ڪانال مدافعان حـرم

#گریه
Канал
Логотип телеграм канала ڪانال مدافعان حـرم
@Iran_IranПродвигать
15,5 тыс.
подписчиков
79,1 тыс.
фото
58,6 тыс.
видео
104 тыс.
ссылок
ذکر تعجیل فرج رمز نجات بشر است ما بر آنیم که این رمز جهانی بشود... ارسال اخبار و انتقاد و پیشنهاد @shahid_313 @diyareasheghi ❤️آرشیو کانال های شهدا و مدافعان حرم 👉 @lranlran
#سلام_امام_زمانم

تقصیر ماست
غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم
#گریه می کنم....
جانم فدای دیده بارانی شما

🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#یاایهاالعزیز #سلام_یامهدی

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌼 #جانم_امام_زمان_عج

تقصیر ماست
غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم
#گریه می کنم....
جانم فدای دیده بارانی شما

تعجیل در ظهور
#امام_زمان صلوات

🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

#یاایهاالعزیز

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
#سلام_امام_زمانم

تقصیر ماست
غیبت طولانی شما
بغض گلو گرفته پنهانی شما

بر شوره زار معصیتم
#گریه می کنم....
جانم فدای دیده بارانی شما

🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#یاایهاالعزیز

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍃 پدرش نقی است و مادرش زهرا. برادرانش محمد علی ، جواد و مهدی، خودش ابوالفضل و پسرش علی، در خانواده ای #ولایت مدار قد کشیده و احترام گذاشتن و صبوری سر لوحه رفتارش بود.

🍃 راهپیمایی #اربعین، یکی از مهم‌ترین برنامه‌های زندگی‌اش بود و از چند ماه مانده به اربعین تلاش می‌کرد تا گروهی را برای رفتن به #کربلا آماده کند. در این چندسال اخیر گروهش بزرگ و بزرگ‌تر شده بود.
شهیدابوالفضل به روضه امام حسین(ع) خیلی اهمیت می‌داد، همیشه با دوستانش #روضه می گرفتند.

🍃 برای مهیا شدن جهت اعزام به #سوریه با پای شکسته ۶ ماه دوره تکاوری دید ، تنها 32 بهار مهمان زمین بود اما به قاعده پیری صد ساله خاطراتی زیبا از صفا ، وفا و مهربانی از خود برجای گذاشت.

🍃 وصیت نامه اش گویای ریشه های اعتقادی وی می باشد، در وصیت نامه خود خطاب به مادرش سفارش کرده بود: «مادرجان؛ من می‌روم، امّا اگر زنده برنگشتم، به یاد محسن زهرا (س) گریه کن و اگر سلاح دشمن قلبم را پاره پاره کرد، به یاد حسنش (ع) گریه کن و اگر تیر بر تارک سرم خورد و آن را دو نیم کرد، به یاد همسرش علی (ع) گریه کن و اگر بدنم را پاره و لهیده یافتی، به یاد حسینش (ع) گریه کن. ولی اگر جسمم را دیگر هرگز نیافتی، به یاد #مادر_سادات اشک بریز که من نیز به یاد او بار‌ها #گریه کردم و همیشه گریه خواهم کرد؛ چون از او مظلوم‌تر سراغ ندارم و اینک #می‌روم_تا_انتقام_سیلی_زهرا_بگیرم

🍃 نشدلباس رزم به تن، حرم باشم خدا کند که شهیدِ رهِ قلم باشم

✍️نویسنده: #سودابه_حمزه_ای

🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #ابوالفضل_نیکزاد

📅تاریخ تولد : ٢ تیر ۱٣۶٣
📅تاریخ شهادت : ٢٣ تیر ۱٣٩۵
🕊محل شهادت : سوریه ، حلب
🥀مزار شهید : تهران، بهشت زهرا

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍃ای شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان #کمیل بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد

🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.

🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد

🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..

🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت

🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.

🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن

♡تولدت مبارک فرمانده♡

🌺به مناسب سالروز #تولد #شهید #محمدرضا_تورجی_زاده

✍️نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر

📅تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه
🥀مزار : اصفهان

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
🍃ای شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،‌ ناله سردادی و #عاشق شدی. هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است. برایمان #کمیل بخوان. مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های مسجد

🍃با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان، مدتی است خودمان را گم کرده ایم. نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.

🍃هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت. روضه #حضرت_زهرا بخوان. برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم. بگو چه گذشت بین در و دیوار، شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد. از میخ در هم بگو. شاید در #توبه به رویمان باز شد

🍃از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی. صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..

🍃نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر، یکی با دست های قلم شده، یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت

🍃 در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.

🍃این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر. فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد. راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند. شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است. سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن❤️

🌺شهادتت مبارک فرمانده.

🕊به مناسب سالروز #شهادت #شهید #محمدرضا_تورجی_زاده

✍️نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر

📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه

🥀مزار : اصفهان

#گرافیست_الشهدا

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کلیپ_تصویری
#گریه_پیامبر_در_مهمانی_حضرت_زهرا

👈 وقتی امام حسین(ع) پیامبر را دلداری می دهد!
👈 حسین من! هیچ روزی مثل روز تو نیست...

استاد #انصاریان

▪️ڪانال مدافعان حـــــرم
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.

پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .

آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.

فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.

ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.

شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.

مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»

آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.

به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .

لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای ، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...

🕊به مناسبت سالروز تـولد #شهید #مهدی_زین_الدین

✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

📅تاریخ تولد: ۱۸مهر ۱۳۳۸
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت

🥀محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر #قم

#گرافیست_الشهدا #صلوات

🏴 ڪانال مدافعان حـــــرم 🏴
🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
ای #شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،ناله سردادی و #عاشق شدی .هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است.

برایمان #کمیل بخوان.مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های #مسجد.

با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان ، مدتی است خودمان را گم کرده ایم.

نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.

هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه #حضرت_زهرا بخوان .

برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم.

بگو چه گذشت بین در و دیوار،شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد.
از میخ در هم بگو.شاید در #توبه به رویمان باز شد.

از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو ، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی.
صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..

نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی بی سر،یکی با دست های قلم شده،یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت .

در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.

این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر.فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند.شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن...

🌺تولدت مبارک فرمانده..

به مناسب سالروز تولد #شهید #محمدرضا_تورجی_زاده

✍️نویسنده: #طاهره_بنایی‌منتظر

📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه.

🥀مزار : اصفهان

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
#مادرانه
بغض من #گریه شد و راه #تماشا را بست

از تو جز منظره ای تار ندارم در یاد

#احسان_افشاری


🇮🇷 http://telegram.me/Iran_Iran
‍ ای #شهید...
در خاکریز های #جبهه، خدا را شناختی، برایش مناجات کردی،ناله سردادی و #عاشق شدی .هنوز سوز صدا و مداحی هایت در گوش همرزمانت به یادگار مانده است.

برایمان #کمیل بخوان.مدتی است محرومیم از دعای پنجشنبه شب های #مسجد.

با سوز دلت #ظلمت_نفسی بخوان ، مدتی است خودمان را گم کرده ایم.

نادما منکسرا را برایمان #گریه کن که شاید از این خواب ناز غفلت بیدار شویم.

هرکس از توحرفی زد از عشقت به حضرت مادر گفت.روضه #حضرت_زهرا بخوان .

برایمان از #در_سوخته بگو شاید از آتشی که برای خودمان ساخته ایم خلاصی یابیم.

بگو چه گذشت بین در و دیوار،شاید دلمان لرزید و اشکمان جاری شد.
از میخ در هم بگو.شاید در #توبه به رویمان باز شد.

از وصیت مادر به دختر و #پیراهن_کهنه بگو ، شاید کبوتر دلمان پرکشید سوی #گودال. اما از بازوی کبود نگو، میدانی که ختم می شود به گریه های علی.
صبرِ چاه را نداریم که در مقابل دل داغدار و اشک های #علی تاب بیاریم..

نمی دانم در جبهه، چگونه عاشق شدید که شهادتتان همچون اهل بیت بود، یکی با سر،یکی با دست های قلم شده،یکی #اربا_اربا و یکی با پهلوی شکسته و #بازوی_کبود همچون خودت .

در سنگرِ مناجاتت، روضه ی مادر را میخواندی که خمپاره، بازویت را کبود کرد و پهلویت را شکافت و تو بازهم به #مادر اقتدا کردی.

این #عشق پایان ندارد....
سنگ مزارت و ذکر یا زهرایی که روی آن حک شده ، نشانه ای است برای هر #زائر که دلش گره بخورد به حضرت مادر.فاتحه ای برای تو بخواند و حاجت بگیرد.راستی شنیده ام جوانان به واسطه تو #خوشبخت می شوند.شاید هم اولین قدم برای #عاقبت_بخیری، خوشبختی است.سفارشمان را به مادر پهلو شکسته بکن...

سالروز #شهادتت مبارک فرمانده..

به مناسب سالروز شهادت #شهید #محمدرضا_تورجی_زاده

نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

📆تاریخ تولد : ۲۳ تیر ۱۳۴۳
📅تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۶۶. بانه.
.🗺مزار : اصفهان

#گرافیست_الشهدا

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
دلم خوش بود که منتظرم.با دل شکسته ام راهی جاده ی #انتظار شدم .گاهی که از سرگرمی های دنیا راه خلاصی داشتم و به انتهای مسیر می اندیشیدم، زبانم به ذکر ‌"اللّهم عجّل لولیک الفرج" معطر می شد اما، پاهای #خسته از الهتابِ #معصیت ، قدم هایم را ناتوان کرده بود...سرانجام در جاده های فرعی غفلت گم شدم .

اکنون سال هاست من راه گم کرده ام. صدای ترسیده ی #قلبم ، بغضِ پیچک شده در گلویم و چشم هایم که هوای گریه دارند، سبب شد که دست های خالی ام را به سوی #معبود بگشایم و دعای #فرج بخوانم از برای آمدنت.

مولا جان....
من همان رفیق نیمه راه هستم که نامه نوشتم برای #ظهورت اما، هنوز جوهر عهدنامه ام خشک نشده #گناه کردم و آمدنت را فراموش کردم .

شرمنده ام که به پای پرونده سیاه اعمالم #اشک می ریزی، پیش خدا واسطه می شوی و برایم طلب #آمرزش می کنی.

میخواهم در این روزهای باقی مانده تا ماه مهمانی خدا، #روزه سکوت بگیرم و اندکی به #برزخ احوالم فکر کنم ....
همچون حُر ،کفش هایم را بر گردن آویخته ، سر از خجالت خم کنم وبا شرمندگی در حضور امام زمانم توبه کنم.

یا صاحب الزمان ...
هوای زمینی را کرده ام که بوی تو را می دهد. دلتنگم برای #جمکران ، دعای #کمیل، ندای َلَمتُ_نَفسی و بارانی که زنگارهای گناه را از دلم بشوید.

دلم لک زده برای نماز #امام_زمان که در هر رکعت اش تسبیح به دست، صدمرتبه "ایاک نعبد و ایاک نستعین" گواهی دهم.

حال که خانه نشین شدم و از هیاهوی شهر و آدم هایش رها ، فهمیدم چقدر جای خالیت حس می شود.

چقدر این روزها ترس از #مردن دارم و نگرانم، امامم را ندیده از دنیا بروم .


یوسف زهرا ...
#منتظر خوبی نبودم .اما دل خوشم به بخشش و مهربانیت و صدای #انا_المهدی تا قلب مرده ام را جان تازه ببخشد.

آقاجان .....

به حرمت #گریه های علی(ع) بر سرچاه ...
به حرمت ناله ی #مادر بین در و دیوار...
به حرمت روضه های سه ساله در #خرابه شام‌..
به حرمت دل داغدار زینب(س)...
به حرمت #پیراهن کهنه بیا ....
.
بارالها....
ما بد کردیم در حق خودمان و امام غریبمان . اما تو را قسم به دست های قلم شده #علمدار برای #امام_زمانش، مابقی #غیبت مهدی فاطمه را بر ما ببخش...

اللّهم کن لولیک الحجة بن الحسن.....

نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

#گرافیست_الشهدا #صلوات

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
دلم حسابی تنگ بود. حال خسته ام را با خودم بردم #حرم تا شفا گیرد.

پس از #زیارتِ خواهر شاه خراسان و دو رکعت نماز، دل آشفته ام پرکشید سوی #گلزار. سوار تاکسی شدم و آدرس #امامزاده_علی_بن_جعفر را به راننده دادم .

آرام آرام سوی گلزار قدم برداشتم .بطری های #گلاب کنار درب ورودی، نشان از قرار همیشگی خسته دلانی بود که برای خلوت به این گلزار می آیند.

فضای مسقف پیچیده در چپ و راست که متشکل از مزار شهداست و نورهای سبز و سرخ، که حاصل تابش نور خورشید به سقف های رنگ شده شیروانی بود حال #معنوی خاصی را به انسان هدیه می داد.

ناگهان #دلم دستور داد و پایم به سمت راست قدم برداشت.تعدادی #زائر دور تا دور مزار نشسته بودند.در ظاهر فضا پر از سکوت بود اما، این سکوت شاهد حرف های دلشان با #شهیدان زین الدین بود.

شهید #مهدی_زین_الدین فرمانده لشکر علی بن ابی طالب و برادرش #مجید ، فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ ۲ لشکر علی بن ابی طالب، در کنار هم آرام گرفته بودند.

مهدی، فرمانده ای که همیشه خودش اولین نفر بود برای #عملیات. می گفت: «اگر فرمانده نیم خیز راه بره،نیروها سینه خیز راه میرن .اگه بمونه تو #سنگرش که بقیه میرن خونه هاشون»

آرزوی #شهادت داشت. عکس دخترش در جیب لباسش بود اما از ترس #مهر_پدری قرار شد بعد از عملیات آن را ببیند.

به رسم حضرت #ارباب نمازهای اول وقتش حتی در جاده های جنگ هم ترک نشد .
#نمازهایش به نیت پیروزی در عملیات ها ،نماز شب هایش ، حال خوشش و #گریه هایش در #مناجات باخدا ، هنوز هم از خاطرات زیبای به جا مانده در ذهن و #قلب رزمنده هاست.خوش به حالش که خدا را شناخت و چه زیبا #خدا او را خرید .

لبانم معطر به خواندن #فاتحه ای برایش، چشمانم خیس از #اشکِ حسرت، و صدای #اذانی که مرا به خود آورد...
و خدایی که در این #نزدیکی است...

#شهید #مهدی_زین_الدین

✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

📅تاریخ تولد: ۱۳۳۸.
📅تاریخ شهادت: ۲۷ آبان ۱۳۶۳.سردشت

🗺محل دفن: گلزار شهدا امامزاده علی بن جعفر قم

#گرافیست_الشهدا #صلوات
سه ماهه باردار بود اما عشق به #امام_حسین سبب شد زائر شود به نیت عاقبت بخیری خودش و کودکی که در وجودش با عشقِ #ارباب رشد می‌کرد.

حتی نگرانی اطرافیان هم نتوانست مانع رفتنش شود.‌ راهی شد، اما هرچه به #مقصد نزدیک تر می‌شد حالش بدتر می‌شد.

با شنیدن خبر #مرگ بچه ای که در وجودش بود، دلش شکست و راهی #حرم شد. ‌شکسته های دلش را در صحن #اباعبدالله رها کرد، #زیارت کرد، #گریه و #توسل کرد و برای کودک مرده‌‌اش جان دوباره طلب کرد.

با چشمان خسته از گریه خوابش برد،
و در #عالم #رویا بانویی را دید که کودکی را به او بخشید و سفارش کرد که مواظبش باشد. خوشحالی رویای صادقه‌اش را با همسرش شریک شد و #دکتر در کمال تعجب و حیرت از معجزه ای گفت که کودکِ مرده‌ی دیروز، زنده است. #مادر حاجت روا شد و نامش را #محمد_ابراهیم گذاشت.

آری... او #محمد_ابراهیم_همت است، سرداری که بسیجیانش را دریا دل خطاب کرد‌‌ و می‌گفت: کاش من هم یک بسیجی ساده بودم و از #سنگر نبرد جدا نمی‌شدم.

برای معرفی اش همین کافی است که #شهید_آوینی گفت این سردار خیبر، قلب مرا هم #فتح کرده بود‌‌.
او فاتح قلب های بسیاری است...

هم اکنون مزارش پر از زائران #دل شکسته ای است که او را واسطه قرار می.دهند برای گرفتن حاجتشان.

#رفیق شهید #تولدت مبارک. حال که به آرزویت رسیدی و همچون ارباب بی سر رفتی، دعا کن برای جاماندگان #خدا را ، #عشق را و #شهادت را

به مناسبت سالروز تولد #شهید #محمدابراهیم_همت

✍️نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

📆 تاریخ ولادت: ۱۲ فروردین ۱۳۳۴
📆 تاریخ شهادت: ۱۷ اسفند ۱۳۶۲

🗺محل دفن: شهرضا.در جوار امامزاده شاهرضا

#گرافیست_الشهدا #دفاع_مقدس #حاج_همت
#استوری_شهدایی

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
در چهارمین روز از ماه #شعبان، #حضرت_علی را به #تولد فرزندی از بانوی ادب بشارت دادند.

حضرت امیر خوشحال شد و فرمود: این نوزاد مقام بزرگی نزد #خدا دارد.

حضرت زینب #کودک را در پارچه ای سفید پیچید ونزد پدر آورد و از #القاب او پرسید. پدر پس از خواندن اذان و اقامه در گوش پسر، نامش را #عباس، کنیه اش را #ابوالفضل و از القابش به #قمر_بنی_هاشم و #سقا اشاره کرد و فرمود: او روزی #ساقی لب تشنگان #کربلا می‌شود، #زینب بغض کرد و #اشک هایش جاری شد‌.
این بغض، #همسایه شادی تولد ماه بنی هاشم بود.

گاهی علی #دست های کوچک فرزندش را از قنداقه بیرون می‌آورد می‌بوسید و می‌بویید و #گریه می‌کرد، در جواب #ام‌البنین می‌گفت: روزی این دست ها فدای برادرش #حسین می شود.

عباس دنیای #ادب بود. هیچگاه به حسین، جز آقا و مولا چیزی نگفت. مگر همان روزی که حضرت زهرا به عباس یا بُنَّیَ گفت و عباس به امامش برادرم، و حسین ناله سر داد انکَسَر ظَهری...

همان روزی که دست هایش را فدای حسین کرد، #چشم‌هایش را فدای چشم انتظاری #رقیه و مشک پاره پاره اش، نشان تشنگی خیام #حرم شد.

او هنوز هم #پاسدار حرم است، در بهشتی به نام #بین‌_الحرمین. اذن حرم حسین را باید از عباس بگیری و بعد زائر شوی.
او #باب_الحوائج دل‌های خسته است.

چهارم شعبان است و گهواره مولود، امروز به سمت #کربلا تکان می‌خورد.

نویسنده : #طاهره_بنایی منتظر

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
در دریای وابستگی‌های #دنیا اگر شناگر خوبی نباشی غرق می‌شوی. اما گاهی اوقات هم، خدا فرشته نجاتی را می‌فرستد، مثل #شهید_محمدخانی که این روزها دست‌های خسته از گناه را گرفته و به سوی خدا برده است.

کمتر کسی است که اسم #حاج_عمار را بشنود و یاد محمد حسین نباشد.

زندگی‌اش درسی است برای آنان که راه عشق را می‌جویند، حتی برای آنان که راه را اشتباه رفته‌اند و منتظر راهنمایی هستند.

▪️سر که زد چوبه محمل دل ما خورد ترک
▪️ریخت بر قلب و دل جمله عشاق نمک .
▪️آنقدر داغ عظیم است که بر دل شده حک
▪️سر زینب به سلامت سر نوکر به درک

تمام زندگی‌اش همین دو بیت بود. #مدافع شد و #شهید، آن‌هم با اصابت گلوله بر سرش
اما دل ها را وقتی سوزاند که وصیت نامه‌اش حکایت از پیراهن مشکی هیئت و زیارت #عاشورا و سینه زنی بر پیکرش داشت. حتی شهادت را هم با روضه ارباب می‌خواست.

او فهمید... #عشق را... #حسین را... #خدا را...

و این روزها حواسش هست، به دلی که #عاشق ارباب است، به دلی که غافل شده است، حتی آن‌ها که زخم #گناه، روحشان را آزرده کرده است.

ای شهید...
مدت هاست گم شده‌ایم. پاهایمان خسته از رفتن های اشتباه و پراز التهاب گناه، #بغض‌هایمان پیچک شده در گلو، چشم هایمان پر از اشک ندامت، نَفسِمان پر از وصله‌های #توبه و #خسته از شکستن های دوباره.

با #نفس مسیحایی‌ات روضه شش ماهه بخوان بر دل های مرده ما، به یاد همان روز که کودک شش ماهه‌ات را به خاک سپردی و برای دل ارباب گریه کردی.

برایمان بغض کن، #گریه کن، دعا کن، تا #شرمنده نشویم؛ شرمنده نشویم در مقابل حضرت #زهرا(س)، در مقابل #حسین(ع)، در مقابل #زینب(س)، در مقابل مدافعانش، در مقابل شهدا، در مقابل تو...

#شهید #محمد‌حسین_محمدخانی

#حاج_عمار

نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر
.
#گرافیست_الشهدا #مدافع_حرم #سوریه #عمار_حلب #قصه_دلبری #استوری_شهدایی

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
نامش را #جبرئیل از سوی خدا سوغات آورد و #پیامبر(ع) زینب را برای مولودِ زهرا(س) برگزید تا زینت پدر باشد اما گویی قرار بود او زینت و افتخار همه باشد....

داغ جدش محمد(ص) را بر دل دید .بعد از #گریه های هرشبِ مادر، #درِسوخته و پهلوی شکسته شد #روضه شب و روزش .

وصیت های مادر و #پیراهن_کهنه به او فهماند که باید مادری کند برای َسَنین .

فرق شکافته ، کاسه شیر یتیمان و بی پدری شد #داغ تازه دلش...چندی بعد هم تشت و تکه های جگر حسن(ع) و #شهادتش..گویی دل زینب(س) با داغ خو گرفته است.

دل خوشی اش به #حسین(ع) بود.#برادری که تحمل جداییش را نداشت اما امان از روز دهم #عاشورا و سرزمین #کربلا که آسمان و زمین هم برای دل زینب گریه کردند.

در #گودال شمر سر برید از حسین(ع) و زینب دل و اینگونه بود که او شد #ام_المصائب.


امان از #اسارت و دروازه آذین بسته شهر..

در #خرابه_شام ، داغ #امانت_برادر را هم دید و در مجلس یزید دل داغدارش زبان باز کرد و با "ما رأیتُ إلاّ جَمیلاً " کربلا را بر همه آشکار کردو شد #عقیله_بنی_هاشم ..


او چون پدرش #خطبه خواند و حسین(ع) و راهش را ادامه داد.

حتی بارها خود را حافظ جان #زین_العابدین(ع) کرد.

اما داغ ها و اسارت ها و #فراق او را به خانواده اش رساند و زینب #دنیا را #وداع گفت..

او رفت و نامش و راهش باقی ماند.
زینب یعنی داغ ، یعنی قسم به مصائبش برای #فرج غریب ترین #امام_زمان .

زینب یعنی  «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» 

نویسنده: #طاهره_بنایی منتظر

▪️به مناسبت #وفات_حضرت_زینب (س)

#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎬 اثر #ماندگار دیشب تا صبح #گریه کردی | تنظیم استودیویی
🎤 #محمود_کریمی

#️⃣ #حضرت_زهرا سلام الله علیها


🌑 http://telegram.me/Iran_Iran
#فرمانده_دلها

تو آموزش یه بار که در منطقه حسابی عرق بچه ها رو درآورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت : نکنه فکر کنین که فلانی ما را #آموزش میده ، من #خاک_پاهای شماهام .
من خیلی #کوچکتر از شماهام اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم.
ولی #دلش رضا نداده بود و با #گریه از همه خواست که دراز بکشن، همه #تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه، همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف #پوتین بچه ها و #خاکش رو می مالید رو #پیشانیش می گفت: من خاک پای شماهام .💔😥

#قهرمان_من ؛ شهید #ابراهیم_همت



🌕 @Iran_Iran
با خودت هیچ گفته ای یکبار 
دختر نازدانه ای داری؟

بین این سوره های زندگی ات
کوثر عاشقانه ای داری؟

با خودت فکر کرده ای اصلاً
دخترت هم به خواب محتاج است؟

تا که از خواب می پرد شب ها
به یک آغوش ناب محتاج است؟

با خودت فکر می کنی شاید
خنده از روی همسرت رفته؟

یا تمام خیال او این شد
چه بلایی به پیکرت رفته؟

این که گفتم ، نتیجهٔ جهل است
با توام شاعر هوس پرداز!


هیچ فهمیده ای مخاطب تو
زادهٔ روضه های عاشوراست؟

زادهٔ قاه قاه مستی نه
زادهٔ های های عاشوراست؟

او که رفته است خوب می فهمد
#گریه_های_شبانه یعنی چه

اصلاً او رفته تا بفهمد که
#سیلی و #تازیانه یعنی چه

رفته تا همسرش بفهمد که
دل اگر شد کباب ، یعنی چه

حیف ، هرگز نمی توان فهمید
آفتاب و #رباب یعنی چه...


#همسر شهید
#همسران_شهدا
#دختر شهید
#عشق_قیمت_نداره
#دلتنگی
#پدر

🌐 @Iran_Iran
https://t.me/joinchat/AAAAADvRqlwtdgFnCnTrvQ
Ещё