کانال زندگی نامه شهدا

#دوره
Канал
Логотип телеграм канала کانال زندگی نامه شهدا
@KHADEMIN_MOLAПродвигать
193
подписчика
15,1 тыс.
фото
2,2 тыс.
видео
385
ссылок
#معرفی_شهیدان #روایتگری هرکــی آرزو✨داشتهـ باشهـ خیلے خدمتـ کنهـ⛑ #شهـــید میشهـ..!🕊 یهـ گوشهـ دلتـ پا👣بده به شهدا ارتبات با مالک @ghbnm345 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
در این #عملیات ایشان #آرپی جی زن بود و #تحت تاثیر #موج #انفجارات به شدت #آسیب دید و به بیمارستان 520باختران #منتقل شد ،در این بیمارستان پس از طی #دوره درمان و #بهبودی تقریبی به خانه برگشت.
🍃🌷🍃
اما این پایان راه نبود؛
#هدف ایشان  رسیدن به سر #منزل مقصود از طریق پل #شهادت بود و باید خود را به این پل برساند به همین خاطر هم بود که تنها #چند روز پس از استراحت به منطقه #باختران و از آن جا به #سومار رفت.
🍃🌷🍃
در
#عملیات مرصاد در حالی که #خدمت سربازی ایشان هم به #پایان رسیده بود نهایتا به دست نیروهای رژیم بعث عراق به #اسارت در آمد.
🍃🌷🍃
در حالی که خانواده اش چشمشان به در بود، پس از
#یک سال #اسارت در زندان های #بغداد خبر رسید که  1368/05/13# در همان جا ایشان به #شهادت رسیده است و #پیکر#شهید، #سال ها در همان #خاک مهمان #سید الشهدا(ع)🌷شده.
🍃🌷🍃
در نهایت با
#تفحص در سال 1381#خبر رسید که #پیکر#شهید #شناسایی و به زادگاهش برگردانده شد.
🍃🌷🍃
سرانجام
#شهید اردشیر ابراهیم پور کلاسی هم درتاریخ    ۱۳۶۸/۵/۱۳#   درحالی که در#اسارت نیروهای بعثی بود، به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
#مزار#شهید:گلزار
#شهدای شهر قزوین.
🍃🌷🍃
ایشان در تاریخ 1363/04/05# ازدواج کرد
ویک  دختر به یادگار دارد.
در تاریخ 22#اسفند 1366# به
#سربازی در آمادگاه منظریه قم اعزام شد و دوران آموزشی را در این پادگان به مدت 88#روز سپری کرد.
🍃🌷🍃
برای  طی
دوره #چتربازی به#تیپ 55 هوابرد ایشان به شیراز رفت، از تاریخ 1365/03/31#لغایت 1365/04/31#به مدت #یک ماه با موفقیت کامل #دوره آموزشی #چتربازی را گذراند.
🍃🌷🍃
از تاریخ 1365/05/22# ایشان به منطقه
#عملیاتی #کردستان رفت و مدت #یک ماه هم در همین #منطقه ماند، در مورخ1365/06/08# به منطقه #بانه رفت و مدت 40#روز نیز در همین #پادگان گذراند.
🍃🌷🍃
در تاریخ 1365/07/29# به منطقه
#صالح آباد-مهران (منطقه گلان) رفته و 53#روز در آن محل ایشان  به #خدمت پرداخت.
🍃🌷🍃
ایشان بعد به منطقه
#عملیاتی غرب کشور در #سومار اعزام شد و بعد در  1365/02/12# به منطقه #نفت شهر رفت 45#روز نیز در این منطقه ماند.
🍃🌷🍃
در نهایت ایشان 1365/12/18# به
#قصر شیرین اعزام شد و با گذراندن 34#روز در این #منطقه در #عملیات کربلای 9 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
در این #عملیات ایشان #آرپی جی زن بود و #تحت تاثیر #موج #انفجارات به شدت #آسیب دید و به بیمارستان 520باختران #منتقل شد ،در این بیمارستان پس از طی #دوره درمان و #بهبودی تقریبی به خانه برگشت.
🍃🌷🍃
اما این پایان راه نبود؛
#هدف ایشان  رسیدن به سر #منزل مقصود از طریق پل #شهادت بود و باید خود را به این پل برساند به همین خاطر هم بود که تنها #چند روز پس از استراحت به منطقه #باختران و از آن جا به #سومار رفت.
🍃🌷🍃
در
#عملیات مرصاد در حالی که #خدمت سربازی ایشان هم به #پایان رسیده بود نهایتا به دست نیروهای رژیم بعث عراق به #اسارت در آمد.
🍃🌷🍃
در حالی که خانواده اش چشمشان به در بود، پس از
#یک سال #اسارت در زندان های #بغداد خبر رسید که  1368/05/13# در همان جا ایشان به #شهادت رسیده است و #پیکر#شهید، #سال ها در همان #خاک مهمان #سید الشهدا(ع)🌷شده.
🍃🌷🍃
در نهایت با
#تفحص در سال 1381#خبر رسید که #پیکر#شهید #شناسایی و به زادگاهش برگردانده شد.
🍃🌷🍃
سرانجام
#شهید اردشیر ابراهیم پور کلاسی هم درتاریخ    ۱۳۶۸/۵/۱۳#   درحالی که در#اسارت نیروهای بعثی بود، به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
#مزار#شهید:گلزار
#شهدای شهر قزوین.
🍃🌷🍃
ایشان در تاریخ 1363/04/05# ازدواج کرد
ویک  دختر به یادگار دارد.
در تاریخ 22#اسفند 1366# به
#سربازی در آمادگاه منظریه قم اعزام شد و دوران آموزشی را در این پادگان به مدت 88#روز سپری کرد.
🍃🌷🍃
برای  طی
دوره #چتربازی به#تیپ 55 هوابرد ایشان به شیراز رفت، از تاریخ 1365/03/31#لغایت 1365/04/31#به مدت #یک ماه با موفقیت کامل #دوره آموزشی #چتربازی را گذراند.
🍃🌷🍃
از تاریخ 1365/05/22# ایشان به منطقه
#عملیاتی #کردستان رفت و مدت #یک ماه هم در همین #منطقه ماند، در مورخ1365/06/08# به منطقه #بانه رفت و مدت 40#روز نیز در همین #پادگان گذراند.
🍃🌷🍃
در تاریخ 1365/07/29# به منطقه
#صالح آباد-مهران (منطقه گلان) رفته و 53#روز در آن محل ایشان  به #خدمت پرداخت.
🍃🌷🍃
ایشان بعد به منطقه
#عملیاتی غرب کشور در #سومار اعزام شد و بعد در  1365/02/12# به منطقه #نفت شهر رفت 45#روز نیز در این منطقه ماند.
🍃🌷🍃
در نهایت ایشان 1365/12/18# به
#قصر شیرین اعزام شد و با گذراندن 34#روز در این #منطقه در #عملیات کربلای 9 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 #بعدازظهر #روز هفدهم #ماه رمضان بود که #حسین رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین.
🍃🌷🍃
ده روزی بود قزوین بودیم که #حسین را به #همراه #گروهی از #رزمندگان به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر #عوارض ناشی از #مصدومیت #شیمیایی دشمن، در آنجا به #شهادت رسیده بود.😭
🍃🌷🍃
#حسین روز #عید فطر آن سال به #شهادت رسید ولی او را در #سردخانه نگهداری کرده و پس از 3#روز، مراسم #تشییع‌اش انجام شد.😭
🍃🌷🍃
#پسرم، #قبل از #اعزامش به #سربازی گفته بود: دوست دارم پس از #گذراندن #دوره آموزشی، به نقطه‌ای #دوردست اعزام شوم و توسط #بمب شیمیایی دشمن #شهید شوم.😭😭
🍃🌷🍃
#پسرم ،از میان #سه هزار #شهید استان قزوین،#تنها #شهیدی است که #بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، #همزمان با روز #عید سعید فطر به #شهادت رسید. 😭😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
تا آن روز به یاد ندارم که روزه‌هایم را خورده باشم، اما سال 1367#، دهه‌ی اول ماه رمضان را که پشت سرگذاشته بودیم، دلم بدجوری هوای #حسین را کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
یعنی یه جورایی توی دلم آشوب شده بود. پام رو توی یک کفش کردم و به پدرش گفتم: می‌خواهم به دیدن #حسین بروم و اگر مرا به #پاوه نبری، خودم می‌روم.
🍃🌷🍃
این شد که ایشان هم شال و کلاه کرد و  با هم به #پاوه رفتیم تا #حسینم را ببینم.
به محل ملاقات که رسیدیم، #حسین بالای کوه‌ها بود و تا صدایش کردند که بیاید، یک ساعتی طول کشید.
🍃🌷🍃
ظهر بود که #بچه‌ام را #بغل کردم، #بوسیدم، #بوییدم و خیالم راحت شد که او در کنارم است.😭
🍃🌷🍃
#حسین می‌گفت:#فرمانده‌مان می‌گوید: تو که عینک می‌زنی و چشم‌هایت ضعیف است، معاف از #رزمی، پس برای چه اینجا آمده‌ای؟ اما من گفتم: اتفاقا من آمده‌ام که بروم #خط مقدم تا با #دشمنان #بجنگم. چرا مرا اینجا نگه داشته‌اید؟😭
🍃🌷🍃
خلاصه آن روز خیلی خوش گذشت. من که کلی #حسینم را تماشا کردم و با هم حرف زدیم. گفتم: کی میای خانه؟ گفت: قرار است پس از #گذراندن #دوره آموزشی، #هفده روز #مرخصی بدهند که میام خانه.
🍃🌷🍃
این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت 4 #بعدازظهر #روز هفدهم #ماه رمضان بود که #حسین رفت بالای کوه‌ها و ما هم برگشتیم قزوین.
🍃🌷🍃
ده روزی بود قزوین بودیم که #حسین را به #همراه #گروهی از #رزمندگان به "دوجیله عراق" اعزام کرده بودند که بر اثر #عوارض ناشی از #مصدومیت #شیمیایی دشمن، در آنجا به #شهادت رسیده بود.😭
🍃🌷🍃
#حسین روز #عید فطر آن سال به #شهادت رسید ولی او را در #سردخانه نگهداری کرده و پس از 3#روز، مراسم #تشییع‌اش انجام شد.😭
🍃🌷🍃
#پسرم، #قبل از #اعزامش به #سربازی گفته بود: دوست دارم پس از #گذراندن #دوره آموزشی، به نقطه‌ای #دوردست اعزام شوم و توسط #بمب شیمیایی دشمن #شهید شوم.😭😭
🍃🌷🍃
#پسرم ،از میان #سه هزار #شهید استان قزوین،#تنها #شهیدی است که #بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۷#، #همزمان با روز #عید سعید فطر به #شهادت رسید. 😭😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
تا آن روز به یاد ندارم که روزه‌هایم را خورده باشم، اما سال 1367#، دهه‌ی اول ماه رمضان را که پشت سرگذاشته بودیم، دلم بدجوری هوای #حسین را کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
یعنی یه جورایی توی دلم آشوب شده بود. پام رو توی یک کفش کردم و به پدرش گفتم: می‌خواهم به دیدن #حسین بروم و اگر مرا به #پاوه نبری، خودم می‌روم.
🍃🌷🍃
این شد که ایشان هم شال و کلاه کرد و  با هم به #پاوه رفتیم تا #حسینم را ببینم.
به محل ملاقات که رسیدیم، #حسین بالای کوه‌ها بود و تا صدایش کردند که بیاید، یک ساعتی طول کشید.
🍃🌷🍃
ظهر بود که #بچه‌ام را #بغل کردم، #بوسیدم، #بوییدم و خیالم راحت شد که او در کنارم است.😭
🍃🌷🍃
#حسین می‌گفت:#فرمانده‌مان می‌گوید: تو که عینک می‌زنی و چشم‌هایت ضعیف است، معاف از #رزمی، پس برای چه اینجا آمده‌ای؟ اما من گفتم: اتفاقا من آمده‌ام که بروم #خط مقدم تا با #دشمنان #بجنگم. چرا مرا اینجا نگه داشته‌اید؟😭
🍃🌷🍃
خلاصه آن روز خیلی خوش گذشت. من که کلی #حسینم را تماشا کردم و با هم حرف زدیم. گفتم: کی میای خانه؟ گفت: قرار است پس از #گذراندن #دوره آموزشی، #هفده روز #مرخصی بدهند که میام خانه.
🍃🌷🍃
در این #عملیات ایشان #آرپی جی زن بود و #تحت تاثیر #موج #انفجارات به شدت #آسیب دید و به بیمارستان 520باختران #منتقل شد ،در این بیمارستان پس از طی #دوره درمان و #بهبودی تقریبی به خانه برگشت.
🍃🌷🍃
اما این پایان راه نبود؛ #هدف ایشان  رسیدن به سر #منزل مقصود از طریق پل #شهادت بود و باید خود را به این پل برساند به همین خاطر هم بود که تنها #چند روز پس از استراحت به منطقه #باختران و از آن جا به #سومار رفت.
🍃🌷🍃
در #عملیات مرصاد در حالی که #خدمت سربازی ایشان هم به #پایان رسیده بود نهایتا به دست نیروهای رژیم بعث عراق به #اسارت در آمد.
🍃🌷🍃
در حالی که خانواده اش چشمشان به در بود، پس از #یک سال #اسارت در زندان های #بغداد خبر رسید که  1368/05/13# در همان جا ایشان به #شهادت رسیده است و #پیکر#شهید، #سال ها در همان #خاک مهمان #سید الشهدا(ع)🌷شده.
🍃🌷🍃
در نهایت با #تفحص در سال 1381#خبر رسید که #پیکر#شهید #شناسایی و به زادگاهش برگردانده شد.
🍃🌷🍃
سرانجام #شهید اردشیر ابراهیم پور کلاسی هم درتاریخ    ۱۳۶۸/۵/۱۳#   درحالی که در#اسارت نیروهای بعثی بود، به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
#مزار#شهید:گلزار #شهدای شهر قزوین.
🍃🌷🍃
ایشان در تاریخ 1363/04/05# ازدواج کرد
ویک  دختر به یادگار دارد.
در تاریخ 22#اسفند 1366# به #سربازی در آمادگاه منظریه قم اعزام شد و دوران آموزشی را در این پادگان به مدت 88#روز سپری کرد.
🍃🌷🍃
برای  طی دوره #چتربازی به#تیپ 55 هوابرد ایشان به شیراز رفت، از تاریخ 1365/03/31#لغایت 1365/04/31#به مدت #یک ماه با موفقیت کامل #دوره آموزشی #چتربازی را گذراند.
🍃🌷🍃
از تاریخ 1365/05/22# ایشان به منطقه #عملیاتی #کردستان رفت و مدت #یک ماه هم در همین #منطقه ماند، در مورخ1365/06/08# به منطقه #بانه رفت و مدت 40#روز نیز در همین #پادگان گذراند.
🍃🌷🍃
در تاریخ 1365/07/29# به منطقه #صالح آباد-مهران (منطقه گلان) رفته و 53#روز در آن محل ایشان  به #خدمت پرداخت.
🍃🌷🍃
ایشان بعد به منطقه #عملیاتی غرب کشور در #سومار اعزام شد و بعد در  1365/02/12# به منطقه #نفت شهر رفت 45#روز نیز در این منطقه ماند.
🍃🌷🍃
در نهایت ایشان 1365/12/18# به #قصر شیرین اعزام شد و با گذراندن 34#روز در این #منطقه در #عملیات کربلای 9 شرکت کرد.
🍃🌷🍃
در کشور #آمریکا، نخست، ایشان دوره خود را در #دانشگاه شپارد آغاز و سپس به #دانشگاه تگزاس منتقل شد و استعدادش در #یادگیری و #هدایت هواپیما، باعث شد، به عنوان #دانشجوی ممتاز شناخته بشود.
🍃🌷🍃
ایشان به دلیل #مهارت خاصی که در #خلبانی داشت، دوره #شلیک موشک #ماوریک را که یک #موشک هوا به سطح است و به وسیله آن می توان #انواع #شناورها را هدف قرار داد با #موفقیت پشت سر گذاشت.
🍃🌷🍃
سرانجام ایشان #دوره خلبانی پایان و با دریافت #گواهی نامه خلبانی در هواپیمای «اف ۴» به #ایران بازگشت و در #پایگاه ششم شکاری #بوشهر با #درجه ستوان دومی #مشغول به #خدمت شد.
🍃🌷🍃
با آغاز #جنگ، و بلافاصله پس از حمله عراقی‌ها، #نیروی هوایی ارتش ، دست به کار شده و ترتیب انجام #دو#عملیات را در همان روز دادند.
🍃🌷🍃
یک #عملیات با #رمز «البرز»و #هدف پایگاه #شعیبیه در استان #بصره بود،ایشان با #مهارت خاصی که در #شیرجه زدن با #هواپیما داشت، همه #اهداف را #بمباران و #سالم برگشت.
🍃🌷🍃
حمله ۱۴۰ عقاب به عراق ،
از پایگاه ششم شکاری به پرواز درآمده و به #عنوان #فرمانده یک دسته هشت فروند به بغداد حمله کردند.
🍃🌷🍃