توره | اساطیر باستان

#اولگن
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 #ایه یا #اگه یا #آگا روحی است در اساطیر #تورک که ایزد سرپرست مکان، شخص، تبار، ملت، دارایی های طبیعی یا گاها یک حیوان اسطوره ای است. گرچه این گونه ارواح را «ارباب» یا «مالک» می نامند، اما لزوماً مشمول پرستش نبوده اند. آنها ممکن است به عنوان جوهر مقدس چیزها مورد احترام قرار گیرند، بدون اینکه خدایی یا حتی شخصیت پردازی شوند.

این اصطلاح در زبان تورکی به معنای مالک و ارباب است. ایزن (روح آشنا، روح محافظ) در زبان مغولی به همین معنی (مالک، مالک) است .

ایه حیوانات، افراد، دودمان، ملت ها و حتی دارایی هایی مانند کوه ها یا رودخانه ها را هدایت می کند، کمک می کند یا از آنها محافظت می کند. بر اساس جهان بینی #شامانیسم ، همه چیز زنده است و دارای فضیلت و قدرت ذاتی است. در این زمینه حیوانات قدرت نشان دهنده ارتباط یک فرد با تمام زندگی، ویژگی های شخصیت و قدرت آنها هستند. آنها روحیه کمک یا خدمت یا آشنا هستند که به افراد قدرت می بخشد و برای موفقیت در هر سرمایه گذاری ضروری است. اعتقاد بر این است که اکثر افراد دارای حیوانات قدرتمند یا ارواح سرپرست هستند که آنها را در برابر آسیب توانمند می کند و از آنها محافظت می کند - این با خدایان سرپرست قابل مقایسه است .

در این روایات، ایه همچنین ممکن است حکمت یا صفات نوع خود را به کسانی که تحت حمایت خود هستند، وام دهد.

همچنین هر شهر یک یا چند ایه داشت که حفاظت از آنها در زمان جنگ و محاصره بسیار حیاتی تلقی می شد. ایه روحی است که به عنوان سرپرست یا محافظ یک ملت، مکان، قبیله، خانواده یا شخص در نظر گرفته می شود.

در اساطیر #آذربایجان معمولاً آنها را خیرخواه نسبت به بشر توصیف می کنند.

#آینور_گازانفرگیزی بیان می کند که بر اساس #تنگریسم، خداوند (#تنگری) ایه را آفرید و بر مکانی خاص به آنها تسلط داد. آنها شبیه #فرشتگان در ادیان #ابراهیمی بودند . با این حال، اغلب تنها تأثیر منفی آنها به یاد می‌آید و بنابراین اغلب #شیطانی شده‌اند. او استدلال می کند که ایه ذاتاً خوب یا بد نیست، اما نگرش ایه به احترام انسان نسبت به ماهیت قلمرو خود بستگی دارد: اگر به ایه یک باغ، بی احترامی شود، باعث پژمرده شدن باغ می شود. با این حال، اگر به ایه احترام گذاشته شود، باغ رونق خواهد گرفت.

او هم از شیطان سازی ایه به عنوان شیاطین (#کارا_ایه) و هم از خدایی شدن آنها توسط محققان غربی انتقاد می کند. ایه نه ذاتاً خوب است و نه بد، بلکه از طرف خدا فرستاده شده است تا با انسان ها به شیوه ای محترمانه تعامل داشته باشد.

بر اساس اسطوره‌هایی که در میان #تورک ها جمع‌آوری شده توسط وربیتسکی واسیلی ، آیه شبیه فرشتگان افتاده است.
هنگامی که #ارلیک می خواست به تنهایی دنیایی بسازد تا آن را با مردم خود پر کند، به #اولگن دستور داده شد که ارلیک و خدمتکارانش را از آسمان پرتاب کند. نبردی رخ داد و ارلیک مجروح شد و به همراه خادمانش به عالم اموات پرتاب شد. آنها مانند قطرات آب سقوط کردند و هر یک از خدمتکاران او به روحی تبدیل شدند که با عنصر خاصی که در آن سقوط می کرد مطابقت دارد. بنابراین، کسی که به آتش می‌افتد، #اود_ایه سی می‌شود، کسی که در آب می‌افتد، #سو_ایه سی و .... می‌شود .

▪️معروفترین ایه ها:

#سو_ایه سی : روح آب.
#اود_ایه سی : روح آتش.
#ائو_ایه سی : روح خانواری خانه.
#یل_ایه سی : روح باد.
#داغ_ایه سی: روح محافظ کوه ها.
#اورمان_ایه سی: روح محافظ جنگل.
#ایرماک_ایه سی: صاحب نهر.
#یئر_ایه سی : روح مقدس زمین.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 در فولکلور و اساطیر اقوام #تورک، #کوربولکو یک پرنده آتشین است. آتش را به زمین آورده و به مردم آموخت چگونه آتش را بسوزانند و از آن بهره ببرند.

کوربولکو به عنوان یک پرنده بزرگ با پرهای باشکوه توصیف می شود که به شدت می درخشد و نور قرمز و زردی را منتشر می کند، مانند آتشی که مداوم در حال شعله ور شدن است.

نقش معمولی کوربولکو در داستان ها به عنوان یک هدف از یک جستجوی دشوار است. تلاش معمولاً با یافتن پر دم گمشده آغاز می شود، در این مرحله قهرمان برای یافتن و گرفتن پرنده زنده، گاهی اوقات به میل خود، اما معمولاً به دستور پدر یا خاقان (شاه) شروع می شود. کوربولکو یک پرنده شگفت‌انگیز است، بسیار مهربان و رئوف، اما قهرمانی جان سخت، که در ابتدا توسط شگفتی پَرهایش جایگاه بالایی را دنبال میکند، در نهایت همان شعله وجود خود را مقصر مشکلات خود می‌داند. زیرا که هیچگاه از جایگاه پرنده آتش بودنش راضی نیست.

علاوه بر این، در آغاز یک افسانه، پرنده سیب های جادویی متعلق به یک پادشاه را می دزد و به همین دلیل توسط خاقان برای محافظت از سیب های گرانبها تعقیب می شود، در نهایت از نفرین پادشاه تبدیل به پرنده آتش شده و از #اولگن دستور میگیرد، آتش را به انسان ها بیاموزد.

داستان کوربولکو به اشکال مختلف می آید. برخی از داستان‌های عامیانه می‌گویند پرنده‌ای است عرفانی که در اطراف قلعه خان‌ها پرواز می‌کند و شب‌ها به پایین می‌آید و همه سیب‌های جادویی را می‌خورد. برخی دیگر می گویند که این پرنده آتشین فقط پرنده ای است که در اطراف پرواز می کند و به کسانی که به آن نیاز دارند امید می دهد. در نسخه‌ای از داستان، یک خان به سه پسرش دستور می‌دهد تا کوربولکو را بگیرند که مدام از بالا به پایین پرواز می‌کند و سیب‌هایش را می‌خورد. سیب های جادویی در باغ خان ها هستند و به همه کسانی که از آنها می خورند جوانی و نیرو می بخشد. پسرها به سختی پرنده را از دست می دهند، اما یکی از پرهای او را می گیرند که در شب می درخشد. آن را به اتاق تاریک می برند و اتاق را کاملا روشن می کند. رمز و راز پر سال هاست که قلب انسان ها را روشن کرده است.

واژه های مرکب کور (اخگر) و بولکو به معنای یافتن که معنی آتش یاب را می دهد. یا در اصطلاح به معنای شاهزاده آتش است.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 #اولگن که این صحنه را دید، خشمگین شده و گفت:
"تو چطور توانستی چنین کاری کنی؟"
#ارلیک که از کار خود خجالت زده بود گفت:
"من هم جهانی مجزا برای خود میخواستم. اولگن که همچنان مشغول ناسزا گفتن به ارلیک بود مقرر نمود و رو به ارلیک گفت:
"تو بار دیگری روی زمین نخواهی بود!"
ارلیک پاسخ داد:
"اگر چنین است دست کم به اندازه ریشه های یک درخت به من مکان ده."
اولگن گفت:
"هیچ چیز به تو نخواهم داد!"
ارلیک شروع به گریه و زاری نمود تا اینکه دل اولگن نرم شد و سپس پرسید:
"تو با این زمین چه خواهی کرد؟"
ارلیک این حرف را شنیده یا نشنیده، جست و به داخل زمین نفوذ نمود.

پس از آن اولگن شروع به خلقت سرسبزی و چمنزارها نمود. در همین زمان یک پرستو به سوی وی آمد. آنچه در دهانش بود را روی زمین ریخت. همه جا پر شد از مرغزارهای سرسبز. سپس اولگن جنگلها را آفرید. پس از آن نیز شروع به خلقت انسان نمود.

تورک های باستان معتقد بودند اولگن انسان را از دو سوی چپ و راست کوه #آلتین_داغ آفریده است. اولگن پیش از خلقت انسان وظیفه خود دانست تا وجود را خلق کند. پس از آن استخوان ها را از نی خلق نمود. سپس هفت مرد که بدنشان پرمو بود را آفرید. برای آنان عقل و روح را از طریق بینی و گوش در وجودشان فوت کرد. پس از آن از گوشه شرقی کوه آلتین داغ یک مرد دیگر آفرید. او پس از آفرینش هشتمین مرد در گوش وی چنین خواند:
"تو بدان! تو بدان!"
و او را برتر از هفت مرد دیگر قرار داد. نام هشتمین مرد #مای_دره بود. مای دره با تکرار جمله "تو بدان! تو بدان!" از نی و استخوان، زن و مردی پوشیده از مو را آفرید. آفرید اما پس از آن چگونگی روح دادن به آنها را نمیدانست! پس آمدن اولگن را انتظار کشید. برای حفاظت از آن مرد و زن سگی را خلق نمود تا از آنان مراقبت کند. سپس خودش نیز رفت. ارلیک از این زمان استفاده نموده و از زیر زمین خروج نمود. سگ را به هر طریقی که میشد از آنان دور کرد و با موسیقی #دمیر_کوموز به نه زبان بر وجود زن فوت نمود و او را روح داد. به همین خاطر است که #تورک ها معتقدند زن هفت خط و خو دارد و نه زبان.

مای دره زمانی که به آنجا بازگشت از سگ نگهبان دلیل این اتفاق را جویا شد. او نیز در مورد وعده های ارلیک سخن گفت:
"من به تو کُرکی میدهم تا در تابستان بو نگیرد و در زمستان نمیگذارد پاهایت یخ بزند. به تو توانی میدهم تا زمان گرسنگی نمیری و در یافتن غذا به گونه ای باشی که با کمترین غذا سیر شوی."
پس مای دره سگ را لعن نمود و رو به او گفت:
"آن کُرکی که به تو وعده داده همان پشم کثیف توست. آن گرمابخش پاهایت نیز همان پنجه های درنده توست. آن غذای وعده داده شده نیز غذایی بدبو و کثیف است. از این پس تو بیرون از منازل انسان ها زندگی خواهی کرد و مراقبت از دارایی و احشام به عهده توست و بدان هر چه به تو دادند مجبور هستی همان را تناول کنی."

اینگونه بود که به خواسته بای اولگن، انسان خلق شد. رزق و روزیشان را خودشان به دست آوردند. تلاش کردند، جنگیدند، اولین خون را ریختند، مردند، کشتند. چیستی میانسالی، پیری، مریضی و مرگ را چشیدند...

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 به هرسو نظاره میکردی، جز تاریکی مطلق چیزی وجود نداشت، جز #آک_آنا که در اعماق آبها زندگی میکرد. هنوز هیچ چیزی خلق نشده بود و تنها آبی بدون خروش و غیر مواج سراسر جهان را فراگرفته بود. آنجا بود که #آک_انا شروع به آفرینش خود نمود. او شروع کرد به روح بخشیدن اجسام. آک انه تا نیمه از آب خارج شد و به بای #اولگن چنین گفت:

ای اولگن! اگر تو نیز آفرینش اجسام و اشیائی را میخواهی، به عنوان یک خالق، این جمله مقدس را بیاموز! دائم بگو:
"انجام دادم و شد"
و به جز آن چیزی نگو! و در هنگام آفرینش، هیچگاه نگو:
"انجام دادم اما نشد"

آغ آنا این را گفته و سپس رو به دریا رفته و محو شد. این فرمایش او هیچگاه از ذهن اولگن خارج نشد و حین آفرینش انسان ها به آنان چنین تعالیمی را داد:

"به آن چیزی که ممکن است ناممکن نگو! اگر بگویی نشدنی، آن چه که ممکن است نیز ناممکن خواهد شد."

اولگن با تعلیمات آغ آنا که از آب خارج شده و به او آموخته بود، در آغاز "زمین" را و بعد از آن به نوبت، خورشید، ماه، ستاره ها و "انسان" را آفرید.

بای اولگن پیش از شروع آفرینش، برای نداشتن دلیل سرگردان بود. برای آفرینش زمین به خاک نیاز داشت. آنگاه که خاکی وجود نداشت چرا که هرچه بود سراسر آب بود! اولگن برای خلقت خاک به سوی آب نزول کرد. در تمام این مدت موجودی به نام #ارلیک او را زیر نظر داشت ک سپس نزدیکش شد.

اولگن به او گفت:
"تو که هستی؟"
ارلیک پاسخ داد:
"من خاک را یافته ام و برای خلقت خشکی آمده ام"
اولگن خشمگین شد و گفت:
"چیزی که من نمیتوانم خلق کنم تو چگونه خلق میکنی؟"
ارلیک پاسخ داد:
"من هم اکنون چگونگی ساخت خاک را کشف میکنم"
اولگن گفت:
"تو چگونه راه کشف خاک را میدانی؟ اگر میتوانی خاک را کشف کنی، من خشمگیم خواهم شد! اما از آن میگذرم... پس زودباش پیدا کن!"
ارلیک گفت:
"اگر خشمگین نشوی من از پس این آب بینهایت خاک را خواهم یافت"
آنگاه #ارلیک در آب غوطه ور شد و در پس آن یک کوه یافت. از آنجا مشتی خاک برداشته و در دهان گرفت و از آب خارج شد. خاک را در دستان مشت شده اولگن تف نمود. اولگن خاک را بر روی آب ریخت و طبق آموزه های آغ آنا با خود زمزمه نمود:
"چیزهایی که انجام میدهم خواهد شد"
خاک شروع به رشد کردن نمود و در امتداد آب یک لایه سیاه به وجود آمد. اولگن برای بار دیگر ارلیک را برای کشف "گِل" به دریا فرستاد. اما این بار ارلیک خان برای ساخت جهانی مجزا برای خود، مقداری از گِل را برای خود در گوشه دهانش مخفی نمود و بقیه را به اولگن‌ تحویل داد.
اولگن مجددا تکرار نمود: "چیزهایی که انجام میدهم خواهد شد."
خاک و گل باهم شروع به رشد نمودند. گلی که در دهان ارلیک بود نیز شروع به رشد نمود و باعث شد بخاطر خفه نشدنش آن را به بیرون اندازد. بخاطر همین تف کردن ارلیک، زمین صاف تبدیل به یک زمین ناهموار شد. دره ها و تپه ها اینگونه بود که خلق شدند.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 همانطور که در تمامی اساطیر ملل یک روایت اصلی در مورد آفرینش وجود دارد، اساطیر ملل #تورک نیز از این قائده مستثنی نیست.

در این روایت در مورد چگونگی خلقت جهان و انسان، روابط #اولگن خان و #ارلیک خان شرح داده خواهد شد.

گوش فرا دهید به نجوای #شامان هایی که روایت آفرینش را در جمع مردان ایل شرح میدهند!

🦅 با ما در مقاله ای به کوشش و قلم مدیریت رسانه توره و محقق اساطیر باستانی ملل #تورک همراه باشید... 🦅

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 در افسانه و اساطیر #تورک ها گفته میشود که، بر روی زمین در گذشته های دور، تاریکی حکمرانی میکرده است. در این ظلمات یک روح تاریک به نام #کرل بدون هیچ وقفه ای پرواز کرده و با سنگ ها انسان ها را زده و به کام مرگ میکشانده است.برای انسان ها زندگی روی زمین میسر نبود. #اوچورمان آتش را برداشته و به آسمان پرتاب کرده و با آن توانست خورشید را خلق کند. اوچورمان تیر چوبی را به آب زده و از آن ماه را خلق نمود. بر حسب این افسانه، خورشید بخاطر خلق شدنش از آتش، گرم و ماه بخاطر خلق شدنش از آب سرد است.

برای جلوگیری از روند کرل، اوچورمان فریاد کشید: "ای خورشید و ماه کجایید؟ "
آنها در اعماق اقیانوس بودند. اوچورمان از ماه و خورشید خواست تا جهان را روشنایی بخشند و چنین گفت:
"به پا خیزید و روی زمین را روشنایی بخشید"
خورشید و ماه زمین را روشنایی بخشیدند. کرل در یک آن محو شد. اینگونه بود که انسان ها زندگی آسوده خود را آغاز نمودند.

بر حسب این باور، اگر اوچورمان نبود، حیات نبود، اگر حیات نبود، ما نبودیم، بر حسب این اسطوره حیاتمان مدیون اوچورمان است.

اوچورمانی که خالق جهان است، قدرت بسیار بالایی دارد. اما او نیز همچون #اولگن به قدرت مطلق یعنی #تنگری وابسته است. روزی تنگری از آن روی برگردانده در مقابل اوچورمان کوهی قرار داد. با وجود قدرت زیادی که داشت نتوانست کوه مقابل خود را از بین ببرد. اوچورمان دست به هیچ کاری نزد.

یکی از خدابان در آسمان فریاد اوچورمان را شنید و به پایین نزول کرد. از او پرسید:
"برای رهایی ات چه چیزی لازم داری؟"
اوچورمان گفت:
"من مدت طولانی ای پشت این کوه مانده ام، مرا از این عذاب نجات بده"
خدای نزول کرده مجدد گفت:
" من چگونه میتوانم تو را یاری کنم؟"
اوچورمان:
" آن سوی کوه کتاب #تسان_بومبو وجود دارد، آن را فرود آور تا من خودم این کوه را جابجا کنم"
آن الهه به آنسوی کوه رفته و کتاب را برای اوچورمان آورد.
اوچورمان گفت:
"اکنون هر اندازه که توانش را داری از اینجا دوری کن، چونکه من به قدرتی صاحبم که بزرگترین کوه راهم میتوانم بردارم و به هزاران فرسخ دورتر پرت کنم"

اوچورمان به پاخواست، کوه مقابلش را از بین برد. به سوی آن خدایگان رفته و کتاب را دریافت کرد. #تانسیک_لاما به خواب فرو رفت و پس از رفتن اوچورمان در زمین ذوب شد و دریاها خلق شدند. اوچورمان کتاب را زیر بغلش زده و شروع کرد به شنا کردن در دریا. در آب نوشته های کتاب خیس خوردند و له وجود اوچورمان چسبیدند.

وقتی به ساحل رسید خود را تکان داده و از این تکان دادن کلمات به هر کجا پاشیدند و از این نوشته های سری و مخفی کتاب، چاکار ها، مغول ها، روس ها و چینی ها خلق شدند.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 #کاراکوش یا #قاراقوش یا #کاراگوش در اساطیر باستان مردمان و فرهنگ #تورک و #آلتای از فرزندان ارشد خدای نیکی و اندیشه پاک، فرزند #کایرا_خان ، یعنی #بای_اولگن یا همان #اولگن_خان محسوب میگردد. گاها او را #خاراخوش نیز مینامند. او حاکم و خدای پرندگان و طیور محسوب میشود.

قبل از هر چیز باید قاراقوش را شرح داد. این پرنده در تمامی مناطق آسیا یافت میشود و احتمالا تمامی اعضای کانال توره نیز از نزدیک این پرنده مقدس را دیده اند. قاراقوش در میان تورک ها به دو نوع پرنده اطلاق میشود. اول، پرنده ای کوچک و سیاه که هم اندازه مرغ مینا است و از همان خانواده محسوب میگردد. دوم، پرنده ای عظیم الجثه که در اندازه عقاب و قرقی ظاهر میشود و از پرندگان شکاری محسوب میشود.

در مورد اینکه در این میتولوژی دقیقا کدام پرنده مد نظر است، باید گفت هر دو پرنده قابل تامل هستند.

قاراقوش(پرنده کوچک): این پرنده سیاه رنگ، از جمله پرندگان مقلد محسوب میشود که توانایی تقلید صدای همه پرندگان جهان را وارد. شاید همین تسلط پرنده باعث شده تورک های باستان آن را نماد خدای پرندگان معرفی کنند.
قارا قوش(پرنده شکاری/باز): این پرنده نیز در اساطیر تورک جایگاه والایی دارد، زیرا که اولین شامان یا #بخشی یا همان قام در میان تورک ها از نسل #بورکوت (عقاب دوسر) میباشد و به نوعی یک عقابزاده است.

در میان #شامان ها در #شامانیسم و #قام ها در #تنگریسم ، به قاراقوش به عنوان پرنده روح یاری رسان نگاه میکنند. در میان بخشی ها نیز مقام هایی خوانده میشود که در آن از قاراقوش کمک میخواهند.

اگر بخواهیم عظمت قاراقوش را با همزادش در اساطیر #آریایی مقایسه کنیم، مطمعنا جز #سیمرغ پرنده دیگری را نخواهیم یافت.


▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 در اساطیر #تورک در سراسر سرزمین های #توران باستان و در میان تمام خرده فرهنگ های هضم شده در دل اقوام و طوایف مختلف جهان، نام #مرگن شناخته شده و برای تمامی ذهن ها آشنا است.

مرگن، خدای عقل، درایت و خرد در اساطیر تورک است. اغلب او را با یک تیر و کمان در دست تصور میکنند. نماد های او اغلب اسب سفید و لباسی مایل به روشن است. مرگن فرزند خدای خدایان #کایرا و برادر خدای نیکی #اولگن میباشد.


▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR

🔗 instagram.com/torecilikir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👁‍🗨 روز آغازین سال جدید است.

زمان آن رسیده حاجت خود را به درخت حیات بسته، #موسیقی نواخته و برای خدایان رقص نماییم، تا #تنگری سال پربرکتی را به انسان ها ارزانی دارد.

سال جدید را با دعای #تنگریچیلیک آغاز میکنیم.
ای #کیزاگان مردم را قوی و محکم گردان
ای #مرگن مردم مرا داناتر و فهیم تر گردان
ای #اولگن مهر و محبت را به مردمم ارزانی دار
و ای #کایرا_خان خلقتی مجدد به عالم هستی ببخش

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 او را حاجت رسان قربانی های مردم به خدای نیکی ها، بای اولگن یا همان #اولگن_خان میدانند.

#کارلوک_خان یا #کارلیک_خان را در اساطیر #تورک تحت عنوان خدای دود یا خدای مه میشناسند. هر وقت مه از سوی کوه به سمت شهرها و روستاها سرازیر میشود، تورک ها نشانه ای از کارلوک خان میدانند که قصد دارد حاجت ها و قربانی های آنان را به سوی فرزند #کایرا_خان یعنی اولگن خان ببرد.

▫️ @Torecilik

🔗 Torecilik.IR
👁‍🗨 #بهشت و #جهنم دو مقوله بسیار مهم و شناخته شده از گذشته تا به امروز میباشد، تمامی ادیان الهی و حتی #پاگانیسم و #شامانیسم از این دو حال یا سرزمین سخن رانده اند.

مسئله مرگ برای انسان ها چیزی غیرقابل انکار است و همین موضوع موجب شده دنیای پس از مرگ مهم و قابل بحث شود.

در آیین شامانیسم و #تنگریچیلیک دنیای پس از مرگ اهمیت بسیاری دارد، در این دو باور و آیین که به ملت بزرگ #تورک تعلق دارد، مرگ موضوع روشن و آشکاری میباشد، به طوری که جایگاه افراد را پیش از مرگ مشخص میکردند.

در کتیبه های باستانی ای که از ۲ تا ۳ هزار سال پیش برای تورک ها باقیمانده دو واژه بسیار پرکاربرد بوده است، #اوچماق و #تاماق با وجود دو جنبه مخالف هم بودن هر دو برای تورک ها مقدس است.

در مورد اوچماق باید گفت که هر تورکی که به دلایل مختلفی میمرد یا کشته میشد اگر وجه مثبتی میان مردم و ایل و تبار خود داشت او را اوچان یا پرنده( کسی که پرواز میکند) مینامیدند و مرگش را تحت عنوان اوچماق معرفی میکردند. او پس از مرگ به سان یک پرنده به نزد #اومای_خاتون میرفت و سپس مجوز ورود به کائنات و بهشت را میگرفت.

جنبه دیگری نیز برای شهدا که با لفظ #بال_بال میان تورک ها شناخته میشود به پرواز در می آمدند، اینان مقصدشان #والهالا و ملاقات با #کایرا_خان و دیدار با #تنگری خدای خدایان بود( مطابق اساطیر وایکینگ).

و اما موضوع تاماق را نیز بررسی میکنیم، تاماق که جبهه مخالف اوچماق است مترادف واژه عربی #دوزخ و #جهنم است، زمانی که #ارلیک_خان از کائنات و از بارگاه #اولگن_خان نوه تنگری رانده شد به اعماق زمین رفت و از سوی اولگن خدای جهنم یا همان دنیای مردگان را برگزید، از این رو سرزمینی که مردگان وارد آن میشدند را تاماق نامیدند و ارلیک صاحب این سرزمین میباشد.

* قابل ذکر است که واژه مردن و دنیای مردگان در فرهنگ و اسطوره شناسی تورک تنها به افراد بدطینت اطلاق میشود، زیرا که انسان های پاک هیچگاه یاد و خاطره شان از بین نمیرود و به همین خاطر آن ها را پرنده یا اوچان مینامند و مرگشان را نوعی پرواز و آزادی از کالبد و جسم دنیایی میدانند، این دیدگاه باعث شده ارلیک خان تنها مالک دنیای مردگان یا همان جهنم باشد.

تاماق را گاهی #تاموگ ، تاموک و یا #تامو نیز میخوانند. #مغول ها به آن #تام میگویند.

تاماق مکانیست پر از آتش و دود که جزای افراد بدطینت میباشد، در میتولوژی تورک های #خاکاس صاحب و گرداننده تاماق را #تامی_خان مینامند که احتمالا همان ارلیک خان میباشد.

در میان بعضی از تورک ها واژه #کازیرگان مترادف با جهنم استفاده میشود که به معنای چاله ای وسیع میباشد. کازیرگان از مصدر کازماک یا همان قازماق به معنای کندن است و به معنای گودی و چاله میباشد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #تنگری یا همان تانری در باور #تنگریسم یا همان #تنگریچیلیک تورک ها و #مغول ها خدای آسمان ها و زمین میباشد.

در اعتقادی دیگری او را روح آسمان میدانند، زیرا که تین یا تینگ به معنای روح میباشد و احتمال اینکه تنگری همان روح آسمان باشد زیاد است.

برای اولین بار واژه تنگری در کتیبه های اورخون یافت شده است که مربوط به هزاروپانصد الی دوهزار سال پیش میباشد.

در باور #تورک ها #یئر_تنگری فرزند تنگری است، او پسر #کایرا_خان، برادر #اولگن_خان و عموی #ارلیک_خان محسوب میشود.

تنگری پدر کایرا خان، پدربزرگ یئر تنگری، پدربزرگ اولگن خان و پدر جد ارلیک خان محسوب میشود.

از دوران های گذشته تنگری در میان مردمان تورک یک باور مقدس و در عین حال بزرگ محسوب میشده و مداوم و نسل به نسل انتقال یافته است. تورک ها او را تنها قدرت بزرگ کائنات میدانستند.

تاریخنگار بیزانسی *سیموکاتس در مورد گوک تورک ها مینویسد: آنها به کوه، چشمه، جنگ و باقی طبیعت احترام خاصی داشتند ولی تنها قادر و خالق همه آنها را یک خدا میدانستند. امپراتوری خزر ها نیز در مکالمات خود در مقابل کریسین ها یا همان مسیحیان خود را تک خدا خوانده و از تثلیث بیزاری جسته اند.

تورک ها برای تنگری قربانی هایی داشتند که بهترین و مقدسترین این قربانی ها قوچ بوده، زیرا که قوچ در میتولوژی و تامغا شناسی تورک نماد قدرت و عظمت است. در میان تورک های باستان گاهی به قربانی کردن انسان نیز برمیخوریم، درست همانند #وایکینگ ها.

مغول ها تنگری را تنگر میخوانند و گوک تنگری را تنگری اتسگ میخوانند. اتسگ یعنی بزرگ و مجموع آن خدای بزرگ میشود. در میان #شامان ها و باور #شامانیزم ، همه خدایان دارای چهره ای هستند و تمثیلی دارند، اما تنگری را نور آسمانی بی حدی تصور میکنند و هیچ شکل و ظاهری را قبول نمیکند.

چنگیز خان را میتوان بزرگترین تنگری پرست در طول تاریخ خواند که بیشترین تکرار نام تنگری را از زبان او ثبت کرده اند، او در شروع سخنانش "با نام تنگری..." گفته و سخن میراند.

تنگری تنها یک نام مقدس از خدای خدایان نیست، نام تنگری به خودی خود قداست دارد. بعضی اتیمولوژیست ها تنگری را واژه ای مقدس برگرفته از زبان تورکی میدانند که گویی پیش از تنگری پرستی نیز وجود داشته و بعدها به خدای آسمان نام گوک تنگری داده شده است و به گونه ای قداست و یا بزرگی آسمان معنا میشود. در ادامه باید گفت همین موضوع روی زمین هم قابل شناسایی و اندیشه است، مانند دریاچه تنگری یا همان تنگری گول و یا کوه تنگری یا تنگری داغی که در کشور روسیه قرار دارد.

در مورد خصوصیات تنگری میتوان همین اندازه گفت که؛

قادر مطلق است، زن و مانندی ندارد. خالق است، هر چیز دیدنی و نادیدنی را او خلق کرده، در نبرد ها نام او پیروزی می آورد، هر چه بگوید همان میشود. قسمت و قوت را به انسان میبخشد.

زندگی را به زنده ها میبخشد، مرگ به اراده او وابسته است. همانگونه که زندگی میبخشد به همان راحتی میتواند جان بگیرد.

دو دیدگاه وجود دارد که یکی وابستگی شامانیسم به تنگری پرستی است و دیگری تنگریسم به شامان پرستی است.

تنگری تمام قداست یک خدای یکتا را داراست. محمود کاشگرلی در کتاب معروف خود یعنی دیوان لغات تورک که جزو اولین فرهنگ های جهان محسوب میشود در مورد تنگری ۳ معنا قائل است.

۱- خدا
۲- آسمان
۳-یک کوه بزرگ یا یک درخت عظیم

تنگری در میان تورک ها در سراسر جهان به شکل های مختلفی گفته میشود.

#یاقوت ها تانگارا میگویند
#کومان ها تنگره میگویند
#کاراایم ها تانگرو میگویند
#چوواش ها تورا میگویند
#خاکاس ها تیگیر میگویند
#تووا ها دی ایر میگویند
#قزاق و #قرقیز ها تنگری میگویند
#کاراچای ها تئیری میگویند
#آزربایجان و #تورکیه ای ها تانری میگویند

و تورک های ایران نیز، آزربایجانی ها تانری، تورکمن ها تانگری و تورک های خراسان تار میگویند

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در عین زشتی، قدرتی ورای باور دارد، حاصل یک انتخاب نادرست در تاریخ خدایان #تورک

#ارلیک_خان یا یرلیک خان یا اورلوک خان در متولوژی تورک و آلتای جایگاه بسیار بالایی دارد، شاید اگر دنیای مردگان به او واگذار نمیشد همه انسان ها او را به عنوان خدای خدایان و به جای #کایرا_خان و یا #اولگن میپرستیدند.

ارلیک خان فرزند یا به نوعی مخلوق خدای نیکی بای اولگن یا همان اولگن خان میباشد، در بعضی منابع او را فرزند کایرا خان دانسته اند که در این صورت برادر اولگن محسوب میشود. #مغول ها که از جمله اقوام آلتاییک زبان و با فرهنگی اقتباسی از تورک ها هستند نام او را یرلیگ یا ارلیگ میدانند. در اساطیر مردم #مجار نیز که از جمله اقوام تورک تبار هستند او را با نام #اوردوگ میشناسند.

در مجموع باید گفت، ارلیک خان فرزند اولگن خان، نوه کایرا خان و از نسل #تنگری میباشد. امروزه واژه روح خبیث یا روح بد سرشت درست مترادف همان ارلیک خان میباشد و صفات بارز او را نشان میدهد.

ارلیک خان در آغاز آفرین جهان در مقابل اولگن با غرور ایستادگی کرد و در ننیجه اولگن خان او را خدای دنیای مردگان یا همان جهنم قرار داد. خدای جهنم درست در بالاترین طبقه دنیای مردگان و در سرای #یاشیل_دمیر زندگی میکند، ارلیک خان در اولین اقدام خود در جهان زیرین خورشیدی بسیار سرخ آفرید که نور بسیار کمی از خود ساتع میکرد.

ارلیک خان لعن شده است. اولگن انسان ها را از ۹ شاخه درخت حیات تورک یعنی #بای_ترک یا همان #چام_آغاچی آفرید. و سپس ارلیک برای کسب رضایت انسان ها و درجه یافتن در نزد آنان از آنها خواست تا از میوه های درخت حیات بخورند. اولین زن و مرد اساطیر تورک که #اجه و #تورونگئی بودند میوه ها را خوردند و از گفته اولگن روی برگرداندند. پس از خوردن میوه اجه بلافاصله باردار شد و دیدن چنین صحنه ای اولگن خان را خشمگین کرد. ارلیک را بلافاصله به زیرزمین فرستاد. داستان آفرین انسان ها و ارتباط آنان با زشتی درست همانند اسلام است با این تفاوت که روایت اجه و تورونگئی به هزاران سال پیش مربوط است.

در مورد ویژگی های ارلیک خان باید گفت، چشم ها و ابروهایش تاریک است. چنگال هایش تا زانوانش کشیده شده. موهایش ژولیده و سیاه است. شاخ های ارلیک به شکل شاخه های درخت میباشد. ارلیک خان اسب یا گاو نری به رنگ سیاه دارد. در فرهنگ باستان و موسیقی #بخشی گری و صنعت دوتار مرومان تورک #اویغور ، ارلیک خان به شکل یک گاو نر تصور میشود. تخت خوابش از جنس پوست و پر پرندگان است.

خدای جهنم دارای ۹ پسر و ۹ دختر است که با نام های #قارا_اوغلانلار و #قارا_قیزلار شناخته میشوند. تخت ارلیک خان از جنس نقره است. شمشیرش بسیار پهن و برنده میباشد. رنگ سیاه نماد خدای جهنم است. مردم برای رضایتش اسب سیاه قربانی میکنند.

کایرا خان خدای خالق تورک ها، در آغاز آفرینش را شروع کرد و زمین و کوه و دریا را آفرید. تنها کسی که در مقابلش عصیان نمود ارلیک خان بود و به همین خاطر او را ارلیک نام نهاد. پیش از این ، از زمین درختی با ۹ شاخه آفرید و هر شاخه را از جنسی متفاوت رشد داد.
سپس شروع کرد به بیرون کشیدن خاک از دل آب و اقیانوس ها، البته که این وظیفه را به ارلیک خان داد. اما او مقداری از خاک را در دهانش مخفی کرد ولیکن این عملش آشکار شد و جزایش داده شد.

در افسانه های مردم مجار #آران_آتا وظیفه میابد تا پاهای اوردک(مرغابی) را بشکند. گفتنی و بسیار پر اهمیت است که همتای ارلیک خان در اساطیر تورک های مجار #اوردوگ میباشد، احتمالا همان اوردک خود ارلیک خان بوده است که مسئول گِل آوردن از زیر آب بوده است و به شکل اوردک وارد آب شده است. ارلیک خان متهم شد و اتهام را نپذیرفت و در برابر صلح در کائنات ایستادگی کرد، نتیجه این شورش و عصیان ارلیک خان، جنگی شد میان او و اولگن خان، فرزند کایرا خان.


در دیدگاه دین باستانی تورک ها یعنی #شامانیزم یا همان #شامانچیلیک ، ارلیک خان و پسرانش دنیای مردگان را اداره میکنند. ارلیک معمولا قربانی هایش را از حیوانات ضعیف و زخمی انتخاب میکند، زیرا که زخم و ضعف را بیشتر دوست دارد. با اینکه ارلیک خان طینتی زشت دارد، اما پسرانش مانند او و به شدت او بد نیستند. آنها انسان ها را از ارواح بد حفاظت میکنند. آنها در مراسمات قربانی برای ارلیک خان حضور دارند و قربانی های مردم را به پدرشان میرسانند. آنها بجز وظایفشان در زیر زمین، به اداره دریاچه ها، رودها و دریا ها نیز میپردازند.

(برای اطلاع از اسامی پسران ارلیک خان: تگ #کارا_اوغلانلار)

در مورد دختران ارلیک خان یا همان قارا قیزلار نیز باید گفت، آنها از این سوی دنیا تا آنسویش شیون کشیده و ناامیدی و مغلوبیت را سبب میشوند. نام دو دختر ارلیک خان #کورتی_آنا و #ارکه_سولتان میباشد که اطلاع زیادی از آنان در دسترس نیست. #شامان هایی که با ارلیک خان در ارتباط هستند را #قارا_جام مینامند.

ادامه..

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در اساطیر هر یک از ملل زمان آغاز و زمان پایانی وجود دارد، اساطیر #تورک نیز از این قاعده مستثنی نیست

#یای_گوچی در اساطیر تورک زمان آغازین برای این قوم محسوب میشود. یای گوچی را اگر بخواهیم معنا کنیم به معنای قدرت تابستان میباشد.

اگر بخواهیم واضحتر به اتیمولوژی یای گوچی بپردازیم باید به ویژگی های تابستان اشاره کرد که یکی از آنها را میتوان زمان رسیدن، به بار نشستن و برداشت میوه ها و انواع محصولات کشاورزی دانست

یای گوچی روزیست که اولین جانداران خلق شدند و بر روی زمین پراکنده شدند. #تورونگئی و #اجه اولین زن و مرد در اساطیر تورک هستند که در سرزمین آلتای نازل شدند و نسل آنها در سراسر دنیا پراکنده شد

هیچ چیز آفریده نشده بود، جز زمینی که پر بود از آب، آبی که نه قدرت باروری داشت و نه خشکی ای در آن میان دیده میشد

نام آن دوران را #کائو_سو مینامند. اما این وضعیت پایدار نماند. از میان آب خاک خارج شد. گفته میشود، عامل این اتفاق #ارلیک_خان میباشد. گرچه او مقداری گل تازه را در دهان خود نگه داشت تا با آن همانند #اولگن ، خدای خدایان انسان خلق کند، اما نقشه او برملا شد

در بعضی منابع نیز، اولگن به #آق_آنا دستور میدهد تا گل تهیه کند و او مرغ ماهی خوار و اوردک را برای آوردن گل دستور میدهد. مرغ ماهی خوار گل را برای خود برمیدارد و جزای کارش را آق آنا میدهد. از آن خاک دنیا(دنیای خاکی) خلق میشود. اوردک نیز سنگ ریزه ها را برای آق آنا می آوردن و از آن کوه ها و صخره ها خلق میشود

در آفرینش های مختلف ملل تصورات متفاوتی وجود دارد، مانند این که اولین ها چه چیزهایی بوده اند. جالب است که انسان در آفرینش و اساطیر تورک اولین وجود جهان است

کوه ها، چشمه ها، درخت ها و خورشید جزو مذکر ها محسوب میگردد، ماه نیز یک دختر بچه محسوب میشود. بر طبق اساطیر تورک همه این ها انسان بوده اند و بعدها تبدیل به کوه و آب و درخت شده اند، جالبتر این که روح انسانی در وجودشان همچنان باقیست


▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #ارلیک_خان را میتوان تنها خدای جهنمی دانست که از خدای جهنم بودن خود رضایت کامل دارد

زمانی که میان او و خدای نیکی #تورک ها، #اولگن جدایی افتاد، اولگن او را خدای جهنم خواند و ارلیک با افتخار پذیرفت تا میزبان مردگان باشد

او هیچگاه بر علیه دیگر خدایان نشوریده است

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 #اوتوگن یا اتوکن در متولوژی #تورک و #مغول الهه زمین میباشد.

به تلفظ های دیگری هم خوانده میشود مانند. اوتیگن یا ایتوگن.

جالب است بدانید اوتوگن خاتون در دوران های مختلف گاهی همسر و گاهی دختر #کایرا خان معرفی شده است.

یکی از دلایلی که باعث میشود او را دختر کایرا بدانند، نام اوست. کایرا ۳ فرزند پسر دارد که نامشان #مرگن، #کیزاگان و #اولگن میباشد.

مرگن از مر+گن تشکیل میشود، یعنی سرچشمه مغز/علم/دانش

اولگن از اول+گن تشکیل میشود، یعنی سرچشمه قداست و پاکی/خوبی

کیزاگان از کیزا+گان تشکیل میشود، یعنی سرچشمه جوشش/خشم/قدرت

اوتوگن نیز همانند نام ۳ پسر کایرا معنلی خاصی دارد.
اوتو+گن به معنای صاحب زمین یا سرچشمه زمین میباشد.


اوتوگن خاتون تمثیل خاک و زمین است. او حافظ همه عناصر خاک و حیوانات و انسان هاییست که روی این خاک زندگی میکنند.

گیسوانی به رنگ قهوه ای دارد. او بسیار فروتن است و میتوان او را مهربانترین ایزدبانوی تورک دانست. او حامی پاکی و حلال است.

طی دوره مشخصی او را حافظ سرزمین #اوتوکن پایتخت اسرار آمیز تورک های باستان میدانستند. اوتوکن اولین مکانی محسوب میشود که تورک ها در آن میزیسته اند و سپس در جهان پراکنده شده اند. رود اورخون سرچشمه خود را از این سرزمین میگیرد.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 در این تصویر رقابت تنگاتنگ #اولگن خدای نیکی و #ارلیک خدای جهنم را میبینید.

#تورک ها معتقدند اولگن قدرتی فوق تصور نسبت به قدرت ارلیک خان را دارد

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 ایزد نیکی و بخشایش در اساطیر #تورک ، جایگاه بسیار خاص و والایی دارد.

#اولگن یا بای-اولگن در اسطوره شناسی تورک از خدایان پایه و اساسی میباشد.

ایشان را با نام های دیگری همچون؛ اولکن، اولکان، اولگون در میان تورک ها و در میان #مغول ها با نام اولگان میشناسند.

اولگن خدای خوبی و بخشش میباشد و گاهی نیز خدای صلح پذیرفته میشود. در طبقه ۱۶ آسمان زندگی می کند. اولگن فرزند ارشد خدای خدایان #کایرا خان میباشد.

در مورد مکان زندگی و چگونگی مکان و ویژگی های شخصی ایشان چنین آمده است؛
در کوه قیزیل زندگی میکند. در کاخی از جنس طلا و دروازه ای از جنس طلا و بر تختی از جنس طلا جلوس نموده است.


بای-اولگن پس از کایرا خان در درجه دوم اهمیت میان خدایان تورک قرار دارد‌. او اجسام آسمانی را مدیریت میکند. اولگن صاحب تمام اتفاقات نجومی جهان است.

در اساطیر تورک آمده است که اولگن دو پرنده خود را که احتمالا از نوع #کوربولکو بوده اند برای آموختن روشن کردن آتش به زمین فرستاده است تا به انسان ها آموزش دهند.

بای-اولگن علاقه بسیاری به خوبی و مهربانی دارد. او به هر جا که مهر و محبت وجود داسته باشد سر میزند.

موهای بلندی تا به زانو های خود دارد. در کنارش سپر بسیار بزرگی قرار دارد. در یکی از دستانش رعد را نگه داشته است زیرا آذرخش سلاح او میباشد.

بخاطر همین داشتن رعد، در اعتقادات تورک ها رعدو برق مقدس میباشد.

بای-اولگن ۷ دختر و ۷ پسر دارد. عصایی که در دستش وجود دارد شاخه ای از درخت حیات یا همان #اولوکایین میباشد.

دو خورشید سفید یکی در راست و دیگری در چپ اولگن قرار دارد.

در اعتقادات #شامانیزم نور اولگن همان ستاره قطبی یا به تورکی ( #آلتین_کازیک ) میباشد.

در باور تورک ها او تنها خدایی است که از ازل تا ابد پایدار خواهد بود. زمانی که کائنات خلق شد جز اولگن و #ارلیک هیچ ایزدی وجود نداشت. (در باور شامانیزم)

اولگن گاهی در پوستین غاز و قو بر روی چشمه حیات زیر درخت جاویدان ظاهر میشود و به پرواز در می آید. اولگن بسیار نیرومندتر از ارلیک خان خدای جهنم میباشد. در بیشتر مواقع بخاطر حیله های ارلیک خود را موظف به نصیحت میداند.

بای-اولگن ریش بلندی دارد. در بیشتر منابع او را دارای همسری(ایزدبانو) میدانند به نام #تاز_خانیم

اسب اولگن #کلکه نام دارد که به معنای کچل میباشد. ۷ پسر اولگن در ۷ طبقه آسمان زندگی میکنند.

( ۷ پسر اولگن را با هشتگ #آک_اوغلانلار سرچ کنید)

نام اولگن از واژه اول گرفشه شده است، اول به معنای آفرینش آسمان و خلقت میباشد و به نوعی به معنای سخاوت نیز میباشد که از کلمه اولو گرفته شده است.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 ایزدی که هنوز هم در آسیای میانه پرستنده دارد.

در باور #تورک های #شامانیزم ایشان خدای خدایان میباشد.

#اولگن خدای نیکی و سخاوت و فرزند ارشد #کایرا خان

▫️ @Torecilik
Ещё