تاریخ و فرهنگ دره شهر

#جامعه
Канал
Логотип телеграм канала تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIANПродвигать
6,48 тыс.
подписчиков
28,3 тыс.
фото
7,59 тыс.
видео
3,29 тыс.
ссылок
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
روح آزرده کوهستان

جامعه کوهنوردی هر از چند گاهی با شوک تازه‌ای از اخبار حوادث منجر به مرگ کوهنوردان روبروست . آیا این جامعه دانش‌پذیر و عبرت آموز است ؟
این پرسشی است که از نگاه دیده‌وران بیرون از این گردونه ، مدام بر دایره اندیشه می‌چرخد ، و شوربختانه کماکان بی پاسخ مانده است !

ممکن است از سوی بسیاری از کوهنوردان ، این دیدگاه پیش داورانه و مغرضانه به نظر آید ، اما واقعیت #جامعه_کوهنوردی_ایران در مجموعه رفتارهای کسانی که خود را کوهنورد می‌نامند به روشنی آشکار است . جامعه‌ای که نمی‌پذیرد راه را به خطا رفته است و همچنان به این رویه نادرست پافشاری می‌کند .!
در یک نگاه ساده به این گروه از ورزشکاران ، که اقلیم کوهستان و طبیعت را برای ورزیده شدن و پر کردن اوقات فراغت خویش برگزیده‌اند ، در خواهیم یافت که پذیرای اشتباهات پرتکرار خویش نیستند . و هر از گاه که حادثه‌ای رخ می‌دهد ، افراد حادثه دیده را از خود و بدنه جامعه کوهنوردی جدا دانسته ، و آنها را افرادی جدا از این مجموعه می‌دانند و سر در برف فرو میبرند. زیرا قائل به خطاهای پیش آمده و حوادث مرگبار کوهنوردی نبوده ، و حاضر به پذیرش ایرادات موجود نیستند .

با یک نگاه بی‌طرفانه و به دور از سویه گیری می‌توان به شکاف‌ها و گسل‌های عمیق بی‌تدبیری و خودخواهی در نزد این گروه از جامعه نظاره کرد ، و بر پافشاری به رفتارهای آسیب‌زا نزد آنان افسوس خورد . پافشاری بر صعودهای پرخطر ، عدم توجه به آموزه‌های هواشناسی ، برپائی برنامه‌های کم تعداد و خودسرانه ، مقاومت در برابر سیستم آموزش و گریز خودآگاه از آموختن فنون نجات دهنده در هنگام بحران و حادثه ، ظهور و بروز اعتماد به نفس کاذب و نپذیرفتن کمبودهای فنی خویش ، و چندین و چند دلیل دیگر که از حوصله این مقاله خارج است .

توصیه هائی که بارها توسط استادان و مربیان کوهنوردی و دلسوزان این ورزش ابراز شد ، اما از سوی جوانان
، و بعضاً افراد با تجربه در این ورزش بدآنها وقعی نهاده نشد ! 
در دهه‌های پیشین تا این میزان که هم اکنون به چشم می‌آید ، کلاس‌های آموزشی در زمینه فنون کوهنوردی در دسترس افراد نبود . اما حالا که هست ، چرا افرادی که خود را #کوهنورد می‌نامند در برابر آموزش و یادگیری فنون این ورزش مقاومت نموده و خود را بی‌نیاز از دانستن فنون و استفاده از تجربیات دیگران می‌دانند ؟ چگونه است که بسیاری از کوهنوردان تنها غرور کوه را از او آموختند ، و شاخصه سخت پوسته ای کوهستان را سرلوحه امور خویش قرار داده اند ؟ 
آیا نمی‌توان بخشندگی کوهستان را آموخت ؟ نمی‌توان زایشگری آن را دید ؟ نمی‌شود آموخت که کوه‌ها پایه‌های استوار زمینند ، و هر آنچه در اقلیم کوهستان پایه‌ریزی شده است. بر اساس تامین خواسته‌ها و نیازهای دره‌ها ، جنگلها ، دشت‌ها و دریاهاست ؟ آیا کوه فقط به خود می‌اندیشد ؟

بروشنی پیداست که فلسفه آفرینش کوهستان در سترگی و بخشندگی اوست . لیکن شوربختانه برخی از کوهنوردان نیاموختند که تنها برای خویشتن زندگی نمی‌کنند ، زیرا اگر به فلسفه آفرینش کوهستان می‌اندیشیدند ، در می‌یافتند که سترگی ، شایستگی و افتخار یک کوهنورد ، در تلاش برای فراهم کردن زندگی و شور و اشتیاق محبت آمیز نزد دوستان و بستگانشان است . آنجا که می‌بایست به خود بگویند : کوهستان به من آموخت که فرااندیش باشم ، و به گونه‌ای رفتار کنم که شایسته نام کوهنورد است . و تصمیماتی بگیرم که روح بلند کوهستان را نیازارم ، و نامش را با مرگ و نیستی گره نزنم . من بایستی بیاموزم که تنها برای خویش زندگی نمی‌کنم . من بایستی مروج زندگی باشم . اما آیا هستم ؟

#امیرملیحی
کانال کوه و واژه ، کانون فرهیختگان کوهستان
باز نشر از باشگاه کوهنوردی کبیر کوه


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🤡اگر عقل ها عقل سلیم باشد از تورم‌ باید ترسید


من فکر می کنم اگر #بلای_تورم مهار نگردد #تعارض‎های #بین_افراد شدت خواهند گرفت و آداب و #هنجارهایی که جامعه انسانی را #برپا نگاه می‎دارند هم کمرنگ خواهند شد.انسان‎ها باید بیاموزند چطور افسار پست‎ترین غرایز و واکنش‎های حیوانی و ستیزه‌جویانه خود را در دست بگیرند و خِرَد و دوراندیشی را جانشین آنها کنند. دین و هنجارهای مدنی و اجتماعی مشوق‎هایی به حساب می‎آیند که انسان‎ها #تکانه_‎های #غریزی خود را تعدیل کنند و در ازای آن از #منافع_بلندمدت #زندگی_در #اجتماع، همکاری با دیگران و تقسیم کار و تخصص بهره‎مند شوند.

مشکل از آنجا شروع می شود که وقتی این #منافع_بلندمدت خیلی دور و شاید #دست_نیافتنی به نظر برسند افراد #انگیزه چندانی برای فداکاری و تلاش (به منظور تحقق آن منافع) نخواهند داشت. وقتی مردم می‎بینند که همواره ثروتشان حیف‎ومیل می‎شود و ازمابهتران جیب‎شان را می‎زنند، در مورد مطلوبیت زندگی در اجتماع و احترام به قواعد و رسوم آن دچار #تردید خواهند شد. #قرار_بود #زندگی_اجتماعی راهی برای پیشرفت و بهبود #همه_افراد باشد ولی انگار با سازوکاری طرف هستیم که #نخبگان_کم‎شمار راحت‎تر بتوانند جیب اکثریت را خالی ‎کنند! وقتی تورم هست نرخ جنایت بالا می‎رود و تعارض‎ها در جامعه افزایش می یابند. کسانی که فکر می‎کنند ثروتمندان جامعه جیب‎شان را خالی کرده‎اند خیلی زود #دلیلی برای توجیه تعرض خودشان به اموال بقیه پیدا خواهند کرد!

یقین دارم اگر تورم مهار نگردد امیدها به آینده رنگ می‎بازد و دیگر #انگیزه‎ زیادی برای رفتار #متمدنانه و #محترمانه و #شرافتمندانه با مشتریان، کارفرمایان و #آشنایان باقی نمی‎ماند. وقتی مردم نمی‎توانند برای تدارک آینده کار زیادی انجام دهند خیلی هم روی آن (آینده) حساب نخواهند کرد. هرچقدر فردی #آینده را #نامطمئن‎تر بداند بیشتر محتمل است که رفتاری #ناروا و #بی‌پروا از او سر بزند؛ رفتاری که در کوتاه‎مدت برای وی سودمند است ولی در بلندمدت به زیانش تمام می‎شود.#جامعه_تورم‌زده_در_راه_بازگشت_به
#بربریت_است.


"برای راه چاره"😔


لق نویس : کیخسرو کریمی

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
تاریخ و فرهنگ دره شهر
" نه انحطاط بی دلیل است و نه پیشرفت " : اولین قدم نوع بشر در راه تمدن ، وقت شناسی بود . یادمه بچه که بودم نوعی ساعت بر مچ دست بعضی از بزرگترها نه همه ، میدیدم که معروف بود به " وستنواچ " . ساخت کشور سوئیس ؛ اصلِ اصل ، شاید یکی از دلایل عمده ی پیشرفت و رفاه…
👈👈ساعت "وستنواچ"
(west end watch co)



  آقای #شهرام_هاشمی نویسنده ارجمند من را یاد آرزو هایم و کرده ها و نکرده هایم انداختید و آه از نهادم بلند کردید.حرف زدن از سوئیس تنها یک نام بردن ساده نیست حتا از دریچه نگاه من نمی توان آن را انتخاب یک ایدئولوژی نامید چون بیشتر اوقات ایدئولوژی ها هر چقدر هم که به مثال خوب باشند چون در سکون و چارچوب به سر می برند و تغییر نمی کنند با #گذشت_زمان کارامدی اولیه خود را از دست می دهند. سوئیس از نگاه من یک نوع #تربیت انسان هاست؛ یک نوع #آموزش #سیال_وار و نه سکون محور از زمان #جنینی تا #آرامگاه است. اگر یک کشور نوپا(نه مترقی) تصمیم بگیرد که از صدر تا ذیل ، از #دولت تا #ملت مترقی شود ؛مترقی فکر کند ؛ مترقی عمل کند و شرایط اقتصادی بهینه #مداومی را داشته باشد آنگاه یک بازه زمانی تقریبن #دویست_ساله لازم است که بخواهد به جایگاه کنونی آن نزدیک شود. مردم سوئیسی هنگام بازگشت جنایتکاران جنگی به خاک سوئیس برای آن ها پتو و غذا و لوازم بهداشتی تهیه می کردند و آن ها را برای شروع کردن یک #زندگی_نو و به قول مردم ما یک #توبه_نصوح مهیا می کردند. کدامیک از ما این #آمادگی_ذهنی را داریم که این کار را انجام دهیم؟من فکر می کنم سبک زندگی سوئیسی ها با این مشخصات که در دنیا مشهورند، هنر مدرنیست که برای فکرهای عادی #عوام_چون_ما و خیلی از مردم دنیا قابل درک نیست، ... برای درک این هنر آن ها، سطح #فکر_بلندی لازم است که تنها در #جامعه_های_مترقی دست داده است. مثال دیگری می زنم تا منظور خود را آشکارتر بگویم ، در فرانسه #میلیون ها تن نقاشی کوبیسم را می فهمند و از معماری کوربوزیه لذت می برند؛ حال آنکه در کشورهای #کارگری که #سطح_فکر را به درجه ی #پیچ_و_مهره پست کرده اند، درک این آثار برای مردم میسر نیست. این نوع بینش و درک پدیده ها حاصل یک آموزش ترقی خواه است. ؛تا برای شما از پرنده حرف نزنند هیچ گاه شما لذت پرواز را درک نخواهید کرد... من فکر می کنم #مدرنیسم هنر انسان های #تربیت_شده انتلکتوال بوده و از آنِ #عوام #نیست. خیلی #بی_انصافی است که ما از جامعه ای که تربیت نشده است انتظار #خودشکوفایی داشته باشیم. این تربیت ها باید #اجتماعی باشد وگرنه حضور نخبه های #واقعی که همیشه تعداد #قلیلی دارند و در پی #خود_ممارستی به تربیت نائل شده اند دردی از ما دوا نمی کند. آقای شهرام هاشمی همین متن زیبای شما را من 👏 کردم؛ ویدیو #فتح_قله_یخچال_توسط_کوه_بانو_ی_دره_شهر را 👏 کردم ولی مهم این است که جامعه ما به علت مشکلات روحی و مالی و خرافه ای طالب #ذهن_زیبا نیست و نوشته شما را پس می زند .... اندیشمند بزرگوار کانال آقای #عبدالحسن_کریمی در متون های گذشته یادم هست یکبار گفتند اگر جامعه ای چند درصد روشنفکر داشته باشد باید به پیشرفت و تغییر امید داشت اما  تجربه کشور ها می گوید که تا #اکثریت یک جامعه بالای 90 درصد تربیت نداشته باشند(منظورم تربیت اقتصادی ؛تربیت آموزشی ؛تربیت فرهنگی و .... است) و به آن اعتقاد نداشته باشند و مهم تر اینکه در راستای آن #گام بر ندارند تا آن را بسازند #رسیدن به چنین آرزویی محال است. برخی مردم ما کتاب خیام را می خوانند کتاب مولانا را ، کتاب بوعلی سینا را ؛کتاب سهراب سپهری را..صدای آواز بنان را ؛صدای آواز شجریان را گوش می کنند ولی چرا این مردم تربیت نمی شوند؟ چون این تربیت اجتماعی و توده ای نیست و این اندک کتاب خوان ما این روشنفکر ما وقتی که توده را همراه خود نمی بیند به انزوا می رود یا به قول خدا چون زمین خدا فراخ است مهاجرت می کند تا در جایی دیگر به دنبال باقیات عمرش بگردد.
آقای شهرام هاشمی جامعه مثل یک #زنجیر به هم پیوسته است و با خراب بودن حتا چند حلقه کوچک از این زنجیر #انسجام و #تربیت اقتصادی فرهنگی آموزشی انسانی و اخلاقی آن پامال می شود و دیگر نمی توان از آن انتظار درست بودن و درست عمل کردن را داشت. آقای هاشمی با در دست کردن ساعت "وستنواچ" شاید یک نفر زمان شناس شود ولی یک جامعه به سختی......


پاسخ دهنده : حسین کریمی لق نویس

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🔴 ظرفیت حل مسأله و رفتن زنان به ورزشگاه

محمد فاضلی - جامعه‌شناس🖊
#رفتن_زنان_به_ورزشگاه برای صدمین بار در بازی ایران و لبنان مسأله شد. دهه‌هاست که رفتن زنان به ورزشگاه مسأله شده است. همین که جامعه و حکومتی با داشتن ده‌ها مسأله بزرگ نظیر پرونده هسته‌ای، رکود اقتصادی، تورم، نرخ بیکاری بالا، مسأله آب، فرسایش خاک، آسیب‌های اجتماعی و ... که هر کدام می‌توانند جامعه‌ای را از پا درآورند و اولویت مهمی روی میز سیاست‌گذار و حکمران باشند، دست به گریبان رفتن زنان به ورزشگاه است، خودش نشانه‌ای از مسأله در ظرفیت حکمرانی است.

فرضیه بدبینانه می‌تواند این باشد که حکمرانان چنین مسائلی را رو نگه می‌دارند تا آن مسائل اصلی‌تر در معرض دید و توجه قرار نگیرند. شاید برخی این گونه فکر کنند اما من تصور می‌کنم خیلی نگاه بدبینانه‌ای است و قائل به فرضیه دوم هستم. فرضیه اندک بودن #ظرفیت_حکومت و به تبع آن #ظرفیت_حل_مسأله نگاه راهگشاتری است.

حل مسائلی نظیر رفتن زنان به ورزشگاه نیازمند مجموعه اقداماتی نظیر: یک. طرح دقیق مسأله از همه ابعاد (فقهی، سازمان‌های بین‌المللی ورزش، حقوق زنان، آسیب اجتماعی و ...)؛ دو. گفت‌وگوی میان همه گروه‌های دخیل در این مسأله و در نتیجه شفاف شدن نیروهای اثرگذار بر مسأله؛ سه. روشن کردن همه گزینه‌های ممکن؛ چهار. ارزیابی تأثیر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی همه گزینه‌ها؛ پنج. اولویت‌بندی منافع گروه‌های اجتماعی و منافع ملی در قبال مسأله؛ شش. اجماع‌سازی؛ و هفت. اعمال قدرت حکمرانی برای انتخاب گزینه مناسب و ختم مسأله است.

اگر دقت کنید مشاهده می‌کنید که نظام تصمیم‌گیری و حکمرانی به هیچ کدام از این اقدامات تن نداده است. جامعه حتی به دقت نمی‌داند مخالفان رفتن زنان به ورزشگاه‌ها چه کسانی هستند و بر اساس چه مناسباتی اعمال قدرت می‌کنند و به مدت چند دهه یک مسأله را در جامعه ایرانی زنده نگه داشته‌اند.

این چنین حکمرانی‌ای فاقد ظرفیت حل مسأله است. مسأله این نیست که حکمرانی ظرفیت حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و خاتمه دادن به آن‌را ندارد و بین تیغ دو دم تن ندادن به قواعد بین‌المللی ورزش و محروم شدن از صحنه‌های بین‌المللی فوتبال و عوارض اجتماعی آن، یا استخوان لای زخم نگه داشتن این مسأله و تحمل پی‌آمد آن گیر کرده است. مسأله این است که همان ظرفیت‌هایی که برای حل مسأله رفتن زنان به ورزشگاه لازم‌اند، با شدت و کیفیت بیشتری برای حل مسائل اقتصاد، سیاست خارجی، فرهنگی و اجتماعی هم لازم هستند.

کتاب #ایران_بر_لبه_تیغ را که برای ناشر می‌فرستادم اصرار داشتم کتاب با گفتار «ایران: جامعه مسائل حل نشده» شروع شود. آن گفتار به نظر خودم چهار عبارت کلیدی داشت:

یک. جامعه ایرانی از فقدان سرمایه اجتماعی و مرجعیتی برای خاتمه دادن به مسأله‌ها رنج می‌برد. (ص. ۲۷)

دو. کمتر نهادی از پس حل و فصل مسأله و ایجاد اطمینان از رفع علل موجبه مسأله یا معرفی عامل، و اطمینان دادن به جامعه برمی‌آید. (ص. ۲۸)

سه. باید مرجعیتی قادر باشد مسائل را ختم کند. این مسأله بیش و بزرگ‌تر از خود مسائلی است که برای جامعه به صورت دوره‌ای پیش می‌آیند. (ص. ۲۹)

چهار. در جوامع امروزی وقوع رویدادهای ناخوشایند طبیعی است. غیرطبیعی آن است که جامعه نتواند به حل مسأله اعتماد کند. (ص. ۳٠)

مسأله رفتن زنان به ورزشگاه و ده‌ها مسأله بزرگ‌تر و بسیار مهم‌تر ایران امروز درگیر فقدان یا اندک بودن ظرفیت حل مسأله و همین چهار خصیصه‌ای هستند که ایران را به #جامعه_مسائل_حل_نشده مبدل ساخته‌اند. تداوم این مسأله‌هاست که کار را به پاشیدن اسپری فلفل به چشم زنان این سرزمین می‌کشاند.

پرسش بزرگ‌تر از رفتن یا نرفتن زنان به ورزشگاه، پرسش از ظرفیت حل مسأله در حکمرانی برای کاستن از دردهای جامعه مسائل حل نشده است. تمرین ساختن ظرفیت حل مسأله و ارتقای کیفیت حکمرانی از همین مسأله‌های کوچک‌تر شروع می‌شود.

برداشت از کانال تلگرامی ابتکار

@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
کرونا و درسی برای اصلاح رویکرد به انسان

#صیدجعفرحیدریان

یکی از بزرگترین مشکلات حوزه فرهنگ و هنر؛ سیاستگذاران و مدیرانی هستند که می‌خواهند با روش‌های مرسوم در علوم طبیعی و پایه، به جنگ مسائل اجتماعی و انسانی بروند.
برخی افرادِ تحصیلکرده در رشته‌های پزشکی، مهندسی و علوم پایه با نگاه #تحقیرآمیز به متخصصان علوم انسانی نگریسته؛ کار آن‌ها را آسان و کم‌ارزش جلوه داده و گمان می‌کنند، با رویکرد تجربی و (مکانیکی) که خودشان آموخته‌اند، می‌توانند به‌راحتی مسائل و مشکلات جامعه از طلاق و خودکشی تا فساد اداری و ناامیدی اجتماعی را به‌راحتی محو کنند.
این افراد در سال‌های گذشته اصطلاحاتی مانند «فرهنگ‌سازی» و از آن بدتر «مهندسی فرهنگی» را جعل و رایج کردند و به‌دنبال آن بودند، تا به متخصصان علوم اجتماعی و انسانی نشان دهند، که @چگونه می‌توان مسائل و آسیب‌های اجتماعی را مانند بیماری‌ها در پزشکی درمان کرد، @چگونه می‌توان مردم و جامعه را مانند یک ساختمان و پل ساخت و @چگونه می‌توان همانطور که طبیعت را کنترل و دستکاری می‌کنند؛ جامعه و انسان‌ها را کنترل و هدایت کنند.
↩️هرچند متخصصان علوم انسانی می‌دانستند مسائل اجتماعی و فرهنگی مانند دیابت و طاعون و وبا نیست که با قرص و کپسول و واکسن درمان شود؛
اما مدعیان مغرور انتظار داشتند، همانطور که خودشان با دارو و جراحی؛ بیماری معده و روده را برطرف می‌کنند، پس متخصصان علوم انسانی هم باید دزدی و خرافه پرستی و دگماتیسم و....را جراحی و درمان کنند و اگر نمی‌توانند بخاطر نادانی و ناتوانی آن‌هاست.

↩️مهمتر اینکه، کنش انسان به‌دلیل #داشتن «عقل و اراده و احساس و عاطفه و تجربه و گذشته و امید و آرزو و ارزش و معنا و... »
مانند حرکت و رفتار یک #حیوان یا وسیله مکانیکی مانند اتومبیل نیست، که شما بخواهید با برنامه‌ریزی و دستکاری آن را هدایت کرده و به تمام اهداف خود برسید.
↩️امیدواریم #ویروس_کوؤید19 این رویکرد غلط برخی افراد به #انسان و #فرهنگ و #جامعه را اصلاح کرده باشد. عملکرد این ویروس هرچند به پیچیدگی عملکرد انسان و‌ جامعه نبود اما به سادگیٍ عملکرد یک پمپ آب هم نبود و همین مقدار تفاوت کافی بود تا جهان را #زمینگیر کند.

⭕️علت مسائل اجتماعی مانند علت بیماری دیابت نیست، که با تزریق انسولین کنترل شود. علت مسائل اجتماعی حتی بسیار پیچیده‌تر از علت #بیماری_کرونا و شاید مانند علت بیماری #سرماخوردگی است که بشر تاکنون نتوانسته است آن را درمان کند.
می‌دانیم اگر سرماخوردگی بیماری کشنده‌ای بود تاکنون نسل بشر از روی زمین محو شده بود و از مدعیان مغرور هم کاری ساخته نبود.
لطفاً موجودِ دارای شعور و اراده و ارزش را کمتر با شلغم و چغندر و #گوسفندپرواری!!! و ساختمان و جاده مقایسه کنید.!!


@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چوعضوی به درد آورد روزگار .......................... از گفت وگوی کیوان مهرگان با مقصود فراستخواه#جامعه شناس واستاد دانشگاه
هجده اسفند 98
#بازنشر پست تلگرامی انجمن جامعه شناسی ایران_دفتر دانشگاه ایلام
ارسالی/#موسسه_فرهنگی_هنری_پیمایش_گستر_ایلام

پ.ن:مواجهۀ خردمندانه با بحران؛تأکید بر استفاده از ظرفیت ها و توانمندی های موجود برای مقابله با بحران...
🔻خرد افسر شهریاران بود/ خرد زیور نامداران بود
خرد زنده جاودانی شناس/خرد مایه زندگانی شناس
کسی کو خرد را ندارد ز پیش/دلش گردد از کرده خویش ریش(حکیم سخن فردوسی).

#همه_با_هم_با_فرهنگ_و_رعایت_بهداشت
#کرونارا_شکست_خواهیم_داد
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
به نام خدا

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷(قدر دانی)🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

اینجانب اردشیر سلیمانی به تبع آگاهی واحساس مسئولیت منبعث از : تعلق خاطر به هویت ایرانی-اسلامی کشورم، و تحصیلات عالیه در رشتۀ علوم اقتصادی ( گرایش کسب وکار و سرمایه‌گذاری خارجی) و همچنین درک مشکلات اقتصاد ایران در گذار تاریخی خود، قصد کمک به حل مشکلات اقتصادی در جهت توسعه و پیشرفت - بر پایۀ توانمندی های داخلی را داشتم و در خود این توانمندی را دیدم، تا به پشتوانۀ مبانی علمی که حاصل مطالعه و زحمت سالیان بنده در مبانی؛ #جامعه_شناسی، #فلسفه_مدرن و #علوم_اقتصادی بوده، درقالب نقش نمایندگی مجلس، خود را در معرض رای شما مردم بزرگوار قرار دهم، تا بلکه از این رهگذر بتوانم گره ای از مشکلات عدیدۀ دوران گذار- کشورم و به تبع آن مشکلات شما مردم زحمتکش حوزه انتخابیه #دهلران را باز نمایم، اما کاندیداتوری داوطلبانه وآگاهانۀ اینجانب که به قصد خدمت بود، در چارچوب قوانین نظارتی میسر نگردید.

در اینجا بر خود لازم می دانم تا از محضر تک تک شما مردم مهربان شهرستانهای؛ #دهلران، #دره_شهر ،#آبدانان و #بدره که در این مدت بنده را همراهی نمودید و با مشارکت همدلانۀ خود در جلساتی که با همدیگر داشتیم، مشوق من برای ادامۀ راه بودید،کمال تشکر وقدر دانی دارم.

باتشکر و ارادت فراوان از محضر
همه مردم حوزه انتخابیه دهلران

#دکتر_اردشــــیر_ســـلیـمانـــی
۱۳۹۸ /۱۲/۴
@CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
رسوم من درآوردی در سیمره و ریشه های آن

@ceymarian

آداب ورسوم هر قوم ساخته وپرداخته تک تک افراد آن قوم است که به واسطه تعاملات اجتماعی ‌، ارتباطات بین فردی ، نیازها وعلایق ، شداید ومضایق وشرایط طبیعی ، ومحیط زیست ، حتی شرایط اقتصادی واجتماعی بوجود می آید این آداب نیز باید مبتنی به چند مورد باشد تا به فرهنگ یا خرده فرهنگ تبدیل شود. اول باید با فرهنگ غالب جامعه در تعارض نباشد دوم عقل وشرع آن را تایید کند سوم مستلزم ریبه وفساد در جامعه نباشد چهارم برای افراد دیگر جامعه موجب عسر وحرج نگردد. اخیرا در دیار سیمره خرده فرهنگهای بوجودآمده که موارد چهارگانه فوق وهنجارهای اجتماعی وفرهنگی را مورد تعرض قرارداده ، این رسومات من در آوردی بیشتر در مناسبتهای #عزا، جشن #عروسی، جشن #تولدها، سازه های #مسکونی و #دکور_داخلی آن، خرید #وسیله_نقلیه ، خرید وسایل خانه، وبطور کلی #وسایل_زینتی بانوان (زیورآلات البسه) نمود پیدا کرده است.به عنوان مثال درمراسم عزا بویژه در پنجشنبه های آخر سال #میوه_های_سلفون کشیده صرفا برای نمایش و تزیین نه به قصد خیرات، برسرسنگهای اهل قبور به وفور مشاهده میشود ، که نه توجیه شرعی وعقلانی دارد ونه از لحاظ معنوی برای اهل قبور فایده ای متصور است . در دیگر مناسبتها نیز این فعل بی معنی جا خوش کرده ، وروز به روز با تقلید کور کورانه وبی اساس گزینه نا مانوس، چون #نصب_بنر برای متوفیان ، وحتی اخیرا بنر فرا خوان عروسی به استثنای(۱ بنر موفقیتهای علمی و ورزشی) #اعطای_پستهای سیاسی ومدیریتی به افراد بومی بر در ودیوار شهر وروستا مشهود است. باوجود رسانه های محلی ، فضای سیل آسای مجازی اینگونه رفتارها جز خود نمایی وبه رخ کشیدن، چیزی دیگر نمی تواند باشد واما ریشه های این معضل اجتماعی را میتوان در تحقیقات اساتید ، روانشناس اجتماعی ، جامعه شناس ومردم شناس پیدا کرد. بی شک در یافته های محققین واژه های چون " فقر فرهنگی" رقابت وچشم و هم چشمی" ضعف ایمان" تظاهر و خود نمایی" بیشترین عوامل بروز رفتارهای ناهنجار اجتماعی رابه خود اختصاص میدهند حال چگونه با این رفتارها مبارزه کرد که نه عاملین به این فعل، برنجند ونه این رفتارها پایدار ومانا گردند؟ پاسخ اساتید #جامعه_شناس و #کارشناسان_مذهبی میتواند موثر واقع شود پیشنهاد نگارنده این است هرکسی این برنامه های بدعتی و ناسازگار با ساخت فرهنگی را نمی پسندد برای اصلاح به احسن باید از خود وخانواده شروع کند و"نه" بزرگی را چاشنی کار خود قرار دهند. دیگر اینکه متولیان فرهنگ ، صاحبان تریبون ، مسولین برنامه ریز فرهنگی استانی وشهرستان برای اگاهی بخشی بدعتهای اجتماعی وآثار مخرب آن بر جامعه کمر همت بسته واز امکانات موجودی که در اختیار دارند از بسط ونشر اداب ورسوم غلط که روز به روز قارچ وار بر جامعه اصیل ما تحمیل میشود خط بطلان بکشند.
#عباس_قاسمی
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN
معرفی کتاب در حوزه مطالعات توسعه، کارآفرینی و فقرزدایی با عنوان: جهانی بدون فقر
نوشته: دکتر محمد یونس
ترجمه:
دانش آموختگان مدرسه: امیلیا فنائیان، نرگس رحمتی، نگین میرحسینی، علی تیماجی ، تاتیانا موهبتی، گلنار عارفی، ماندانا کمالی سروستانی، شیدرخ قنبرپور، لیلا اعلاپور و هنگامه احمدی
ویرایش:
هنگامه احمدی و مریم صمیمی
ناشر:
مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو
@CEYMARIAN
محمد یونس فرزند سوم یک خانواده یازده نفره است. وی که در یکی از روستاهای بنگلادش متولد شد، پس از اتمام مقطع دبیرستان، وارد دانشکده اقتصاد دانشگاه داکا می‌شود و لیسانس و فوق لیسانس خود را از این دانشگاه اخذ می‌کند. یونس در سال ۱۹۶۵ با بورسیه تحصیلی برای اخذ دکترا در رشته اقتصاد به آمریکا می‌رود و پس از اتمام تحصیل و چند سال تدریس در دانشگاه‌های آمریکا به کشورش بنگلادش باز می‌گردد و مشغول به تدریس اقتصاد در دانشگاه چیتاگونگ می‌شود. در این مقطع زمانیست که یونس به مشکلات عمیق #جامعه_ روستایی و فقیر بنگلادش پی برده و به این نتیجه می‌رسد که تدریس #تئوری‌های_اقتصاد در دانشگاه به شرایط #مردم_فقیر کمک بزرگی نخواهد کرد و تصمیم می‌گیرد راه حلی عملی برای #معضل_فقر بیاندیشد. وی با ایده پرداخت #وام‌های_کوچک به #زنان_ فقیر برای راه انداختن چرخه زندگیشان شروع کرد و کم کم توانست کمک شایانی به زندگی فقرا و اقتصاد بنگلادش بکند. امروز پس از گذشت سه دهه، مبحث #وام‌های_ خرد به یکی از مباحث مهم #ادبیات_ توسعه تبدیل شده است. یونس به دلیل مبارزه با فقر در سال ۲۰۰۶ جایزه صلح نوبل را از آن خود کرد چرا که وی نیز همانند بسیاری دیگر معتقد است که تا #فقر هست، #صلح در دنیا حکم فرما نخواهد شد.
محمد یونس تجربه‌اش در مبارزه با فقر و راه اندازی #بانک_گرامین (موسسه‌ای که وی برای اعطای وام‌های خرد تاسیس نمود) را در کتاب "جهانی بدون فقر" جز به جز شرح می‌دهد. مدرسه پرتو به کمک دانش‌آموختگانش این کتاب را برای نخستین بار به فارسی برگردانده است. خواندن این کتاب به ما یادآور می‌شود که چگونه رویای انسان برای از بین بردن فقر و #گسترش_رفاه می‌تواند قدم به قدم به واقعیت نزدیک و نزدیک‌تر گردد(توضیحات ناشر، مدرسه کارآفرینی اجتماعی پرتو).
بدیهی است یکی از کانال های مهم برای تقویت #مشارکتِ_قدرتبخش،#سازمانهای_مردمی #غیر_ دولتی هستند.این نوع سازمان ها ،بیشتر طر ح های توسعه با مقیاس کوچک را انجام می دهند از این روبه نوعی،فرهنگ و#دانش_محلی افراد تحت امر را نیز در نظر می گیرند. این رویکرد جدید که گاهی تحت عنوان رویکرد «مشارکت بدون قدرت» یا «مشارکت بدون دولت» نامیده می شود دارای برخی ویژگی های زیر است:
1. تأکید براصل خود اتکایی واعتماد به نفس در میان افراد شرکت کننده،
2. اهمیت عمل جمعی برای حل مسائل ومشکلات گروهی،
3. تجهیز وبسیج گروه های کوچک به عنوان واحد های اساسی عمل وفعالیت،
4. تأکید زیاد بر گروه های محلی برای افزودن بر توفیق برنامه های توسعه.
این پست ادامه دارد 👇
تاریخ و فرهنگ دره شهر
@CEYMARIAN