فلسفه و ادبیات

#هنر
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و ادبیات
@Philosophers2Продвигать
8,85 тыс.
подписчиков
839
фото
88
видео
885
ссылок
برترین مطالب ادبی و فلسفی @Hichism0 برای تبلیغات به این آیدی پیام دهید کانال های پیشنهادی @Philosophy3 فلسفه @Ingmar_Bergman_7 اینگمار برگمان @bookcity5 شهر کتاب @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
▪️در دنیای مادیات نثار کردن به معنی غنی بودن است. آنکه میدهد غنی است نه آنکه بسیار دارد. مُحتکری که نگران از دست دادن مال خویش است هر چند ثروتمندتر باشد، از نظر روانشناسی مردی فقیر و زبون است.

آنکه توانایی بخشیدن از خویش را دارد بی نیاز است. او خود را به منزلهٔ انسانی احساس می‌کند که قادر است از هستی خودش به دیگران ببخشد. فقط کسی نمی‌تواند از بخشیدن اشیای مادی لذت ببرد که قادر نباشد از حداقل ضروریات زندگی پا فراتر بگذارد. ولی تجارب روزانه نشان میدهد که حداقل ضروریات در نظر اشخاص، همان‌ اندازه که بستگی به دارایی آنان دارد، به‌ همان اندازه نیز تابع صفات و‌ منش‌های آنان است.

مشهور است که فقرا به‌ مراتب بخشنده‌تر از ثروتمندانند، با وجود این، فقر وقتی که از حدود‌ معینی گذشت دیگر راهی برای بخشیدن باز نمی‌گذارد و بسیاری موجب زبونی می‌شود، نه فقط به سبب رنجی که به‌طور مستقیم به‌ وجود می‌آورد، بلکه بواسطهٔ این حقیقت که انسان را از لذت نثار کردن محروم می‌سازد.

👤 #اریک_فروم
📚 #هنر_عشق_ورزیدن

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️اگر می خواهید تندرست بمانید:

1. احساساتتان را بیان کنید.

هیجانات و احساساتی که سرکوب یا پنهان شده باشند به بیماری‌هایی نظیر ورم معده، زخم معده، کمر درد و درد ستون فقرات منجر می‌شوند.
سرکوبی احساسات به مرور زمان حتی می‌تواند به سرطان هم بیانجامد. در آن زمان است که ما به سراغ یک محرم می‌رویم و رازها و خطاهای خود را با او در میان می‌گذاریم! گفتگو، صحبت کردن، کلمات وسیله درمانی قدرتمندی هستند.

2. تصمیم‌گیری کنید.

افراد دو دل و مردد دچار دلهره و اضطراب هستند. دو دلی و بی‌تصمیمی باعث می‌شود که مشکلات و نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند. تاریخ انسان بر اساس تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است. تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است.
افراد مردد در معرض بیماری‌های معدی، دردهای عصبی و مشکلات پوستی قرار دارند.

3.به دنبال راه حل‌ها باشید.

افراد منفی، مشکلات را بزرگ می‌کنند و راه حل‌ها را نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح می‌دهند. روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است. زنبور، موجود کوچکی است اما یکی از شیرین‌ترین چیزهای جهان را تولید می‌کند. ما همانی هستیم که می‌اندیشیم. افکار منفی باعث تولید انرژی منفی می‌شوند که آن‌ها نیز به نوبه خود تبدیل به بیماری می‌گردند.

4. در زندگی اهل تظاهر نباشید.

کسی که واقعیت را پنهان نگاه می‌دارد، تظاهر می‌کند و همیشه می‌خواهد راحت و خوب و کامل به نظر دیگران برسد، در واقع بار سنگینی را بر دوش خود قرار می‌دهد. مثل یک مجسمه برنزی با پایه‌های گِلی. هیچ چیز برای سلامتی بدتر از نقاب به چهره داشتن و زندگی کردن با تظاهر نیست. این گونه افراد زرق و برق زیاد و ریشه و مایه اندکی دارند و مقصد آن‌ها داروخانه، بیمارستان و درد است.

5. واقعیت‌ها را بپذیرید.

سرباز زدن از پذیرش واقعیت‌ها و عدم اتکاء به نفس، ما را از خودمان بیگانه می‌سازد. هسته اصلی یک زندگی سالم، یکی بودن و رو راست بودن با خود است. کسانی که این را نمی‌پذیرند، حسود، مقلد، مخرب و رقابت طلب می‌شوند. پذیرفتن انتقادها، کاری عاقلانه و ابزار درمانی خوبی است.

6. اعتماد کنید.

کسانی که به دیگران اعتماد ندارند نمی‌توانند ارتباط خوبی با دیگران برقرار کنند و نمی‌توانند رابطه پایدار و عمیقی با دیگران به وجودآورند!

📚 #هنر_تندرست_ماندن
👤 #دراتسیو_وارلا

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
اگر کسی به ما بگوید که عاشق گل است، اما ببینیم که اغلب فراموش می‌کند به گل‌هایش آب بدهد، عشق او را به گل باور نمی‌کنیم.
عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه بدان مهر می‌ورزیم.
زمانی که رغبت جدی وجود نداشته باشد، عشقی هم در کار نیست.

👤 #اریک_فروم
📚 #هنر_عشق_ورزیدن

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ به نظر می‌رسد ما انسان‌ها آفریدگانی در جست‌و‌جوی معنا هستیم، با این بداقبالی که به درون جهانی تهی از معنا افکنده شده‌ایم. یکی از مهم‌ترین وظایفمان ابداع معنایی است که تکیه‌گاه محکمی برای زندگی باشد و نیز دست زدن به تدابیری ماهرانه برای انکار این حقیقت که خودمان این معنا را خلق کرده‌ایم. پس به این نتیجه می‌رسیم که معنا «جایی» در انتظار ماست. جست‌و‌جوی مداوم ما برای نظام محکم معنایی، اغلبمان را به بحران معنا دچار می‌کند.
افراد بیش از آنچه درمانگران تصور می‌کنند به دلیل نگرانی‌های معنایی به درمان روی می‌آورند. یونگ گزارش کرده که یک سوم بیمارانش به همین دلیل به او مراجعه کرده‌اند. در این حالت، شکایت‌ها اشکال گوناگونی به خود می‌گیرد. برای مثال: «زندگی‌ام انسجام ندارد»، «به هیچ‌چیز اشتیاق ندارم»، «برای چه زندگی می‌کنم؟ که به چه برسم؟»، «زندگی حتما باید مفهوم عمیق‌تری داشته باشد.» «حتی حالا در پنجاه‌سالگی هم هنوز نمی‌دونم وقتی بزرگ شدم، می‌خواهم چه کنم.»

📚 #هنر_درمان
👤 #اروین_یالوم

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.
چگونه ممکن است که آدم‌ها هنگام بحث فقط در پی پیروزی باشند و به حقیقت اعتنا نکنند؟
به سادگی!
این دنائت فطری بشری است.
این امر نتیجه‌ی نخوت ذاتی و این واقعیت است که مردم پیش از سخن گفتن، فکر نمی‌کنند بلکه پرحرف و فریبکارند. آن‌ها به سرعت موضعی اختیار می‌کنند و از آن پس فارغ از درستی یا نادرستی آن موضع، صرفا به خاطر غرور و خودآرایی به آن می‌چسبند. نخوت همیشه بر حقیقت غلبه می‌کند!

👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #هنر_همیشه_بر_حق_بودن

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
در گذشته‌ای که ما با شکار امرار معاش می‌کردیم، "فعالیت" بیش از "واکنش" فایده داشت. واکنش‌های سریع حیاتی بودند و تعلل طولانی منجر به نابودی می‌شد. اگر دوستانِ شکارچی‌ات ناگهان فرار می‌کردند، منطقی بود فارغ از این که گراز دنبال‌تان کرده یا ببر دندان خنجری، تو هم از دوستانت پیروی کنی. اگر نمی‌توانستی سریع فرار کنی و این موجود یک ببر بود، جزای این خطای درجه اولِ تو #مرگ بود. از طرف دیگر اگر این موجود فقط یک گراز بود و شما فرار می‌کردید، این اشتباهِ کوچکتر به قیمتِ از دست دادنِ فقط چند کالری تمام می‌شد.

اشتباه کردن در مورد چنین مسائلی هزینه‌بر بود. کسانی که متفاوت فکر می‌کردند بعد از یک یا دو اشتباهِ مشابه از چرخه‌ی حیات خارج می‌شدند. ما فرزندانِ کسانی هستیم که وقتی دیگران فرار می‌کردند، آن‌ها هم فرار می‌کردند. اما در دنیای مدرن این رفتارِ حسی چندان سودمند نیست. جهانِ امروز به افکار تک‌بعدی و اعمال مستقل پاداش می‌دهد. هر کس گرفتار هیاهوی بازار بورس شده باشد این نکته را تصدیق می‌کند...

📚 #هنر_شفاف_اندیشیدن
👤 #رولف_دوبلی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
⁠■ مانی که خداوند در وجود تو غرقه نشده باشد، یک تصـویر از او حمـل مـی کنـی.
:
چـه تصـویري چـوبی از او بسازي و چه تصویري از سنگ، اهمیت ندارد، می توانی با تفکـرات خـود و مفـاهیم و افکـار از او تصـویر بسـازي.
آنهـا نیـز تصـویر هستند، با ماده اي لطیف تر، ولی در هر صورت، فقط یک تصویر است.
انسان تا بعد وجودش را تغییر ندهد یکسان باقی خواهد ماند.
این نکته را بخاطر بسپار:
خداوند جایی است که در آنجا نه عینیت باشد و نه ذهنیت
جایی که نه شیئ هست و نه فکر.
جایی که نه ایـن دنیـا اسـت و نـه آن دنیا.
جایی که نه ماده باشد و نه ذهن؛
خداوند آنجاست؛
زیرا خداوند نه ماده است و نه ذهن.
در خداوند هر دو وجود دارد.
خداونـد یـک تناقض عظیم است.
مطلقاً غیر منطقی و وراي منطق.
نمی توانی تصویري از خداونـد از چـوب یـا از سـنگ بسـازي و نـه مـی تـوانی تصویري از او با افکار و مفاهیم بسازي.
وقتی که تمام تصاویر محو شدند،
وقتی که تمام درون/بـرون،
مـرد/زن، زنـدگی/مـرگ و تمـام دوییت ها را از بین بردي،
آنوقت آنچه برجا می ماند، خداگونگی است.

📚 #هنر_مردن
👤 #اشو
. l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
هر اثر هنری به فضای روحی و روانی خاصی آغشته است: یک تابلوِ نقاشی ممکن است آرام یا بی‌قرار باشد، جسورانه یا محتاط، فروتن یا مطمئن، مردانه یا زنانه، بورژوا یا اشرافی و این‌که ما کدام نوع را ترجیح دهیم بیانگر تفاوت‌های روحی زیادمان است. ما مشتاق هنری هستیم که جبرانی باشد برای آسیب‌پذیری‌های درونی‌مان و کمک کند به تعادلی ماندگار دست یابیم. زمانی یک اثر را زیبا می‌دانیم که از فضایلی برخوردار باشد که خود از آن‌ها بی‌بهره‌ایم و کاری را زشت توصیف می‌کنیم که حالات یا مضامینی را به ما تحمیل می‌کنند که یا از جانب آن‌ها احساس تهدید می‌کنیم یا منکوب آن‌ها هستیم. هنر نویدبخش تکامل درونی است.


بسیاری از بهترین آثار هنری که در طول تاریخ خلق شده‌اند آشکارا درگیر یک مأموریت اخلاقی بوده‌اند: تلاشی برای تشویق خودِ بهتر ما از طریق پیام‌های رمزی پندواندرز. ممکن است آثار هنری‌ای را که به ما پند می‌دهند هم دستوری و هم غیرضروری بدانیم، اما اگر این‌طور فکر کنیم فرض را بر این گذاشته‌ایم که تشویق شدن به فضایل، همیشه نقطهٔ مقابل آن چیزی است که دوست داریم. بااین‌حال در واقع وقتی آرام‌ایم و تحت‌فشار انتقادها نیستیم بیشترمان به خوب بودن تمایل داریم و تذکرهای جورواجور برای خوب بودن به‌نظرمان اشکالی ندارد؛ فقط هر روز این‌قدر پُرانگیزه نیستیم. در ارتباط با آرزوی‌مان برای خوب بودن از آن چیزی رنج می‌بریم که آن را ارسطو «آکرازیا»، یا ضعف اراده، نامیده است. می‌خواهیم در روابط‌مان خوب عمل کنیم، اما تحت‌فشار که هستیم اشتباه می‌کنیم. می‌خواهیم بازدهی‌مان را افزایش دهیم، اما در مرحلهٔ بحرانی انگیزه‌مان را از دست می‌دهیم. در این وضعیت می‌توانیم از آثار هنری که ما را تشویق می‌کنند بهترین نسخه‌های خودمان باشیم بسیار سود ببریم، چیزی که در صورت وجود ترس بیمارگون از دخالت‌های بیرونی یا گمان کمال به خود بردن صرفاً مایهٔ نفرت‌مان می‌شد.


بهترین نوع هنر پندآموز، هنری که اخلاقی است بی‌این‌که اخلاق‌مآبانه باشد، می‌داند چه‌قدر جذب چیزهای اشتباه شدن آسان است. این نوع هنر به این حقیقت زنده است که آدم‌های کاملاً خوب نهایتاً اشتباهاتِ بزرگ می‌کنند و این کار را ناخواسته انجام می‌دهند.


هزاربار می‌شنویم که باید همسایه‌مان را دوست داشته باشیم و سعی کنیم همسر خوبی باشیم، اما این نسخه‌ها وقتی از روی عادت تکرار می‌شوند تمام معنای خود را از دست می‌دهند


توقع نداشته باشید که سفرهای ارزشمند آسان باشند


هنر می‌تواند از طریق یادآوری‌های به‌موقع و شهودی دربارهٔ تعادل و خوبی ــ که هیچ‌وقت نباید فرض کنیم به اندازهٔ کافی درباره‌شان می‌دانیم ــ کمک کند در وقت‌مان صرفه‌جویی کنیم؛ و زندگی‌مان را نجات دهیم.


الکساندر پوپ کارکرد اصلی شعر را این می‌دانست که به افکار نیمه‌شکل‌یافتهٔ ما بیانی واضح و آشکار می‌دهد «آن‌چه اغلب به آن فکر شده، اما هیچ‌گاه به این خوبی ابراز نشده است.» به عبارت دیگر، بخشی فرّار و گریزان از افکار خود ما، تجربیات خود ما، انتخاب و ویرایش‌شده و بهتر از آن‌چه قبلاً بوده است به ما بازگردانده می‌شود، به‌گونه‌ای که نهایتاً احساس می‌کنیم شناخت روشن‌تری از خود داریم.


هنر به خودشناسی می‌افزاید و شیوه‌ای عالی است برای منتقل کردن حاصل این شناخت به دیگر مردمان.


از آن‌جا که هنر این توانایی را دارد که به ما در فهمیدن خودمان و ارتباط برقرار کردن با دیگران کمک کند، برای‌مان بسیار مهم است که چه آثار هنری دوروبرمان باشند. حتا وقتی بودجهٔ محدودی داریم وقت زیادی را برای فکر کردن دربارهٔ دکوراسیون داخلی صرف می‌کنیم، دربارهٔ اشیایی که از آن‌ها برای ابراز هویت‌مان به جهان استفاده می‌کنیم. راه نامهربانانهٔ تحلیل دغدغه‌مان دربارهٔ چگونگی تزیین خانه این است که بگوییم صرفاً قصد خودنمایی داریم، به عبارت دیگر به مردم بگوییم چه‌قدر تأثیرگذار و چه‌قدر موفق هستیم؛ اما به طور کلی، فرایند انسانی‌تر و بسیار جذاب‌تری در هنر طراحی داخلی جریان دارد. ما دوست داریم که خودمان را بنمایانیم، اما کارما صرفاً مباهات کردن و فخر فروختن نیست. سعی داریم دیگران را با شخصیت خود آشنا کنیم، به‌گونه‌ای که شاید کلمات اجازه ندهند.

این‌گونه نیست که آثار هنری را صرفاً دوست داشته باشیم؛ بلکه، در مورد برخی مثال‌های ارزشمند خاص، کمی هم شبیه آن‌هاییم. آن‌ها رسانه‌ای‌اند که با آن‌ها خودمان را می‌شناسیم و به دیگران اجازه می‌دهیم بیشتر دربارهٔ ما بدانند.

📚 #هنر_همچون_درمان
👤 نویسنده: #آلن_دوباتن، #جان_آرمسترانگ
🔃 مترجم: #مهرناز_مصباح

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️فلاسفه‌ای از روم و یونان که به رواقیون مشهور بودند، این ترفند را برای رفع هر نگرانی‌ای توصیه کردند:
دقیقا مشخص کنید بر چه چیزهایی می‌توانید اثر بگذارید و بر چه چیزهایی نه. فقط به بخش اول بپردازید. اجازه ندهید بخش دوم در ذهن شما رژه برود.

دو هزار سال بعد از این گروه، خداشناس آمریکایی رینولد نیبور به این شکل مسئله را توضیح داد: «خدایا، به من آرامش کافی بده برای پذیرش چیزهایی که قادر به تغییر آن نیستم، شجاعت بده برای تغییر چیزهایی که قادر به تغییر آن هستم و حکمت کافی به من عطا فرما تا این دو را از هم تمیز دهم.»

به نظر آسان می‌آید، اما این‌طور نیست. «آرامش» چیزی نیست که با فشردن یک دکمه و به صورت آنی به وجود بیاید.

📚 #هنر_خوب_زندگی_کردن
👤 #رولف_دوبلی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️مراقب باش چه آرزویی میکنی

فرض کن روزی تلفن زنگ میزند. صدایی پرهیجان به تو میگوید برنده ی جایزه ی بزرگ ده میلیون دلاری بخت آزمایی شده ای! چه احساسی خواهی داشت؟ و این احساس چه قدر دوام خواهد آورد؟
سناریوی دیگر؛ تلفن زنگ میزند و متوجه می شوی بهترین دوستت از دنیا رفته. دوباره، چه احساسی خواهی داشت؟ و برای چه مدت؟

چگونه می توانیم احساسات مان را پیش بینی کنیم؟ آیا در مورد خودمان تخصصی داریم ؟ آیا برنده شدن در بخت آزمایی ما را سال ها به شادترین انسان زنده تبدیل می کند؟

#دن_گیلبرت، روان شناس دانشگاه هاروارد، نظرش منفی است. او در مورد برندگان بخت آزمایی پژوهشی انجام داد و متوجه شد اثر شادی آنها بعد از چند ماه فروکش می کند. بنابراین، فرد چند وقت پس از دریافت چکی با مبلغ کلان مانند گذشته راضی یا ناراضی خواهد بود. او این موضوع را "پیش بینی احساسی" مینامد؛ ناتوانی ما در پیش بینی صحیح احساسات خودمان.
افرادی که در شغلشان تغییر یا پیشرفتی می کنند از نظر میزان خوشحالی بعد از حدود سه ماه دوباره به همان حالت اولیه برمیگردند. علم این اثر را تردمیل خوشبختی می نامد؛ ما سخت تلاش می کنیم، پیشرفت می کنیم و می توانیم چیزهای بیشتر و بهتری را بخریم، ولی این موارد در حال حاضر ما را خوشحال تر نمی کنند. پس اتفاقات منفی چگونه بر ما اثر میگذارند؟ مثلاً آسیب دیدگی از ناحیه ی نخاع یا از دست دادن یک دوست؟ در این جا هم ما مدت و شدت احساسات آینده مان را بیش از حد تخمین میزنیم. برای مثال، زمانی که یک رابطه ی عشقی به پایان می رسد، احساس می شود زندگی دیگر به روال عادی بازنمیگردد. زوج پریشان کاملاً متقاعد شده اند هرگز شادی را تجربه نخواهند کرد، اما بعد از چند ماه قرار ملاقاتهای جدید را از سر می گیرند.

خوب نبود اگر می دانستیم ماشین، شغل یا رابطه ی عشقی جدید دقیقاً چقدر خوشحال مان می کنند؟
خب، بخشی از آن عملی است. این توصیه ها را که از نظر علمی نیز تأیید شده اند به کاربر تا تصمیمات بهتر و هوشمندانه تری بگیری؛

۱) از چیزهای منفی که نمیتوانی به آنها عادت کنی اجتناب کن، مثل تردد بین خانه و محل کار، سروصدا یا استرس مزمن

۲) از چیزهای مادی مثل ماشین، خانه، برنده شدن در لاتاری، پاداش ها و جوایز انتظار شادی کوتاه مدت داشته باش

۳) تا حد ممکن وقت آزاد و مستقل برای خودت در نظر بگیر، چون آثار مثبت طولانی مدت معمولاً از آنچه پیوسته انجامش می دهی نشئت می گیرند. علایقت را دنبال کن، حتا اگر مجبور باشی بخشی از درآمدت را صرف شان کنی. روی دوستی ها سرمایه گذاری کن. برای اکثر مردم، داشتن موقعیت اجتماعی حرفه ای شادی طولانی مدتی به ارمغان می آورد، به شرطی که در همان زمان به دنبال تغییر تراز اطرافیان خود نباشند. به عبارت دیگر، اگر به پست مدیرعاملی ارتقا پیدا کنی و فقط با سایر مدیران و هم رتبه هایت صمیمی شوی، اثر ناشی از شادی مدیر شدنت به زودی از بین میرود.

📚 #هنر_شفاف_اندیشیدن
👤 #رولف_دوبلی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️چرا ما اینقدر به #هنر اهمیت میدهیم؟

نه تنها معدود نوابغی که آن را تولید می‌کنند بلکه شماری بسیار بزرگ‌تر و شماری چند برابرِ شمار خودِ هنرمندان، مصرف هُنر را عمیق‌ترین_فعالیت مُغذّی در زندگی یا دست کم چیزی بسیار نزدیک به آن می‌بینند.

● چرا؟!

پاسخ #شوپنهاور این است:
زیرا هنر یک جور رهایی، گرچه صرفاً لحظه‌ای، از زندانی که معمولاً در آن هستیم به ما می‌دهد. دیده‌ایم که او چطور وضعیت عادیِ بشری را به مثابه بردگیِ فرد در زیرِ یوغِ اراده ورزیِ خودش، امیالش، شهواتش، نیازهایش، ترس‌هایش و اوهام و غیره لحاظ می‌کند و چگونه این حالت را حالتی عاجز از تولید هرگونه رضایت یا آرامش حقیقی و واقعاً غیر توهمیِ ذهن می‌بیند.

👤 #برایان_مگی
📚 #فلسفه‌_شوپنهاور
■ فصل هشتم

join us : | کانال فلسفه
@Philosophy3..
■ اگر دیگران انتظار داشته باشند که فقط کارهایی انجام دهیم که آنها بفهمند و تصمیم هایی بگیریم که آنها دلیلش را درک کنند، یعنی عملا انتظار دارند زندگی ای در سطحِ درک آنها و نگاه آنها به زندگی داشته باشیم. بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم های ما به کسی آسیبی نمی زند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی ها که با این توضیح خواستن ها و تلاش های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته اند.

📚 #هنر_عشق_ورزیدن
👤 #اریک_فروم
l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.