اندیشه در اکنون

#ابن
Канал
Образование
Религия и духовность
Юмор и развлечения
Персидский
Логотип телеграм канала اندیشه در اکنون
@Andisheh_AknunПродвигать
1,77 тыс.
подписчиков
80
фото
20
видео
167
ссылок
"بگذار اکنون بحث نکنیم که تو راست میگویی یا من بلکه دست در دست حقیقتی نهیم که قرار است در پایان گفتگو خود را به ما نشان دهد" افلاطون ارتباط با ادمین @Mmetaphysics
من و مدارس فلسفی قم و تهران(بخش دوم)

🌿فراموش نمیکنم که در آن ایام، تعلّق خاطر من به #فلسفه_اسلامی چنان شده بود که در کلاس درس #خارج_اصول، توسط استاد به رفیق اشارات و تنبیهات مُلَقّب شده بودم. بعدها از بای بسم الله تا تای تمَّت #شواهد_الربوبیه را همراه با استاد حشمت پور خواندم و چون در آن ایام علاقه خاصی به آیت الله #جوادی_آملی داشتم نوارهای کاسِت-که برای هم نسلان من یک نوستالژی شده است- را به زحمت از اینجا و آنجا به دست می آوردم و گوش می کردم گرچه کامل نبودند.

🌿در ادامه با دوستانی فاضل قرار خواندن #الهیات_شفا را گذاشتیم و بدین گونه بود که نوارهای آیت الله #مصباح_یزدی آموزگار، و حرم حضرت معصومه س قرارگاه بحثمان شد. روش تدریس ایشان برخلاف استاد حشمت پور، موجز و برخلاف دیگر اساتید همراه با نقد و بررسی آرای #ابن_سینا بود. نیز با اشتیاق شاگرد مجازی آیت الله جوادی آملی در جلد یک #اسفار و بهره مند از بخش حکمت #منظومه آیت الله #انصاری_شیرازی شدم. سنت حدیث خوانی و موعظه های عمدتا اخلاقی ایشان در شروع برخی درسها هنوز کامم را شیرین میکند. خدایش بیامرزد.

🌿عمدتا مدرسه #فیضیه، #خان و #ولیعصر در کنار مراکز دانشگاهی پاتوق درس و بحثهای فلسفی بود. در مدرسه آیت الله #گلپایگانی فلسفه گفتن ممنوع شرعی بود و کسب اجازه من و هم مباحثه هایم از شخص آیت الله #صافی برای گفتگوی فلسفی در آن، راه به جایی نبرد و با پاسخ منفی مواجه شد.

🌿ناگفته نماند که در مدرسه فلسفی قم عمده اساتید، در کسوت روحانیت بودند و محور دروس فلسفه دانشگاه نیز چنین اساتیدی بودند. تاریخ فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و فلسفه های مضاف در نظام رسمی دروس آزاد حوزوی مرسوم نبود گرچه در مراکز دانشگاهی یا خصوصی نسبتا این خلا جبران میشد مثل #فلسفه_اخلاق با تدریس استاد احمد #واعظی که فضل و فروتنی توامان وی برایم الگو بود.

🌿روحیه تعبد به آرای فلاسفه مسلمان خصوصا #ملاصدرا، بی توجهی یا مواجهه سطحی به همراه نگاه بدبینانه به #فلسفه_غرب، استاد محوری به جای دیالوگ فلسفی از جمله آسیبهایی بود که میتوانم مورد اشاره قرار دهم. اگر چه در مقابل، نقاط قوتی همچون اساتید توانمند و مسلط بر فلسفه اسلامی، تاکید جدی بر متون اصلی، رواج مباحثه، سنت انتخاب آزاد اساتید، کثرت و رونق دروس و علاقه مندان به این رشته همیشه مورد توجه من بوده است.

🌿این، گزارش کوتاهی بود از یک دهه حضور من در مدرسه فلسفی قم که به حضور سالهای اخیرم در مدرسه تهران منجر شد. در پست بعدی به آن خواهم پرداخت.
@Andisheh_Aknun
https://t.center/majidahsan62

ابن سینا و آتش زدن مخالفان

🔰در ایامی دور که دانشجوییِ فلسفه را تازه آغاز کرده بودم از استادی شنیدم که #فلاسفه_مسلمان هنگام ناکامی در برابر مخالفان، #خشونت علیه آنها را مجاز شمرده و مثلا آتش زدن آنها را توصیه میکنند.

🔰این امر برای من عجیب آمد و محل این سوال شد که چگونه ممکن است یک #فیلسوف به جای بحث علمی، توصیه به خشونت کند اما اعتماد به نقل استاد، پی جویی صحت و سقم مطلب را به تاخیر انداخت.

🔰این سخن در سالها بعد که در کسوت استادی قرار گرفتم بارها تکرار شد. از یک مرتبطِ با فلسفه اما ناآشنای با #فلسفه_اسلامی برایم نقل شد که با هُو کردن #ابن_سینا، مواجهه او با نقد را یک مواجهه صوری و منجر به رویکردی فاشیستی خوانده بود. این امر باز برای من عجیب آمد. البته وجه تعجب، دلیل دیگری داشت که خواهم گفت.

🔰اما به راستی داستان ابن سینا که محل این نقدها شده است چیست؟ در پاسخ باید بیان کنم وی در رابطه با کسی که بر موضع #سفسطه و انکار واقعیت تاکید می کند و واقعیتهای بدیهی همچون #امتناع_اجتماع_نقیضین را انکار می کند یکی از سه پیشنهاد را دارد:(#الهیات_شفا،ص۴۸)

1️⃣پاسخ مناسب به اشکالاتی داده شود که موجب چنین موضعی شده است.
2️⃣با بحث و استدلال، عقلانیت او تقویت گردد تا متوجه شود که هر استدلالی در تایید یا رد موضعش، خود مستلزم رد این موضع است.
3️⃣اگر احتمال داده شد که از روی لجاجت، با #حقیقت مخالفت می کند یا از روی انگیزه‌های غیر علمی به چنین موضعی روی آورده است راه حل پیشنهادی، #راه_حل_عملی است.

البته این راه به قول اهل اندیشه، #طریقیت دارد نه #موضوعیت یعنی راهکاری عملی است که نتیجه علمی و نظری دارد و می‌تواند زمینه ساز توجه شخص به لوازم باطل ادعایش شود؛ به بیان شیرین حضرت #مولانا:

☘️آن يكى بر رفت بالاى درخت/ میفشاند آن ميوه را دزدانه سخت‏/ صاحب باغ آمد و گفت اى دنى‏/ از خدا شرميت كو، چه میكنى‏/ گفت از باغ خدا بنده خدا/ گر خورد خرما كه حق كردش عطا/ پس ببستش سخت آن دم بر درخت‏/ میزد او بر پشت وساقش چوب سخت‏/ گفت آخر از خدا شرمى بدار/ میكشى اين بیگنه را زار زار/ گفت از چوب خدا اين بنده‏ اش‏/ میزند بر پشت ديگر بنده اش‏/ چوب حق و پشت و پهلو آن او/ من غلام و آلت و فرمان او/ گفت توبه كردم از جبر اى عيار/ اختيارست اختيارست اختيار☘️

نکته اینجاست که مواجهه با گروه سوم اساسا از حوزه فلسفه که ساحت بحث و گفتگوست خارج است. این عرصه، محل حضور #پزشک است بیش از اینکه نقطه ورود یک #فیلسوف باشد چه اینکه این گروه اساسا دچار اشکال علمی نیستند:

🍀أقول علاج هذا القسم ليس على الفيلسوف بل على الطبيب... لمرض طرأ على مزاجه(#ملاصدرا، اسفار، ج3،ص445)☘️

حال باید قضاوت کرد که آیا فلاسفه ای که سطوحی از مواجهه با مخالف را مدنظر داشته و کوشیده اند هر احتمالی در رابطه با ایشان را بررسی کنند شایسته تر به نقدند یا کسانی که بدون مراجعه به متن کلام این فلاسفه، به نقد ایشان دست می یازند؟
در ستایش تحقیق

🔰چند هفته ای است که در دانشگاه تهران با دوستانی محترم، #مساله_شر از منظر #ابن_سینا بر مبنای کتاب #الهیات_شفا را بحث می کنیم.

🔰یکی از اعضای کلاس در گفتگویی با من بیان کرد که در باب شر نظر خاصی دارد که ممکن است لزوما با اصطلاحات و هنجارهای علمی و آکادمیک سازگار نباشد و وی بر مبنای تجارب فکری و زیسته خود به آن رسیده است. از وی خواستم دیدگاهش را در کلاس، مطرح و در معرض بحث و گفتگو قرار دهد.

مهمترین نکته ای که از بین همه بحثها و جدلهای جدی وی و برخی دانشجویان ذهن من را درگیر خود نمود و بیش از محتوای مباحث برای من جلب توجه کرد #تلاش ایشان برای #استقلال_رای در حوزه #نظر بود.

🔰روشن است که #تقلید در حوزه #عمل به خودی خود مذموم نبوده و انتظار #تخصص افراد در همه امور به دلیل محدودیت شرایط و استعدادها محال وقوعی است.

🔰به نظر می رسد همین سخن در باب #امور_نظری نیز جاری است و تکلیف ِ افراد به صاحب رایی در همه علوم نظری تکلیف بمالایُطاق است.

✳️آنگونه که مشهور است این امر دارای یک استثناست و آن، حوزه #جهان_بینی دینی است که تحقیقِ در آن شرط شده است تا جایی که بسیاری، تقلید در حیطه #اصول_دین را مجاز ندانسته اند. اما آیا به راستی همه افراد توانایی و یا استعداد نگاه محققانه در این عرصه را دارند؟و آیا این استثناء خود دچار اشکالات پیش گفته نیست؟

همین ملاحظات و البته برخی دلائل دیگر که از ذکرشان خودداری می کنم موجب شدند که عنوان نوشته ام را #در_ستایش_تحقیق بگذارم و آن را مساوی #مذمت_تقلید به حساب نیاورم چه اینکه معتقدم همه اقسام تقلید مردود نیستند.

✳️نکته ای که من در اینجا می خواهم بیان کنم این است که موارد و دایره جواز یا تقبیح #تقلید هر آنچه که باشد هیچ خللی به ارزشمندی #تحقیق وارد نمی کند و همیشه و همه جا و برای همه کس و در هر موضوعی، تلاش استقلال جویانه جایگاه والاتری دارد حتی اگر که به نتیجه مطلوب نرسد.

🔰یادمان نرود که برخی از ترس گمراه شدن، خطر نکرده و راحتی تقلید را پیشه خود ساخته اند غافل از اینکه چه بسا سقوط یا بقا در ورطه #جهالت به مراتب هولناکتر باشد. به نظرم فرق است میان آن مقلدی که در اَنبانش جز #توهم_دانایی نیست(و مصداق آیات ۳۱سوره توبه و ۲۲-۲۴زخرف است)و آن حقیقت جویی که صادقانه، بضاعت مزجات خود را گوشزد می کند و آماده شنیدن سخن مخالف است تا شاید #حقیقت در جانش طنین انداز شود.

پس بهتر است خطر کرده و گوش به فیلسوف شهیر دوران مدرن #کانت فرا دهیم که:

"ای بشر #شجاعت_اندیشیدن داشته باش." مقاله روشنگری چیست،ترجمه فولادپور

و از نتیجه هر آنچه که می خواهد باشد نهراسیم و همراه با فیلسوف شهید، استاد #مطهری شویم که:

"من واقعا معتقدم هر فرد یا گروهی، هر مرامی، هر فکر و هر مذهبی داشته باشند اگر آن فکر و آن مذهب را از روی #صداقت بپذیرند و واقعا روی همان حس #حقیقت_جویی دنبال آن بروند عاقبتشان به خیر است." مجموعه آثار،ج۲۴ص۱۹۲

🖌مجید احسن(پژوهشگر حوزه فلسفه و دین)

@majidahsan62
اندر احوالات فلسفه(قسمت سوم)

با دقت در مطالب قبلی، تصدیق خواهید کرد که اگر کسی سخنی بگوید و یا ادعایی مطرح کند، آن سخن مبتنی بر نوعی #فلسفه خواهد بود.

🔰اگر #فلسفه به بنیادی ترین و عام ترین مفاهیم #هستی می پردازد پس مگر نه اینکه هر ادعا و سخنی هر ‌آنچه که می خواهد باشد در مورد امری #موجود است و هر موضعی در باب موجودیت آن، مبتنی بر فلسفه است.

♻️چند وقت پیش یکی از دانشجویانم از تمایلش به #ترک_فلسفه و بازگشت به رشته قبلی اش یعنی #ریاضیات می گفت. او نمی دانست که هیچگاه او به اختیار، دست به فلسفه نداده تا حالا بخواهد از آن دست بکشد و حتی اگر او دست از فلسفه بکشد فلسفه هیچگاه از او دست نخواهد کشید.

🔰به همین دلیل به او گفتم: "اگر از #رشته_فلسفه هم بروی هرگز از #فلسفه نرفته ای" چرا که خود ریاضیات هم که از عدد و مسائل پیرامون آن حرف میزند از تعریف عدد ناتوان است و نهایتا باز هم به فلسفه برمیگردی(برای اینکه بدانید چرا این را گفتم شاید مناسب باشد به مقاله اول #الهیات_شفا نوشته #ابن_سینا و کتاب #مبانی_علم_حساب اثر #فرگه نگاهی بیندازید)

🔰روشن است که من نمی خواهم بگویم همه انسان ها فیلسوفند، اما اجازه دهید مدعی شوم که #هیچ #انسانی #خالی #از #فلسفه #نیست، حتی اگر خودش متوجه نباشد. هرکسی، با هر روان و جایگاهی، اگر به این مبادی آگاهی یابد، به #جهان_فلسفه آگاه می شود؛ و هر تبیین، تحلیل یا تاسیسی متفاوت درباره آن بنیادها، او را جزو فلاسفه ای می کند که برای #روزگار خود #طرحی_نو در انداخته اند.

📚البته من خود می دانم که در چه زمانه ای هستیم و عمیقا درک می کنم که برای روزگاری که همه چیزش بر اساس #سود و #منفعت معنا پیدا می کند جهان فلسفه بی معنا و مغفول است و بی فایده جلوه می کند:
«آدمی اکنون در دوران #پایان_فلسفه به سر می برد. دورانی که در آن وجود به ارزش تحویل شده و تکنیک که شأن هنر و فلسفه و حتی تقدّس را نیز به خود بسته، آدمیان را از زمینشان بر کنده و آواره و غریب در #برهوت_تنهایی رها کرده و اخیراً آنها را به #بهشت_فضای_مجازی برده است. در این شرایط، دیگر از دست فلسفه کاری برنمی آید و زمان، زمان گوشه گیری و #عزلت_فلسفه است".(دکتر #داوری_اردکانی، مقالهٔ #فلسفه_و_اسلحه)

🔰با این حال نباید فراموش کنیم که فلسفه، #گزارش ساحت #هستی از #زبان_انسان است و هستی، ناتمام است پس سخن از پایان فلسفه اگر به معنای پایان امکان چنین گزارشی باشد امری نادقیق است؛ ولیکن اگر مراد، مغفول واقع شدن هستی یا فروکاست آن به ارزش و تکنیک و سود باشد امری مقبول است اما مگر نه اینکه چنین امری خود، نوعی فلسفه و این گزارش نیز توسط یک #فیلسوف صورت می گیرد؟ و مگر نه اینکه تنها اوست که مسئولانه، ریشه ای ترین دلائل چنین غفلتی و بی فایده تلقی شدن فلسفه برای چنین روزگاری را گزارش می کند؟ و آیا این خود، شروع مجدد فلسفه نیست؟

آه که چه سخت است برای #فیلسوفان، یعنی ساکنان بیدار و آگاه هستی، که بنای ساختمان زمانه بر بنیاد فلسفه را ببینند که چگونه همچون خون در تمام شئون زیست این اندام جاری است، ولی در عین حال، ایشان را به عزلت کشیده و متهم به بحثهای بی فایده کنند.


🖌دکتر مجید احسن(پژوهشگر حوزه فلسفه و دین)
@majidahsan62
🔰چند روز پیش با یکی از اساتید #دانشگاه #تهران در باب عدم تسلط افراد بر #متون #اصلی و #تخصصی اعم از غربی و اسلامی صحبتی داشتیم.

🔴متعدد دیده ام کسانی را که محکم و البته زیبا و به ظاهر مستند سخن می گویند؛ تو گویی برداشتهای دقیق خود از فیلسوفی را بیان می کنند اما اهل تشخیص می فهمند که حتی یکبار نیز مراجعه به #متن #اصلی نداشته و بر اساس #شنیده ها سخن می گوید‌.

🔵به عنوان مثال من در باب #ابن #سینا و #مابعدالطبیعه #ارسطو سه گزارش(یکی گفتگو، یکی مصاحبه و یکی شفاها) دیده ام که تطبیق آنها با متن فوق، عدم اعتبار هر سه را به خوبی نشان می دهد.

البته رعایت حرمت افراد مانع از بیان تفصیلی این مطلب است ولیکن حرمت علم و حکمت می طلبد #وصیت #سهروردی را یادآوری کنم:

و لایطمئن احد ان یطلع علی اسرار هذا الکتاب دون المراجعه الی الشخص الذی یکون خلیفه عنده علم الکتاب(مجموعه مصنفات،ج۲،ص۲۵۹)

🔰آری؛ در دوره ای که حوصله مراجعه به متون کهن و تخصصی کم شده است، #قدرت #سخنوری، #شهرت و #حضور #رسانه ای و مواردی از این دست که به خودی خود بد نیستند می توانند رهزن بوده و اعتماد مطلق و البته نابجای ما را سبب شوند.

تسلط به متون یک #فیلسوف(نه صرفا آن بخشهایی از آثار که #کتاب #درسی شده اند)، تسلط به #دوره #تاریخی فیلسوف و زیست جهان های متفاوتی که وی با آنها مواجه بوده، آشنایی با پشت صحنه های مسائلی که فیلسوف را به اینگونه تحلیلها و پاسخها کشانده، توانایی تحلیل و فلسفه ورزی تنها بخشی از ویژگی های کسی است که می تواند مصداق اهل تخصصی باشد که #شیخ #اشراق ما را به مراجعه به او فرا می خواند.

🖌دکتر مجید احسن(پژوهشگر حوزه فلسفه و دین)
@majidahsan62