اندیشیدن تنها راه نجات

#فکت
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
#نظریه، #فرضیه، #فکت_علمی #قانون_علمی

🔍فکت‌ها مشاهداتی مانند “هی، بیرون روشن است” هستند. هنگامی که شما شروع به تلاش برای توضیح اینکه این فکت یا واقعیت برای مثال با فرض اینکه خورشید باید بیرون باشد می‌کنید، شما یک فرضیه ساختید که می‌تواند تست شود. سپس شما فقط نیاز به راه اندازی یک آزمایش دارید که آن را تکرار و کنترل کنید. بسیار خب ما فقط یک کار علمی انجام دادیم.

🔖مثال برای فکت:
زمین کره است.
آب در صفر درجه سانتی گراد یخ می‌زند.
جهان در حال گسترش است.
ماده از اتم تشکیل شده است.
لکه‌های خورشید از سطح خورشید سرد ترند.

🔖مثال برای فرضیه:
خورشید 7.5 میلیارد سال دیگر خواهد مرد.
فضا 10 بعدی است.
سفر در زمان امکان پذیر است.

📍هنگامی که یک فرضیه به اندازه کافی تایید علمی دریافت کند، آن‌ها می‌توانند برای بدست آوردن یک نظریه بالای یکدیگر قرار بگیرند. آن ایده که بصورت نظریه در می‌آید در واقع سخت‌ترین آزمایش‌های علمی را می‌گذراند و می‌توان گفت “نظریه” بالاترین میزان اطمینانی هست که ما میتوانیم داشته باشیم.

🔖مثال برای نظریه:
نور یک موج الکترمغناطیس هست که توسط معادلات ماکسول توصیف می‌شود.
میدان مغناطیسی زمین توسط یک سیال در هسته آن تولید می‌شود.

اما قانون چی؟ قانون بیانیه‌ای بر پایه مشاهدات تجربی مکرر است که برخی از پدیده‌های طبیعت را توصیف می‌کند. اثبات اینکه چیزی اتفاق می‌افتد و چگونه اتفاق می‌افتد اما نه درباره اینکه چرا اتفاق می‌افتد!
“یک تعمیم توصیفی درباره اینکه چگونه برخی از جنبه‌های طبیعت تحت شرایط معینی رفتار می‌کنند.” بطور مثال قانون جاذبه نیوتن.

📚در آخر می‌توانیم بگوییم قانون برای اینکه چه چیزی اتفاق می‌افتد و نظریه برای توضیح اینکه چرا اتفاق می‌افتد به کار می‌رود.

🔖مثال برای قانون:
هر عملی یک عکس العمل دارد
F=m.a
p=m.v



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🐌 چرا میگویم #دگرگونش(#تکامل) همانند چرخش زمین به دور خورشید یک #فکت (حقیقت) علمی است؟

#ریچارد #داوکینز
#فرگشت


@AndisheKonim
تفاوت بین #نظریه ، #فرضیه ، #فکت و #قانون در چیست

✔️ توضیحی بر فهم بیشتر واژگان علمی

یکی از مشکلاتی که خیلی ها هنوز باهاش درگیر هستند این است که تفاوت بین مفاهیم علمی را درست متوجه نمی شوند.

اشکالی هم ندارد

زیرا ما هم اول بلد نبودیم ولی فهمیدنش کار سختی نیست و نیاز به تحقیق صحیح دارد.

1⃣ #فکت ها مشاهداتی مانند “هی ، بیرون روشن است” هستند.

حالا وقتی که شما بخواهید دلیل این "واقعیت" رو پیدا کنید یک #فرضیه ساختید.

مثلا: بر اساس اینکه بیرون اتاق روشن است شما یک #فرضیه برای توضیح این #فکت می سازید و آن #فرضیه این است :

چون خورشید می درخشد.

حالا این فرضیه می تواند "تست بشود"

اما چطوری

با بیرون رفتن از اتاق و گشتن به دنبال منبع نور.

ممکن است درست باشد و ممکن است اشتباه باشد ؛

مثلا دلیل روشنایی وجود نور افکن های پرنور و بزرگ است و نه خورشید

#فرضیه چیزی است که تست می شود.

2⃣ #فرضیه :

در قسمت بالا گفتیم که یک #فرضیه چگونه بر اساس #فکت شکل می گیرد.

حالا یک #فکت می تواند چند #فرضیه مختلف داشته باشد.

ما می توانیم #فرضیه های اشتباه را آزمایش کنیم و بزاریم کنار تا برسیم به یک #فرضیه.

البته این دلیل نمی شود که آن #فرضیه باقی مونده درست باشد چون باید مدعی #فرضیه برای ادعایش و شواهد مدرک بیاورد.

اینکه آخرین #فرضیه باقی مانده هست فقط نشان می دهد که احتمال درست بودنش بیشتر است.

3⃣ #نظریه :

اما جالب ترین قسمت مطلب که خوب دقت کنید #نظریه است.

وقتی که #فرضیه های مختلف توانستن از آزمایش علمی سر بلند بیرون بیایند ؛

یعنی اثبات شدند،

چنتا ازین #فرضیه های اثبات شده با هم تشکیل یک #نظریه میدهند.

#نظریه کلمه ی ضعیف نیست دوستان.

#نظریه یعنی #فرضیه هایی بر پایه #فکت که از سخت ترین فیلتر های علمی و آزمایش ها عبور کردند و با هم یک موضوع رو توضیح میدهند که بهش می گویند : #نظریه .

#نظریه بالاترین درجه علمی رو توی مفاهیم داره.

#نظریه یا همون #تئوریه_علمی یعنی:

بالاترین درجه اطمینان و قطعیت علمی.

و آخرین مورد :

4⃣ #قانون :

اما #قانون چیست⁉️

#قانون بیانیه ای بر پایه مشاهدات تجربی مکرر است که برخی از پدیده های طبیعت را توصیف می کند.

اثبات اینکه چیزی اتفاق می افتد و چگونه اتفاق می افتد ؛

اما نه درباره اینکه چرا اتفاق می افتد‼️

“یک تعمیم توصیفی[1] درباره اینکه چگونه برخی از جنبه های طبیعت تحت شرایط معینی رفتار می کنند.”

بطور مثال #قانون_جاذبه #نیوتن .

اما شخصی پرسید : آیا فکت علمی ابطال پذیر می شود.

در پاسخ می گوییم #فکت آنچیزی است که رخ داده و #نظریه علمی توضیحی است بر چگونگی وقوع #فکت و لذا #نظریه علمی ابطال پذیر است

اما #فکت ابطال پذیر نیست.



استدلال قیاسی از حقایق دقیق به اصول کلی
سرچشمه،فرهاد ساگان

@AndisheKonim
💻https://ncse.com/library-resource/definitions-fact-theory-law-scientific-work
🔴‍ تفاوت بین فکت ، فرضیه ، نظریه، قانون، باور

🔹#واقعیت یا #فکت(Fact):
فکت گزاره پایه است که توسط آزمایش یا مشاهده بنا نهاده شده است . همه ی فکت ها تحت شرایط خاص درست هستند. برخی از فکت ها ممکن است در آزمایش مجدد با ابزار های بهتر غلط باشند .

▪️مثال :
زمین کره است.
آب در صفر درجه سانتی گراد یخ میزند.
جهان در حال گسترش است.
ماده از اتم تشکیل شده است.
لکه های خورشید از سطح خورشید سرد تر اند.


🔹#قانون (Law):
یک رابطه منطقی بین دو یا چند چیز که براساس واقعیت های مختلف و فرضیات اثبات شده است. اغلب بیان ریاضی چگونگی ارتباط بین دو یا چند کمیت است .
▪️مثال:
هر عملی یک عکس العمل دارد
F=m.a
p=m.v


🔹#فرضیه (Hypothesis):
یک گزاره قابل آزمایش همچون "اگرA اتفاق بیافتد آنگاه باید B اتفاق بیافتد" که میتوان با مشاهده یا آزمایش درستی آن را محک زد. فرضیه اثبات شده میتوان به عنوان یک قانون یا نظریه بیان شود. یک فرضیه رد شده میتواند دوباره مورد آزمایش قرار گیرد و بهبود یابد .
▪️مثال :
خورشید 7.5 میلیارد سال دیگر خواهد مرد.
فضا 10 بعدی است.
سفر در زمان امکان پذیر است.

🔹#نظریه(theory):
توضیحی برای اینکه چرا بعضی قوانین و فکت ها هستند. که میتواند درستی آن آزمایش شود.
▪️مثال:
نور یک موج الکترمغناطیس هستن که توسط معادلات ماکسول توصیف میشود.
میدان مغناطیسی زمین توسط یک سیال در هسته آن تولید میشود.

🔹#باور(belief):
گزاره ای که از لحاظ علمی مانند فکت ها , قانون ها , فرضیه ها یا نظریات قابل آزمایش نیست. باور های علمی می تواند درست باشند.
▪️مثال :
انسان به طور جداگانه از سایر جانداران ساخته شده است.
ارواح وجود دارند.
ما هرگز نخواهیم فهمید زندگی چگونه در زمین آغاز شد.

@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
‌#حماقت و معادل‌های آن (۲) ✭ #عرف: عرف یا توسل‌به‌اکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی…
#حماقت و معادل‌های آن (۳)



#اطلاعات و #فکت

اطلاعات و فکت‌ها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعه‌ای از فکت‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکت‌ها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکت‌هایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان می‌دهد

انواع و اقسام #مطالب‌زرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزه‌آسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریات‌توطئه (کار، کار انگلیسی‌هاست!)، توجیهات‌سیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونه‌های استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکت‌ها و اطلاعات هستند.

✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکت‌ها را جمع‌آوری کرده و بعد تحلیل می‌کند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکت‌ها از آن جمع‌آوری می‌شود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجه‌گیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسین‌ها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیوم‌ها و پیشداوری‌ها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد


بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه می‌توان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت



#روایت و #مثال:

من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شده‌ام. مردم عاشق روایت‌کردن هستند، تصور می‌کنند از روایات، خاطرات و مثال‌ها و تجارب شخصی‌شان، می‌توان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعه‌شناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.

واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت می‌کند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونه‌ای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست

بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور می‌کنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن می‌تواند ارزش معرفت‌شناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستان‌های مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمه‌ای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور می‌کنند به خاطر سالیان‌سال زحمت جمع‌آوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند


#ماهیت و #غریزه:

این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار می‌برند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی می‌گویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمی‌توان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت


تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم می‌گویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.

آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟


✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)


✫ بیایید این‌ها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت

#امین‌قضایی



#پایان



@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
‌#حماقت و معادل‌های آن (۲) ✭ #عرف: عرف یا توسل‌به‌اکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی…
#حماقت و معادل‌های آن (۳)



#اطلاعات و #فکت

اطلاعات و فکت‌ها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعه‌ای از فکت‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکت‌ها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکت‌هایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان می‌دهد

انواع و اقسام #مطالب‌زرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزه‌آسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریات‌توطئه (کار، کار انگلیسی‌هاست!)، توجیهات‌سیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونه‌های استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکت‌ها و اطلاعات هستند.

✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکت‌ها را جمع‌آوری کرده و بعد تحلیل می‌کند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکت‌ها از آن جمع‌آوری می‌شود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجه‌گیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسین‌ها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیوم‌ها و پیشداوری‌ها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد


بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه می‌توان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت



#روایت و #مثال:

من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شده‌ام. مردم عاشق روایت‌کردن هستند، تصور می‌کنند از روایات، خاطرات و مثال‌ها و تجارب شخصی‌شان، می‌توان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعه‌شناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.

واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت می‌کند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونه‌ای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست

بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور می‌کنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن می‌تواند ارزش معرفت‌شناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستان‌های مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمه‌ای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور می‌کنند به خاطر سالیان‌سال زحمت جمع‌آوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند


#ماهیت و #غریزه:

این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار می‌برند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی می‌گویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمی‌توان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت


تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم می‌گویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.

آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟


✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)


✫ بیایید این‌ها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت

#امین‌قضایی



#پایان








@AndisheKonim
‌#حماقت و معادل‌های آن (۲)



#عرف:

عرف یا توسل‌به‌اکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی یک دلیل برای پذیرش باور خود ندارند.
تقریبا تمامی مردم دنیا از عرف و اکثریت تبعیت می‌کنند. آنها کاری را انجام می‌دهند که مورد پذیرش همگان قرار بگیرد و سخنانی بر زبان می‌آورند که اکثریت را خوش آید
به همین خاطر، در افراد احمق می‌بینید که آنها بسته به اینکه با چه کسی سخن می‌گویند، نظرات و عقاید متعارض و متناقض ابراز می‌کنند زیرا یکی از انگیزه‌های اصلی آنها رسیدن به اجماع است.


برخی از #فمینیست ها، با قبول اینکه مشارکت و رسیدن به اجماع یکی از ویژگی های روانی زنان است، تلویحا یا صریحا به ترویج حماقت دست می زنند. آنها ادعا می‌کنند که به لحاظ روانی، مردان تمایل دارند برای اثبات خود، اظهار نظر و بحث کنند اما زنان برای تعامل و مشارکت و همبستگی بیشتر، ابراز نظر می‌کنند.

در پاسخ باید گفت به لحاظ روانی هر دو شخصیت احمق هستند و کسی که فکر می کند چنین رفتارهایی معقول است و می‌تواند بخشی از یک شخصیت انسان باشد، از همه احمق‌تر

توسل مردم به اکثریت و پیروی از #گله، آنچنان اراده نیرومندی علیه عقلانیت است که این نهضت یک نفری ترویج عقلانیت که من راه انداخته‌ام را کاملا عبث جلوه می‌دهد.

در این مورد، من هم چندان عقلانی رفتار نمی کنم زیرا واقعا امیدی نیست.



#احساسات و #عواطف:

برخلاف ایمان، عواطف صرفا یک معادل برای حماقت نیست اما گاهی به عنوان معادل و پوششی برای توجیه حماقت استفاده می شود.
بسیاری از توده‌ها، ادعا می‌کنند که عقل همه چیز نیست و ما مجازیم برخی از رفتار و عقاید را برحسب عواطف‌مان بپذیریم. این افراد، تمایل دارند عقل را صرفا به حسابگری سود و زیان تقلیل دهند تا سخن مضحک خود را درست جلوه دهند.آنها می‌خواهند وانمود کنند که عقلانی بودن یعنی خشک و بی‌عاطفه و حسابگر بودن

در پاسخ باید گفت بر همه رفتار ما (در حیطه اخلاق) و عقاید ما (در حیطه معرفت‌شناسی) باید عقل حاکم باشد پیروی از عواطف فقط توجیهی است برای اینکه توده‌ها سخنان فردی را صرفا به خاطر محبوبیت اش بپذیرند. به جای #فکت و استدلال #عقلانی، وابستگی و تعلقات عاطفی (گاهی کلمه عشق هم معادلی برای حماقت می‌شود) به یگانه معیار احمق‌ها برای پذیرش سخنان تبدیل می‌شود. (بحث را مفصل تر نمی‌کنم، چراکه این #استراتژی کاملا واضح است)



اما معادل های دیگری وجود دارند که کمتر شناخته شده‌اند و گاهی تعجب‌برانگیز است که می‌بینیم از اینها برای توجیه حماقت استفاده می‌شود



#ادامه‌دارد






@AndisheKonim