٢
شیدانوثیق:
#اسپینوزا، پیشگام لائیسیته - جداییدولت و دین و آزادیاندیشه و وجدان
نتیجهگیری: ماشین جنگی اسینوزا
#اسپینوزا نخستین فیلسوف آغاز عصر مدرن بود که به نبرد تئوکراسی زمان خود رفت. اَلَن بَدیو (Alain Badiou) از اسپینوزا چون ماشین جنگی علیه مذهب نام میبرد. این ستیز را
#اسپینوزا، از راه دفاع از ایده جدایی کامل دولت و دین و از اصل آزادی کامل عقیده و وجدان، تا پایان عمر خود به پیش میبرد
او از خانوادهای یهودی برمیخاست که تحت انکیزیسیون ایبریک (اسپانیا و پرتقال)، سخت مورد ستم و آزار بنیادگرایی مسیحی قرار گرفت و ناگزیر به هلند مهاجرت کرد. این کشور در آن دوران، یعنی در نیمه سده هفدهم، تنها سرزمینی بود که در اروپای خودکامه و زیر سلطه کلیسا، گونهای از رواداری را به جا میآورد. ازین روی، برای بسیاری از آزاد اندیشان اروپا، که تحت پیگرد و سانسور دینی و عقیدتی قرار میگرفتند، هلند تبدیل به پناهگاهی امن شده بود. این روشنفکران آزاده، چون رنه دکارت (۱۵۹۶ - ۱۶۵۰) به عنوان نمونه، نخستین پناهندگان عقدتی و سیاسی عصر مدرن بودند. هلند، که ایالات متحده نامیده میشد، در سده هفدهم، به دلیل رشد روابط سرمایهداری و بهویژه موقعیت مناسبش در فعالیتهای بازرگانی از راه دریا و تجارت بینالمللی، کشوری شکوفا و ثروتمند بود. افزون بر آن، در نیمه همان قرن، نظام مطلقه پادشاهی دودمان اورانژ (Orange) برای مدتی برکنار و رژیمجمهوری در هلند برقرار میشود. در این جمهوری آزاد، مذاهب مختلف، در صلح با هم، همزیستی میکردند
با اینحال در همین سرزمین جمهوریخواه و روادار، مذاهب و نهادهای دینی همچنان فعال بوده و عمل میکردند. آنها در پهنهی کمونته خود قادر بودند، با تکیه بر آمادگی مردمان متعصب و خرافهپرست، مخالفان عقیدتی، مذهبی یا غیرمذهبی خود را به اتهام ارتداد، الحاد و یا بیدینی از اجتماع دینی خود، بهگونهای گاه خشونتآمیز، طرد و حذف کنند.
اسپینوزایی که در مهمترین اثر خود، اخلاق گفته بود، Deus sive Natura (خدا یا طبیعت | خدا یعنی طبیعت) {عبارتی که نخستین بار توسط او ابداع میشود}، اسپینوزایی که در روز شبات به کنیسه نمیرفت و مراسم دین یهود را به جا نمیآورد، در ۱۶۵۶ و در سن ۲۴ سالگی توسط حکمای خاخامی در هلند از اجتماع یهودیان این کشور طرد میشود (طردی که به Herem اسپینوزا معروف میشود). اسپینوزا اما، اهمیتی به این اعمال تئوکراتیک، که برعلیه آنها برخاسته بود، نداده، در تنهایی خود، تنهاییاسپینوزا، به کار فکری و فلسفی بر ضد تاریکاندیشی و دینسالاری ادامه میدهد، با اینکه در زمان حیاتش، به دلیل مخالفتکلیسا، موفق به انتشار آثارش نمیشود
#اسپینوزا، به گفته
#هگل، فیلسوفی به تمام معنا کامل بود. با این که عمر کوتاه اسپینوزا تنها ۴۵ سال عمر کرد و در سال ۱۶۷۷ درگذشت) به او اجازه نداد که رساله سیاسی خود را به پایان رساند، اما در جمع آثار او،
#سیاست از جایگاه ویژه و ممتازی برخوردار است. در سیستماسپینوزا میتوان از وجود یک فلسفه سیاسی نام برد که موضوع اصلیاش سه چیز است:
آزادی، نفیتئوکراسی و توانمندیبیشماران
در کلیتِ خود، اسپینوزیسمسیاسی را میتوان جمع سه گانه آزادی، دموکراسی و نفی تئوکراسی دانست.
در رژیم سیاسی مطلوب او، دولت مطلوب تنها میتواند آزاد و دموکراتیک به معنای توانائی بیشماران و بالاخره
#لائیک به معنای جدایی کامل دولت از دین باشد. چنین دولتی زیر سلطه و نفوذ هیچ دین یا مذهبی نمیرود، چه درغیر اینصورت با
#تئوکراسی روبهرو هستیم که از دید
#اسپینوزا برای جامعه و کشور مصیبتبار است و در درازای تاریخ فاجعه آفریده است. در رژیم دموکراتیک و
لائیک، آزادیوجدان و عقیده بدون استثنا برای همه تضمین میشود. این اصول آزادیخواهانه و
لائیک در فرازهای زیر، برگرفته از آثار اسپینوزا (در رساله سیاسی و رساله الهی – سیاسی)، به روشنی نمایان میباشند:
✓ در یک کشور دموکراتیک، هرچقدر انسانها کمتر آزادی داشته باشند، بیشتر از وضعیت طبیعیشان دور می شوند و بیشتر حکومت دست به خشونت میزند
✓در این جمهوری بسیار شکوفا انسانها از هر ملیتی و هر فرقهمذهبی در تفاهمی کامل با هم زندگی میکنند. دین یا فرقه مذهبی هیچ زیانی به این امر نمیرساند
#ادامهدارد
⚛ @AndisheKonim