فلسفه و ادبیات

#هیوم
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و ادبیات
@Philosophers2Продвигать
8,85 тыс.
подписчиков
839
фото
88
видео
885
ссылок
برترین مطالب ادبی و فلسفی @Hichism0 برای تبلیغات به این آیدی پیام دهید کانال های پیشنهادی @Philosophy3 فلسفه @Ingmar_Bergman_7 اینگمار برگمان @bookcity5 شهر کتاب @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
■ «مختصری در باب “#عقل در برابر #غریزه” چنانچه #ویل_دورانت می نگارد»

#هیوم معتقد بود که اگر عقل با رفتار کسی سازگار نباشد آن شخص بر ضد عقل خواهد ایستاد.
#زنون نیز عقل و استدلال را به باد استهزا گرفت و آن را پوچ دانست.
با این حال مردم یونان و رم که در عین لذت جویی مردمی زاهد و اهل ریاضت بودند هرگاه #عقل و #شهوت را در مقابل هم می یافتند به آسانی از خرد پیروی می نمودند.
با گذشت زمان نیروی عرفانی که امیدها و آرزوهای انسانی را در بر داشت و تسلی بخش ستمدیدگان و تنگدستان بود از شرق به یونان تاخت و به راحتی جایگزین دنیای عقلانی شد.
#روسو انسان متفکر را حیوان فاسد خواند.
#کانت سخنان #زنون را تکرار کرد که به اروپاییان گفت “به خدا و اختیار و پایندگی روح معتقد باشند زیرا عقل در پذیرفتن اینکه انسان با سعی و عمل به بهشت می‌رود ناتوان است.”
#شوپنهاور عقل را بنده مطیع اراده و #فروید آن را پوششی بر غرایز و شهوات خواند.
امّا #غریزه چیست؟
غریزه،واکنشی ست که آدمی برای رفع نیازمندیهای دائمی خود بی آنکه به تأمل و اندیشه نیاز داشته باشد نشان می دهد،باز بعبارتی دیگر،غریزه تعلقات و خواست هایی از احساس و واکنش است که در سرشت آدمی نهاده شده است.
#دورانت،عقل را پاسخی کلی در مقابل وضعی کلی و در مقابل غریزه را پاسخی کلی به وضعی خاص می داند که در آن نیازی احساس می گردد.
هر غریزه با حسی انفعالی همراه است و تقریبا در هر شخص در برابر هر غریزه،ضد آن نیز موجود است که عواملی همچون محیط می توانند یکی از آن ها را برگزیده و قوت بخشند.
شاید برای زندگانی ابتدایی دوره شکار غریزه کافی بود اما آنجا که تمدن آغاز شد،دیگر نمیشد به غرایز اکتفا کرد پس زندگی از عقل یاری جست.
فیلسوفانی چون #افلاطون و #ارسطو عقل را به طرزی افراط گونه می ستودند و “عقل را تکیه گاه حقیقت” می دانستند.می توان گفت استدلال و پیرو عقل بودن به خاطر محبوب بودن آن نیست بلکه به دلیل لزوم آن است. اما با تمام این توصیفات،#نیچه غریزه را باهوش‌تر از هر عقلی دانست!
دورانت نیز معتقد است که گاه غریزه بر عقل استیلا می یابد،آنجا که پای دوست داشتن به میان می آید.چرا که تجربه-همان احساس متراکم- به ما آموخته است که لحظه ای #عشق به سالیانی #اندیشه می ارزد.
از سوی دیگر دورانت عقیده دارد که غرایز خودخواهند و تنها در جهت منافع خود کار می کنند،تنها ارضا خود را می خواهند ولو به قیمت فدا کردن تمام شخصیت فرد،او غریزه جنسی را به عنوان تمثیل می آورد که فرد را بدون هیچ توجهی به نتایج دچار آشفتگی می نماید.
#کنفسیوس می گفت؛“فرق انسان و حیوان خیلی کم است ولی بعضی از مردم همین اندک را نیز دور می اندازند.”
در این که هرآنچه بر اندیشه ما بیفزاید ما را از یقینات و مأمن آرام مان دور می نماید شکی نیست اما زندگی بدون تعقل نیز آدمی را سزا نیست که؛“سقراط بودن و به زندان رفتن بهتر از دیو بودن و بر تخت نشستن”.

📚 #لذات_فلسفه
#ویل_دورانت
👤 گردآوری #الهام_اولیائی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.
■ #كانت پاسخ گویی به #هیوم را بر عهده داشت. وی چنین اندیشید که موفق به یافتن راه حل شده است، این راه حل فقط به دلیل پیچیدگی یا ابهامش جامع جلوه می کرد. وی با هیجان گفت چیزها بر ما اثر می‌گذارند اما طبیعت ما را ناچار می‌کند بجای درک چیزها آن چنان که واقعا هستند مطلب دیگری را درک کنیم و علت این جریان این است که ما خود موضوعات ذهنی را به آن اضافه می‌کنیم.
مهم‌ترین جریانی که ما وارد می‌کنیم موضوع زمان و مکان است. از دیدگاه کانت جیزها به خودی خود در زمان یا در مکان نیستند بلکه این طبیعت ماست که ما را ناچار از چنین پنداری می‌کند.
نفس یا (روح)، به منزله چیزی به خودی خود، نیز در زمان یا در مکان نیست؛ گرچه به عنوان پدیده ای که قابل دیدن است چنین به نظر می‌رسد که در داخل هردوی آنها است.

آنچه ما در جریان درک به آن پی می بریم موضوع رابطه خود ظاهری با چیز ظاهری است، اما در پس هر دو یک خود باطنی و یک چیز قائم به ذات وجود دارد که هیچ یک از آنها را هرگز نمی‌توان مشاهده کرد. پس چگونه فرض کنیم که وجود دارند؟ زیرا از دیدگاه دین و اخلاق چنین وضعی لازم است. گرچه توانایی گردآوری آگاهی درباره خود باطنی را با وسایل علمی نداریم اما می‌دانیم که دارای اراده آزاد است، که می‌تواند نیکوکار یا تَبَه کار باشد، که (گر چه نه در زمان) جاودانی است و این که بی عدالتی هایی که سبب رنج نیکوکاران در این جهان شده باید با لذت های آن جهان پاداش داده شود.

#کانت که می گفت از راه خرد ناب نمی‌توان وجود خود را اثبات کرد براساس مطالب بالا چنین اندیشید که خرد علمی برای چنین اثباتی امکان پذیر است زیرا نتیجه الزامیِ چیزی است که ما در جهان اخلاق به شیوه درک الهامی با بصیرت به آن می‌بریم.

👤 #برتراند_راسل
📚 #نبرد_دین_با_علم
■ جسم و روح - صفحه 83-84
‍ ■ گاهی رویای تاریخ فلسفه ای را می بینیم که صرفاً مفاهیم جدید ساخته ی فیلسوفان بزرگ، و مهم ترین بخش سهمشان در آفرینشگری را فهرست می‌کند. در مورد #هیوم چنین می توان گفت:

1. هیوم مفهوم باور را مطرح کرد و آن را به جای دانش نشاند. او باور را با تبدیل دانش به باوری مشروع زمینی کرد. او پرسید که یک باور تحت چه شرایطی مشروع است و بدین ترتیب نظریه ای در باب احتمالات را پی‌ریزی کرد. عواقب این کار بسیار مهم اند: اگر عمل تفکر همان باور است، پس تفکر باید از خودش بیشتر در برابر توهم دفاع کند تا در برابر خطا. باورهای نامشروع، همچون ابری از توهمات احتمالا اجتناب ناپذیر، تفکر را احاطه می کنند. بدین معنا، هیوم راه را برای کانت باز می کند. و البته اینجا هنری تمام عیار در کار است: همه ی قواعد مستلزم تفکیک باورهای مشروع از توهمات همبسته شان هستند.

2. هیوم به تداعی ایده معنی واقعی اش را می بخشد، تداعی ایده نه در مقام نظریه‌ای در باب ذهن بشری، بلکه به عنوان تمرین فرم های فرهنگی و عرفی (عرفی و نه قراردادی). این همان تداعی ایده ها برای قانون، برای اقتصاد سیاسی، برای زیباشناسی، و الخ است. برای نمونه، تداعی ایده پرسشی است از این دست که آیا پرتاب کردن یک تیر به یک مکان برای کسب مالکیت بر آن مکان کافی است یا که باید آن مکان را لمس کرد. این پرسش در برگیرنده ی تداعی بین کسی و چیزی است و به فرد مجال می‌دهد تا صاحب چیز شود.

3.هیوم نخستین منطق عمده ی نسبت را بنیان نهاد: نشان داد که هر رابطه (نه فقط "حقیقت امور"، بلکه رابطه های بین ایده ها) نسبت به ضوابط خودش بیرونی است. بدین سان، او جهانی به غایت گوناگون از تجربه را بر اساس اصل بیرونی بودن رابطه ها توسعه داد: بخش های اتمی اما همراه با انتقال ها، گزارها، "تمایلات"، که به سوی همدیگر می روند. این تمایلات مولد عادات هستند. اما این همه پاسخ پرسش "ما که هستیم؟" نیست. ما عادات هستیم، هیچ مگر عادات. عادت به گفتن من... شاید هیچ پاسخ شگفت آورتری به مسئله خود وجود نداشته باشد.
می‌توان این فهرست را ادامه داد و همین گواهی است بر نبوغ هیوم.

📚 درآمدی بر تجربه گرایی و سوبژکتیویته
👤 #ژیل_دلوز

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2