زلزله، موجودات اهریمنی و... خارج شدند و با سرعت غیر قابل کنترلی بر روی زمین پخش گشتند. پاندورا بلافاصله پس از باز کردن در جعبه از کرده خود پشیمان شد اما تا به خود بجنبد و در آن را ببندد، توانست فقط یک چیز را در جعبه برای بشریت حفظ کند و آن "امید" بود که در ته جعبه باقی ماند و از میان نرفت. با نیروی امید تا به امروز انسان توانسته است تمام مصائبی که از باز شدن جعبه پاندورا به وی رسیده است را تحمل کند.

در دوران تفاسیر پس از هزیود شعرای بسیاری محتویات جعبه پاندورا را به اشکال متفاوتی تفسیر کرده اند. مثلا اینکه زئوس در کنار موارد اهریمنی و منفی، عناصر خوب و متبرکی نیز در جعبه قرار داده بود یا اینکه تنها "موجودات" اهریمنی از جعبه بیرون آمده اند که در برخی منابع حتی به تفصیل شرح داده شده اند.

باید بدانیم در ادبیات جهانی امروزی لفظ "جعبه پاندورا" شکلی از یک کنایه یا ضرب المثل را به خود گرفته که شاید معادل فارسی عامیانه آن را بتوان "دوستی خاله خرسه" دانست! یعنی چیزی که به ظاهر لطف و نیت خیر است اما در باطن شوم و مضر می باشد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 تقریبا در میان اساطیر تمامی ملل و تمدنها، دور و نزدیک، همسایه و غریبه و در هر بازه ای از تاریخ زندگی انسان حتما صحبت از یک دوره نابودی عظیم و نزول بلای آسمانی نابودگر به میان رفته است. حادثه ای که نسل انسان را تقریبا منقرض گردانیده و انسانهای باقی مانده از واقعه پدران تمامی نسل انسانها تا کنون در نظر گرفته می شوند. این همان چیزی است که در تمام ادیان ابراهیمی تحت عنوان "طوفان نوح" از آن یاد شده است.

شاید این نابودی در همه موارد هم به نوع خاص "سیل" بیان نشده باشد اما موارد مشابه و اشتراک مسئله نابودی تمام انسانها در آنها موجود است. "زمستان ناتمام عصر #جمشید" در اساطیر #آریایی، "حمله #سخمت به انسانها برای نابودی نسل بشر" در اساطیر #مصر، "طوفان عظیم عصر #اوتنپیشتیم" در اساطیر #بابل و "سیل عظیم عصر #مانو" در اساطیر #هند همگی مثالهایی بارز از این مسئله هستند.

در اساطیر #یونان نیز به تبعیت اسطوره #دئوکالیون را شاهد هستیم که نسبت به بقیه موارد حتی تشابهات بیشتری را نیز با داستان "طوفان نوح" مسجل می سازد.

#دئوکالیون فرزند #پرومتئوس تایتان معروف یونانی و اولین انسان فانی به شکل امروزی پس از نسل #پرومتئن ها است. (انسانهایی بدوی و باستانی که زئوس با چهار دست و چهار پا و دو سر آفریده بود!). وی حسب جاری بودن خون آسترال تایتانها در رگهایش عمری بسیار دراز داشت و شاهد زندگی نسلهای بسیاری از انسانها بر روی زمین بود (که از این بابت شخصیتی مشابه #نوح داشته است)

روایت اصلی سیل از جایی آغاز می شود که روزی در عصر برنز، #لیکائون شاه #آرکادیا که قصد داشت با انجام یک قربانی لایق از خدایان طلب جاودانگی و زندگی در #اولمپ را کند، پسر بچه بیگناهی را در معبد #زئوس برای وی سر می برد. #زئوس خدای خدایان که از این جفا و وحشی گری به تنگ آمده بود تصمیم می گیرد با نزول خشم خود نسل موجودی به نام بشر را از زمین پاک کند تا پهنه #گایا دیگر چنین مواردی را شاهد نباشد. بنابراین با جوشاندن چشمه ها و خارج ساختن رودها از مسیر خود سیلی بسیار عظیم پدید می آورد که کم کم تمام سطح زمین را فرا بگیرد.

#پرومتئوس پس از با خبر شدن از تصمیم زئوس، #دئوکالیون و همسرش #پیرا (اولین زن فانی و دختر عموی دئوکالیون و دختر #اپیمتئوس) را فرا میخواند و به آنان ساختن قایقی امن و محکم را می آموزد تا بتوانند از طوفان و سیل در امان بمانند.

بدین ترتیب دئوکالیون و پیرا بر کشتی کوچک خود سوار شده و بر سیل موج نوردی می کنند (در این روایت مسئله نجات حیوانات از هر گونه یک جفت جایی ندارد و اشاره ای به آن نشده) تا این که پس از نه شبانه روز باران از باریدن باز می ایستد و زمین آب را می بلعد و کشتی زوج نجات یافته بر کوه #پارناسوس بر خشکی می نشیند. (برخی روایات از دیگر قله ها همچون قله #اتنا یا #چالکیدیکی به عنوان مقصد کشتی یاد می کنند) سپس زوج مزبور از کشتی پیاده شده و معبدی برای زئوس برپا کرده و در آن سرپناه میگیرند.

اما به زودی دئوکالیون و پیرا از تنهایی خود بر زمین اندوهگین شده و به درگاه زئوس لابه می برند تا آنها را از این رنج برهاند. زئوس نیز در معبد تازه خود بوسیله #هرمس با آنان سخن میگوید و امر میکند که بر زمین راه بروند و هر سنگی را که جلوی پای خود دیدند برداشته و به عقب سر خود پرتاب کنند. دئوکالیون و پیرا نیز اطاعت امر میکنند و بدین ترتیب از هر سنگی که دئوکالیون پرتاب میکند یک مرد و از هر سنگی که پیرا پرتاب میکند یک زن پدید می آید و زمین دوباره پر از انسان می شود!

خوب است بدانیم صورت فلکی #آکواریوس یا #آبریز (صورت فلکی ماه بهمن) اشاره به همین روایت مشهور سیل جهانی دارد.

▫️ @Torecilik