خودنویس ✒

#صادق_هدایت
Канал
Книги
Музыка
Искусство и дизайн
Другое
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала خودنویس ✒
@KhodneviisПродвигать
934
подписчика
3,89 тыс.
фото
15
видео
2,95 тыс.
ссылок
خودنویس ✒ " سینه‌ام دشت زمستان دفتری پاک و سفید ماجرای عشق را بر خط قلبم خود نویس " 🗒 #یادداشت 📝 #شعر 📃 #متن 📖 #داستان‌های_کوتاه 📊 #نقد و #تحليل ✂ #بخشی_از_کتاب 🎶 #موسیقی و #دکلمه 🎥 #ویدیو 🎨 #Pt 📸 #Ax 📘📗📕📙📒
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ #هرهفته_یک‌کتاب

#بوف_کور
#صادق_هدایت

در زندگي زخم‌هايي هست كه مثل خوره روح را آهسته در انزوا مي‌خورد و مي‌تراشد. اين دردها را نمي‌شود به كسي اظهار كرد، چون عموما عادت دارند كه اين دردهاي باورنكردني را جزو اتفاقات و پيشامدهاي نادر و عجيب بشمارند. و اگر كسي بگويد يا بنويسد، مردم بر سبيل عقايد جاري و عقايد خودشان سعي مي‌كنند آن را با لبخند شكاك و تمسخرآميز تلقي بكنند: زيرا بشر هنوز چاره و دوايي برايش پيدا نكرده و تنها داروي آن فراموشي به توسط شراب و خواب مصنوعي به وسيله افيون و مواد مخدره است. ولي افسوس كه تأثير اين گونه داروها موقت است و به جاي تسكين پس از مدتي بر شدت درد مي‌افزايد!

Telegram.me/Khodneviis
@khodneviis

📊تحلیل شماره 3  داستان #سگ_ولگرد به قلم #صادق_هدایت :

 💠 داستان سگ ولگرد  توصيف جامعه و آدمها از ديدگاه صادق هدايت است!
ميدان ورامين نماد جامعه اي كه در تك تك سطر ها و توصيفاتش ،هدايت به مرده بودن ارزشهاش و قطع اميد از آن ميپردازد!
جامعه اي كه فقط به رفع نيازهاي اوليه محتاج است و به ديگر مسائل چون انسانيت اعتنايي ندارد!
جامعه رو به زوال و فرو پاشي (نيمه سوخته  و نيمه بريان شده) كه حفظ ظاهر كرده درست مثل چنار كهنسالي كه ميان تنه اش فرو ريخته و پوك شده  و با اين حال زير شاخه هاي كج و كوله اش پسر بچه ها كه نماد نسل هاي آينده اند كه زير سايه اش پرورش ميابند و شير برنج و تخم كدو ميفروشند!
و آب جويي كه به جاي پاك و روان بودن گل آلود و  غليظ  است و به زحمت خودش را ميكشاند و رد ميشود!
تمام تصاوير و توصيفات هدايت از ميدان ورامين حاكي از ويراني و خرابيست..
حتي بنايي كه قدمت تاريخي دارد و قابل ستايش است هم فرسوده و ترك خورده و گنجشكهايي كه به جاي آواز خواندن و پرواز چرت ميزنندو  خاموشند!
و پات!سگي كه قهرمان داستان است به واقع سگ نيست بلكه همانطور كه هدايت توصيف كرده در پس چشمان او روح انساني واقع شده است كه از جامعه طرد شده و در آن تا پاي مرگ  لگد مال ميشود!
چشماني پر از درد و زجر و انتظار و مملو از حرفهايي كه شنيده و فهميده نميشود و در عوض به او سنگ ميپرانند،لگد ميزدنند و ازين شكنجه لذت ميبرنند...
هدايت با پيش كشيدن بحث نجاست سگ و ثواب سنگ زدن ديدگاهش به مذهب را نيز به نوعي به تصوير كشيده است..
نااميدي سگ از دنياي اطراف با مشامش و بو هايي كه ميشنيد خود به نوعي روايتگر درك او از اطراف بود:لنگه كفش كهنه نم كشيده ،بوي اشيا مرده و سبزه هاي(نيمه جان) و بوي شير برنج كه او را به مادرش و سبزه زار كه گذشته اش يا همان بهشتي كه روزگاري در آن مسكن داشت را برايش ياد آور ميشود!زندگي كه در سابق مرفه بود و پاسخگوي كلي نيازهاي وي اعم از نيازهاي مادي و عاطفي اش كه با نوازش صاحب و بازي با فرزند وي تامين ميشد..پيشتر سگي با دل و جرأت و نترس و تر و تميز بود!ولي به دنبال يك هوس (سگ ماده ولگرد)تمام آنچه را كه داشت از دست ميدهد و با ياد كمرنگي از گذشته به زندگي اش ادامه ميدهد.پات نماد انسانيت و وفاداريست كه با تسليم قلاده اش خود را بنده جامعه و مردمي كرد كه او را به فلاكت و بدبختي كشاندند!
جامعه و مردمي كه سگ را نجس ميدانند و بعد از دست زدن به او خود را ملزم به طهارت ميدانند آنهم در جويي گل آلود!
نقطه اوج داستان زمانيست كه پات با وجود زندگي فلاكت بار خود و زماني تشنه توجه است سرو كله مردي پيدا ميشود كه نقش اميد و پلي به گذشته را براي وي بازي مي كند و سگ آنقدر درآرزوي رسيدن به گذشته اش ميدود كه در آخر با حسرت جان ميدهد !
در پايان داستان شاهد حضور كلاغهايي هستيم (نماد شومي ) كه در انتظار بيرون آوردن چشمان پات هستند.چشماني كه كه تنها بازمانده و سمبل روح انسانيت و وفاداريست!


📊 #تحلیل سوم
👤 به قلم  #شادي_كتابچي 
🔚 پایان

telegram.me/Khodneviis
@khodneviis

📊تحلیل شماره 2 داستان #سگ_ولگرد به قلم #صادق_هدایت :

 💠 در اين داستان شايد هدايت از تعريف شخصيت اين سگ مي خواسته نوعي شباهت بين او و يك فرد طغيانگر را نشان دهد.
سگي كه به دنبال يك نياز طبيعي مي رود و همه چيزش را از دست مي دهد.
صاحب سگ شايد نمادي از رييس يا حكومت باشد.
وقتي سگ بعد از ، از دست دادن پناهگاه و غذا و صاحب خود تنها ميماند به دنبال شروعي دوباره است , اما هركاري ميكند سر انجامي ندارد.
رفتار مردم با اين سگ شايد در داستان هدايت اول نشان دهنده ي رفتار مردم با يك فرد طغيانگر است(ديدگاه هدايت به جامعه اش رو نشون ميده،كه كسي كه به دنبال طبيعي ترين نيازش بره،خاطي و طرد شده شناخته ميشه) و دوم رفتار مردم با موجودي كه اسلام آنرا نجس مي داند(ديدگاه هدايت درباره ي اسلام و مذهب)
و تعاريفش از مردم..رفتارشان..سبك زندگيشان و حتي توصيفش از ديوار و نماي شهر ميتواند درواقع جامعه رو نشان بدهد..
و اينكه سگ به دنبال يك نوازش هرچند كم از طرف كسي است، و ميخواهد كه دوباره سرپناهي داشته باشه شايد نشون دهنده ي اين است كه سگ خودش پذيرفته كه رفتن به دنبال نيازش يك خطا بوده!!! و ميخواهد كه از نو شروع كند.
و مردي كه دلش براي سگ مي سوزد و عاطفه نشانش ميدهد اما بعد از مدتي كوتاه انها را رها ميكند و سگ هرچه به دنبالش ميرود بي فايده است ميتواند اين را بيان كند كه اون سگ ديگه پذيرفته نمي شود!
در اخر مي شود اين نتيجه را گرفت كه هدف هدايت از اين داستان و تعريف شخصيت يك سگ،نشان دادن اوضاع اجتماعي مذهبي و عقيدتي دوران زندگي اش بوده و تشبيهات و جايگذاري هاي متناسب خودش را داشته است.


📊 #تحلیل دوم
👤 به قلم بانو #مهرنوش_عابدین  
🔜  | تحلیل سوم به زودی تقدیم می گردد |

telegram.me/Khodneviis
@khodneviis

📊تحلیل شماره 1 داستان #سگ_ولگرد به قلم #صادق_هدایت  :

 
 💠 سگ ولگرد آیینه ی تمام نمای نگاه انتقادی  هدایت به جامعه اش میباشد.
جامعه ای سنتی که از اول داستان به خوبی برای مخاطب شناخته شناخته می شود.
هدایت در این داستان با زبانی ساده و روان جامعه ی سنتی،مذهب زده و خرافه آلود را که با آن بیگانه بوده به باد انتقاد می گیرد.
در این فضا که سایه افراطی گری در مذهب گرایی بر تمام زندگی مردم احساس می شود انتظار آزاد اندیشی عبث و محال به نظر می رسد.
پات(سگ اسکاتلندی) که قبلا در رفاه و آزادی غوطه ور بوده به یکباره و به دنبال نیازی که هدایت محکومش میکرده (شهوت) پا به دنیاى متحجری می گذارد و طعم رفتار ناآگاهانه ی جامعه را می چشد.
همانگونه که بسیاری معتقدند این سگ می تواند نمادی از خود هدایت باشد که از غربت و بیگانگی اش با جامعه احساس خفقان می کرد.
شاید دلیل انتخاب سگ این باشد که سگ از نظر مذهب موجودی نجس و فاقد استحقاق ترحم می باشد و این نشانه ی جبهه گیری هدایت در برابر سلطه ی مذهب بر افکار و زندگی مردمانش می باشد.
مردمانی سودجو و جهل آمیخته که به بهانه ی مذهب به خود زحمت فکر کردن نمی دهند مانند درخت تو خالی و پر شاخ و برگ ورامین!
زبان روان و ساده ی داستان باعث شده مخاطب به جای این که درگیر پیچیدگی های زبان شود تلخی روان داستان را بچشد و با آن درگیرشود.

📊 #تحلیل اول
👤 به قلم بانو #سپیده_بیگدلی
🔜  | تحلیل دوم به زودی تقدیم می گردد |

telegram.me/Khodneviis
همراهان با سه تحلیل برای داستان کوتاه " سگ ولگرد " اثر #صادق_هدایت میهمان قلم ما باشید.

@khodneviis
@khodneviis

📣 #معرفی_نویسنده :

#صادق_هدایت
 
زادهٔ ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ درتهران 
نویسنده،داستان‌نویس، مترجم و روشنفکر

هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگانی بزرگ را نظیر ژان پل سارتر، فرانتس کافکا و آنتون چخوف نیزترجمه کرده‌است. حجم آثار و مقالات نوشته شده دربارهٔ نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیان‌گر تأثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایران است.

صادق هدایت در ۱۹ فروردین  سال  ۱۳۳۰  در  پاریس خودکشی  کرد.
آرامگاه وی در گورستان پرلاشز، قطعهٔ ۸۵، در پاریس واقع است.

📚 آثار :

🔸داستان های کوتاه

_ بن بست
_ تاریک‌خانه
_ تخت ابونصر
_ دن‌ ژوان کرج
_ زبان حال یک الاغ در وقت مرگ
_ زنده‌به‌گور
_ زنی که مردش را گم کرد
_ سگ ولگرد
_ سه قطره خون
_ س.گ.ل.ل
_ کاتیا
_ محلل

🔸رمان ها :

_ بوف کور
_ توپ مرواری
_ حاجی آقا
_ علویه خانم

🔸دیگر آثار

_ اصفهان نصف جهان ( سفرنامه )
_ افسانهٔ آفرینش ( نمایشنامه )
_ انسان و حیوان
_ انیران
_ اَوسانه ( صورت گویشی افسانه )
_ پروین دختر ساسان ( نمایشنامه )
_ پیام کافکا
_ ترانه‌های خیام ( تحقیقی-ادبی )
_ سایه‌روشن (مجموعه‌داستان)
_ فواید گیاه‌خواری
_ کاروان اسلام
_ نیرنگستان
_ وَغ‌وَغ ساهاب ( طنز )
_ ولنگاری


📖 داستان کوتاه " #سگ_ولگرد " به قلم این نویسنده در پست بعدی تقدیم می گردد.


📎 #فایلPdf
👤 #معرفی_نویسنده
📚 #داستان_کوتاه
📊 #تحلیل | تحلیل های داستان تا ساعاتی دیگر |

telegram.me/Khodneviis

همراهان ارجمند امروز با متن و تحلیل داستان کوتاه " سگ ولگرد " اثر #صادق_هدایت
میزبان شما خواهیم بود.

@Khodneviis