🔻 پریشانی ادبیات یا پریشانی از نااهلان ادبیات؟
👤 یادداشتی از
#حمیدرضا_منایی📝 جناب
#محمود_دولت_آبادی در اکران خصوصی «پل خواب» با اشاره به تواناییهای
#رضا_براهنی و مصایبی که در ایران کشید و منجر به مهاجرتش شد، گفته است: «امروز آقایان باید یک لحظه با خودشان فکر کنند با ادبیات پنجاهساله و نویسندگان ما چه کردند!؟»
حرف، حرف درستی است؛ رضا براهنی کسی نیست که مادر دهر هر روز چون اویی بزاید. از عمق تأثیرگذاری این مرد هر چه بگوییم کم است… یک فقرهاش جریانی بود که در مقابل مرحوم
#گلشیری راه انداخت که اگر این کار را نمیکرد، ادبیات داستانی ایران به راهی میرفت که حالا همین کورسوی رو به احتضار را هم نمیداشت…
📝 اما حرف جناب دولت آبادی همۀ حقیقت نیست؛ ما با پیشینهای تاریخی و تکرارشونده عادت کردهایم که همواره قصور و ناتوانی خود را به گردن دیگران بیندازیم و ذرهای از تقصیری را که متوجه خود ماست به گردن نگیریم و به حال خود توجه نکنیم؛ همواره حکومتها در ایران به جای حل مشکلات یا اذعان به ناتوانی در برآوردن نیاز مردمان، در پس پشت هر ماجرا دنبال نیروهای خارجی میگردند و طرح هر مشکل و اعتراضی را حواله به دشمنان ملی و میهنی میکنند! ما مردم هم البته از این شکل فرافکنیها خالی نیستیم، برای نمونه نگاه کنید به حال و روزی که ادبیات دارد؛ سلسلهای از حلقههای فاسد، از نویسنده گرفته تا ناشر و مخاطب که دست به دست هم چنان فضاحتی درست کردهاند که در تاریخ بیسابقه است…
📝 در اینکه ممیزی و برخورد امنیتی با اهل ادبیات و کتاب ویرانگر و نابخردانه است، هیچ شکی نیست، اما چرا جنابشان هیچ وقت از دیگر حلقههای فاسد این زنجیره چیزی نمیگویند!؟ تا حالا من ندیدهام جناب دولت آبادی از ناشرانی که نویسندگان را سلاخی میکنند، حرفی بزنند یا دربارۀ باندبازیهایی که در چاپ کتابها اتفاق میافتد، یا دربارۀ جایزههایی که در مراسمشان شرکت میکنند و به اسم
#جایزه_ادبی بر هر چه ادب و ادبیت است ماله میکشند و حقها را در روشنای روز ناحق میکنند و جمعی از دوستان به دوستان دیگر و ناشران متبوع جایزه میدهند!
🔺 متن کامل این یادداشت را در سایت ادبیات اقلیت بخوانید:
👇🏼🔺 aghalliat.com/7381-2/🆔 @Aghalliat