انجمن آنتیتئیستهای ایران
سه نقد مهم بر مذهب از نظر
#زیگموند_فروید (
#قسمتسوم)
بنابراین لازمست بگوئیم كه از نظر
#فروید، اگر اخلاق را بر بنیاد دین و دینداری قرار دهیم، به جهت این كه دین همواره امریست مواجه شونده با شکاکیت نیز امری است كه در طی تاریخ تكامل بشری كمرنگ و بیرنگ میشود، اخلاق را هم كمرنگ و بیرنگ و متزلزل كردهایم.
از نظر
#فروید مذهب همواره با مفاهیمی همچون
#تعقل،
#خردورزی،
#آزادیانسانی و كاهش آلام و رنجهای بشری در ستیزی جانانه است.
مذهب هرگز نمیتواند به خردورزی بشر كمک كند و نیز به توسیع دایره آزادیهای انسان مدد برساند و از این رو همواره در فضای متعارض و متناقض با این مفاهیم انسانی و اخلاقی عمل میكند
وقتی انسان از این توهم بیمارگونه درباره سیطره عالم پدری به در میآید و از دوران كودكی خارج میشود، به نوعی به آزادی و رهایی میرسد و قدرتها و تواناییهای درونی خود را كشف میكند. كشف قدرتهای درونی و به عرصه ظهور و بروز رساندن آنها منوط به اینست كه انسان از زیر سایه پدر خانواده و پدر جهان، هر دو، بیرون بیاید و خود را تنها و رویارو و مواجه با حقیقتهای جهان هستی ببیند.
در این حال است كه انسان سعی میكند از نیروهای طبیعی خود مدد گیرد و نقطه اتكای خویش را خرد، اندیشه و تواناییهای فكری و ذهنی خود قرار دهد.
آن وابستگی كه ما در دوران كودكی به سایه پدری داریم، ما را همواره كودک نگه خواهد داشت.
همچنین آن وابستگی كه ما به مذهب و سایه پدر آسمانی داریم، همواره ما را كودک نگه خواهد داشت و ذهن ما را از رشد و پیشرفت و تعالی و تصعید و تكامل باز خواهد داشت.
از نظر
#فروید مسائل اخلاقی كه هسته و بنیاد همه ادیان را تشكیل میدهند، جزو لاینفک زندگی بشرند و باید به نحوی، حتی از راههای دیگری كه غیر از مذهب است، در زندگی انسانی جاری شوند و انسان با تكیه بر آنها بتواند به استدلال، تعقل و آزادی فكری و انسانی خود پایبند باشد. این نكتهایست كه نشان میدهد
فروید با مذهب مخالفست چرا که مذهب سدی در برابر تصعید و تكامل ذهنی و فكری بشر به وجود میآورد و به جای این كه بشر را از احساسات عالی و رفیع برخوردار كند، در دایره بستهای محبوس و محصور میسازد.
#فروید در حقیقت در مباحث خود مذهب و نیاز به مذهب را گونهای نیاز آدمیان به احساس امنی، آرامش و ایمنی تلقی كرده است.
نمونههای مورد بررسی او البته مربوط به جوامع ابتدایی و قبیلهایست.
آدمیان در دوران زیست بدوی خود برای این كه از ناملایمات، سختیها و آشوبها و نیز از عجزها و ناتوانیهایشان در برابر مسائلطبیعی و مشكلاتزندگی بگریزند، كوشیدهاند كه عنصر دیگری را خلق كنند و در هنگام بروز این ناتوانیها به آن پناه ببرند.
این عنصر از نظر
#فروید گونههای مختلف اشكال مذهبی است.
در بنیاد با توجه به دستگاهی كه
#فروید از تكامل تربیتی و روانی انسان در نظر میگیرد، مذهب جایگزین نیاز كودک به پدر و در حقیقت آن نیروی برتر است.
نیروی حمایتكنندهای كه در دوران كودكی وجود دارد، پدر است كه كودک خود را تحت سیطره آن در میآورد و از مشكلات و ناملایمات میگریزد.
اما به تدریج چون این عنصر دیگر كارایی خود را از دست میدهد، آدمیان در قبایل اولیه و در زندگیهای نخستین، مفهومی به نام مذهب و خدا را آفریده و توهم كردهاند تا بتوانند به امنیّت و آرامش روحی برسند
#پایانJoin Us ☞
@iranian_antitheists