فلسفه و ادبیات

#فلسفه
Канал
Логотип телеграм канала فلسفه و ادبیات
@Philosophers2Продвигать
8,85 тыс.
подписчиков
839
фото
88
видео
885
ссылок
برترین مطالب ادبی و فلسفی @Hichism0 برای تبلیغات به این آیدی پیام دهید کانال های پیشنهادی @Philosophy3 فلسفه @Ingmar_Bergman_7 اینگمار برگمان @bookcity5 شهر کتاب @audio_books4 کتاب صوتی @Philosophicalthinking فلسفه خوانی @TvOnline7 فیلم و سریال
▪️علم چیست؟

علم چیست؟ شاید تصور کنیم که پاسخ دادن به این سؤال آسان است: معلوم است، علم یعنی موضوعاتی مثل فیزیک، شیمی، و زیست شناسی، حال آن که مباحثی از قبیل هنر، موسیقی و الهیات علم نیستند.

اما وقتی فیلسوف میپرسد علم چیست به دنبال این نوع جواب نیست. آنچه فیلسوف در نظر دارد صرفا فهرستی از یک رشته فعالیتها که معمولاً به آنها نام «علم» میدهند نیست، بلکه او در پی ویژگی مشترک این فعالیت هاست یعنی در پی آن خصیصه ای است که ما بر اساس آن چیزی را علم می شمریم. با این حساب، سؤال ما پیش پاافتاده نیست.

اما خواننده هنوز ممکن است تصور کند که به هرحالی این سؤالی ساده و سرراستی است و جواب درست آن هم این است که علم تلاشی است در راه فهمیدن جهانی که در آن زندگی میکنیم، تبیین این جهان، و نیز پیش بینی وقایع این جهان.

مسلما جواب معقولی است، اما ایا تمام قصه همین است؟ آخر دین های گوناگون هم درصدد فهم و تبیین این جهان اند ولی معمولاً ما دین را شاخه ای از علوم به شمار نمی آوریم. طالع بینی و فال گیری هم در پی پیش بینی آینده اند اما اکثر مردم این کارها را علم نمیدانند.

همچنین است تاریخ. مورخان می کوشند آنچه در گذشته روی داده دریابند و علت رویدادها را معلوم کنند، اما تاریخ را معمولا در ردیف علوم محض قرار نمی دهند، بلکه آن را جزء ادبیات و علوم انسانی به شمار می آورند.

پس، ازقرار معلوم مانند بسیاری از پرسش های فلسفی، پرسش «علم چیست؟» نیز غامض تر ازآن است که در ابتدا به نظر می امد.

بسیاری بر این باورند که تفاوت علم و غیر علم را باید در روشهای خاصی جست که دانشمندان برای تحقیق دربارهٔ جهان به کار میگیرند.
این سخن هم کاملاً معقول است، زیرا در بسیاری از علوم برای تحقیق از روش های مشخصی استفاده میشود که در رشته های غیر علمی خبری از آن روش ها نیست.

یک نمونهٔ بارز تفاوت در روش، استفاده از آزمایش است. در تاریخ تحول علم جدید استفاده از آزمایش نقطهٔ عطفی به حساب می اید. البته هستند علومی که ازمایش در انها کاربرد ندارد. مثلاً معلوم است که منجم نمیتواند آسمان را موضوع آزمایش خود قرار دهد. در اینجا او صرفا باید به رصدهای دقیق قناعت کند.

بسیاری از شاخه های علوم اجتماعی نیز مشمول همین حکم اند. یکی دیگر از جنبه های مهم علم، نظریه سازی است. کار دانشمند فقط این نیست که دفترچه ای بردارد و نتایج آزمایش ها و مشاهدات خود را در آن ثبت کند، بلکه اصولاً باید بر مبنای نظریه ای عام این نتایج را تبیین هم بکند.

درست است که انجام دادن این کار همیشه آسان نیست اما حاصل آن موفقیت های خیره کننده بوده است. یکی از سؤالات مهمی که باید در فلسفه علم برای آن جوابی پیدا کرد این است که دانشمندان چگونه توانسته اند به کمک روش هایی از قبیل آزمایش، مشاهده و نظریه سازی از روی بسیاری از رازهای طبیعت پرده بردارند.

👤 #سمیرا_اکاشا
📚 #فلسفه_علم
🔃 ترجمه #هومن_پناهنده

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
■ انسان افسرده، در برابر جریانی که احتمال خوب بودن یا بد بودنِ سرانجامش مساوی است، از سرانجام بد خشمگین یا اندوهگین می شود، اما از سرانجام خوب شاد نمی گردد.

برعکس، انسان شاد از سرانجام بد، نه خشمگین می شود، نه اندوه می خورد، اما از سرانجام نیک شاد می شود.

اگر از ده تصمیم فردی که دچار افسردگی است، نُه تصمیم با موفقیت عملی شود، ان فرد، احساس شادی نمی کند بلکه بابت آن یک مورد ناموفق به خشم می آید. برعکس، انسان شاد می تواند فقط با یک موفقیت خود را تسلی دهد و از آن شاد شود.

👤 #آرتور_شوپنهاور
📚 #فلسفه_غرب

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ ضرورت #فلسفه

نیاز به دانستن و فهمیدن یک نیاز همیشگی است. چنانکه می بینیم که کودکان همواره می خواهند چگونگی، چرایی و چیستی همه چیز را بفهمند. به همین دلیل، #ارسطو گفته است: فلسفه با شگفتی و حیرت در برابر جهان آغاز شد، بنابراین هر انسانی به نوعی فیلسوف و تحت تاثیر فلسفه است؛ چرا که زندگی خود را بر اساس جوابهایی که به این سئوالات بنیادین می دهد، بنا می نهد؛ با این تفاوت که فیلسوف رسمی و واقعی، این پرسش ها را به طور جدی و منظم پی گیری کرده، جواب هایی را که تا کنون داده شده است در بوته نقد نهاده و به جستجوی را ه حل های نو می پردازد.

join us | کانال فلسفه
@Philosophy3
■ کسی که وظیفه خاص انسان را به خوبی انجام می دهد هم عقلانی است و هم اجتماعی. برای به انجام رساندن وظیفه اجتماعی ام – یعنی وظیفه ام در قبال همنوعانم - باید دغدغه همه افراد بشر را داشته باشم. باید به خاطر داشته باشم که ما آدمیان برای یکدیگر آفریده شده ایم و به قول مارکوس، به دنیا آمده ایم تا مثل دست ها و دیدگان با هم کار کنیم و یار هم باشیم.
من وظیفه دارم به همنوعانم نیکی کنم و در ارتباط با آنها صبور باشم. مارکوس مخالف آن بود که وظایف اجتماعی مان را به طور گزینشی انجام دهیم؛ مثلا حتی با وجود اینکه با دوری از آدم های مزاحم، زندگی راحت تری خواهیم داشت، حق نداریم از مواجه شدن و تعامل با آنها پرهیز کنیم.
باید با چنین افرادی روبرو شویم و با هم برای سعادت مشترکمان تلاش کنیم. پاداش عمل به وظیفه اجتماعی چیزی به مراتب ارزشمندتر از قدردانی و تحسین یا همدلی دیگران است. پاداش عمل کردن به وظیفه اجتماعی مان از نظر مارکوس یک زندگی خوب است.

👤 #ویلیام‌_اروین
📚 #فلسفه_ای_برای_زندگی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ به عقیده ی #اپیکتتوس، مهم ترین انتخاب پیش روی ما در زندگی این است که آیا خودمان را به امور درونی مشغول کنیم یا به امور بیرونی، اغلب آدمها چون فکر می کنند سود و زیان از بیرون به آنها می رسد، ترجیح می دهند به امور بیرونی بپردازند. به نظر اپیکتتوس، فیلسوف دقیقا خلاف این کار را می کند و البته منظور او از فیلسوف، فرد آشنا با فلسفه ی رواقی است. چنین کسی هر سود و زیانی را برخاسته از درون خودش می داند. او موهبت های جهان بیرون را رها می کند تا به آرامش، آزادی و سکوت برسد.
این توصیه ی اپیکتتوس منطق معمول برآوردن امیال را به صورت وارونه به کار می بندد. اگر از اغلب آدم ها بپرسید چطور می توان به رضایت خاطر رسید، جوابشان این است که باید تلاش کنی تا به رضایت خاطر برسی: باید روش های مناسبی برای تامین خواسته هایت پیدا کنی و بعد این روشها را به کار ببندی. اما اپیکتتوس تاکید می کند که احساس خوشبختی و آرزوی چیزی که نداری، محال است باهم جمع بشوند.او معتقد است: برای رسیدن به چیزی که طالبش هستید راه بهتری هم وجود دارد: باید سعی کنید فقط چیزهایی را بخواهید که بدست آوردنشان آسان است. حالت مطلوب هم این است که فقط چیزهایی را بخواهید که مطمئنید می توانید به دستشان بیاورید.
اغلب مردم برای رسیدن به رضایت خاطر به دنبال تغییر جهان پیرامونشان هستند. اما توصیه ی اپیکتتوس این است که برای رسیدن به رضایت خاطر خودمان را-و به تعبیر دقیق تر، خواسته هایمان را تغییر دهیم.

👤 #ویلیام‌_اروین
📚 #فلسفه_ای_برای_زندگی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
‍ ■ #فلسفه_رواقی

▪️به نظر #سنکا، اوج حکمت آن است که یاد بگیریم سرسختی و لجاجت جهان را با واکنش هایی مثل فوران خشم، احساس بدبختی، اضطراب، ترش رویی، خودبرحق بینی و بدگمانی، بدتر نسازیم.

▪️در سراسر آثار سنکا یک فکر واحد تکرار می‌شود؛
وقتی می‌توانیم به بهترین صورت این ناکامی ها را تحمل کنیم که خود را برای آن ها آماده ساخته و درک کرده باشیم که بیشترین آسیب را از ناکامی هایی می‌بینیم که اصلا انتظارشان را نداشته ایم و نتوانسته ایم آن ها را بفهمیم.

👤 #آلن_دو_باتن
📚 #تسلی_بخشی_های_فلسفه

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ دوره‌ای که بارِ سطحِ عمومیِ به اصطلاح بالایی از آموزش‌‌و‌پرورشِ لیبرال را بر دوشِ خود حمل می‌کند، اما از فرهنگ به معنایِ وحدتِ سبک، که کلِ زندگیِ او را مشخص سازد، تهی و بی‌بهره است، به درستی نمی‌داند و نخواهد دانست با فلسفه چه کند، اگر «نابغه‌ی حقیقت»، خود، قرار باشد که آن را بر سرِ هر کوی و بازار جار زند. طیِ چنین دوره‌هایی، فلسفه تک‌گوییِ فرهیخته‌ی پرسه‌زنِ تنها، صیدِ تصادفیِ فرد، اسکلتِ مخفیِ در گنجه، یا ورّاجیِ بی‌زیان میانِ دانشورانِ خرفت و سالخورده و کودکان باقی می‌ماند. ممکن است هیچ‌کس به این امر مبادرت نورزد که فلسفه را با شخصِ خود تحقق بخشد و به انجام رساند؛ ممکن است هیچ‌کس به گونه‌ای فلسفی زندگی نکند، با آن وفاداریِ ساده‌ای که یک فردِ دورانِ کهن را، صرفِ نظر از این‌که، که بود و چه می‌کرد، وادار می‌نمود که به محضِ تعهد و اعلامِ ایمان به مکتب رواقی، خود را به‌سانِ یک رواقی از معرکه‌ی اجتماع بیرون کشد.

تمامیِ فلسفه‌بافیِ مدرن، سیاسی است و توسطِ حکومت‌ها، کلیساها، آکادمی‌ها، آداب و رسوم، ذوق و سلیقه، و جُبن و ترسِ انسانی، که آن را به یک دانش‌آموختگیِ جعلی محدود می‌سازند، هدایت می‌شود. فلسفه‌ی ما با این آه و اَسَف که «کاش با این همه...» و این درون‌نگری که «روزی بود و روزگاری...» متوقف می‌گردد. فلسفه در زمانه‌ی ما هیچ حقی ندارد، و انسانِ نوین، اگر تنها از شهامت یا شعور برخوردار بود، به واقع آن را طرد می‌کرد. او می‌باید که آن را با واژه‌هایی مشابهِ آن‌چه افلاطون برایِ اخراجِ شاعرانِ تراژیک از دولتِ‌ خود به کار می‌برد، طرد و تحریم نماید؛ گرچه ممکن بود پاسخی درست مشابه آنچه شاعرانِ تراژیک به افلاطون توانستند داد در کار باشد. فلسفه، اگر یک بار هم وادار می‌شد که دادِ سخن دهد، ممکن بود که بی‌درنگ بگوید:

«مردمِ بیچاره! آیا تقصیرِ من است که در میانِ شما همچون فالگیرِ پیشِ پاافتاده‌ای گردِ شهر می‌گردم؟ که می‌باید خود را پنهان کنم و جامه‌ی مبدل بپوشانم. انگار فاحشه‌ای هستم و شما قاضیانِ من؟ به خواهرِ من، هنر، خوب بنگرید! او نیز، همچون من، در میانِ بربرها به تبعید است. ما دیگر نمی‌دانیم که برای نجاتِ خویش چه کنیم. راست است که ما، در اینجا، در میانِ همه‌ی شما، همه‌ی حقوقِ خود را از دست داده‌ایم، اما داورانی که این حقوق را به ما باز خواهند گردانید درباره‌ی شما نیز به داوری خواهند نشست. آنان به شما خواهند گفت:‌ بروید برایِ خود فرهنگی دست‌و‌پا کنید. تنها آن زمان درخواهید یافت که فلسفه چه تواند و چه خواهد کرد.»

👤 #فردریش_نیچه
📚 #فلسفه_در_عصر_تراژیک_یونانیان
■ ترجمه‌ی #مجید_شریف

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️بعضی از تاریخ‌های فلسفه مطالب را دقیقاً روشن نمی‌کنند، زیرا تا نویسنده خودش فلسفه نخوانده و به مسائل فلسفی نیاندیشیده باشد، هیچ سر در نمی‌آورد که چه عواملی ممکن است دیگری را به اندیشیدن درباره‌ی آن افکار واداشته باشد. نمی‌تواند بیاندیشد که فیلسوفان کوشیده ‌اند به چه پرسش‌هایی پاسخ گویند یا آن‌ها را تحلیل کنند یا مورد بحث قرار دهند. این قبیل نویسندگانِ #تاریخ_فلسفه فقط به رونویسیِ مطالب اکتفا می‌کنند. مثلا می‌گویند: دکارت چنین گفت و اسپینوزا چنان، اما هیوم فکر نمی‌کرد که هیچ کدام درست گفته اند. این کاری است بی‌روح. اگر شب‌ها بی‌خوابی نکشیده باشید و با مسائل فلسفی کلنجار نرفته باشید، ممکن نیست بتوانید درباره‌ی این موضوع حرفی بزنید. اینکه #فلسفه چیست، خود پرسشی فلسفی است که مردم عادی پاسخ‌های روشنی برای آن ندارند. برای نوشتنِ تاریخِ فلسفه‌ای که روشن‌کننده باشد، باید کوشید مسائل را تا حد امکان از درون نگریست. باید کوشید با تخیل خود به عوالم روحی فیلسوفان مورد بحث وارد شد. باید کوشید به معنای مفاهیمی که ذهن آن‌ها بدان‌ها اشتغال داشته پی برد، تا بتوان درک کرد که در کانون اندیشه‌ی آنان چه بوده است. وگرنه بدونِ این‌ها واقعاً تاریخ اندیشه‌ها نخواهد بود. من علاوه بر توجه به اندیشه‌های فلسفی، به اندیشه‌های اجتماعی، سیاسی و هنری نیز تمایل داشتم. در این قلمرو نیز اگر خود با این موضوع‌ها درگیر نباشید، اگر گرفتار چنین مسائلی نباشید، هرگز نخواهید توانست درباره‌ی اشتغال فکری دیگران تاریخ معتبری بنویسید.

👤 #آیزایا_برلین
📚 #در_جست‌و‌جوی_آزادی
■ مصاحبه‌های #رامین_جهانبگلو با آیزایا برلین

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
همین که هدیه را مشخص کنیم، آن را از بین برده‌ایم. مشخص کردنِ هدیه یعنی این‌که آن را چیزی قابلِ تشخیص در میانِ چیزهایِ قابلِ تشخیصِ دیگر بدانیم و این چیزی نیست جز فرآیندِ از بین رفتنِ هدیه. و این بدین معنا است که تفاوت میانِ رویداد و نهادِ هدیه به‌خودیِ‌خود، و ویرانیِ آن همیشه باید ملغی شود. هدیه به منزله‌ی هدیه در حدِ نهاییِ خود، نباید به منزله‌ی هدیه ظاهر شود: نه برای دهنده و نه برای گیرنده. هدیه نمی‌تواند هدیه باشد مگر این‌که به منزله‌ی هدیه حاضر نباشد. نه برای دهنده و نه برای گیرنده. اگر گیرنده هدیه را بگیرد و آن را به منزله‌ی هدیه نگه دارد، آن چیز دیگر هدیه نیست. و کسی هم که آن را می‌دهد نباید آن را ببیند یا آن را بشناسد. در غیر این صورت فرد به محضِ این‌که قصد می‌کند هدیه بدهد، در این آستانه قرار می‌گیرد که خود را به طرزی نمادین تایید کند، خود را ستایش کند، خود را تصدیق کند، به خود افتخار کند، به خود تبریک بگوید، او به طرزی نمادین ارزشِ آن‌چه هدیه داده است یا قصد دارد هدیه بدهد را به خود بازمی‌گرداند.

👤 #ژاک_دریدا، به نقل از کتاب #فلسفه‌_فون‌_تریه
🔃 ترجمه‌ی سحر دریاب

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
ای عیّاشانِ تمامیِ اَعصار از هر دو جنس!

برایِ شماست که این کتاب را عرضه می‌کنم؛ با اصولِ آن خود را قوّت بخشید: آن‌ها به هوس‌هایِ شما کمک می‌کنند. هوس‌هایی که اخلاقیونِ بی‌روح، شما را از آن می‌ترسانند چیزی نیستند جز ابزاری که طبیعت به کار می‌گیرد تا انسان را به فرجام‌هایی که برایش در نظر گرفته برساند؛ تنها به این اشارت‌هایِ لذیذ گوش جان بسپارید.

چون هیچ آوایی جز آوایِ هوس‌ها، شما را به شادمانی رهنمون نمی‌شود.

ای زنانِ شهوت‌پرست! تا جایی که «مادام سن آنژه‌یِ» عیاش الگویِ شما باشد، به دنبال او، در برابرِ هرچه که قوانینِ الهیِ لذّت را نفی می‌کند، بی پروا باشید (قوانینِ الهی‌ای که او تمامِ عمرش به آن‌ها مقیّد بود).

دوشیزگانِ جوان! که زمانی دراز با قیدو‌بندهایِ یک پاکدامنی و تقوایِ موهوم و یک مذهبِ نفرت‌انگيز، محبوس بودید، از «یوجینِ» آتشین‌مزاج پیروی کنید؛ همچون او چابک باشید در ویران کردن و پشتِ‌پازدن به آن قواعدِ اخلاقیِ مُضحک که توسّطِ والدینِ سبُک‌مغزتان به شما تلقین شده است.

👤 #مارکی_دو_ساد
📚 #فلسفه_در_اتاق_خواب

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
‍ نخستین شرطِ ظاهری برای دستیابی به هر چیزِ بزرگ یا عقلانی، خواه در زندگی خواه در علم، استقلال داشتن از افکارِ عمومی است.
به طورِ قطع، افکار عمومی، دیر یا زود چنین دستاوردی را به رسمیت خواهد شناخت و سرِ وقت، آن را به یکی از پیشداوری های خود بدل خواهد کرد.

👤 #فردریش_هگل
📚 #فلسفه_حق

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
ما تا جایی که می‌توانیم از مواجه‌ شدن با این واقعیت سر باز می‌زنیم که «زندگی غرقه در رنج است و نمی‌تواند از آن بگریزد؛ ما گریان به آن وارد می‌شویم، داستانش غم‌انگیز است، و پایانش غم‌انگیزتر.»

بسیار واضح است که چرا ما دوست نداریم با این قضیه مواجه شویم. اما نتیجه‌ ی مواجه نشدن ما با آن بیگانه شدن با واقعیات هستی خودمان است. بیشتر مردم مسیر زندگی‌ شان را در خواب طی می‌کنند بدون اینکه به خود اجازه دهند با چالش ‌های وجودی ‌ای که ماهیت هستی ما ایجاد می‌کند مواجه شوند، یا حتی به نحوی مداوم درباره‌ی آن‌ها فکر کنند. در بیشتر نگرش ‌های انسانی یک خوش ‌بینی ساده‌لوحانه، غیرمسئولانه، و کوته فکرانه موج می‌ زند که با واقعیت وضعیت ما در تضاد است و در هر حوزه ‌ای از فعالیت، از زندگی معمولی گرفته تا فلسفه، تجلی پیدا می‌کند.

شوپنهاور از دروغی که در قلب این خوش‌ بینی نهفته است، و از این واقعیت که خوش ‌بینی بین ما و زندگی‌ مان حائل می‌شود – و فوق همه، از بی‌اعتنایی ‌ای که به رنج بشری نشان می‌دهد،خشمگین می‌شود:

«به نظر من «خوش‌بینی» هنگامی که چیزی نباشد جز حرافی بدون فکر کسانی که پشت پیشانی کوتاهشان چیزی جز الفاظ را پرورش نمی‌دهند، نه فقط یک شیوه‌ی نادرست بلکه یک طرز فکر واقعاً شرارت ‌آمیز است.» «اگر متحجرترین و سنگدل‌ ترین خوش ‌بینان را به میان بیمارستان ‌ها، درمانگاه‌ ها، و اتاق‌ های جراحی ببریم و از میان زندان‌ ها، شکنجه ‌گاه‌ ها، و برده خانه ‌ها، و از فراز میدان‌ های نبرد و اعدام عبور دهیم، اگر تمامی گوشه ‌های تاریک رنج را، مکان ‌هایی که نگاه خیره‌ی خونسردانه به آن‌ ها ممکن نیست، به او نشان دهیم، و سرانجام، اگر بگذاریم تا به درون سیاه‌چال اوگولینو که زندانیان در آن از گرسنگی جان می ‌دادند نگاه کند، او نیز به روشنی می ‌بیند که این «احسن عوالم ممکن» چگونه دنیایی است. زیرا اگر دانته مصالح دوزخ خود را از دنیای واقعی ما نیاورده، از کجا آورده؟»


واقعیت رنج بشری در مقیاس جهانی چیزی بود که شوپنهاور درک بسیار نافذی از آن داشت. او واقعاً فکر می‌کرد که هر لحظه میلیون‌ ها انسان گرفتار رنج و پریشانی می‌ شوند، و به روشنی درک می‌کرد که علل بخش اعظم این رنج ساخته‌ ی خود انسان‌اند.

👤 #برایان_مگی
📚 #فلسفه_شوپنهاور

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
▪️آنهایی که می خواهند حقیقت را کشف کنند باید به عقایدی که در کودکی کسب کرده اند بی اعتماد باشند.

📕 #فلسفه_دکارت
👤 #گرت_تامسون

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
«به هست-آمدِ» (شوندِ) ماندگار و یگانه، ناپایداریِ هر چیزِ فعلی و واقعی، که پیوسته عمل می‌کند و به هستی‌ می‌آید اما هرگز نیست، آن گونه که هراکلیتوس به ما آموزش می‌دهد، اندیشه‌ای وحشتناک و فلج‌کننده است. اثر و اصابتِ آن بر انسان‌ها را می‌توان به تقریبِ هرچه بیشتر به احساسی تشبیه کرد که طیِ یک زمین‌لرزه به آدمی دست می‌دهد، زمانی که اعتمادِ آشنایِ خود به زمینی سخت و محکم را از دست می‌دهد...

هراکلیتوس می‌گوید که انگبین در همان حال تلخ و شیرین است: جهان، خود، نوشیدنیِ مخلوطی است که باید پیوسته تکانش داد و هَمَش زد. ستیزه‌ی اضداد به هرآنچه به هست می‌آید جان می‌بخشد؛ ویژگی‌هایِ معینی که به دیده‌ی ما دائمی می‌آیند جز صعودِ یک‌ جانبِ تضاد را بیان نمی‌کنند. اما این، به هیچ‌روی، به معنایِ پایانِ جنگ نیست؛ تخالف تا ابد ادامه دارد. هر آن‌ چیز که رخ می‌دهد، هماهنگ با این ستیزه رخ می‌دهد، و درست در این ستیزه است که عدالتِ ابدی آشکار می‌شود. اندیشه‌ای شگفت‌آمیز است، سرزننده از ناب‌ترین رشته‌های یونانی‌گری، این اندیشه که ستیزه، حاکمیتِ پیوسته و پایدارِ عدالتِ سرسخت را، که به قوانینِ ماندگار مقید است، در بر دارد و جلوه‌گر می‌سازد. تنها یک یونانی قادر بود چنین اندیشه‌ای را به عنوانِ بنیانِ یک کیهان‌شناسی بیابد...

👤 #فردریش_نیچه
📚 #فلسفه_در_عصر_تراژیک_یونانیان،
📖 صفحه 80، #هراکلیتوس
🔃 ترجمه #مجید_شریف

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.
می دانید چه چیز را بیش از همه تحسین می کنم؟ این که زور نمی تواند چیزی بنیاد نهد. در دنیا فقط دو قدرت وجود دارد: سرنیزه و اندیشه - سرانجام سرنیزه مغلوب اندیشه می شود» ...
پس به اندیشه معتقد باشیم. حتی اگر قدرت، برای فریفتن ما، نقاب عقیده یا رفاه به چهره خود بزند... ناله و زاری دوای درد اندیشه نیست، کافی است در راه نجات آن بکوشیم...

👤 #آلبر_کامو
📚 #فلسفه_پوچی

.l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ اگر انسان‌ها تا ابد زندگی می‌کردند، اگر پیر نمی‌شدند، اگر بدون مردن، همیشه سالم در این جهان زندگی می‌کردند، خیال می‌کنی هرگز به خود زحمت فکرکردن به چیزهایی را می‌دادند که الان ذهن شان را مشغول کرده؟ منظورم این است که ما دربارهٔ همه چیز فکر می‌کنیم، تقریباً همه چیز، #فلسفه، #روان‌شناسی، #منطق، #دین، #ادبیات

فکر می‌کنم اگر چیزی به نام «مرگ» وجود نداشت، افکار پیچیده اینچنینی هرگز به وجود نمی‌آمد… انسانها باید به طور جدی، به معنی زنده بودنشان و اینک اینجا بودنشان فکر کنند، چون می‌دانند که روزی خواهند مرد. درست است؟ اگر قرار بود برای همیشه زنده بمانیم، چه کسی به معنای زنده بودن فکر می‌کرد؟ چه اهمیتی داشت؟ یا حتی اگر برای کسی اهمیتی داشت، احتمالاً فقط فکر می‌کردند: «خوب کلی وقت دارم، بعداً بهش فکر می‌کنم.» … ولی ما نمی‌توانیم تا بعد صبر کنیم … باید همین لحظه به آن فکر کنیم … هیچ‌کس نمی‌داند قرار است چه اتفاقی بیفتد …

ما #مرگ را برای رشد کردن لازم داریم … مرگ، این موجود عظیم و نورانی است که هر چه بزرگ‌تر و نورانی‌تر باشد، ما را دیوانه‌وارتر مشتاق فکر کردن دربارهٔ چیزها می‌کند.

👤 #هاروکی_موراکامی
📚 #سرگذشت_پرنده_کوکی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2.
▪️یک دوگانگی یا تضاد در وجود ما هست که ما را، هم به سوی دیگران می‌کشاند، چون نیازمندشان هستیم و هم ما را پس می‌راند چون نیازمند حفظ فاصله از دیگران هستیم و می‌خواهیم به حال خودمان باشیم.

#ایمانوئل_کانت با تعبیر زیبای "معاشرت‌طلبی غیر‌اجتماعی"، این نکته را به خوبی بیان کرده است. بسیار عجیب است که از یک پدیده واحد چنین وصف‌های پر تضادی به دست داده می‌شود. #لرد_بایرون: "تنهایی، حالی است که در آن کمتر از همیشه تنها هستیم." #جان_میلتون در بهشت گمشده می‌نویسد: "تنهایی گاهی بهترین جمع است." و باتلر آدم افسرده را شخصی توصیف می‌کند که به بدترین جمع جهان پرتاب شده است: "جمع خودش با خودش"

📚 #فلسفه_تنهایی
✍️ #لارس_اسونسن

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
■ اخلاق

#شوپنهاور مُصر است که واقعیات تجربی را نقطه ی آغاز بگیرد، نه آرای انتزاعی را. او دست به تلاش برای بررسیِ رفتارِ بشر بدون هرگونه تصورات قبلی از آنچه مردم باید انجام دهند می زند، یعنی با نگاه کردن به اینکه آنها واقعا چه می کنند، و به طور اخص اینکه چه نوع انگیزه‌ هایی به عنوان انگیزه های اَعمال آنها عمل می کنند. تحقیقِ او وی را به سوی این نتیجه‌گیری رهنمون می‌شود که سرچشمه های بیشتر ِ آنچه به طور سنتی رفتار اخلاقی تلقی شده است، با یک تحلیلِ موشکافانه، منفعت محورانه از آب در می آیند، لذا نمی‌توان آن‌ها را اخلاقی، به هر معنای پسندیده ای، و در واقع هر معنای مهم یا مفیدِ دیگری لحاظ کرد. در یک بررسی جدی، انگیزه‌های عمده برای اطاعت از قوانین دینی به مراجع دنیوی به وضوح شاملِ نیات و احساسات اخلاقی نمی شوند، بلکه به حداکثرِ وضوح شاملِ ترس از مجازات و امید به پاداش، خواه در این جهان خواه در آخرت، همرنگ جماعت شدن، ادب اجتماعی، شرطی شدن در کودکی و میل به امنیتِ اعطا شده به واسطه ی پذیرش مرجعیت می‌شوند. این واقعیت که آن ها به مثابه ی چیزی که ما آن را وجدان می نامیم درونی می شوند، کمکی به ارتقای موقعیتشان نمی کند.

📚 #فلسفه_شوپنهاور
👤 #برایان_مگی

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2 .
■ حکمت دنیوی‌ای که #شوپنهاور در گزین‌گویه‌هایی #در_باب_حکمت_زندگی به ما عرضه می‌کند ریشه در مغز نظریه ای دارد که تقریبا به شرح ذیل است. هر انسانی به ناگزیر در پوست خودش زندگی می‌کند و جهان خود را در سر خود حمل می‌کند‌. از این رو سعادت حقیقی تنها باید در درون جسته شود و تنها در آنچه خودمان هستیم نهفته است. به این ترتیب، سعادت شخص به استعداد شخصی او بستگی دارد. نخست و پیش از هر چیز به تندرستی او، بعد به روحیات طبیعی، شخصیت، هوش و غیره‌ی او. از این منظر، نخستین راه برای تعقیب سعادت این است که چیزهایی را که استعدادهای واقعی‌اش هستند پیدا کند، در کمال صداقت با خودش آنها را به کمال گسترش دهد، بعد با استفاده ی کامل از آنها همه را زندگی کند، گرچه همواره باید مراقب باشد که خودش را تندرست نگه دارد. «در مقابل، انسان معمولی، در خصوص لذات زندگی‌اش، به چیزهایی اتکا می‌کند که بیرون از او هستند و لذا به ثروت و طبقه و همسر و فرزند و دوستان و جامعه و غیره تکیه می‌کند؛ این‌ها پایه‌های سعادت زندگی او هستند - که بنابراین وقتی آنها را از دست می‌دهد یا از آنها سیر می‌شود سعادت از بین می‌رود»

👤 #برایان_مگی
📚 #فلسفه_شوپنهاور
📖 صفحه 352
■ ترجمه‌ی رضا ولی یاری

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
فیلسوف در پیِ آن است که در درونِ خویش پژواک‌های سمفونیِ جهان را بشنود و طرح آنها را از نو در پیکرِ مفاهیم دراندازد.

👤 #فردریش_نیچه
📚 #فلسفه_در_عصر_تراژیک_یونان
📖 صفحه 67

l👇 عضو شوید 👇l
@Philosophers2
Ещё