اندیشیدن تنها راه نجات

#حسینیه_ارشاد
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndishekonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
🔴 در زیر سایه شاه، خمینیسم رشد کرد

♦️ بخش چهارم :
نقش حسینه
ارشاد و شریعتی در انقلاب




🔹نقش حسینه ارشاد و شریعتی در انقلاب:

پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، گروهی از مبلغان اسلامی و نواندیشان‌دینی که کانون اسلام، کانون نشر حقایق اسلامی، انجمن ماهانه مباحثه و دیگر موسسات را تاسیس کرده بودند، با اجازه شاه موسسه دینی به نام #حسینیه_ارشاد را بنیان گذاشتند. این حسینیه در سال ۱۳۴۶ توسط محمد همایون (سرمایه‌گذار)، ناصر میناچی (مدیر)، محمد علی نوید و با همراهی آیت‌الله مرتضی مطهری بنیان گذاشته شد. به گفته سیدحسین نصر، خود او و مطهری و شریعتی و شاهچراغی، مشاوران اصلی حسینیه ارشاد بودند. حسینیه ارشاد مرکز اسلامی شیعه برای تبلیغات و سخنرانی‌های بی شماری بود که تا سال ۱۳۵۱، یعنی زمان بسته شدن آن، ادامه داشت. از میان سخنرانان می‌توان به مرتضی مطهری، فخرالدین حجازی، علی شریعتی، محمدتقی شریعتی، ناصرالدین صاحب‌الزمانی، مجتهد شبستری، اسماعیل رضوانی، صدر بلاغی و عباس زریاب‌خویی اشاره نمود.

از میان این ایدئولوگ‌ها، #علی_شریعتی به لحاظ اسطوره‌سازی و احساس برانگیزی و هیجان آفرینی بیش از همه مورد استقبال قرار گفت. مبلغان شیعه در حسینیه ارشاد شامل اشخاص غیرروحانی مانند کاظم سامی و حبیب‌الله پیمان از "نهضت خداپرستان سوسیالیست" و سپس "نهضت آزادی مردم ایران"، فعال بودند. افزون بر آن چند تن از علمای شیعه مانند آیت الله محمد بهشتی، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، حجت‌الاسلام سیدجواد باهنر و حجت‌الاسلام صدرالدین صدر بلاغی، در سخنرانی‌های تبلیغاتی و ایدئولوژیک شرکت داشتند.

حسینه ارشاد در مساحت ۱۸۰۰ مترمربع ساخته شد و زیر نظر عبدالحسین علی‌آبادی دادستان کل کشور و نیز محمد همایون و ناصر میناچی هدایت می‌شد. از همان ابتدا مرتضی مطهری نقش رهبری ایدئولوژیک را بدست گرفت. هنگامیکه در سال ۱۳۴۹ بدنبال اختلاف، مطهری کنار می‌رود، سخنرانی‌های علی شریعتی آغاز می‌شود که تا ۱۳۵۱ ادامه می‌یابد. در واقع دستگاه شیعه دارای یک تریبون مدرن در قلب تهران شده بود و تربیت دینی و ایدئولوژیک هزاران جوان برای انقلاب آغاز شد. در این دوره تئوریسین‌های انقلاب اسلامی مانند مطهری و شریعتی افکار خود را پخش نموده و لایه‌های شهری و بخصوص جوانان از ایدئولوژی علی شریعتی تاثیر می‌گیرند. علیرغم بسته شدن ارشاد، کتاب‌های شریعتی مانند "اسلام شناسی"، "فاطمه، فاطمه است"، "شیعه" و سایر سخنرانی‌های شریعتی در حسینیه ارشاد، دانشگاه‌ها، و کتابفروشی‌ها پخش می‌شوند. مجموعه مقالات و نوشته‌های شریعتی بشکل وسیع و ارزان منتشر می‌شوند. البته علی شریعتی که ایدئولوژی ساز بود مخالف روحانیت حوزوی بود ولی نظریه‌های او در راستای توسعه شیعه‌گری و اوهام دینی و در ضدیت با خرد فلسفی بود.

افراد دیگری مانند #مهدی_بازرگان علیرغم جنبه بظاهر علمی در گفتار، تحکیم کننده اسلام در جامعه بود. بازرگان بهمراه محمودطالقانی و یدالله سحابی در سال ۱۳۴۰، نهضت آزادی را تاسیس نمود. او در سال ۱۳۴۲ با اعتراض علیه انقلاب سفید به زندان افتاد، ولی در تمام دوران پیش از انقلاب به فعالیت ایدئولوژیکی و سیاسی و دینی ادامه داد. کتابهای "آموزش قرآن"، "اسلام مکتب مبارز و مولد"، "انسان و خدا"، "بعثت و تکامل"، "پراگماتیسم در اسلام"، "خداپرستی در اجتماع"، "راه طی شده"، "نقد بر علمی بودن مارکسیسم"، "مطهرات در اسلام"، و غیره از جمله کتاب‌های ایدئولوژیکی مهندس بازرگان است که بطور وسیع در ایران پخش می‌شود.

شکل‌گیری ایدئولوژی ملی مذهبی نهضت آزادی و ایدئولوژی شریعتی و ایدئولوژی مجاهدینی، در کنار ایدئولوژی خمینی و فدائیان اسلام، گرایش‌های متفاوت ولی همسو با هدف سیاسی اسلامیون برای جامعه ایران بود. الگوی ایدئولوژیک و مدرنیزه شده اسلام در تفکر برخی از این ایدئولوگ‌ها، در کنار هجوم اسلام حوزوی و رادیکال، تناقضی برای فتح روان انسان‌ها و آلودگی ذهنی جامعه نداشت. رژیم شاه به امید اینکه جریانات لیبرالی و ملی و ایدئولوژیک در اسلام، گیرایی روحانیون مدافع خمینی و چپگرایان را تضعیف می‌کنند، جلوی این گونه فعالیت‌های دینی را نمی‌گرفت و تمام آزادی‌های لازم را برای‌شان فراهم ساخته بود. همه این جریانات علیرغم رقابت‌های خود، با تمام قدرت جامعه را دینی ساخته و تصرف قدرت خمینی را بطور مستقیم و غیر مستقم، آماده می‌ساختند. سیاست شاه به نفع رشد اسلام بود و اسلام یکبار دیگر با اتحاد با حاکمان سیاسی پیشرفت سلطه‌گرانه خود را فراهم آورد. در دوران سلطنت شاه، اسلام‌گرایان حق داشتند که مارکسیسم را انتقاد کنند و ساواک آنها را تشویق می‌کرد، ولی روشنفکران و لیبرال‌ها و چپ‌گرایان و مارکسیست‌ها همه خاموش بودند.

دکتر جلال ایجادی ؛
جامعه‌شناس



https://tinyurl.com/2p8uxnu5

#شاه
#خمینیسم
#جلال_ایجادی
#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim
🔴 در زیر سایه شاه، خمینیسم رشد کرد

♦️ بخش سوم :
اعتماد شاه به روحانیت


قسمت اول و دوم

🔹سیاست شاه منجر به گسترش نفوذ و تحکیم قدرت مذهبیون می‌شود. شاه میان خود و بخش مهمی از روحانیت همسویی می‌دید و آنها را از همان دنیای قرآن و شیعه‌گری می‌دانست که خود متعلق به آن بود. شاه به روحانیت اعتماد داشت و مخالفان را بدخواه شخص خود می‌دید. شاه برای حفظ خود در قدرت، پل‌های ارتباطی با روحانیت را افزایش داد و برای منزوی ساختن مخالفان، امکان رشد دستگاه روحانیت را مهیا ساخت.
آیت‌الله‌ها با تمام قدرت از فرصت استفاده می‌کنند. در دهه آخر سلطنت شاه تعداد متوسط مسجد در هر شهر از ۷۰ مسجد به ۵۰۰ مسجد می‌رسد و تعداد حوزه‌های تربیت آخوند به دو برابر و نیم افزایش پیدا میکند.
(منبع: کتاب نگاهی به شاه، نوشته عباس میلانی)
مسجد پایگاه سازمانی آخوندهاست و شاه با ساده لوحی ارتباط آخوندها را تحکیم می‌کند.

دانشگاه تهران زمان رضاشاه در سال ۱۳۱۳ ساخته شد و مسجد نداشت، ولی در زمان پهلوی دوم در تاریخ ۱۳۴۵ در دانشگاه مسجدی با وسعت ۱۸۰۰ متر مربع و دو مناره ساخته می‌شود!
پدر دانشگاه را از قدرت حوزه دور می‌کند، ولی پسر قدرت حوزه را وارد دانشگاه می‌کند!!!

دانشگاه صنعتی آریامهر مرکز اسلامی نداشت، ولی هنگامیکه #سیدحسین_نصر، رئیس دانشگاه شد،‌ با همکاری #غلامعلی_حدادعادل و #پورجوادی مرکز اسلامی در آن دانشگاه بپا شد!!!

مذهبیون روند قدرت‌گیری را تسریع می‌کنند. این فعالان مذهبی در کل ایران صدها نهاد و تشکل مانند مرکز اسلامی، قرآن‌خوانی، جمع‌آوری کمک مالی، سازمان خیریه، سازماندهی گردش و سفر تابستانی برای جوانان، ایجاد مدرسه رفاه از دوره ابتدایی تا دوره دیپلم و ایجاد کادرسازی برای مذهبی‌ها، و غیره بوجود آوردند. این بستر دینی وضع مساعدی برای رشد همه جریانات دینی در ایران است. جناح‌های رادیکال سیاسی مذهبی نیز مانند ماهی در درون این آب‌های مسموم شنا می‌کردند و سازماندهی خود را به پیش می‌بردند.

شاه آسوده است و فکر می‌کند که با کمک ساواک اوضاع را کنترل می‌کند.
این گرایش برپایه تحلیل و ترس او از توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها و شوروی بود. برای او خطر اصلی که سلطنت را تهدید می‌کرد، کمونیست‌ها یا "ارتجاع سرخ" بودند و او جناح رادیکال و سیاسی روحانیت مانند خمینی را "ارتجاع سیاه" معرفی کرده و آنها را بازیچه کمونیست‌ها میدانست.

#سیاست_سانسور او متوجه انتشارات و افکار چپی بود و هر رمان و شعر چپ به سرعت منکوب می‌شد.
نوشته‌های خمینی ممنوع بود.
نقد اسلام و شیعه‌گری کاملن ممنوع بود! تبلیغ اسلام و قرآن و شیعه‌گری علی و حسین و امام زمان، همه‌جا آزاد و فعال بود.
انتقاد به مارکسیسم رایج بود و نوشته‌های آیت‌الله مطهری علیه مارکسیسم در دانشگاه و روزنامه‌ها رواج داشت. مارکسیست‌ها تسلیم فضای دینی بودند و به اسلام انتقادی نداشتند و ذهنیت جامعه بیش از پیش آماده می‌شود و خمینیسم در اذهان ریشه می‌دواند.

با اجازه دولت، در سال ۱۳۳۹، آیت‌الله #مطهری ، #انجمن_ماهانه‌_دینی را تاسیس کرد. در این انجمن، هر ماه یک نفر درباره‌ موضوع خاصی سخنرانی می‌کرد. از میان بحثهای اصلی، انتقاد از مارکسیسم و انتقاد از غرب بود. در ادامه‌ برنامه‌های انجمن، مطهری برای نظم بخشیدن و ساماندهی بیشتر به این جلسات، متوجه شد که مرحله جدیدی را باید شروع نمود و با همکاری گروهی از اسلامیون، #حسینیه_ارشاد را در تهران بنیان نهاد و خود مسئولیت سیاسی فکری آن را بر عهده گرفت.

دکتر جلال ایجادی ؛
جامعه‌شناس




#شاه
#خمینیسم
#جلال_ایجادی

#اندیشه_کنیم


@AndisheKonim