کانال زندگی نامه شهدا

#فاطمیون
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
☆҉‿➹⁀☆ 🍃💙🍃☆҉‿➹⁀☆ ҉

#باآغاز جنگ در حرم معصومین (س)، شهید هم لباس رزم پوشید و در فرودین ٩٣ به طور داوطلبانه به سوریه رفت.

در همان #مدت کوتاهی که در آنجا بود، در عملیات‌های زیادی شرکت کرد و لیاقت‌های بی‌شماری را از خود نشان داد. اما طولی نکشید که در 25 فروردین 1393 در عملیات امام رضا (ع) بر اثر اصابت چند گلوله به شهادت رسید. پیکر پاکش هم زمان با سالروز وفات حضرت زینب (س) در مشهد تشیع و در خواجه ربیع به خاک سپرده شد.

#دوخاطره زیر توسط شهید « #مصطفی‌صدر‌زاده» فرمانده تیپ عمار لشکر #فاطمیون در مورد شهيد مدافع حرم حسن قاسمى دانا، بیان شده است.

👈2⃣

☆҉‿➹⁀☆ 🍃💜🍃☆҉‿➹⁀☆ ҉
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی می‌گوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس می‌کنم پسرم را نمی‌شناختم، انگار از جنس ما آدم‌های عادی نبود، من خودم هم سال‌ها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»

خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکس‌های شهید بر ورودی خانه و مهمان‌هایی که می‌آیند و می‌روند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمان‌ها خوش آمد می‌گوید. متن گفت‌وگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه می‌آید:

رضا با خدا معامله کرد🌹
#سردار «علی صلاحی» از فرماند‌ه‌هان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سال‌جاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو می­‌روی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آن‌جا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم می­‌شود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، می­‌سپارند. روس‌ها پل­‌های عبور از فرات را می‌آورند و آن را نصب می‌نند. بچه‌ها نیز‌ از پل عبور می‌کنند و به سمت اولین خانه می­‌آیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگ‌های پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را می‌خواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانه‌­ای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
اگر فیلم مستند ۴۰ دقیقه‌ای «کرار» را دیده باشید ، گوشه‌ای از #شاد و خوش‌برخورد بودنش را می‌توان دید. او با همه ارتباط خوبی برقرار می‌کرد و نه تنها افراد مذهبی بلکه همه دوستش داشتند.

همسر شهید بیان می‌کند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق  تلنگر شدیدی برای بچه‌های #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانی‌ها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.

مشکل مالی نداشتیم

این بانوی صبور ادامه می‌دهد: خیلی اوقات این سؤال را از من می‌پرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول می‌روند، اما این را می‌دانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.

هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
در منطقه معروف به «کرار» بود، از همرزمان نزدیک #شهیدان #مرتضی عطایی و #حسن قاسمی دانا که بعد از چهار بار اعزام اول مهرماه در دیرالزور #شهید شد. #شهیدرضا سنجرانی رزمنده مدافع حرم ایرانی از لشکر #فاطمیون بود که پس از جانبازی از ناحیه دست و پا در اول مهرماه و مصادف با دوم ماه محرم الحرام به مقام رفیع شهادت نائل شد. پدرش شهید سنجرانی می‌گوید: «رضا در 40 سالگی شهید شد و امروز بعد از 40 سال احساس می‌کنم پسرم را نمی‌شناختم، انگار از جنس ما آدم‌های عادی نبود، من خودم هم سال‌ها در جنگ هشت سال دفاع مقدس بودم اما رضا از من پیشی گرفت، او لایق شهادت بود و من نه.»

خانه پدری #شهید سنجرانی در منطقه قاسم آباد مشهد مشخص است، عکس‌های شهید بر ورودی خانه و مهمان‌هایی که می‌آیند و می‌روند و «یوسف سنجرانی» پدر شهید خودش در مقابل ورودی خانه ایستاده و با وجود درد فراق و نبود پسرش صبورانه و با روی باز یکی یکی به مهمان‌ها خوش آمد می‌گوید. متن گفت‌وگوی تفصیلی تسنیم با پدر و مادر این شهید مدافع حرم در ادامه می‌آید:

رضا با خدا معامله کرد🌹
#سردار «علی صلاحی» از فرماند‌ه‌هان #لشکر فاطمیون در جمع بسیجیان مسجد حضرت رسول (ص) مشهد در روایت چگونگی #شهادت «رضا سنجرانی» با نام #جهادی «کرار» مسئول آموزش پادگان فاطمیون را که در سوم محرم سال‌جاری در «دیرالزور» سوریه آسمانی شد، اظهار داشت: «رضا سنجرانی» سال گذشته به شهید «مرتضی عطایی (ابوعلی)» که قرار بود همراه ما به عملیات بیاید و رضا به خاطر شکستگی پایش قرار شد برگردد، گفت: «ابوعلی تو از گناه پاک شدی از بس اذیت شدی، تو می­‌روی، از خدا بخواه که من هم از گناه پاک بشوم و پشت سر تو بیایم».
وی افزود: یک منطقه در «دیرالزور» است که در آن‌جا رود «فرات» به دو قسمت تقسیم می­‌شود، وسط آن یک جزیره کوچکی واقع شده که تصرف آن را به #فاطمیون یگانی که «رضا سنجرانی» حضور داشته است، می­‌سپارند. روس‌ها پل­‌های عبور از فرات را می‌آورند و آن را نصب می‌نند. بچه‌ها نیز‌ از پل عبور می‌کنند و به سمت اولین خانه می­‌آیند.
سردار صلاحی ادامه داد: جنگ‌های پارتیزانی یک تعریف دارد و آن هم این است که وقتی روستا یا شهرکی را می‌خواهید تصرف کنید، باید از اولین خانه و بلندترین خانه‌­ای که مشرف است شروع کنید و جلو بیایید.
اگر فیلم مستند ۴۰ دقیقه‌ای «کرار» را دیده باشید ، گوشه‌ای از #شاد و خوش‌برخورد بودنش را می‌توان دید. او با همه ارتباط خوبی برقرار می‌کرد و نه تنها افراد مذهبی بلکه همه دوستش داشتند.

همسر شهید بیان می‌کند: ماجرای رفتن #رضا برای سوریه از آنجا آغاز شد که #شهید حسن قاسمی دانا که از دوستان صمیمی رضا بود در سال ۹۳ شهید شد و این اتفاق  تلنگر شدیدی برای بچه‌های #بسیجی مشهد بود که یک نفر از #ایرانی‌ها در لشکر #فاطمیون برای دفاع رفته و به#شهادت رسیده است.

مشکل مالی نداشتیم

این بانوی صبور ادامه می‌دهد: خیلی اوقات این سؤال را از من می‌پرسند که تو چطور اجازه دادی همسرت برای دفاع برود؟ او #کارمند رسمی بانک بود و ما مشکل مالی نداشتیم.#خانه، ماشین و امکانات رفاهی لازم را داشتیم و بارها شنیده بودم که# مدافعان برای پول می‌روند، اما این را می‌دانم که این شبهه را دشمن ایجاد کرد تا اجر رزمندگان را پایین بیاورد.

هنگام عقدمان،#شهادت را خواست🌹
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت می‌خواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را می‌زد. می‌گفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخم‌زبان می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان.
🍃🌷🍃
یاد خاطرات عاشقان خدا

https://t.center/wesihvbn1234

بسم‌رب‌الغفار
.
🍃ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
.
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کرده ایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برای مان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد:اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.
یکی با #قلمش جهاد می‌کند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.
یکی با #سرمایه ای که دارد.
دیگری با شاد کردن دل ضعفا  و  دردمندان.
و....
همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره گشای ظهورند‌.
.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی های خودش که قدرت رسانه ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد #مجاهد_فی_سبیل_الله.
.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد...
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند ، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتا عجب فصلی ست.
هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...

نویسنده: ‌#مهدیه_نادعلی

🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محسن_خزایی

📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱

📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵. حلب

📅زمان انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰

🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
یاد خاطرات عاشقان خدا

https://t.center/wesihvbn1234


بسم‌رب‌الغفار
.
🍃ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید*
.
🍃ما #جهاد را برای خود چطور معنا کرده ایم؟
میشود زمانی را فرض کرد که جهاد وجود نداشته باشد و راه رستگاری برای مان بسته باشد؟
اینطوری اگر باشد که باید دور رحمت #خدا را هم خط کشید.
هر وقت سه چیز در کنار هم جمع بشوند خود به خود جهاد در هر زمان و مکانی که باشد اتفاق می افتد:اول وجود دشمن و شناخت او دوم سختکوشی و تلاش برای مقابله با دشمن و سوم هم #اخلاص.
.
🍃با این تعریف همیشه و برای هرکسی در هرجایی که هست امکان جهاد و #رستگاری وجود دارد.
یکی با #قلمش جهاد می‌کند و با وقف ذهن و فکرش برای حق.
یکی با #سرمایه ای که دارد.
دیگری با شاد کردن دل ضعفا  و  دردمندان.
و....
همه اما وقتی #دشمن را در هر شکل و لباسی، و در هر جا و مکانی که هست بشناسند و با هر توانی که دارند با آن مقابله کنند و این تلاش را با اخلاص درآمیزند، گره گشای ظهورند‌.
.
🍃محسن خزایی از آنهایی بود که دشمن را شناخت، از توانایی های خودش که قدرت رسانه ایش بود برای مقابله با دشمن، با اخلاص تمام استفاده کرد و شد #مجاهد_فی_سبیل_الله.
.
🍃اویی که رزم #فاطمیون و #زینبون را در کادر دوربینش ثبت کرد و آسمان حلب جوش و خروشش را هرگز از یاد نبرد...
انگار او در معرکه شام آمده بود تا دوباره دوربین سیدمرتضای آوینی را از روی زمین بردارد و بر دوشش بگذارد تا اینبار در #حلب و #دمشق رشادتها و خاطرات مجاهدان راه حق را ثبت کند ، سخنانشان را حک کند و خود نیز عضوی از آنها شود آنهم در #پاییز که حقیقتا عجب فصلی ست.
هم #میلاد عشاق را به تماشا مینشیند هم #پروازشان را به سوگ...

نویسنده: ‌#مهدیه_نادعلی

🕊به مناسبت سالروز شهادت #شهید_محسن_خزایی

📅تاریخ تولد: ۱۵ آذر ۱۳۵۱

📅تاریخ شهادت : ۲۲ آبان ۱۳۹۵. حلب

📅زمان انتشار : ۲۱ آبان ۱۴۰۰

🥀مزار : گلزار شهدای زاهدان

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
یاد خاطرات عاشقان خدا


https://t.center/wesihvbn1234


🍂 به مادرش گفته بود :((اگر در دنیا ده نفر #خوشبخت باشند من جز آن ده نفر هستم)).ساعاتی است به این جمله می اندیشم ، در این دنیا که حال دل ها خوب نیست و خوشبختی بار سفر را بسته ، #محمود_تقی_پور چگونه احساس خوشبختی می کرده؟

🍂 شاید خوشبختی همان #نماز_شب هایی است که با خدا خلوت کرده، نازکرده و خدا منتظر آنان است که در دل شب او را صدا می کنند.

🍂شاید خوشبختی همان #دست_خیر بوده که با آن دل فقیران و نیازمندان را شاد کرده و دست های خالی فقرا به سوی آسمان بلند شده و برایش عاقبت بخیری طلب کرده اند.

🍂شاید خوشبختی همان لباس #پیامبر بوده که روزی اش شده و با اخلاق نیک انسان های بسیاری را به سوی دین آورده و آشتی داده با خدا ...

🍂 شاید خوشبختی حرف های دخترش است که به هر قسمت خانه که نگاه می کند چشم هایش برق عشق می زند و از خاطرات پدر و دختری می گوید و پایان تمام جمله هایش به دخترها بابایی اند ختم می شود.

🍂 شاید خوشبختی همان روزهایی است که بر #هوای_نفسش غلبه می کرد و  بدترین حجره را انتخاب  تا حجره بهتر برای شهرستانی ها باشد .

🍂 شاید خوشبختی همان جایی بود که از ادامه تحصیل و گرفتن دکترای تخصصی صرف نظر کرد و گفت می خواهم سرباز #امام_زمان باشم و #شهید شوم.

🍂شاید خوشبختی همان روزهایی بود که پیوست به تیپ #فاطمیون و ابوقاسم و وارد #سوریه شد ، با حضرت #زینب نجواها کرد و طلب #شهادت  و دقایقی بعد راهی شد..

🍂 نهایت خوشبختی اش ختم شد به وقتی که خدا مزد نوکری اش را بر لوح دلش نوشت و همانگونه که دوست داشت روز #اربعین در حالی که لبخند به لب داشت و شهادتین می گفت #شهید شد..

🍂گاهی خوشبختی را باید رقم زد مثل اویی که #شهید_اربعین شد و #خوشبخت_ترین بنده ی خدا....

نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر

🌷به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_میرزا_محمود_تقی_پور

📅تاریخ تولد :۳۰ فروردین ۱۳۶۰

📅تاریخ شهادت : ۱۸ آبان ۱۳۹۶

📅تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱۴۰۰

🥀مزار شهید : بهشت رضا

🕊محل شهادت : سوریه

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
‌‍ #مهمانی_شهدا

سلام دوستان
مهمون امشب

🍃چند روز دوری از حال و هوای قلم و نوشتن وسوسه‌ام کرده بود که دست به قلم ببرم و به آن اقلیم خوش آب و هوا برگردم! ماندم از که بنویسم؟! قصه زندگی چه کسی را روی کاغذ ببرم؟ قرعه انداختم و به نام یاسین رحیمی افتاد...

🍃و چه خوش اقبال بود قلم من که قرار بود دمی همنفس او باشد. اویی که در #مشهد متولد شد و در #سوریه جان داد، بهتر بگویم جان را در راه دفاع از حریم آل‌الله تسلیم پروردگار خود کرد. بهار سی‌سالگی‌اش نیامده بود که راهی شد، به مقصدی که همه گمان میکردند یا تهران است یا کرمانشاه! اما مقصد او سوریه بود‌...

🍃همراه لشکر #فاطمیون به قصد دفاع راهی سوریه شد. مهر سکوتی که خود به لبان خویش زده بود اجازه نمیداد آهنگ رشادت هایش به گوش کسی برسد، گمنام بودن را دوست داشت وَ همچنین گمنام ماندن را. شنیده بودم این آخری ها بیقرار تر از هر وقتی بود و مدام میگفت: من باید برم و به عهدی که بسته‌ام عمل کنم!

🍃آخر با چهارده نفر از رفقایش عهد بسته بودند هرکه #شهید شد دست بقیه را بگیرد و هرکه زنده ماند راه رفقای شهیدش را ادامه دهد. و یاسین آخرین نفر از آن پانزده #رفیق بود که پرواز کرد...

سالگرد #شهادتت_مبارک

نویسنده: #مهدیه_نادعلی

🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_یاسین_رحیمی

📅تاریخ تولد : ۳۰ شهریور ۱۳۶۸

📅تاریخ شهادت : ۱۲ مهر ۱۳۹۵

📅تاریخ انتشار : ۱۱ مهر ۱۴۰۰

🕊محل شهادت : سوریه

🥀مزار شهید : بهشت زهرا

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🚩 بسم رب الشهدا و الصدیقین

🚩 رزمنده مدافع حرم #شهیدمنصورعلی‌دادی از لشکر پیروز #فاطمیون نیزبه جمع شهدای مدافع حرم پیوست.


#روحش‌شاد‌یادش‌گرامی‌باد.
#فاطمیون، #زینبیون، #حیدریون و... ایجاد کرد.


🦋🦋🦋
فرازی از وصیت نامه شهید مدافع

حرم #سید_امین_حسینی از شهدای

#فاطمیون
🦋🦋🦋