اندیشیدن تنها راه نجات

#آگاهانه
Канал
Логотип телеграм канала اندیشیدن تنها راه نجات
@AndisheKonimПродвигать
5,31 тыс.
подписчиков
22,7 тыс.
фото
21,1 тыс.
видео
8,79 тыс.
ссылок
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم) آیدی ادمین @Printrun @Salim_Evolution گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli اینستاگرام https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y= کتابخانه کانا
ما ممکن است بخشی از #مغز را شناسایی کرده باشیم که معلول #تجربه_ی #آگاهانه است.


تحقیقات جدید ایده پیچیده ای از آگاهی را روشن می کند: بین آنچه مغز می پذیرد و آنچه ما آگاهانه
Consciously
از پذیرش آن آگاه
Aware
هستیم تفاوت وجود دارد.

اکنون دانشمندان فکر می کنند که منطقه مغزی را شناسایی کرده‌اند جایی که آن آگاهی آگاهانه
Conscious awareness
مدیریت می شود.

این تیم از دانشگاه عبری اورشلیم در اسرائیل و دانشگاه کالیفرنیا، برکلی
UC Berkeley
در ایالات متحده، متوجه فعالیت مداوم مغز در ناحیه شکنج دوکی شکل
Occipitotemporal
ناحیه ای از قشر بینایی در پشت مغز.شدند.

در حالی که این فعالیت در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از سطح خود حدود ۳۰۰ میلی ثانیه پس از یک محرک بصری اصلی کاهش یافت، الگوی فعالیت در حین مشاهده محرک باقی ماند.

این برخلاف سایر نواحی مغز بود، جایی که اطلاعات به طور کامل در عرض نیم ثانیه (۵۰۰ میلی ثانیه) ناپدید شدند.

به عبارت دیگر، این ناحیه عصبی جایی است که ما نه تنها متوجه چیزی می‌شویم، بلکه متوجه می‌شویم که آن را متوجه می‌شویم.
محققان ده بیمار مبتلا به صرع را برای این مطالعه انتخاب کردند که قبلاً قرار بود الکترودهایی در داخل جمجمه خود نصب کنند.  این الکترودها امکان اندازه گیری کامل تری از فعالیت مغز را در طول زمان، با حدس و گمان کمتر، در مقایسه با سایر روش های اسکن مغزی که به صورت خارجی کار می کنند، به دست می دهند.

روانشناس رابرت نایت از دانشگاه کالیفرنیا برکلی می گوید: "ما در حال اضافه کردن قطعه ای به پازل آگاهی هستیم - اینکه چگونه چیزها در ذهن شما باقی می مانند تا بتوانید به آنها عمل کنید."

محققان نمی توانند به طور قطعی بگویند که یافته های آنها چگونه با آگاهی
Consciousness
مرتبط است، اما آنها پیشنهاد می کنند که فعالیت پایدار در قشر بینایی می تواند به قشر جلوی مغز، جایی که افکار و اعمال مدیریت می شوند، بازگردانده شود.

بحث های علمی زیادی در مورد اینکه چگونه همه اینها کار می کنند یا نمی کنند وجود دارد. به عنوان مثال، پس از آسیب به یک نیمکره مغز به دنبال سکته مغزی، برخی از افراد غفلت یک طرفه را تجربه می کنند: آنها فقط نیمی از یک عکس یا صحنه را آگاهانه درک می کنند اما به طور عاطفی به آن واکنش نشان می دهند.

در نهایت، تحقیقات بیشتر و جمع‌آوری داده‌ها، که منجر به درک بهتر آگاهی می‌شود، می‌تواند به بازیابی مغز در زمانی که شرایطی مانند غفلت یک‌طرفه حاکم شود، کمک کند.
دیوئل می‌گوید چه چیزی برای اینکه چیزی نه تنها توسط مغز حس شود، بلکه برای اینکه شما یک تجربه ذهنی داشته باشید، لازم است.
"درک این موضوع در نهایت به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی در سیستم شناختی و در مغز بیمارانی که به این نوع سندرم مبتلا هستند، وجود ندارد."

این تحقیق در
Cell Reports
منتشر شده است.



@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #رویای #آگاهانه

دانش امروز ثابت کرده ست که کنترل آگاهانه رویا امکان پذیرست.
فروید در کتاب تعبیر خواب میگوید که رویا ریشه در ناخودآگاه انسان دارد و درحقیقت برای تحقق آرزوها و خواسته‌های سرکوب شده اوست. علم امروز نشان میدهد که فروید چندان هم بیراه نمیگفت، هنگام خواب قشر پیش پیشانی مغز که مسئول برنامه ریزی و کنترل رفتارهای شناختی پیچیده است خاموش شده و در عوض آمیگدالا که مسئول پردازش حافظه و تنظیم احساساتی همچون ترس است فعال میشود.
اما گاهی هنگام خواب بخش خودآگاه مغز به طور کامل غیرفعال نمیشود و در نتیجه فرد رویای آگاهانه میبیند، یعنی از این واقعیت که در حال رویا دیدن است آگاهی‌ دارد و میتواند به طور آگاهانه رویای خود را کنترل کند. تحقیقات نشان میدهند هنگام رویای آگاهانه، فعالیت مغز در قشر پیش پیشانی ادامه دارد و این قشر در افرادی که پیوسته رویای آگاهانه میبینند بزرگتر است.

#میچیو #کاکو


@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
‌#حماقت و معادل‌های آن (۲) ✭ #عرف: عرف یا توسل‌به‌اکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی…
#حماقت و معادل‌های آن (۳)



#اطلاعات و #فکت

اطلاعات و فکت‌ها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعه‌ای از فکت‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکت‌ها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکت‌هایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان می‌دهد

انواع و اقسام #مطالب‌زرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزه‌آسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریات‌توطئه (کار، کار انگلیسی‌هاست!)، توجیهات‌سیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونه‌های استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکت‌ها و اطلاعات هستند.

✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکت‌ها را جمع‌آوری کرده و بعد تحلیل می‌کند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکت‌ها از آن جمع‌آوری می‌شود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجه‌گیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسین‌ها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیوم‌ها و پیشداوری‌ها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد


بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه می‌توان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت



#روایت و #مثال:

من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شده‌ام. مردم عاشق روایت‌کردن هستند، تصور می‌کنند از روایات، خاطرات و مثال‌ها و تجارب شخصی‌شان، می‌توان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعه‌شناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.

واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت می‌کند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونه‌ای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست

بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور می‌کنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن می‌تواند ارزش معرفت‌شناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستان‌های مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمه‌ای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور می‌کنند به خاطر سالیان‌سال زحمت جمع‌آوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند


#ماهیت و #غریزه:

این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار می‌برند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی می‌گویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمی‌توان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت


تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم می‌گویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.

آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟


✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)


✫ بیایید این‌ها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت

#امین‌قضایی



#پایان



@AndisheKonim
اندیشیدن تنها راه نجات
‌#حماقت و معادل‌های آن (۲) ✭ #عرف: عرف یا توسل‌به‌اکثریت، به معنای پذیرش امری صرفا به این دلیل است که دیگران آن را پذیرفته اند. به لحاظ عقلانی، این به معنای جمع اصفار است. وقتی اصل دلیل کافی رعایت نشود، چه یک نفر و چه یک میلیارد نفر، در هر حال، همگی حتی…
#حماقت و معادل‌های آن (۳)



#اطلاعات و #فکت

اطلاعات و فکت‌ها مواد ادراکی لازم برای شناخت هستند، اما برای شناخت کافی نیستند. درواقع، امکان ندارد که شما بتوانید صرفا با مجموعه‌ای از فکت‌ها و اطلاعات جمع‌آوری شده، قضاوت عقلانی بکنید اگرکه نظریه منسجم، پیش فرضیات مشخص، مفاهیم تعریف شده و اصول منطقی نداشته باشید
اما فرد احمق، از فکت‌ها و اطلاعات استفاده دم دستی می کند تا خرافات و باورهای ناعقلانی خود را توجیه کند. وی صرفا فکت‌هایی که ظاهرا موید ادعای اوست را گزینش کرده و نشان می‌دهد

انواع و اقسام #مطالب‌زرد در نشریات درباره ارزش یک ماده غذایی معجزه‌آسا یا به عنوان درمان سرطان، بسیاری از نظریات‌توطئه (کار، کار انگلیسی‌هاست!)، توجیهات‌سیاسی بسیاری از سیاستمداران با اتکا به آمار و ارقام، همگی نمونه‌های استفاده احمقانه و ناعقلانی از فاکت‌ها و اطلاعات هستند.

✫ یک برخورد علمی و عقلانی، فکت‌ها را جمع‌آوری کرده و بعد تحلیل می‌کند
✫ محیط، ستینگ و جمعیتی که این فکت‌ها از آن جمع‌آوری می‌شود باید مشخص شده باشد
✫ تحلیل و روش تحلیل باید مشخص باشد،
✫ برای نتیجه‌گیری نهایی، باید نظریه داشت و برای نظریه باید مفهوم پردازی کرد و برای مفهوم پردازی باید اصول تعریف مفاهیم (حتی اکثر آکادمیسین‌ها هم این را بلد نیستند) را رعایت کرد.
✫ همچنین آگزیوم‌ها و پیشداوری‌ها باید مشخص باشد و میزان خطای احتمالی محاسبه شده باشد


بدون اینها، از هر فکتی بطور دلخواه می‌توان هر نتیجه عجیب و ناعقلانی را گرفت



#روایت و #مثال:

من از شنیدن روایت و مثال به عنوان استدلال خسته شده‌ام. مردم عاشق روایت‌کردن هستند، تصور می‌کنند از روایات، خاطرات و مثال‌ها و تجارب شخصی‌شان، می‌توان قضاوت کرد.
حتی بسیاری از جامعه‌شناسان و آکادمیسین هم از روایات (anecdotes) به عنوان #ماتریال برای تحقیق استفاده
می کنند.

واقعیت، ماهیتا روایی نیست و وقتی کسی برای شما چیزی را روایت می‌کند، پیشاپیش مجبور است واقعیت را به گونه‌ای دستکاری کند که یک روایت منجسم و گاهی جذاب از آن حاصل آید روایت معتبر و قابل اعتماد نیست

بدتر اینکه برخی از مردم #احمق، تصور می‌کنند که هنر و ادبیات به صرف روایت کردن می‌تواند ارزش معرفت‌شناختی داشته باشد. گویا ما هنوز باید جنگ سقراط و افلاطون با روایات و اساطیر را (که تصور می شود منبع شناخت هستند) ادامه دهیم. ذهن مردم با انواع و اقسام روایات و داستان‌های مسخره آلوده است. ذهن آنها مملو از ملغمه‌ای از تجارب شخصی و حکایات شنیده شده است و جالب اینکه تصور می‌کنند به خاطر سالیان‌سال زحمت جمع‌آوری و به خاطر سپردن آنها، افرادی حکیم و مجرب هستند


#ماهیت و #غریزه:

این یک #استراتژی بسیار ساده اما کارآمد است که افراد احمق به کار می‌برند تا نظریات و باورهای غلط خویش را به عنوان امور طبیعی و بدیهی جلوه دهند. به سادگی می‌گویند همینی است که هست. این ماهیت و نظم امور است، این امر غریزی است و بنابراین وجود دارد و نمی‌توان آنرا انکار کرد و باید پذیرفت


تمامی موارد ذکر شده معادل هایی هستند که مردم ابداع کرده اند تا #آگاهانه و با اراده، عقلانیت را نفی کنند. اینها ترفندهایی هستند برای گریز از استدلال. امروزه رسانه ها به مردم می‌گویند که نیازی نیست که ما به حقیقت اراده و تعهدی داشته باشیم،
کافی است نظرات این یا آن کارشناس را بشنویم و بعد مردم خودشان انتخاب می کنند که چه کسی به نظرشان درست می گوید.

آیا تمام اصول آموزشی و روشنگری دموکراسی لیبرال همین هست؟


✫ به قول #اراسموس
let's call a Spade, a Spade
(بگذارید به #بیل، #بیل بگوییم)


✫ بیایید این‌ها را همان چیزی که هست صدا کنیم:
#حماقت

#امین‌قضایی



#پایان








@AndisheKonim