و بند ریزد در دریا، جناس «د» و همین طور قافیهی درونی «در» و «در»یا ، بازی زبانی زیبایی بوجود آورده که در این کار با رویکرد کنایی ارزشهای بیشتری برای اثر بوجود آورده و تصویر
«موهاش بادبان رها در باد» جناس «الف» که پنج بار تکرار شده هماهنگی زیبایی بین فرم استراکچر و سمنتیک استراکچر بوجود آورده. و قافیهی درونی باد و بادبان . تصویر پستانها، تشبیه بدیع به دوجزیرهی « تاریک» و تضادی که با جملهی معترضهی تاکید شده- روشنی من- و تکمیل و کار حسی گرفتن از نشانههای قبلی کار هم شایستهی توجه است.
البته اشارهی مستقیم به قایق و علیالخصوص صفت «شکسته» دامنهی تاویل پذیری کار را پایین آورده و حشو زاید به نظر میرسد که با کمی تغییر نحوی ،فضای کنایی اثر حفظ میشود.
ویرایش پیشنهادی
پرم از پرهای بنفشه باشد این بار از مردهگان آن زن -در ایستگاه قطار بلیطاش لبخند کنار مردی نشسته تا قهوه انگشتهاش بلوار میرداماد-
همراهیم کنید تا رود پیش از آنکه بخوابد بر سینهام خطی مثل مهمان ناخوانده لم داده بر کاناپهای خاموش
موجی بپیچد بنفشهها بریزد در دریا بیدار شود زن از خواب موهاش بادبان رها در باد پستانهاش دو جزیرهی تاریک ـ روشنیِ من ـ در دستان قایقی که شکستهام