♦️سه معیار برای تشخیص حکومتهای مردمی و غیرمردمی: نمونهی حکومت پهلوی
✍ حسن محدثیی گیلواییشب ۲۸ مرداد ۱۴۰۳
امشب شب مهمی است: شب کودتای پهلویی دوم علیه نخست وزیر سلطنت مشروطه دکتر محمد مصدق حقوقدان توسط ارتش و با همراهیی دولتین انگلیس و امریکا و همدستیی برخی نیروهای سیاسیی داخلی. سلطان پهلوی میخواست
مشروطیت سلطنت را که محصول عصر جدید تاریخ ایران بود، از بین ببرد و سلطانیسم آبا و اجدادی را که نسب به کورش و داریوش میبرد، برگرداند و البته موفق شد.
اما اینک من قرار نیست در بارهی کودتای ۲۸ مرداد بنویسم بلکه میخواهم در بارهی انواع
حکومتها در این گوشه از جهان سخن بگویم. من
حکومتها را بر حسب نسبتی که با مردم دارند، به دو نوع تقسیم میکنم: دموکراتیک و غیردموکراتیک.
بهترین نوع حکومتی که من تاکنون شناخته ام، حکومت دموکراتیک است با ویژهگیهای چهارگانهی زیر:۱. توزیع قدرت در آن وجود دارد و مقامات مختلف به مدت محدود در قدرت خواهند بود و تفکیک قوا وجود دارد و قوهی قضاییهی مستقل حافظ عدالت حقوقی و تضمینکنندهی قوانین است،
۲. حاکمان توسط مردم انتخاب و توسط مردم یا نمایندهگان مردم در پارلمان عزل میشوند،
۳. احزاب حقیقی و نه صوری وجود دارند که بخشهای مختلف جامعه را نمایندهگی میکنند،
۴. رسانههای آزاد وجود دارند که میتوانند صدر و ذيل
حکومت را وارسی و نقد کنند.
اما در جامعهی ما هرگز
حکومت دموکراتیک وجود نداشته است. لاجرم میمانند
حکومتهای غیر دموکراتیک که باید در چنین بحثی نسبت آنها را با مردم بکاویم.
حکومتهای غیر دموکراتیک را به دو نوع تقسیم میکنم: مردمی و غیر مردمی.
حکومت مردمی یعنی حکومتی که از حمایت اکثریت اعضای جامعه برخوردار است (پنجاه درصد بهاضافهی یک جمعیت جامعه).
حکومت غیر مردمی بر عکس، حکومتی است که اقلیت کوچکی از اعضای جامعه از آن حمایت میکنند.
اما در جوامع با حکومت غیر دموکراتیک که در آن رفراندوم و رجوع به ارای مردم انجام نمیگیرد، چهگونه بفهمیم یک حکومت مردمی یا غیر مردمی است؟برای تشخیص
حکومتهای مردمی و غیر مردمی من عجالتا سه معیار مطرح میکنم:
۱. نحوهی سر کار آمدن حکومت: آیا
حکومت با پشتوانهی اکثریت سر کار آمده است یا بدون پشتوانهی حمایت اکثریت اعضای جامعه؟
۲. نحوهی تداوم حکومت: آیا
حکومت با اشکالی از سرکوب تداوم یافته است یا بدون سرکوب؟
۳. نحوهی پایانیابیی حکومت: آیا
حکومت با قیام نیروهای مردمی و بهصورت خشونتبار پایانیافته است یا انتقال قدرت بدون جنبش اجتماعی و بهصورت مسالمتآمیز رخ داده است؟
بهعنوان مثال، بنگریم که دورهی
حکومت پهلوی چهگونه آغاز شده، تداوم یافته، و پایان یافته است:
۱.
حکومت پهلوی با کودتا آغاز شده است،
۲.
حکومت پهلوی با سرکوب و کودتا تداوم یافته است،
۳.
حکومت پهلوی با یک جنبش انقلابی سرنگون شده و پایان یافته است.
نتیجه میگیریم که
حکومتهای پهلوی (اول و دوم) در ایران معاصر، نه تنها غیر دموکراتیک که
حکومتهایی غیر مردمی نیز بوده اند. اکنون شما میتوانید با این سه معیار در مورد تمام
حکومتهای جهان در گذشته و حال و آینده داوری کنید.
اما یک سوال مهم باقی میماند: آیا حکومت مردمی لزوما حکومت خوبی است؟ پاسخ من منفی است. مردمی بودن حکومت در معنایی که گفتم، یکی از معیارهای ارزیابیی حکومت است. لازم است در مورد هر حکومت، ارزیابیی عملکرد صورت بگیرد. ممکن است یک
حکومت مردمی باشد اما
حکومت خوبی نباشد. ممکن است یک
حکومت بسیار ستمگر یا ناکارآمد بتواند از طریق انواع تبلیغات و دستکاریهای ایدهئولوژیک یا به خاطر دیگر عوامل مردمی بماند.
اما مسالهی مهم این است که اگر
حکومت دموکراتیک نباشد و مردمی هم نباشد، فاقد مشروعیت خواهد بود و همیشه دچار بحران مشروعیت است.
حتا ممکن است یک
حکومت دموکراتیک که در آغاز تشکیل خود حمایت پنجاه و بهاضافهی یک درصد از اعضای جامعه را دارد، در وسط کار این حمایت را بنا بهدلایل مختلف از دست بدهد و دیگر مردمی نباشد.
حکومت در کشورهایی که دموکراتیک اداره نمیشوند، دستکم میبایست مردمی باشد تا از حداقل مشروعیت برخوردار باشد.
#کودتا#حکومت_مردمی#حکومت_غیرمردمی#حکومت_دموکراتیک#حکومت_غیردموکراتیک@NewHasanMohaddesi