توره | اساطیر باستان

#آتیس
Канал
Логотип телеграм канала توره | اساطیر باستان
@TorecilikПродвигать
4,67 тыс.
подписчиков
2,11 тыс.
фото
56
видео
429
ссылок
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 مردم مصر و آسیای غربی زوال و احیای سالانه حیات به ویژه حیات گیاهی را، با تجسم خدایی که هر سال می مرد و دوباره زنده می شد با نام های #اسیریس، #تموز ، #آدونیس و #آتیس نمایش می دادند. این آیین ها ظاهرا در هیچ جایی وسیع تر و باشکوه تر از سرزمین های واقع در شرق مدیترانه برگزار نمی شد و نام و تفصیل این آیین ها از جایی به جای دیگر فرق می کرد اما درونمایه تمامی آنها یکی بود.

اکنون مرگ و رستاخیز تصوریِ این خداواره شرقی، خدایی با نام های بسیار اما با ماهیتی اساسا یگانه را بررسی می کنیم...

تموز یا آدونیس!

آدونیس را مردم سامیِ #بابل و #سوریه می پرستیدند و مردم #یونان مدت ها پیش آن را در قرن هفتم پیش از میلاد از آنان به وام گرفتند. نام درست خداواره #تموز بود: ریشه نامگذاری آدونیس همان #آدون سامی به معنای سرور است که پیروانش برای احترام و افتخار خطاب به او به کار می بردند و در متن عبری #عهد_عتیق، "آدونای" یا "آدونی" به معنی "سرور من" غالبا به #یهوه اطلاق می شود.

ظاهرا هرسال با نوای اندوهناک، مردان و زنان در نیمه تابستان در ماهی که به نام او تموز نامیده می شد بر مرگ او نوحه سرایی می کردند، مرثیه را ظاهرا بر بالای سر مجسمه خدای مرده که با آب خالص شسته و روغن مالی شده بود و ردایی سرخ به تن داشت می خواندند و عطر بخور فضا را می انباشت تو گویی برای برای آنکه با رایحه تندش حواس فروخفته او را برانگیزد و از خواب مرگ بیدارش کند!

داستان سوگناک و آیین های افسرده آدونیس را از روی کتیبه های بازمانده از نویسندگان یونانی بیشتر شناخته ایم تا از قطعات باقی مانده از ادبیات بابلی یا اشارات مختصر #حزقیال نبی که شاهد نوحه زنان #اورشلیم بر تموز در دروازه شمالی معبد بوده است.

خداواره شرقی با انعکاس در آینه اساطیر یونانی به صورت جوانی زیبا روی در می آید که الهه عشق #یونان، #آفرودیت دلباخته اوست. الهه او را در کودکی در جعبه ای قرار داد و به #پرسیفون ملکه جهان دوزخ سپرد، اما پرسیفون چون جعبه را گشود و زیباییِ کودک را دید، دیگر او را به آفرودیت بازپس نداد.

پس الهه عشق خود به دوزخ رفت تا محبوبش را از بند جهان ظلمات برهاند. اختلاف بین دو الهه عشق و مرگ را #زئوس فیصله داد و مقرر داشت که آدونیس یک بخش از سال را با پرسیفون در جهان زیرین و بخش دیگر را با آفرودیت در جهان بیرون سر کند.

سرانجام جوان رعنا هنگام شکار گرازی کشته شد یا اینکه #آرس از روی حسادت چنین کرد و خود را به هیات گرازی در آورد تا مرگ رقیبش را نهان دارد. پس آفرودیت بر #آدونیس محبوب و از دست رفته اش سخت نوحه کرد.

در این روایت از اسطوره، مبارزه بین آفرودیت و پرسیفون بر سر تملک آدونیس آشکارا بازتاب ستیزه #ایشتار و #الاتو در سرزمین مردگان #بابل است (موازی با #اینانا و #ارشکیگال از تعریف تمدن #سومر)، درحالی که تصمیم زئوس مبنی بر این که آدونیس باید بخشی از سال را در زیر زمین و بخش دیگر را روی زمین بگذراند، صرفا روایت یونانیزه پدید و ناپدید شدن سالانه تموز است.

اسطوره آدونیس در دو نقطه آسیای غربی جایگیر و مراسمش با شکوه بیشتری جشن گرفته شد. یکی از آن دونقطه #بیبلیوس در ساحل #سوریه و دیگری #پافوس در #قبرس بود.

این دوجا مهم ترین محل پرستش آفرودیت یا همتای سامی او #استرته بود‌. و در هر دو مورد، اگر افسانه ها را بپذیریم، #سینیراس، پدر #آدونیس، شاه بود. از این دو شهر بیبلیوس باستانی تر بود و در واقع گفته اند که قدیمی ترین شهر #فنیقیه بوده، و در اوایل پیدایش جهان به دست #ئل خدای بزرگ که یونانیان و رومیان او را به ترتیب با #کرونوس و #ساتورن یکی می انگاشتند ساخته شده بود. هرگونه که بوده باشد، در دوران تاریخی مکانی مقدس، مرکز دینی کشور، مکه یا اورشلیمِ فنیقیه محسوب می شد!

شهر بر ارتفاعی در کنار دریا قرار داشت و صومعه بزرگی برای اَسترته در آن بنا شده بود که آیین های آدونیس در این معبد برگزار می شد. در واقع همه شهر نذر این معبد بود و نهر ابراهیم که کمی به طرف جنوب بیبلیوس به دریا می ریزد در عهد باستان آدونیس نامیده می شد.

▫️ @Torecilik