انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران

#زیگموند_فروید
Канал
Логотип телеграм канала انجمن آنتی‌تئیست‌های‌ ایران
@Iranian_antitheistsПродвигать
853
подписчика
1,4 тыс.
фото
283
видео
1,64 тыс.
ссылок
بر چرخ پادشاهی‌عالم کسی نبود انسان که سجده‌کرد، خدا آفریده‌شد ☆ آرشیو @UnbelieversLectures ☆ کتابخانه‌انجمن @ir_antitheists_Library ☆ ربات انجمن @anti_theistsBot ☆ گروه انجمن @iranian_antitheists_group ☆ وبلاگ رسمی انجمن tiny.cc/anti-theists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران


💢 نگاه فلسفه درباب بدی


داستایفسکی می‌گوید، با واقعیتِ بدی باید ساخت زیرا اشتباه خواهد بود اگر فکر کنیم که می‌شود به بدی خاتمه داد.

به‌عنوان نمونه هریک از ما خود تفتیش‌گر و خبرچین دیگری هستیم. همیشه در جامعه یک مشت انسان مانند یک گله تشکیل خواهد شد و پیوسته در تبعیت و تسلیم خواهد بود. جامعه به آنها یک خوشبختی راحت و ساده خواهد داد و آنهم خوشبختی مخصوص مخلوقان ضعیف


در شرایط رفتار گله‌وار و تهی از اندیشه، بسیاری از متجاوزان و وحشیان عادی پرورش پیدا می‌کنند. بقول #هانا_آرنت در همین لحظه تهی‌ست که بدی زائیده می‌شود. حقیقت اینست که همین لحظه تهی‌ست که مردم گله شده را شیفته خود می‌کند و فانتاسم‌ها و عقده‌های او را آبیاری می‌کند.

در جامعه به راستی آدم‌کشان حرفه‌ای نمی‌دانند چرا می‌کشند ولی می‌کشند. جامعه، آدم‌کشان را دارای هوش ویژه می‌داند و در مورد آن‌ها هیاهو بپا می‌کنند حال آنکه این قاتلان فاقد این هوش هستند و از تمایل نارسیسیک خود پیروی می‌کنند.

آدم‌کشان در اردوگاه نازی‌ها و شکنجه‌گران گولاک سیبری و شکنجه‌گران اسلامی در زندان حکومت الهی، زیر مکانیسم‌های ایدئولوژیک و دینی بودند و در ضمن زیر فرمان امیال غریزی خود قرار داشتند


آیا می‌توان بدی را دوست داشت و به زشتی علاقه داشت؟

افراد سادیست و شکنجه‌گران و آدم‌کشان حرفه‌ای دست‌خوش نوعی میل برای آزار رساندن و زخم زدن هستند. ولی همین ویژگی گاه به سراغ افراد دیگر می‌رود که در این گروه‌بندی اجتماعی قرار ندارند.

نیچه می‌گوید تا کنون تردید نکرده‌ایم که به #انسان‌خوب نسبت به #انسان‌بد ارزشی برتر ببخشیم.
ارزشی برتر که به معنای ترقی و فایده و رفاه عمومی انسان و آینده اوست.

حال یک لحظه فکر کنیم که ماجرا درست برعکس آن‌ست. این گفته نیچه حقیقتی هول‌انگیز است، هر چند که احتیاط در نتیجه‌گیری لازم‌ست.


#اسپینوزا می‌گفت، کینه هرگز خوب نیست و #سارتر می‌گفت، هر جنایتی همیشه کمی شورش در خود دارد و هر جنایت همیشه توام با فکر است.


#سیمون‌وی در کتاب #تفکرات‌درباره‌وحشیگری می‌نویسد، هنگامیکه یک گروه انسانی معتقد است که حامل تمدن می‌باشد، این اعتقاد در اولین فرصت چه بسا شرایطی بوجود آورد که همین گروه به وحشی‌گری و تجاوز بپردازد.

گفته #سیمون‌وی در تاریخ تجربه شده است و قدرت‌ها و نیروهای #حامل‌تمدن به وحشی‌گری دست زده‌اند.

توسعه برده‌داری در آفریقا و آمریکا و کشتار در ویتنام و آفریقا و آمریکا، تجلی این امر بوده است.


#زیگموند_فروید از نگاهی فلسفی و روانکاوانه معتقد است که انسان یک حیوان وحشی است.

او در کتاب #بحران_در_تمدن می‌نویسد، مسیحیت به انسان می‌گوید فرد دیگر را مانند خود دوست بدار.
سپس وی در نقد این دیدگاه می‌نویسد، این گفته در تناقض با طبیعت ژرف انسان‌ست، زیرا انسان‌ها دارای غریزه‌های خشونت‌گر بوده و حاوی پولسیون مرگ هستند.

جامعه تلاش می‌کند به این امیال غریزی کم و بیش جهت دهد. ولی تاریخ و اجتماع نشان می‌دهد که انسان فقط یک فرد لطیف که به عشق علاقه دارد نیست، او دارای غرایزی‌ست که دربرگیرنده تهاجم، نسبت به دیگری ا‌ست

دیگری برای او فقط یک کمک و یک وسیله جنسی نیست، بلکه دیگری برای او در ضمن فرصتی برای اجرای تندخویی و وحشی‌گری‌ست.

سوءاستفاده از نیروی کار دیگری، بهره‌گیری جنسی بدون توافق دیگری، تصاحب اموال دیگری، خوار نمودن دیگری، عذاب دادن دیگری، له کردن دیگری و حتی کشتن دیگری، در رفتار انسان مستتر است.

این تندخویی و وحشی‌گری در انتظار یک بهانه و فرصت‌ست و در شرایط و لحظه‌ای به اشکال گوناگون انرژی روانی به حرکت درمی‌آید و این رفتار تهاجمی عمل می‌کند.

به همین دلیل جامعه متمدن همیشه مورد تهدید قرار گرفته و جامعه انسانی پاره و گسیخته می‌شود.


در برابر این طبیعت انسانی، عشق و دوستی و قانون همیشه کارساز نیست.

انسان، بدی را می‌سازد و بطور مسلم جامعه در آن نقش ایفا می‌کند.



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

سه نقد مهم بر مذهب از نظر #زیگموند_فروید (#قسمت‌سوم)


بنابراین لازم‌ست بگوئیم كه از نظر #فروید، اگر اخلاق را بر بنیاد دین و دین‌داری قرار دهیم، به جهت این كه دین همواره امریست مواجه شونده با شکاکیت نیز امری ا‌ست كه در طی تاریخ تكامل بشری كمرنگ و بی‌رنگ می‌شود، اخلاق را هم كمرنگ و بی‌رنگ و متزلزل كرده‌ایم.


از نظر #فروید مذهب همواره با مفاهیمی همچون #تعقل، #خردورزی، #آزادی‌انسانی و كاهش آلام و رنج‌های بشری در ستیزی جانانه است.
مذهب هرگز نمی‌تواند به خردورزی بشر كمک كند و نیز به توسیع دایره آزادی‌های انسان مدد برساند و از این رو همواره در فضای متعارض و متناقض با این مفاهیم انسانی و اخلاقی عمل می‌كند
وقتی انسان از این توهم بیمارگونه درباره سیطره عالم پدری به در می‌آید و از دوران كودكی خارج می‌شود، به نوعی به آزادی و رهایی می‌رسد و قدرت‌ها و توانایی‌های درونی خود را كشف می‌كند. كشف قدرت‌های درونی و به عرصه ظهور و بروز رساندن آن‌ها منوط به این‌ست كه انسان از زیر سایه پدر خانواده و پدر جهان، هر دو، بیرون بیاید و خود را تنها و رویارو و مواجه با حقیقت‌های جهان هستی ببیند.
در این حال است كه انسان سعی می‌كند از نیروهای طبیعی خود مدد گیرد و نقطه اتكای خویش را خرد، اندیشه و توانایی‌های فكری و ذهنی خود قرار دهد.

آن وابستگی كه ما در دوران كودكی به سایه پدری داریم، ما را همواره كودک نگه خواهد داشت.
همچنین آن وابستگی كه ما به مذهب و سایه پدر آسمانی داریم، همواره ما را كودک نگه خواهد داشت و ذهن ما را از رشد و پیشرفت و تعالی و تصعید و تكامل باز خواهد داشت.


از نظر #فروید مسائل اخلاقی كه هسته و بنیاد همه ادیان را تشكیل می‌دهند، جزو لاینفک زندگی بشرند و باید به نحوی، حتی از راه‌های دیگری كه غیر از مذهب‌ است، در زندگی انسانی جاری شوند و انسان با تكیه بر آن‌ها بتواند به استدلال، تعقل و آزادی فكری و انسانی خود پایبند باشد. این نكته‌ای‌ست كه نشان می‌دهد فروید با مذهب مخالف‌ست چرا که مذهب سدی در برابر تصعید و تكامل ذهنی و فكری بشر به وجود می‌آورد و به جای این كه بشر را از احساسات عالی و رفیع برخوردار كند، در دایره بسته‌ای محبوس و محصور می‌سازد.

#فروید در حقیقت در مباحث خود مذهب و نیاز به مذهب را گونه‌ای نیاز آدمیان به احساس امنی، آرامش و ایمنی تلقی كرده است.

نمونه‌های مورد بررسی او البته مربوط به جوامع ابتدایی و قبیله‌ای‌ست.
آدمیان در دوران زیست بدوی خود برای این كه از ناملایمات، سختی‌ها و آشوب‌ها و نیز از عجزها و ناتوانی‌هایشان در برابر مسائل‌طبیعی و مشكلات‌زندگی بگریزند، كوشیده‌اند كه عنصر دیگری را خلق كنند و در هنگام بروز این ناتوانی‌ها به آن پناه ببرند.
این عنصر از نظر #فروید گونه‌های مختلف اشكال مذهبی‌ است.

در بنیاد با توجه به دستگاهی كه #فروید از تكامل تربیتی و روانی انسان در نظر می‌گیرد، مذهب جایگزین نیاز كودک به پدر و در حقیقت آن نیروی برتر است.

نیروی حمایت‌كننده‌ای كه در دوران كودكی وجود دارد، پدر است كه كودک خود را تحت سیطره آن در می‌آورد و از مشكلات و ناملایمات می‌گریزد.
اما به تدریج چون این عنصر دیگر كارایی خود را از دست می‌دهد، آدمیان در قبایل اولیه و در زندگی‌های نخستین، مفهومی به نام مذهب و خدا را آفریده و توهم كرده‌اند تا بتوانند به امنیّت و آرامش روحی برسند

#پایان



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

سه نقد مهم بر مذهب از نظر #زیگموند_فروید (#قسمت‌دوم)


💢 سه نقد مهم

۱. تعبیر دیگری كه #فروید درهمین كتاب #آینده‌یک‌پندار درباره مذهب دارد این‌ است كه مذهب در سنجشی قیاس‌وار گونه‌ای بیماری عصبی اجتماعی و گروهی‌ست.
حقیقت این‌ست كه مردمان در گروه‌ها، جوامع و اجتماعات گوناگون می‌كوشند اندیشه‌ای را به عنوان خدا پرورش دهند و این اندیشه را حاكم بر حیات جمعی خود كنند. این روح جمعی یا این توهم اجتماعی باعث می‌شود كه بشر در زندگی خود احساس امنیت كند و امیال و خواسته‌های درونی خود را فرافكنی نماید.
پس مذهب در بنیاد گونه‌ای توهم برای گریز از نیروهای قهار و غلبه كننده بر انسان‌ست.


۲. نقد دیگری كه #فروید بر مذهب وارد می‌كند این‌است كه مذهب موجب می‌شود انسان از عقل و خرد خود استفاده كافی نكند و به جای به كار انداختن عقل و خرد به اصول و اركان و منابع مذهبی متوسل شود و خود را یكسره بری و عاری از عقلانیت انسانی بسازد.
این مشكلی‌ است كه در جوامع به واسطه دین‌داری به وجود می‌آید.

از نظر #فروید تفكر انتقادی و تحلیلی خرد جمعی بشر كه منجر به تمدن‌سازی و حركت جوامع به سوی پیشرفت و تمدن آفرینی می‌شود، با ابزار دین عقیم خواهد شد و این مایه قدرت و توانایی بشر از كار خواهد افتاد و جای آن را اندیشه‌های دینی خواهد گرفت كه در اساس با پیشرفت و تمدن‌سازی تناسبی ندارد.


۳. نکته سومی كه #فروید درباره مذهب القا می‌كند و سومین نقد او بر حوزه اندیشه مذهبی به شمار می‌آید این‌ست كه مذهب باعث می‌شود اخلاق پایه‌های سست و متزلزلی پیدا كند.
از نظر #فروید وقتی ما اخلاق را بر بنیادهای مذهبی قرار می‌دهیم، مستلزم آن‌ست كه دین‌داری همواره ترویج شود و اعتقاد به مسائل ماوراءطبیعی و خدا همواره پا برجا باشد. اما اگر فرض كنیم كه دین‌داری گاه همراه و مواجه با طوفان‌های شک خواهد بود و یا از نظر فروید در گذر زمان رو به اضمحلال، ضعف و تزلزل خواهد رفت، می‌توانیم نتیجه بگیریم اخلاقی كه بر بنیاد مذهب استوار است هم فرو خواهد ریخت و بنیادهایش متزلزل خواهد شد.

#ادامه‌دارد



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

سه نقد مهم بر مذهب از نظر #زیگموند_فروید (#قسمت‌اول)



شاید مهمترین جایی كه #فروید درباره مذهب نظریه‌پردازی كرده، كتاب #آینده‌یک‌پندار است.

در این كتاب و در بخشی كه مربوط به بررسی روابط میان روان‌شناسی و دین ا‌ست، فروید به بحث منشا مذهب پرداخته است.

از نظر او، سرچشمه و منشا مذاهب گونه‌ای عجز و ناتوانی و نقص و نیاز در آدمیان ا‌ست.


وقتی انسان در برابر نیروهای بیرونی، عناصر طبیعی، مشكلات و دشواری‌هایی كه در جهان عینی وجود دارند، خود را حقیر و عاجز می‌بیند و نیز وقتی كه در برابر نیروهای درون نیز احساس نیاز، نقص و عجز می‌كند، ناگزیر باید به دست آویزهایی چنگ افكند تا آنها بتوانند او را از این عجزها و ناله‌ها و ناتوانایی‌ها نجات دهند


نیروهای غریزی‌درون و نیروهای طبیعی بیرون هر دو بر انسان غلبه می‌كنند و آدمی را تحت فشار قرار می‌دهند.

از نظر #فروید، در تاریخ تحول بشری، دوره‌ای وجود داشت كه انسان نمی‌توانست از خرد خویش استفاده كند و بر نیروهای طبیعت و نیز بر نیروهای مهارناپذیر خود چیره شود. از این رو ناگزیر بود كه به جای مبارزه و رویارویی با این نیروها، بكوشد از نیروهای عاطفی و احساس های درونی خود استفاده كند و در واقع با گونه‌ای فرافكنی این ترس‌ها و عجزها و ناتوانایی‌ها را به جای دیگری منتقل سازد.


از نظر #فروید دین و دین‌داری گونه‌ای توهم‌ست یا گونه‌ای نیاز عاطفی‌ست كه بر مبنای توهم و تخیل شكل می‌گیرد.

چون انسان در مقابله با نیروهای قهار و قدرتمند بیرون و نیروهای غریزی توانای درون ناتوان‌ست، به ناگزیر نیازهای خود را از طریق عنصر دیگری به جز عقل و خرد و فهم و دانش برطرف می‌كند.

از نظر #فروید این فرآیند كاملن در دوران كودكی بشر تجلی دارد.

هر انسانی در زمان كودكی خود در سایه حمایت پدر زندگی می‌كند و از این نظر خود را تحت حمایت توانای پدر قرار می‌دهد.
برای این كه كودک بتواند از این حمایت برخوردار باشد، لازم است دستورها و اوامر پدر را اطاعت كند و موجبات رضایت خاطر او را فراهم سازد.
این تجربه‌ای‌ست كه هر كودكی در دوران كودكی به دست می‌آورد و برای زندگی بهتر و آرام‌تر مجبور است تحت تسلط پدر قرار داشته باشد.

از نگر #فروید مذهب در گونه‌ای تمثیل چنین نقشی را بازی می‌كند.
بشر در دوران كودكی تاریخی خود از عقل و خرد بی‌بهره است و می‌كوشد در سایه حمایت كس دیگری قرار گیرد.
در واقع انسان تاریخی برای پرهیز از ترس از نیروهای قهار بیرونی و غرایز سركش درونی، به دین كه گونه‌ای سایه پدرگون‌ است متوسل می‌شود.
حفظ وضع موجود و نگاه‌داشت امنیت روحی و روانی، نیازمند داشتن سایبان و حمایت‌گری‌ است.
× این حمایتگر در دوران كودكی، پدر و در دوران بزرگ‌سالی مذهب خواهد بود.
× این توهم مایه و سرچشمه بروز هر مذهب‌ست.


#ادامه‌دارد



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

سه نقد مهم بر مذهب از نظر #زیگموند_فروید



‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

#Civilization began the first time an angry person cast a word instead of a rock

#تمدن نخستین بار از آنجا آغاز شد که انسان خشمگین به جای سنگ، واژه پرتاب کرد.

#SigmundFreud

💢 ۶ می، سالروز تولد پدر روانشناسی نوین #زیگموند_فروید مبارک


‏Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

قبل از اینکه تشخیص بدی افسرده یا بی ارزش هستی، مطمئن شو اطرافت رو آدم های #عوضی نگرفته باشن!

#زیگموند_فروید

Join Us ☞ @iranian_antitheists
انجمن آنتی‌تئیست‌های ایران

خدا وجود دارد، چون انسان فطرتا خداباور است؟ (#قسمت_چهارم)


اکنون خدا کیست؟ (یا چیست؟)

خدا واژه‌ای است که انسان‌ها برای اولین بار ۳۶۰۰ سال قبل (معمولا ۴۰۰۰ در نظر می‌گیرند چون به ۴۰۰۰سال پیش باز می‌گردد)

مقاله تاریخ قدمت خداباوری در وب‌سایت Ancient


از آنجا که فلسفه به ما می‌گوید انسان‌ها وحشی‌گری بالایی داشتند و ادیان تا حدودی در کاهش دادن آنها موفق بود (اگر چه برخی ادیان اولی موفق نبودند و از بین رفتند) این سبب شد تا دینی بوجود آید و ۴۰۰۰ سال قبل بود که یکی از فرعونیان ادعای خدایی کرد البته کمی پیش‌تر مردم چند خدا بودند.

به مرور زمان این پروسه دچار تغییر گردیدند و فرعون ادعا کرد که بزرگترین خدا و از همه خداها قدرتمندتر است.


مردم سر همین موضوع به او هجوم آورده و او را کشتند.
و این بود که خدا بوجود آمد.

اکنون چگونه مقدور است نتیجه تحقیقات نشان دهد که فطری است؟

جواب این موضوع بوسیله ی فروید داده شده است. ریشه باطنی اصول دینی از کجا آغاز شد؟


💢 این شاید درست‌ترین پرسش جهت شناخت ادیان باشد و برای یافتن پاسخ این پرسش باید به منشا روانی عقاید مذهبی توجه کرد. باید دانست که اصول تعبدی جانشین و نتیجه آزمایش و اندیشه نیستند بلکه اوهامی هستند که کهن‌ترین خواسته‌های بشری را عملی می‌سازند و راز پابرجا ماندن آنها نیز همین است.

می دانیم ناتوانی کودک ایجاب می‌کند که والدین بدو مهر ورزند این ناتوانی در بزرگسالی نیز وجود دارد، منتها بجای پدر خویش به یک پدر بزرگتر یا پروردگار توانا دل می‌بندد و نگرانی ناشی از خطرهای طبیعی را بوسیله او تسکین می‌دهد و چون عدالت واقعی وجود ندارد عقیده به جهنم و بهشت در او پیدا می‌شود تا به او نوید دهد که زندگی در جهانی دیگر ادامه می‌یابد و آرزوها و میل‌های انجام نشده عملی می‌شوند

#زیگموند_فروید (#آینده‌یک‌پندار)


همچنین دکتر #مایکل‌شرمر درباب چرای بوجود آمدن خداباوری استدلال‌های‌ کوبنده خود را توضیح می‌دهد


انسان، خدا را ۴۰۰۰سال پیش بوجود آورد‌ اما این اوهامات (دین، خدا، مذاهب) نتیجه امید انسان و برخی امیال دیگر بود که رو به این خرافات آوردیم.


💢 اکنون دو قضیه پدید می‌آید

۱.خدا و ادیان برای این بود که انسان بخاطر ترس و ناتوانی #خدا را بوجود آورده است

۲. در انسان برای خرافات ریشه‌های فرگشتی دارد. ریشه‌های خرافات در وجود انسان نتیجه محیط خشونت بار آن زمان بود که ایجاب می‌کرد برای امید و چند امیال نیز به خدا روی بیاورد.

اکنون امروزه این خشونت از بین رفته است و لذا به سمت بیخدایی میرویم


#پایان


Join Us ☞ @iranian_antitheists