اندیشیدن تنها راه نجات

#سیاست
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
🔴 در زیر سایه شاه، خمینیسم رشد کرد

♦️ بخش سوم :
اعتماد شاه به روحانیت


قسمت اول و دوم

🔹سیاست شاه منجر به گسترش نفوذ و تحکیم قدرت مذهبیون می‌شود. شاه میان خود و بخش مهمی از روحانیت همسویی می‌دید و آنها را از همان دنیای قرآن و شیعه‌گری می‌دانست که خود متعلق به آن بود. شاه به روحانیت اعتماد داشت و مخالفان را بدخواه شخص خود می‌دید. شاه برای حفظ خود در قدرت، پل‌های ارتباطی با روحانیت را افزایش داد و برای منزوی ساختن مخالفان، امکان رشد دستگاه روحانیت را مهیا ساخت.
آیت‌الله‌ها با تمام قدرت از فرصت استفاده می‌کنند. در دهه آخر سلطنت شاه تعداد متوسط مسجد در هر شهر از ۷۰ مسجد به ۵۰۰ مسجد می‌رسد و تعداد حوزه‌های تربیت آخوند به دو برابر و نیم افزایش پیدا میکند.
(منبع: کتاب نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی)
مسجد پایگاه سازمانی آخوندهاست و شاه با ساده لوحی ارتباط آخوندها را تحکیم می‌کند.

دانشگاه تهران زمان رضاشاه در سال ۱۳۱۳ ساخته شد و مسجد نداشت، ولی در زمان پهلوی دوم در تاریخ ۱۳۴۵ در دانشگاه مسجدی با وسعت ۱۸۰۰ متر مربع و دو مناره ساخته می‌شود!
پدر دانشگاه را از قدرت حوزه دور می‌کند، ولی پسر قدرت حوزه را وارد دانشگاه می‌کند!!!

دانشگاه صنعتی آریامهر مرکز اسلامی نداشت، ولی هنگامیکه #سیدحسین_نصر، رئیس دانشگاه شد،‌ با همکاری #غلامعلی_حدادعادل و #پورجوادی مرکز اسلامی در آن دانشگاه بپا شد!!!

مذهبیون روند قدرت‌گیری را تسریع می‌کنند. این فعالان مذهبی در کل ایران صدها نهاد و تشکل مانند مرکز اسلامی، قرآن‌خوانی، جمع‌آوری کمک مالی، سازمان خیریه، سازماندهی گردش و سفر تابستانی برای جوانان، ایجاد مدرسه رفاه از دوره ابتدایی تا دوره دیپلم و ایجاد کادرسازی برای مذهبی‌ها، و غیره بوجود آوردند. این بستر دینی وضع مساعدی برای رشد همه جریانات دینی در ایران است. جناح‌های رادیکال سیاسی مذهبی نیز مانند ماهی در درون این آب‌های مسموم شنا می‌کردند و سازماندهی خود را به پیش می‌بردند.

شاه آسوده است و فکر می‌کند که با کمک ساواک اوضاع را کنترل می‌کند.
این گرایش برپایه تحلیل و ترس او از توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها و شوروی بود. برای او خطر اصلی که سلطنت را تهدید می‌کرد، کمونیست‌ها یا "ارتجاع سرخ" بودند و او جناح رادیکال و سیاسی روحانیت مانند خمینی را "ارتجاع سیاه" معرفی کرده و آنها را بازیچه کمونیست‌ها میدانست.

#سیاست_سانسور او متوجه انتشارات و افکار چپی بود و هر رمان و شعر چپ به سرعت منکوب می‌شد.
نوشته‌های خمینی ممنوع بود.
نقد اسلام و شیعه‌گری کاملن ممنوع بود! تبلیغ اسلام و قرآن و شیعه‌گری علی و حسین و امام زمان، همه‌جا آزاد و فعال بود.
انتقاد به مارکسیسم رایج بود و نوشته‌های آیت‌الله مطهری علیه مارکسیسم در دانشگاه و روزنامه‌ها رواج داشت. مارکسیست‌ها تسلیم فضای دینی بودند و به اسلام انتقادی نداشتند و ذهنیت جامعه بیش از پیش آماده می‌شود و خمینیسم در اذهان ریشه می‌دواند.

با اجازه دولت، در سال ۱۳۳۹، آیت‌الله #مطهری ، #انجمن_ماهانه‌_دینی را تاسیس کرد. در این انجمن، هر ماه یک نفر درباره‌ موضوع خاصی سخنرانی می‌کرد. از میان بحثهای اصلی، انتقاد از مارکسیسم و انتقاد از غرب بود. در ادامه‌ برنامه‌های انجمن، مطهری برای نظم بخشیدن و ساماندهی بیشتر به این جلسات، متوجه شد که مرحله جدیدی را باید شروع نمود و با همکاری گروهی از اسلامیون، #حسینیه_ارشاد را در تهران بنیان نهاد و خود مسئولیت سیاسی فکری آن را بر عهده گرفت.

دکتر جلال ایجادی ؛
جامعه‌شناس




#شاه
#خمینیسم
#جلال_ایجادی

#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim
🔴 در زیر سایه شاه، خمینیسم رشد کرد!

♦️ بخش نخست :
سیاست آشتی شاه با آیت‌الله‌ها



🔹دین اسلام بنابر ماهیت خود از ابتدا در جستجوی سلطه بود. این سلطه‌گری در آیات قرآنی و در جنگ‌های پیامبر اسلام و نیز در لشگرکشی استعماری خلفای عرب پایه دارد. دین اسلام به مردمان ایران زمین با تجاوز و خشونت و چپاول و با شیعه‌گری تحمیل شد. این استیلا سرآغاز یک روند تاریخی سیاسی و روانی دردناک بود که منجر به ازخودبیگانگی ایرانیان شد. از خود بیگانگی، فقط محصول عامل بیرونی نیست، بلکه افزون برآن، بازتولید دائم اسلام‌گرایی و شیعه‌گری با حمایت حاکمان و نظام حوزوی آیت‌الله‌ها و نیز بازتولید ایدئولوژی دینی توسط فعالان و توده‌های دیندار، نقش اساسی در شکل‌گیری ازخودبیگانگی بازی می‌کنند.

در این بستر تاریخی گسترده، نقش حاکمان سیاسی از زمان صفویه تا دوران پهلوی، در برآمد حکومت اسلامی خمینیستی پررنگ است.

در اینجا نگاهی بیاندازیم به #سیاست_محمدرضاشاه در عرصه دینی تا دریابیم که شاه در رشد اسلام‌گرایی در ایران کاملا مسئول بود و ناتوان از پیشبرد یک سیاست خردمندانه و سکولار بود.
یکی از راه‌های تقویت سکولاریسم در جامعه، از طریق نقد شفاف الگوی مذهب درباره جامعه و سیاست و نقد اوهام و خرافه‌گرایی در اذهان است.
اسلام‌گرایی در پروژه‌های شریعتی و فدائیان اسلام و خمینی و غیره در ایران زمان شاه، مورد مبارزه فکری قرار نگرفت. روشنفکران لائیک فاقد شعور و شناخت و جسارت بودند و در برابر اسلام تسلیم شدند. رژیم شاه نیز با اجرای سانسور در جامعه و با حمایت از اسلام و پشتیبانی بسیاری از روحانیون مانع رشد انتقاد دین و مانع رشد سکولاریسم فلسفی و فکری و سیاسی بود.



♦️سیاست آشتی شاه با آیت‌الله‌ها

نقش شاه در رشد اسلام چه بود؟


"حفظ قدرت" و "اعتقاد دینی شاه"، دو عامل مهم سیاست جانبدرانه او نسبت به اسلام بود.
پس از کودتا وقتی که شاه به ایران برگشت، برای تحکیم قدرت مجدد خود یک سلسله اقدام‌های مهمی برای نزدیکی با روحانیت شیعه در پیش می‌گیرد:

شاه، #زین‌العابدین‌_رهنما را به نجف می‌فرستد تا آیت‌الله سیدحسین طباطبایی قمی را به ایران برگرداند! رهنما در زندگی روزنامه‌نگار و نماینده مجلس بود و در زمان رضاشاه به زندان افتاده بود، ولی در دروان شاه از آنجا که دو کتاب درباره پیامبر و حسین نوشته بود و عربی می‌دانست، سفیر شده بود. او از آنجا که مورد عنایت شاه واقع بود، به عنوان نماینده مناسب برای دیدار آخوند قمی به عراق رفت. آیت‌الله قمی بدنبال اعتراض علیه تغییر لباس و قانون کشف حجاب در زمان رضاشاه به عراق تبعید شده بود، ولی محمدرضاشاه خواهان آشتی و بازگشت او می‌شود!
آیت‌الله قمی از شاه خواست تا مطالبات روحانیت مانند حجاب و پس دادن اوقاف به آیت‌الله‌ها و تدریس شرعیات در مدارس و بستن مدارس مختلط دخترانه و پسرانه پذیرفته شود.
این آخوند مدافع قاتلان احمد کسروی بود و از احمد قوام خواسته بود تا هرچه سریعتر آنها آزاد شوند و البته قاتلان آزاد می‌شوند!!!

از آنجا که قمی یک مرجع بزرگ بود، شاه در بسیاری موارد عقب نشینی نمود.

یکی دیگر از سیاست‌های حمایتی شاه از روحانیت، پیوند زدن محکم سیاست دولتی با دین بود!

برخلاف رفتار پدرش، شاه طی گفتارهای خود در سال‌های ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۳ خورشیدی درباره نقش روحانیون در اداره مملکت صحبت می‌کند و موافقت خود را برای ایفای نقش آنها اعلام می‌کند، زیرا می‌دانست که روحانیون بزرگ مانند کاشانی و بروجردی علیه مصدق بسیار فعال بودند و می‌دانست که آنها نقش مهمی در شکست دولت مصدق داشتند. شاه میگفت باید #احکام_صحیح_قرآن تشریح شود و در نطقی اعلام کرد:

" ما برای اجرای همان نیات و هدف‌هایی قیام کردیم که پیغمبرها و حضرت امیرالمومنین مولای متقیان در زمان خود برای اجرای آنها قیام کرده بودند ".(۱۳۴۲/۲/۲۲)

هر چند شاه به لحاظ تربیت خود پیوندی با حوزه نداشت، ولی حمایت روحانیت را تضمین قدرت خود می‌دانست. شاه از حمایت مستقیم بروجردی برخوردار بود و تمام امکانات لازم را برای کل روحانیت فراهم کرد.

♦️ادامه در پست بعد


دکتر جلال ایجادی ؛
جامعه‌شناس

#شاه
#خمینیسم
#جلال_ایجادی
#اندیشه_کنیم
@AndisheKonim
ادامه 👇
#دین و #سیاست عامل نابینایی


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#سیاست و #اقتصاد

🔸 چین و نقش آن در آینده سیاسی، اقتصادی و نظامی جهان

🔸یا جنگ میان چین و آمریکا ناگزیر است؟

🗣 زبان ویدئو انگلیسی با زیرنویس پارسی

▪️گراهام الیسون کارشناس علوم سیاسی، با گرفتن درس‌هایی از یک الگوی تاریخی به نام «تله توسیدید» توضیح می‌دهد که چرا چینِ در حال قدرت گرفتن و آمریکای مسلط بر جهان، ممکن است به سوی برخوردی خشونت‌آمیز پیش بروند که به نفع هیچکس نیست -- و چگونه می‌توانیم با خرد و ایده‌پردازی جمعی از آن پرهیز کنیم.


@AndisheKonim
#سیاست و #عوام_فریبی

دو سیاستمدار داشتند در داخل یک رستوران با هم بحث می کردند
گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟
سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١۴ هزار نفر انسان و یک الاغ برنامه ریزی می کردیم
گارسون: چرا یک الاغ ؟!
سپس سیاستمدار رو به همکارش کرد و گفت: ببین، نگفتم با این روش هیچکس به ١۴ هزار نفر انسان اهمیتی نمی دهد!

خیلی مسائل جزئی و کم اهمیت که در اخبار صدا و سیما مطرح میشود، برای این است که مسائل مهم و اصلی را به حاشیه ببرد و توجه کسی به آنها جلب نشود.


@AndisheKonim
٢

شیدان‌وثیق: #اسپینوزا، پیشگام لائیسیته‌ - جدایی‌دولت و دین و آزادی‌اندیشه و وجدان
 

نتیجه‌گیری: ماشین جنگی اسینوزا‌ 

#اسپینوزا نخستین فیلسوف آغاز عصر مدرن بود که به نبرد تئوکراسی زمان خود رفت. اَلَن بَدیو (Alain Badiou) از اسپینوزا چون ماشین جنگی علیه مذهب نام می‌برد. این ستیز را #اسپینوزا، از راه دفاع از ایده‌ جدایی کامل دولت و دین و از اصل آزادی کامل عقیده و وجدان، تا پایان عمر خود به پیش می‌برد

او از خانواده‌ای یهودی برمی‌خاست که تحت انکیزیسیون ایبریک (اسپانیا و پرتقال)، سخت مورد ستم و آزار بنیادگرایی مسیحی قرار گرفت و ناگزیر به هلند مهاجرت کرد. این کشور در آن دوران، یعنی در نیمه‌ سده‌ هفدهم، تنها سرزمینی بود که در اروپای خودکامه و زیر سلطه‌ کلیسا، گونه‌ای از رواداری را به جا می‌آورد. ازین روی، برای بسیاری از آزاد اندیشان اروپا، که تحت پیگرد و سانسور دینی و عقیدتی قرار می‌گرفتند، هلند تبدیل به پناهگاهی امن شده بود. این روشنفکران آزاده، چون رنه دکارت (۱۵۹۶ - ۱۶۵۰) به عنوان نمونه، نخستین پناهندگان عقدتی و سیاسی عصر مدرن بودند. هلند، که ایالات متحده نامیده می‌شد، در سده‌ هفدهم، به دلیل رشد روابط سرمایه‌داری و به‌ویژه موقعیت مناسبش در فعالیت‌های بازرگانی‌ از راه دریا و تجارت بین‌المللی، کشوری شکوفا و ثروتمند بود. افزون بر آن، در نیمه‌ همان قرن، نظام مطلقه پادشاهی دودمان اورانژ (Orange) برای مدتی برکنار و رژیم‌جمهوری در هلند برقرار می‌شود. در این جمهوری آزاد، مذاهب مختلف، در صلح با هم، هم‌زیستی می‌کردند
با اینحال در همین سرزمین جمهوری‌خواه و روادار، مذاهب و نهادهای دینی هم‌چنان فعال بوده و عمل می‌کردند. آن‌ها در پهنه‌ی کمونته خود قادر بودند، با تکیه بر آمادگی مردمان متعصب و خرافه‌پرست، مخالفان‌ عقیدتی، مذهبی یا غیر‌مذهبی خود را به اتهام ارتداد، الحاد و یا بی‌دینی از اجتماع دینی خود، به‌گونه‌ای گاه خشونت‌آمیز، طرد و حذف کنند.
اسپینوزایی که در مهم‌ترین اثر خود، اخلاق گفته بود، Deus sive Natura (خدا یا طبیعت | خدا یعنی طبیعت) {عبارتی که نخستین بار توسط او ابداع می‌شود}، اسپینوزایی که در روز شبات به کنیسه نمی‌رفت و مراسم دین یهود را به جا نمی‌آورد، در ۱۶۵۶ و در سن ۲۴ سالگی توسط حکمای خاخامی در هلند از اجتماع یهودیان این کشور طرد می‌شود (طردی که به Herem اسپینوزا معروف می‌شود). اسپینوزا اما، اهمیتی به این اعمال تئوکراتیک، که برعلیه آن‌ها برخاسته بود، نداده، در تنهایی خود، تنهایی‌اسپینوزا، به کار فکری و فلسفی بر ضد تاریک‌اندیشی و دین‌سالاری ادامه می‌دهد، با اینکه در زمان حیاتش، به دلیل مخالفت‌کلیسا، موفق به انتشار آثارش نمی‌شود
#اسپینوزا، به گفته #هگل، فیلسوفی به تمام معنا کامل بود. با این که عمر کوتاه‌ اسپینوزا تنها ۴۵ سال عمر کرد و در سال ۱۶۷۷ درگذشت) به او اجازه نداد که رساله‌ سیاسی خود را به پایان رساند، اما در جمع آثار او، #سیاست از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار است. در سیستم‌اسپینوزا می‌توان از وجود یک فلسفه‌ سیاسی نام برد که موضوع اصلی‌اش سه چیز است:
آزادی، نفی‌تئوکراسی و توانمندی‌بی‌شماران

در کلیت‌ِ خود، اسپینوزیسم‌سیاسی را می‌توان جمع سه گانه‌ آزادی، دموکراسی و نفی تئوکراسی دانست.
در رژیم سیاسی مطلوب او، دولت مطلوب تنها می‌تواند آزاد و دموکراتیک به معنای توانائی بی‌شماران و بالاخره #لائیک‌ به معنای جدایی کامل دولت از دین باشد. چنین دولتی زیر سلطه‌ و نفوذ هیچ دین یا مذهبی نمی‌رود، چه درغیر اینصورت با #تئوکراسی‌ رو‌به‌رو هستیم که از دید #اسپینوزا برای جامعه و کشور مصیبت‌بار است و در درازای تاریخ فاجعه آفریده است. در رژیم دموکراتیک و لائیک، آزادی‌وجدان و عقیده بدون استثنا برای همه تضمین می‌شود. این اصول آزادی‌خواهانه و لائیک در فرازهای زیر، برگرفته از آثار اسپینوزا (در رساله سیاسی و رساله الهی – سیاسی)، به روشنی نمایان می‌باشند:
✓ در یک کشور دموکراتیک، هرچقدر انسان‌ها کمتر آزادی داشته باشند، بیشتر از وضعیت طبیعی‌شان دور می‌ شوند و بیشتر حکومت دست به خشونت می‌زند
✓در این جمهوری بسیار شکوفا انسان‌ها از هر ملیتی و هر فرقه‌‌مذهبی در تفاهمی کامل با هم زندگی می‌کنند. دین یا فرقه مذهبی هیچ زیانی به این امر نمی‌رساند

#ادامه‌دارد


@AndisheKonim